۱۳۹۷ فروردین ۳۱, جمعه

خیزش بزرگ بختیاری ها، و سکوت همیشگی و بی تفاوتی دیگر افراد میهن




تفرقه ملت، پیروزی رژیم

رژیم اسلامی، سوار بر اسب تفرقه و پراکندگی ملت همچنان شتابان می تازد و کسی را یارای رسیدن به او نیست. “تفرقه بیانداز و حکومت کن”، شعار ۳۵ سال گذشته این رژیم ضد ایرانی بوده و هست. تا زمانی که رژیم مزدوران و نوکر صفتانی چون بسیجی، آخوندهای فرومایه و چاپلوس، حقوق بگیران در درون و بیرون کشور، زنان خردباخته و به طور کلی گروهی بنام امت اسلامی در زیر پر و بال خود دارد، بی پروا و با گستاخی به تاریخ، فرهنگ، آداب، رسوم، و اقوام پیکر میهنمان، تازی وار یورش برده و همه چیز و همه کس را می سوزاند و خاکستر می کند.
توهین به بختیاری ها
سریال ضد انسانی و ضد ایرانی ضرغامی در تلویزیون ایران، نه تنها توهین و جسارت بزرگ به فرهنگ و تاریخ ایران است، بلکه به طور شاخص و شناخته شده توهین مستقیم به هم میهنان شجاع و برازنده بختیاری است. تاریخ ایران گویای این حقیقت است که بختیاری ها همیشه پاسدار و نگهبان یک پارچگی و آزادی و دموکراسی سرزمینمان بوده اند. انقلاب مشروطیت که خط بطلانی بر دیکتاتوری و خودکامگی شاهان افسار گسیخته بود، به همت والای گروه زیادی از هم میهنان جانباز و فداکار از جمله سردار اسعد بختیاری، سردار مریم بختیاری به پیروزی رسید.
ایستادگی و مبارزه بختیاری ها، این قوم فداکار ایرانی در برابر استثمار چند سده انگلیس و روس، تازگی ندارد، بلکه زینت بخش تاریخ کشورمان است. از این روی، برنامه تفرقه برانگیز و ضد ایرانی صدا و سیما به سرپرستی ضرغامی مزدور خامنه ای، و نامیدن این که “همه میدونن بختیاریها از کاسه لیسی انگلیسی ها بختیاری شدن”، به راستی نهایت وقاحت و بیشرمی ضرغامی و دیگر مزدوران رژیم در این قارقارک ضد ملی “صدا و سیما” است.
سردار علیقلی خان اسعد بختیاری قهرمان مشروطیت ایران . نامش گرامی و همیشه به یاد باد.
بی تفاوتی ما، شکست ما است
از هفته گذشته تا کنون راهپیمایی و اعتراض های همه جانبه از سوی بختیاری ها در بسیاری از شهرهای ایران بر پا شد و خون تازه ای در رگهای مردم مأیوس و خاکستر نشین ایران دمید. تا آن جا که شماری از گروههای دیگر ایرانی از ترک، عرب، بلوچ، فارس نیز همراهی و پشتیبانی خود را به روش های گوناگون نشان دادند. ولی بدبختانه بختیاری ها هم در این ماجرای ملی و میهنی تنها ماندند. زیرا تفرقه افکنی و ضدیت ۳۵ سال گذشته رژیم، مردم را از هر گروه و هرقوم از همدیگر جدا و بی تفاوت ساخته است.
در هفته گذشته تا کنون شاهد تظاهرات و اعتراض های گسترده بختیاری های دلاور در شهرهای گوناگون ایران بوده ایم. تظاهراتی که همراهی و پشتیبانی دیگر مردم ایران را ایجاب می کرد ولی مردم کوتاهی نمودند.
در سال های گذشته نیز شاهد این بی تفاوتی و تکروی گروهی ایرانیان بوده ایم. هنگامی که تبریز و ارومیه به پا خاست، دیگر مردم ایران حرکتی از خود نشان ندادند. یا قیام مردم اصفهان بی سرانجام و ناپایان ماند. اعتراض دانشجویان دانشگاه شیراز به جایی نرسید. به پا خواستن مردم کردستان در اعتراض به اعدام ها و کینه توزی رژیم با کردها نیز نتیجه ای نداد. سرچشمه این ناکامی ها، شکست ملی و مردمی، و پیروزی آخوندهای جنایتکار، همگی ناشی از تفرقه و بی تفاوتی و دور نگاه داشتن خود از مشکلات و خیزش بخش های گوناگون کشور است.
این ویدیو تظاهرات و اعتراض مردم را در جلو فرمانداری نشان می دهد.

