اين داستان بگونهاي ناقص در سورة فيل آمده است:
مگر نديدي كه پروردگارت با [سپاه] فيل سواران چه كرد؟ آيا نيرنگشان را بر باد نداد؟ و بر سر آنها دسته دسته پرندگاني فرستاد، كه بر سر آنان سنگهايي از گِل سفت ميافكندند، و [سرانجام، خدا] آنان را مانند كاهِ جويده شده گردانيد (سورة فيل: آيات 5-1)
در همة تفاسير قرآن داستان بدين گونه نقل شده است كه حدود چهل سال پيش از بعثت محمد، پادشاه حبشه سپاه عظيمي را كه مجهز به فيلهاي جنگي بود (به فرماندهي ابرهه) براي نابود كردن كعبه (خانة خدا) به سوي مكه فرستاد. وقتي سپاه ابرهه به نزديكي مكه رسيد، خداوند به پرندگان دستور داد تا هر يك سنگي به منقار گرفته و بر سر سپاه ابرهه بريزند. ناگهان ميليونها پرنده بالاي سر سربازان ابرهه ظاهر شد و سنگها بر سر سربازان ريخت و بدينوسيله همة آنها زير سنگبارانِ پرندگان نابود شدند. بدين طريق خداوند خانة خود را از ويران شدن نجات داد. در اينجا نيز دو سئوال پيش ميآيد:
خانة كعبه در آن زمان (پيش از بعثت) يك بتكدة مركزي بود كه بتهاي بزرگ قبائل معروف عرب در آن قرار داشت. به عبارت ديگر، كعبه در عمل مركز شرك و خانة بتها بود، نه خانة خدا . چگونه است كه خدا وقتي خانهاش تبديل به بتكده ميشود، هيچ عكسالعملي نشان نميدهد، ولي وقتي ميخواهند آن را خراب كنند، چنين خشمگين ميشود؟ آيا خداي محمد نسبت به در و ديوار و سنگ و چوبِ ساختمان كعبه حساس بود، ولي برايش اهميتي نداشت كه اين خانه مركز كفر و شرك و فساد شده است، براي همين با آنكه قرنها از بتخانه شدنِ خانهاش ميگذشت سكوت كرد اما وقتي خواستند آن را خراب كنند، ديگر طاقت نياورد؟
در طول تاريخ، پادشاهان و سلاطين ديكتاتور و متجاوز هزاران بار براي گسترش قلمرو خود به شهرها و کشورها حمله كردند و جنگهاي خونين و وحشتناك به راه انداختند، و صدها ميليون انسان بيگناه را از دم تيغ گذراندند و به زنان و دختران تجاوز كردند و همه جا را به آتش كشيدند و مرتكب جناياتي شدند كه شنيدن آن پشت آدمي را ميلرزاند. چرا خدای محمد در چنين مواقعي با متجاوزان و جنياتكارانِ ديگر چنين برخوردي نميكند؟ آيا ريخته شدن خون ميليونها انسان پير و جوان، و مورد تجاوز قرار گرفتن زنان و دختران پاك و بي گناه برايش مهم نيست؟
از اينها گذشته مطابق منابع تاريخيِ خود مسلمانان، پس از مرگ پيامبر و در دوران خلفاي بني اميه و بنيعباس خانه كعبه چندين بار به دست حاكمان و يا شورشيان تخريب و تاكنون چندين بار نيز در اثر سيل و زلزله و حوادث طبيعي ديگر فرو ريخته و دوباره بازسازي شده است. در اين موارد چه مي توان گفت؟ چرا خداوند همان بلايي را كه بر سر سپاه ابرهه آورد بر سر آنها كه با منجنيق خانه كعبه را هدف قرار داده و ويران كردند، نياورد؟ پرسش در مورد حوادث طبيعي كه موجب تخريب كعبه شدند، جدّي تر است: آيا خداوند خانه خودش را به دست خودش خراب مي كند؟
۱۳۸۹ بهمن ۵, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر