۱۳۹۵ مرداد ۳۰, شنبه

سه سال با روحانی. اقتصادی که در فساد غرق است



کارنامه ۳ ساله روحانی


اینکه یک ملّا در جمهوری اسلامی با رأی مردم به قدرت برسد ، داستانی تکراری است. اینکه به وعده هایش هم عمل نکند همینطور. کارنامه دولت روحانی از جنبه های مختلف کارنامه ی یک شکست است. از همان روزی که روحانی به قدرت رسید می شد برجام و حصول توافق را پیش بینی کرد. اراده ملوکانه خامنه ای بر این بود که بدون آبرو ریزی نرمشی قهرمانانه بنمایند و با اربابان غربیش توافق نماید.
بنابراین حتی برجام با تمام خیمه شب بازی اش ، چیزی جز یک بازی تبلیغاتی برای سرگرم کردن مردم  و  فریب ایشان نبوده است. مردم نا امیدی که پس از ۱۲ سال سرگرم بودن با انرژی هسته ای و از دست رفتن ۱۲۰۰ میلیارد دلار در آمد نفتی در فقر و فلاکت دست و پا می زدند با فرجام کورسوی امیدی یافتند. امید به بازگشتن به دوران خاتمی. دورانی که البته طلا نبود ولی همان مس دوران خاتمی هم می توانست مردم را تا سالها مشغول نماید. سناریوئی که تا به امروز در حال اجراست و هنوز هم بیشتر مردم ایران در حال مشاهده خیمه شب بازی و امید بستن به این فریب رژیم آخوندی هستند.
گذشته از سنارویوی برجام و توافق هسته ای ، دولت روحانی در زمینه اقتصاد و فساد مالی موفقیتی نداشته است. شاید گزارش نشدن اختلاسهای میلیارد دلاری برای برخی موفقیت تلقی شود ولی آنچه می توان آشکارا دید و قابل لمس است ادامه رکود و نبود سیاست مشخص برای عمران و توسعه است. ایران یکی از بالاترین آمار شاخص جینی را در تاریخ خود تجربه می کند . شاخص جینی را می توان پارامتر عدالت در جامعه دانست. علاوه بر بالا بودن شاخص جینی ، ایران از نظر تولید ناخالص داخلی اوضاع بسیار بدی را تجربه می کند. همانطور که می دانیم ایران بیشتر درآمدش از نفت است، اما چگونه است که امروز شاخص تولید ناخالص ملی ایران از کشور فقیری مانند تایلند هم پایینتر است؟

کشور ایران عقب تر از تایلند، در گروهی قرار می گیرد که می توان آنرا بطور خلاصه "فقیر نسبی " نامید. درآمد نفتی و منابع طبیعی هم کمکی نکرده است. چرا؟ از آخوند بپرسید!


جمهوری اسلامی و ولایت فقیه!


عقب ماندگی اقتصادی ایران جنبه های مختلفی دارد. یک جنبه آن فساد مقامات سیاسی و اداری است. تا زمانی که چاپلوسی و مهر پیشانی عامل به مقام رسیدن افراد است و تا زمانی که داشتن رابطه جنسی با آقا باعث رسیدن به پست و مقام باشد ، هرگز نمی توان انتظار داشت که فساد اقتصادی ایران رو به کاهش برود. همانطور که در ماههای اخیر می بینیم ، اطلاعات سپاه با هماهنگی کیهان ، فیش حقوق بسیاری از مقامات دولت روحانی را برملا نموده است که هرچند این کار سپاه و کیهان جنبه رقابت جناحی دارد ولی در اصل قضیه تفاوتی ندارد!
اصل قضیه این است که مقامات ایران در پول و ثروت غرقند و در مقابلش مردم عادی در فقر و فلاکت دست و پا می زنند؛ همانهایی که در انتخابات شرکت می کنند و همانهایی که به روحانی و رفسنجانی دل بسته اند .
بزرگترین عامل این اتفاق ، سیستمی بنام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه است. این سیستم از طرفی خود را الهی می داند و مردم را فریب می دهدکه سالم و خدایی است و از طرف دیگر با پشتوانه رهبر جنایتکارش اجازه هر فساد و دزدی و خیانتی را به خود می دهد. آری سیستم ولایت فقیه حاصلی جز فساد نخواهد داشت. تا زمانی که چاپلوسی و آدمفروشی در ایران شغل است و نردبان ترقی، این اوضاع بر همین راه خواهد ماند!

اصل قضیه این است که مقامات ایران در پول و ثروت غرقند و در مقابلش مردم عادی در فقر و فلاکت دست و پا می زنند؛ همانهایی که در انتخابات شرکت می کنند و همانهایی که به روحانی و رفسنجانی دل بسته اند . بزرگترین عامل این اتفاق ، سیستمی بنام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه است. این سیستم از طرفی خود را الهی می داند و مردم را فریب می دهدکه سالم و خدایی است و از طرف دیگر با پشتوانه رهبر جنایتکارش اجازه هر فساد و دزدی و خیانتی را به خود می دهد. آری سیستم ولایت فقیه حاصلی جز فساد نخواهد داشت. تا زمانی که چاپلوسی و آدمفروشی در ایران شغل است و نردبان ترقی، این اوضاع بر همین راه خواهد ماند!


رسانه های خارجی و حمایت هدفمند از جمهوری اسلامی


هدف رسانه های خارجی چیست؟ آیا هدف ایشان در راستای منافع ایران است؟ هرگز چنین نخواهد بود. رسانه های خارجی هدفشان در راستای دولتهای خودشان است و این طبیعی است. بنابراین حمایت ایشان از جمهوری اسلامی و بخصوص دولت روحانی هم در راستای اهداف دولتهای خودشان است. غریبه و مظلوم همیشگی در تبلیغات رسانه های خارجی منافع ایران و مردم ایران بوده است.
حمایت از روحانی تنها بدین دلیل است که اهداف اقتصادی اروپا و امریکا امروز چنین اقتضا می کند . رژیم جمهوری اسلامی پیامی آشکار به غرب داده است : نفت در برابر سکوت درباره حقوق بشر. پیامی دیپلماتیک که برای دولتهای خاورمیانه چیز تازه ای نیست. دولتهای آدمخواری مانند صدام و عربستان سعودی هم از همین ترفند استفاده کرده اند.  حقوق بشر همواره ابزاری برای فشار به دولتهای خاورمیانه ای بو ده است تا ایشان امتیازات بیشتری را به غرب بدهند. امتیازاتی که منافع آن نه برای ملتهای خاورمیانه که برای غربیها خواهد بود.

در حالیکه ترکیه و امارات و قطر به کشورهای برتر منطقه بدل گشته اند ، ایران روز بروز در مرداب جمهوری اسلامی بیشتر فرو می رود. سیستم جمهوری اسلامی هرگز برای پیشرفت اقتصادی و توسعه ساخته نشده است. ایدئولوژی این رژیم چیزی جز اقتصاد بوده و هست. همانطور که خمینی کبیر فرمودند :« اقتصاد مال خر است » و نمی توان از این رژیم بجز اقتصاد خرکی و فساد و فقر چیز دیگری انتظار داشت.


توسعه  اقتصادی، پروژه ای فراموش شده


توسعه ای که شاه از دهه ۴۰ آغاز کرد در دوران خمینی متوقف شد و در دوران رفسنجانی به بعد هم بخاطر فساد شدید و ورود سپاه به عرصه اقتصاد به انحراف کشیده شد. دولت امروز جمهوری اسلامی بسیار بزرگتر از آن است که بتوان برایش بودجه ای  کافی را متصور بود. این بزرگی دولت به کسری بودجه و تورم سرانجامیده است. تورمی که با خود فقر و رکود را ارمغان آورد و مردم ایران را با مشکلات متعددی روبرو نموده است.
توسعه اقتصادی پروژه ای بود که قرار بود ایران را به کشوری صنعتی و تولیدکننده بدل سازد اما بدلایل مختلف که مهمترینش فساد دولتی است ، این توسعه هرگز واقع نشد و ایران امروز به کشوری مصرف کنند و فقیر بدل گشته است.

گذشته از سنارویوی برجام و توافق هسته ای ، دولت روحانی در زمینه اقتصاد و فساد مالی موفقیتی نداشته است. شاید گزارش نشدن اختلاسهای میلیارد دلاری برای برخی موفقیت تلقی شود ولی آنچه می توان آشکارا دید و قابل لمس است ادامه رکود و نبود سیاست مشخص برای عمران و توسعه است. ایران یکی از بالاترین آمار شاخص جینی را در تاریخ خود تجربه می کند . شاخص جینی را می توان پارامتر عدالت در جامعه دانست. علاوه بر بالا بودن شاخص جینی ، ایران از نظر تولید ناخالص داخلی اوضاع بسیار بدی را تجربه می کند. همانطور که می دانیم ایران بیشتر درآمدش از نفت است، اما چگونه است که امروز شاخص تولید ناخالص ملی ایران از کشور فقیری مانند تایلند هم پایینتر است؟


آیا امیدی هست


با ادامه سیاستهای اقتصادی و سیاسی نادرست و ادامه تنشها با داخل و خارج ، هرگز نمی توان انتظار کوچکترین تغییری را داشت. در حالیکه ترکیه و امارات و قطر به کشورهای برتر منطقه بدل گشته اند ، ایران روز بروز در مرداب جمهوری اسلامی بیشتر فرو می رود. سیستم جمهوری اسلامی هرگز برای پیشرفت اقتصادی و توسعه ساخته نشده است. ایدئولوژی این رژیم چیزی جز اقتصاد بوده و هست. همانطور که خمینی کبیر فرمودند :« اقتصاد مال خر است » و نمی توان از این رژیم بجز اقتصاد خرکی و فساد و فقر چیز دیگری انتظار داشت. آنهایی که انتظار گشایش در امور دارند، فریب خوردگانی هستند که آب به آسیاب آخوند ریخته اند.
هرگز نمی توان از رژیم بسته و اسلام گرای آخوندی انتظار دیگری داشت. آنچه برخواهی داشت که خود کشته ای!

۱۳۹۵ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

میلیاردها تومان درآمد سالانه مجتبی خامنه ای از صندوق های صدقه



هنگامی که ملتی سر تعظیم در برابر آخوند جنایتکار فرود آورد، همه چیز بلکه فکر و اندیشه، روح و روان، و حتی پیکر خود را به رایگان بدو داد. بیگمان، یک مسلمان کنونی در ایران از تولد تا مرگ  دست و پا بسته در اختیار آخوند قرار می گیرد و بستگی به سرنوشت او است. پای به جهان گذاشتن کودک ایرانی با اذان آخوند و نوکران او در پشت بامها آغاز می شود و آنگاه آخوند با لبهای کلفت و قلبهای تاریک خود بر گوش او اذان می گوید.

آخوند بیشرف می گوید که از خون و ریشه وجود خود بکاهید و صدقه بدهید که به جیب ما مفتخوران فرو رود زیرا برای شما شادی می آورد. آیا پر کردن شکم آخوند جنایتکار و غارتگر موجب شادی می شود؟!!

دوران آموزش یک کودک بانماز جماعت روزانه و سخنرانی آخوند  و درس های زمخت و هدف دار عربی همراه است. آنگاه، آخوند در همه کارها و مسائل روزانه فرد دخالت دارد. از نماز و روزه گرفتن تا مرگ تازیان و ساختن گور و مقبره آنان چه در ایران، و یا در کشورهای تازی زده دیگر، در همه حال دخالت و حضور آخوند اجتباب ناپذیر است.
هر انسان شرافتمندی در ایران در هرلحظه حتی هنگام مرگ از شر وجود کثیف آخوند در امان نیست. در واپسین مرگ هم وجود مرده خور آخوند در روزهای سوم، هفته، چهلم و آنگاه سر سال و هرسال وبال گردن بازماندگان یک درگذشته است. خلاصه این که هر ایرانی به نسل آخوند بدهکاری دارد که هرگز کاملن پرداخته نشده، و همیشه همچنان بدو بدهکار است.

اینها پول صدقه نیست بلکه پول خون مردم بیگناه است که در شکم و جیب آخوند مفتخور و کلاهبردار سرازیر می شود. تا ملتی زیر پوشش حماقت و نادانی قرار دارد و از عقل و خرد خود بهره نمی گیرد، آخوند متجاوز راههای جدید دزدی و غارت ملی پیدا می کند.
صندوقهای قرض الحسنه

کلاهبرداری آخوند یکی و دو تا نیست و در هر راهی ادامه دارد. یکی از کلاهبرداری های آخوند علاوه بر ساختن مسجد، امامزاده ها و صندوقهای نذورات و پول انداخته درون ضریح که در آمد آن برای جیب گشاد آخوند بیش از درآمد نفت و منابع طبیعی دیگر است، صدوقهای قرض الحسنه است. شمار این صدوقها نامحدود و درهرگوشه و کنار کشور حتی در بخش ها و دهات و کوچه پس کوچه ها نیز دیده می شود. شمار این صندوق ها در تهران بیش از دو میلیون است. با توجه به وسعت ایران، و پراکندگی  و گستردگی شهرها و بیش از هفتاد هزار ده گوناگون، شمار این صندوقها سرسام آور و تجاوز بیش از حد و کلاهبرداری عظیم آخوند را بر ملا می سازد.

کلاهبرداری آخوند یکی دو تا نیست. سالی میلیون ها دلار پول ملت بدبخت زجر کشیده و مصیبت دیده از درون نزدیک به ۸ میلیون صندوق صدقات بیرون می آورند و خرج تازیان نژاد پرست ضد ایرانی می کنند. طلاهای ایران نیز برای ساختن گنبد گور این تازیان از کشور بیرون برده می شود.

در آمد این صندوقها چه اندازه، است؟

طبق آمار خود کمیته امداد ، تعداد کل صندوق های صدقات در سراسر کشور برابر با  ۵،۸۱۲،۰۶۷ عدد گزارش شده که این تعداد تا پایان سال ۸۹ به عدد   ۷،۰۰۰،۰۰۰ رسیده  و هرسال ۷۰۰،۰۰۰ صندوق بدانها افزوده می شود.
با یک حساب سر انگشتی چنانچه هر روز تنها ۵۰ نفر مبلغ ۲۰۰ تومان (بطور متوسط) ، به هر صندوق بیاندازند ، مبلغی برابر هفتاد میلیارد تومان می شود
چنانچه ۳۶۵ روز یک سال را در نظر بگیریم، ۲۵٫۵۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰بیست و پنج تریلیون و پانصدو پنجاه میلیارد تومان  معادل ۵،۱۱۰،۰۰۰ پوند انگلیس  است که بنابه گفته کارشناسی می تواند همه استان خوزستان و چند استان دیگر را می توان از بی آبی و خشکسالی نجات داد.
باید توجه داشت که برخلاف محاسبه چنین کارشناسی که در سرتاسر ایران روزی ۵۰ نفر را تخمین زده که پول به درون صندوق صدقات می اندازند، به دلیل کثرت جمعیت ۸۰ میلیونی و مشکلات فراوان و روزمره حل نشدنی مردم خاکستر نشین میهنمان، و توصیه های زهر آگین و حماقت آور آخوند روز به روز بر تعداد صدقه دهندگان و میزان آن افزوده می شود.

این پولهای بادآورده به کجا میرود؟


ظاهراً این پولها و یا صدقه های مردمی به صرف امور خیریه و بینوایان کشور می رسد.ولیکن اگر سرتاسر کشور و شهرهای گوناگون به جستجو بر خیزیم نه از شمار کارتن خوابها کم شده، و نه معتاد و درمانده ای درمان شده است. از آنجا که جیب آخوند آنچنان گشاد و بزرگ است که انتهای آن برای ما ناپیداست، بی گمان و با جرأت می توان ادعا کرد که این پولهای بادآورده نیز مانند پولهای هنگفتی که به درون ضریح ها و امامزاده ها ریخته می شود، تمام وکمال به درون جیب گشاد آخوند ریخته می شود.

این پول های باد آورده که اشک چشم مردم بیگناه و درمانده کشورمان است در جیب گشاد آخوندها به ریاست مجتبی خامنه ای جنایتکار سرازیر می شود.
آخوندی که حاکم بر سرنوشت این نذورات و صدقه ها است و سلسله گردان و مغز متفکر غارتگری ملی و خالی کردن جیب مردم بینوا و به خاک نشسته ایران است، مجتبی خامنه ای فرزند ابر جنایتکار خامنه ای است که از نظر جنایت و غارتگری دست پدر خود را از پشت بسته و روی او را سپید کرده است.

آیا با این پولهای بادآورده مشکلی از میان برداشته می شود؟


بنا به گزارش کارشناسان، تمامی این درآمد زیر نظر نهاد رهبریست و بدانید که این صندوق ها پیمانکاری دارند !!! یعنی برای آنها مناقصه برگزار میشود و برنده میبایست ماهیانه مبلغی بابت کرایه به نهاد مذکور بدهد. گزارشی نشان می دهد که نهصد میلیون تومان در ماه برنده مزایده صدوق های استان تهران بوده است.
این پیمانکاری هم فقط به حضرات و مخلصان اعطا میشود و فقط عده محدودی بخت شرکت در این مناقصه را دارند و با وجود میلیون ها دلار در آمد بادآورده صندوق های خیرات مشکلی از کشور از میان برداشته نشده است.

به راستی جای خجالت و افسردگی است که ملتی این چنین عقل و خرد خود را از دست داده، آخوند را بر سرنوشت مال و جان، ناموس خویش سوار کرده، و حالا از فرط بدبختی، فقر و بی چیزی دست تکدی به گور مردگان تازی و آخوندها دراز  کند و از آنان معجزه بخواهد. هنگامی که عقل و خرد از تن جدا شد، دریوزگی و گدایی آغاز می شود  آنچنان که می بینیم.

کمیته امداد کشورمان به جای آن که به داد مردم دربند و نگون بخت ایران برسد در کشورهای خارجی (که خونشان رنگین تر از هم میهنان خودمان است) مثل کومور ، لبنان ، فلسطین ، سوریه ، اندونزی و … برای بی خانمان ها خانه می سازد ، برای زوج های جوان جهیزیه و جشن تدارک میبیند ، در ونزوئلا جاده و بزرگراه می سازد و .
در حالی که بم  همچنان ویران است ، مردم سیستان و بلوچستان در فقر غوطه ورند ، خوزستان زر خیز آب خوردن ندارد ، روستا ها بسیار محروم و بی امکانات هستند و . . . به خوبی دیده می شود که فقر ، فحشا ، بیکاری ، دزدی ، نا امنی ، بی خانمانی و بدبختی در بیشتر نقاط ایران بیداد میکند !!! راه دور نروید ، یک نگاه ساده به دور و برمان به خوبی به اوج این فاجعه انسانی پی خواهیم برد.

کمیته امام خمینی یک مؤسسه کلاهبرداری بزرگ آخوندها در سرتاسر کشور که از سالیانی پیش تا کنون همچنان خون ملت را می مکد و درآمدهای کلان آن به جیب گشاد آخوند سرازیر می شود.


شایعات رژیم در باره درآمد صندوقهای صدقه


آنچه مسلم است میزان پول های بادآورده و درآمد نزدیک به هشت میلیون صندوق خیریه در سرتاسر ایران بسیار بسیار هنگفت و باور نکردنی است. آنچه را در این جا می خوانید تنها اظهار نظر و دید گاه تنی چند از وابستگان و یا طرفداران رژیم بوده، وگرنه افراد عادی اجتماع دسترسی به واقعیت ها نداشته اند. بنابراین، افراد رژیم ادعاهایی می کنند که با یک دید واقعی می توان آن دیدگاهها را به شرح زیر سنگین سبک نمود:
۱- آمار درآمدهایی را نشان می دهد که به مراتب کمتر از میزان واقعی است.
۲- ادعا دارند که امور خیریه زیادی با آن ها انجام شده که اینهم سرتا پا دروغ است و می توان ادعا کرد که بیشتر از ۸۰٪ این پولهای کلان و باداورده به جیب آنها به سرپرستی و تحت نظارت مجتبی خامنه ای می رود.
۳- ادعا می شود که بیشتر این صدوقها شکسته و پول آنها دزدیده شده. این ادعا نیز بسیار نادرست است و نمی تواند به تعداد و شمار زیاد باشد.

از آنچه گذشت:


یکی از درآمدهای کلان و بادآورده  رژیم پس از نذورات و پولهایی که به درون  ضریح امام زاده ها و صندوق خیرات درون مسجد ها ریخته می شود، پولهای میلیارد تومانی است  که هرماهه از شکم صندوق های صدقات بیرون کشیده می شود. رژیم تا کنون نزدیک به ۸ میلیون از این صندوقهای کلاهبرداری اجتماع را در گوشه و کنار شهرها و دهات ایران کارگذاشته و سالی ۷۰۰ هزار بر شمار آن می افزاید. در آمد تریلیونی سالانه این صندوقهای حاتم بخشی و حماقت مردم برخلاف آن ادعاهای پوچ و توخالی صرف هیچگونه کار خیریه و یارفع مشکل اجتماعی مردم نمی شود.

نکته پایانی:


نه کارتن خوابی  تاکنون از کارتن خوابی نجات پیدا کرده، نه کودکان سوخته شده در آتش خشم رژیم از درد و رنج رهایی یافتند، نه مناطق زلزله زده و مصیبت دیده به هیچگونه آبادانی رسید، نه مردم کپر نشین سیستان و بلوچستان به نان و نوائی رسیدند، و نه خوزستان بی آب از تشنگی نجات یافت. اما به جای آنها، جیب گشاد و بی انتهای آخوند بی شرم و بی حیا به ریاست مجتبی خامنه ای سنگین ترشد و بالاتر از همه در کشورهای خارجی (که خونشان رنگین تر از هم میهنان خودمان است) مثل کومور ، لبنان ، فلسطین ، سوریه ، اندونزی و … برای بی خانمان ها خانه ساخته شد ، برای زوج های جوان جهیزیه و جشن مهیا گردید ، در ونزوئلا جاده و بزرگراه  ساخته شد و …