۱۳۹۹ بهمن ۷, سه‌شنبه

رژیم آدمکُش علاقه‌ای به تغییر روش‌ ندارد

 


یک روز پس از آنکه بیژن زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی در حاشیه نمایشگاه نفت گفت «صادرات نفت ایران در مدت اخیر به‌ شدت افزایش یافته» یک نفتکش ایرانی به اتهام انتقال غیرقانونی نفت در آب‌های اندونزی توقیف شد.

زنگنه که اشاره‌‌ای به میزان افزایش صادرات نکرده گفته بود «اکنون نمی‌توانم آمار بدهم، زیرا جنگ تمام نشده است!»

حالا به نظر می‌‌رسد توقیف این نفتکش پیام به تهران و تأیید حرف زنگنه باشد که گفته «جنگ تمام نشده است». اما اسحاق جهانگیری معاون حسن روحانی در حاشیه همان نمایشگاه نفت با اشاره به اینکه «پس از تحریم بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کاهش یافت» وعده داد «روزهای بهاری» نزدیک است!

در ایران مقامات سرخوش از کنار رفتن دونالد ترامپ و امیدوار به «احیای برجام» و «کاهش فشار حداکثری» و برداشته‌ شدن تحریم‌‌هایی هستند که دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآورد. محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی هرچند که ادعا می‌‌کند ترامپ و تحریم‌‌ها را شکست داده اما در مصاحبه با روزنامه «اطلاعات» که دوشنبه ششم بهمن‌‌ماه ۹۹ منتشر شده نگران از اختلافات داخلی نظام گفته است کارگزاران نظام «دعواهای سیاسی را کنار بگذارند» و به آنها توصیه کرده «فرصت‌ها مانند ابرهایی هستند که رد می‌شوند.»

آنچه ظریف به آن «فرصت» می‌‌گوید روی کار آمدن دولت جو بایدن و نقش افرادی مثل جان کری و وندی شرمن و احتمالاً رابرت مالی است که در تیم سیاست خارجی او قرار است به کار گرفته شوند و همگی سهم عمده‌‌ای در مذاکره و امتیاز دادن به جمهوری اسلامی در توافق اتمی سال ۲۰۱۵ داشتند. اینهمه اما در حالیست که تحلیلگران معتقدند جمهوری اسلامی اگر انگیزه و ظرفیت استفاده از فرصت‌‌ها را می‌داشت در زمان اوباما پس از امضای توافق اتمی می‌‌توانست با کنار گذاشتن اقدامات خرابکارانه از انزوا خارج و به رژیمی عادی تبدیل شود که نشد.

انتصاب‌‌ها در دولت بایدن به نحوی است که سناتور تام کاتن می‌‌گوید «آیت‌الله‌ها به شانس خود ایمان می‌آورند». اما چند واقعیت را نمی‌شود دست‌کم گرفت از جمله فشار سنگین اسرائیل به دولت بایدن برای مهار تهدیدات موشکی و منطقه‌‌ای جمهوری اسلامی و فراتر از آن خطر دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی.

سطح تهدیدات از سوی رژیم ایران چنان بالاست که نه تنها کشورهای منطقه بلکه اروپایی‌‌ها را نیز با آنها در یک جبهه قرار می‌‌دهد.

هایکو ماس وزیر خارجه آلمان در توییتی می‌‌نویسد «ما بسیار خوشحالیم که جو بایدن تصمیم دارد آمریکا را به عنوان یک شریک معتمد برای صلح به صحنه بین‌المللی بازگرداند. برای این منظور به ایالات متحده نیاز است. ما فقط با هم می‌توانیم به اهداف خود، از جمله جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی، برسیم.»

او پیش از نیز در گفتگویی صریح با اشپیگل گفته بود «ما به ایران اعتماد نداریم. بازگشت به توافق قبلی کافی نیست و باید توافقی بیشتر از برجام انجام گیرد که منافع ما را نیز مد نظر قرار دهد. ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد و باید برنامه ساخت موشک‌های بالستیک را متوقف کند و به تهدیدات منطقه‌ای پایان دهد.»

با وجود اینکه اروپایی‌‌ها ترجیح می‌‌دهند برای مهار رژیم ایران با دولت بایدن کار کنند تا ترامپ اما مسئله اینجاست که در تناقضی قابل توجه، اتحادیه اروپا مانند دولت ترامپ روی «برجام پلاس» متمرکز شده در حالی که دولت بایدن بیشتر در پی احیای برجام است!

منظور از «برجام پلاس» محدودیت‌های بیشتر در توافق اتمی ۲۰۱۵ به اضافه‌ی تعیین تکلیف تهدیدات موشکی و شبه‌نظامیان و مداخلات منطقه‌ای جمهوری اسلامی است. ناظران معقتدند دولت بایدن نیز به دنبال محدودیت بیشتر جاه‌طلبی‌های رژیم در همه زمینه‌هاست اما بر سر اینکه چگونه این محدودیت‌ها اجرا شود اختلاف نظر وجود دارد.

یک اختلاف بر سر این است که آیا ابتدا باید برجام را احیا کرد و بعد به مسائل دیگر پرداخت؟ از قرار معلوم روس‌ها به این پرسش پاسخ مثبت می‌دهند. میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین در توییتی نوشته است «سه کشور اروپایی  از توافق برجام پلاس حمایت می‌کنند. موضع دولت جدید آمریکا در این زمینه همانطور که توسط مقامات رسمی بیان شده، واقع‌بینانه‌تر به نظر می‌رسد: ابتدا اجرای کامل برجام احیا شود و سپس مسائل دیگر پرداخته شود.»

روز یکشنبه ۲۴ ژانویه ۲۰۲۱ امانوئل ماکرون و جو بایدن رؤسای رئیس جمهوری فرانسه و ایالات متحده تلفنی گفتگو کردند که بخشی از آن مربوط به ایران بوده است. کاخ الیزه در بیانیه‌‌ای با اعلام خبر گفتگوی بایدن و ماکرون تأکید کرد فرانسه «قدیمی‌ترین متحد» واشنگتن است و پاریس می‌خواهد برای صلح در خاورمیانه و حل مسئله‌ی اتمی ایران با واشنگتن همکاری کند.

«کانال ۱۲» اسرائیل گزارش داد یوسی کوهن رئیس موساد ماه آینده به واشنگتن سفر می‌‌کند تا با بایدن و رئیس سیا دیدار کند. اسرائیل می‌‌خواهد مطمئن شود که هرگونه توافق با جمهوری اسلامی ایران در آینده شامل توقف غنی‌سازی اورانیوم و تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و منع تلاش تهران برای دستیابی به سلاح اتمی خواهد بود.

بایدن به دنبال مماشات است

در  این میان، روزنامه «نیویورک پست» می‌نویسد هرچند بایدن میل دارد به توافق اتمی بازگردد اما رژیم آدمکُش علاقه‌ای به تغییر روش‌های خود ندارد و برای ادامه سلطه منطقه‌‌ای در حال توسعه سلاح هسته‌ای و شبکه شبه‌نظامیان مرگبار خود در سراسر خاورمیانه است.

در این مقاله آمده تست موشک‌های بالستیک و پهپادهای انتحاری و ادامه راکت‌پرانی‌‌ها باید زنگ خطری برای بایدن باشد اما به نظر می‌‌رسد او همچنان به دنبال مماشات است.

گروهی از گروگان‌های پیشین و فعال حقوق بشر ایران با ارسال نامه‌ای به آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه کابینه‌ی بایدن خواستار عدم حضور رابرت مالى در دولت وی شده و هشدار داده‌اند او علائم وحشتناکی به دیکتاتوری در ایران می‌فرستد. آنها نوشته‌اند بازگشت به برجام نباید بدون توجه به اقدامات ترویستی جمهوری اسلامی و جنایات داخلی رژیم ایران علیه مردم صورت گیرد.

از زمان کوتاهی که بایدن قدرت را در کاخ سفید به دست گرفته در ایران چند رزمایش برگزار شده است از جمله تست موشک‌‌های بالستیک و پهپادهای انتحاری در آب‌‌های دریای عمان. محمد باقری رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح روز دوشنبه در یک سخنرانی گفت «رزمایش‌های اخیر موجب عقب راندن تهدیدات دشمن شد!» فدا حسین مالکی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز می‌‌گوید «کشورهای منطقه چاره‌ای ندارند جز اینکه بپذیرند ایران قدرت منطقه است!»

استقرار گنبد آهنین در خلیج فارس توسط آمریکا برای دفاع در برابر تهدیدات راکتی و موشکی از سوی رژیم ایران و خرید سیستم موشکی پاتریوت از اسرائیل توسط مراکش از جمله علائم تقویت ائتلاف منطقه‌ای جهت مقابله با تهدیدات جمهوری اسلامی به شمار می‌روند.

واقعیت این است که اکنون کشورهای غربی هستند که باید تکلیف خود را با تداوم سیاست‌‌های بدخیم رژیم ایران و خرابکاری‌های آن در منطقه و همچنین تلاش‌های پیدا و پنهان آن برای دست یافتن به سلاح اتمی روشن کنند. بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده‌اند که دوران اوباما دوباره برای جمهوری اسلامی تکرار نخواهد شد و با روی کار آمدن دمکرات‌ها و دولت بایدن نیز اوضاع به نفع جمهوری اسلامی نیست به ویژه آنکه بزرگترین و مهم‌ترین مخالفان جمهوری اسلامی و سیاست‌هایش، گذشته از کشورهای منطقه شامل اعراب و اسرائیل، مردم ایران هستند.



۱۳۹۹ بهمن ۲, پنجشنبه

اعتراضات سراسری دی‌۹۶ علیه نظام جمهوری اسلامی: مردمی، مستقل، هدفمند و ماندگار

 


اعتراضات سراسری دی‌۹۶ بر خلاف دیگر اعتراضاتی که پیش از آن شکل گرفته بود، بر پایه رقابت‌های جناح‌های حکومتی نبود بلکه معترضان بیخ و بُنِ نظام را  هدف قرار دادند و همین موضوع این اعتراضات را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اعتراضات مردم علیه جمهوری اسلامی ماندگار کرد.

امروز سه سال پس از اعتراضات دی‌۹۶، جمهوری اسلامی خطر فروپاشی را بیشتر درک کرده و بحث «آلترناتیو» نظام چه در میان نظریه‌پردازان و جریان‌های وابسته به نظام و چه در میان اپوزیسیون مدافع دموکراسی و حقوق بشر به یک موضوع محوری تبدیل شده است.

آنچه در اعتراضات پیشین دیده نمی‌شد

اعتراضات سراسری دی‌۹۶ دارای ویژگی‌هایی بود که آن را از اعتراضات پیشین متمایز می‌کرد. نخست آنکه این اعتراضات به صورت گسترده روز هفتم دی ۱۳۹۶ در شهر مشهد و در اعتراض به گرانی و تورم آغاز شد و به سرعت به  سراسر کشور رسید.

هرچند اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در ابتدا این اعتراضات را ساماندهی شده توسط ابراهیم رئیسی رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ‌۹۶ قلمداد می‌کردند اما خیلی زود شعارهای معترضان نشان داد که هیچ پیوندی با هیچیک از جناحین نظام ندارند!

«رضا شاه، روحت شاه»، «جاوید شاه»، «مرگ بر دیکتاتور»، «ای شاه ایران، برگرد به ایران»، «چه اشتباهی کردیم، که انقلاب کردیم» برجسته‌ترین و فراگیرترین شعارهایی بود که در روزهای نخست اعتراضات دی‌۹۶ ثبت شد. اعتراضاتی که در بیش از ۱۰۰ شهر ایران گسترش یافت و در طول ۱۰ روز دامنه‌ی آن به ۱۶۰ شهر رسید.

ویژگی دیگر اعتراضات دی۹۶ این بود که برخلاف تظاهرات‌های پیشین مانند اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸(جنبش سبز) و یا اعتراضات دانشجویی در سال ۱۳۷۸(کوی دانشگاه)، از شهرستان‌ها و از مردم عادی و معمولی آغاز شد و سپس تهران و بخشی از قشرهای متوسط جامعه را در بر گرفت. این معترضان عمدتا متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی بوده و در دوران همین نظام رشد کرده بودند. با این اعتراضات، نسل تازه‌ای از «زندانیان سیاسی» نیز در ایران شکل گرفت که بیشتر آنها بدون سابقه فعالیت سیاسی، خواهان براندازی نظام و حقوق انسانی خود برای یک زندگی شایسته هستند.

در حالی که بخشی از معترضان «جنبش سبز» به پشتوانه‌ی «خودی»ها از جمله میرحسین موسوی، زهرا رهنور و مهدی کروبی و جریان وابسته به نظام از حاشیه امن برخوردار بودند اما معترضان دی‌۹۶ نه تنها هیچ حمایتی درون نظام نداشتند بلکه جناحین نظام همصدا خواستار برخورد شدید با معترضان شدند!

شعار تعیین‌کننده: اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا

شعار «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» یکی از مهمترین شعارهای تعیین‌کننده‌ایست که در این اعتراضات سر داده شد. این شعار نخستین‌بار در تجمع دانشجویان دانشگاه تهران شنیده شد؛ این در حالیست که پیش از آن اعتراضات دانشجویی همواره از سوی تشکل‌ها و افرادی زیر سایه جناحین نظام هدایت می‌شد و بزرگترین اعتراضات دانشجویی مربوط به سال ۱۳۷۸ از سوی طرفداران دولت اصلاحات سازماندهی و توسط همان جریان نیز سرکوب و خاموش شد!

این شعار تعیین تکلیف نهایی با نظام به ویژه جریان اصلاح‌طلب بود که همواره تلاش کرده نقاب منتقد نظام را برچهره بزند تا آنطور که محمدرضا خاتمی یکی از رهبران جریان اصلاحات گفته در نقش «سوپاپ اطمینان» به تداوم نظام کمک کند.

بیهوده نبود که این شعار خشم اصلاح‌طلبان را به شدت برانگیخت. ارتش سایبری اصلاح‎طلبان و حامیان دولت روحانی به عنوان دولت وقت که تازه شش ماه کار کار خود را آغاز کرده بود،  در کنار برادران اصولگرای خود حملات سازمانیافته و پلیدی را در شبکه‌های اجتماعی علیه معترضان آغاز کردند.

همچنین برجسته‌ترین چهره‌های اصلاح‌طلب به تخریب معترضان پرداخته و خواستار سرکوب آنها شدند. عباس عبدی خواهان «برخورد تند با اغتشاشگران» شد. وی با ادعای وابسته بودن معترضان در ایران به کشورهای عربی منطقه و توضیح در لزوم «جمع کردن بساط» اعتراضات، با نگرانی امنیتی‌های نظام را به هشیاری فراخوانده و گفته بود «هیچ خطری را کوچک فرض نکنیم!»

همزمان حمیدرضا جلایی‌پور نیز معترضان را «کرکس» خواند و جمیله کدیور از افراد اصلاح‌طلب و همسرش عطاءالله مهاجرانی که هر دو از اصلاح‌طلبان خارج از کشور هستند  نیز به معترضان تاختند.

اگرچه سرکوب اعتراضات به سرعت سازماندهی شد اما به نظر می‌رسد غافلگیری و دستپاچگی مقامات نظام سبب شد میزان کشته‌شدگان اعتراضات دی‌۹۶ با وجود گستردگی سراسری کمتر از اعتراضات دو سال بعد یعنی آبان ۹۸ باشد. تعداد بازداشت‌شدگان در اعتراضات دی۹۶ از مرز ۵۰۰۰ نفر گذشت و بر اساس گزارش‌ها، بسیاری از بازداشت شدگان در هفته‌ها و ماه‌های بعد از اعتراضات شناسایی، بازداشت و محاکمه شدند. تا کنون دست کم شش معترض به اعدام محکوم و دو تن از معترضان نیز اعدام شده‌اند.

سرمنشاء اعتراضات و دلیل تداوم آن

تورم، گرانی و مشکلات اقتصادی انگیزه اولیه جرقه خوردن اعتراضات دی‌۹۶ بود اما یک علت زیربنایی هم دارد که هر بار با دامنه‌ی بیشتری به ویژه در شعارها به نمایش گذاشته می‌شود: نارضایتی عمومی از کلیت نظام جمهوری اسلامی!

سال‌هاست که نارضایتی عمومی مردم از جمهوری اسلامی از نجوا در خانه و در میان دوستان و در گفتگوهای تاکسی و اتوبوس خارج شده و به ویژه از دی‌۹۶ با صدای بلند در خیابان‌ها فریاد زده می‌شود. اگرچه شعارهایی مانند مانند «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم» سخن شاخص زنان در تظاهرات ضدحجاب در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ بود. بعدها نیز شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» و همچنین «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» پیش از دی ۹۶ در اعتراضات مختلف شنیده شده بود. اما اعتراضات دی‌۹۶ از جنس دیگری بود که تمام‌قد در برابر جمهوری اسلامی سینه سپر کرد. بطوری که دو سال بعد رژیم از وحشت به کشتار خیابانی مردم در آبان ۹۸ پرداخت.

مردم ایران به بهایی سنگین دیده‌اند که شعارها و وعده‌های جمهوری اسلامی از خمینی تا خامنه‌ای جز دروغ نیست. در حالی که نظام برای صدور ایدئولوژی فرقه‌ای خود منابع کشور را به باد می‌دهد، فساد اقتصادی تمام ساختارش را فرا گرفته آنهم در حالی که بسیاری از اعضای خانواده و وابستگان آن در کشورهای غربی به زندگی مشغولند!

ناکارآمدی جمهوری اسلامی در همه عرصه‌ها آنهم با تقریبا یکسال شیوع کرونا در کشور چنان بارز است که در چنین شرایطی نمی‌تواند با برگزاری انتخابات استصوابی و دروغین یا وعده‌فروشی، افکار عمومی را به سود خود هدایت کند. مجموعه‌ی این شرایط کافیست تا مردم نه فقط برای خواسته‌های مدنی و صنفی بلکه برای مبارزه با کلیت نظام دست به اعتراض بزنند. به همین دلیل است که مقامات جمهوری اسلامی از دی‌۹۶ هدف اعتراضات را «براندازی» نظام ارزیابی کرده و «برانداز» و «براندازی» از سوی مقامات جمهوری اسلامی مطرح شده و درباره آن هشدار می‌دهند.

اما اعتراضات دی‌۹۶ همراه با حرکت نمادین ویدا موحد مادر جوانی که روز ششم دی‌ماه در تهران روسری خود را در مخالفت با حجاب اجباری بر سر چوب کرد، افکار عمومی جهانی را متوجه روی دیگری از جامعه ایران کرد که در قید جناحین نظام نیست و کل جمهوری اسلامی را نمی‌خواهد؛ جنبشی که از اعتراض «دختر خیابان انقلاب» و «مرد میدان ساحل» تا جوانانی چون نوید افکاری و پویا بختیاری در تیر و امرداد ۹۷ و آبان ۹۸ ادامه یافت و کمپین دادخواهی را نیز در خود پروراند.

از سوی دیگر اثرات غیرمستقیم اعتراضات و فشار آن را بر نظام نمی‌توان نادیده گرفت. دو ماه پس از اعتراضات دی‌ماه ۹۶ صادق آملی لاریجانی رئیس وقت قوه قضاییه در نامه‌ای به علی خامنه‌ای خواستار کسب اجازه برای برخورد شدید با مفسدان اقتصادی شد و پس از آن نمایشی از مبارزه با سلاطین سکه و قیر و طلا و غیره شروع شد بدون آنکه به سردمداران اصلی فساد در نظام آسیبی برسد.

اعتراضات دی‌۹۶ همچنین امید و شور تازه‌ای برای ایجاد تغییرات ساختاری در مردم ایجاد کرد و اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به تلاش‌های تازه واداشت و جمهوری اسلامی را بیش از پیش به مسیر بی‌بازگشت زوال و عدم مشروعیت انداخت. آتش این اعتراضات در حالی همچنان روشن است که عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور کمی بعد در گزارشی بر اساس اطلاعات نهادهای امنیتی رژیم اعلام کرد «عوامل نارضایتی‌ها داخلی و بدون هیچگونه دخالت از خارج کشور» بوده و «یک جرقه کافی است تا اعتراضات بار دیگر شعله‌ور شود.» و شعله‌ور شد و باز هم خواهد شد: در آبان ۹۸ و در…