واکنش نمایندگان خامنه ای

همین اعتراض های بختیاری ها در شهرهای گوناگون موجب گردید که رژیم در تنگنا قرار گیرد. تا آنجا که نمایندگان خودفروخته خامنه ای در مجلس نیز به ناچار، و شاید هم برای گمراه کردن اذهان عمومی، نکته هایی در پشتیبانی و حمایت بختیاری ها، و انتقاد از بنگاه زهرپاشی صدا و سیما ابراز داشتند. ولی می بینیم که عزت الله ضرغامی نوکر خود فروخته و هرجایی رژیم، با وقاحت، این برنامه ها یعنی زیر پاگذاشتن تاریخ و فرهنگ و ملیت ایرانی را تنها برای مشروعیت بخشیدن و جعل سازی در تاریخ اسلامی در ایران می داند.
این ویدیو بخشی از گفتگوی توهین آمیز به بختیاری ها را نشان می دهد.
تکیه عزت الله ضرغامی در پاسخ به اعتراض بختیاری ها، تنها اشاره به مردم متدین کشور اسلامی است.
سوم اسفند روز تظاهرات و رایپیمایی بختیاری ها در سرتا سر کشور است. امیدواریم دیگر مردم نیز در این همایش ملی و مردمی شرکت جویند و خواهران و برادرا ن بختیاری را پشتیبانی نمایند.
گویا مردم ایران از بی اسلامی شب و روز در رنج و عذابند. آنهم به بهای از میان بردن و پایمال کردن تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله کشورمان. این فرد با گستاخی، نام جنایکتار نواب صفوی از فرقه آدم کش های فدائیان اسلام و وابسته به اخوان المسلمین ضد مردمی مصر را بعنوان “شهید نواب صفوی” از قهرمانان دور گذشته نام برده است. تا زمانی که ملت ما اینگونه گستاخی ها و مزخرف گویی ها را بشنوند و از خود واکنشی نشان ندهند، رژیم از ما همچنان سواری خواهد گرفت و سرنوشت کشور را به دست خواهد داشت.


راهپیمایی سوم اسفند


بختیاری های دلاور و تاریخ ساز بر آنند که شنبه سوم اسفندماه ۱۳۹۲ در شهرهای گوناگون ایران به طور گسترده و همه جانبه به اعتراض و بر خاسته و فریاد ناخشنودی خود از رفتار ضد میهنی و مردمی بنگاه زهرپاشی صدا و سیمای رژیم ابراز نمایند. این دیگر وظیفه تک تک ما مردم ایران است که در این جنبش ملی و همگانی شرکت جوییم و پشتیبانی خود را از بختیاری های میهن دوست نشان دهیم.
حمایت و پشتیبانی از بختیاری ها وظیفه ملی و مردمی هر درد ایرانی است. غفلت از این همراهی، همچنان ما را در زیر سلطه و خودکامگی آخوند جنایت کار نگاه خواهد داشت.
حمایت و پشتیبانی از بختیاری ها وظیفه ملی و مردمی هر درد ایرانی است. غفلت از این همراهی، همچنان ما را در زیر سلطه و خودکامگی آخوند جنایت کار نگاه خواهد داشت.



۱۳۹۷ فروردین ۲۲, چهارشنبه

زن، انسانی والامقام و بزرگوار، اسیر و گرفتار در چنگال آخوند و اسلام




همان گونه که می دانید در دوران پیش از اسلام، در کنار دو کشور پهناور و پیشرفته ایران و روم، مردمانی که چندان با شهری گری و مدنیت آشنایی نداشتند، درسرزمین عربستان بیشتر به زندگی چادرنشینی و بیابان گردی می پرداختند.

زن، انسانی والامقام و بزرگوار، اسیر و گرفتار در چنگال آخوند و اسلام
آن چه از نوشته های تاریخ نگاران و شرق شناسان بزرگی مانند مارتین هارتمن در جهان اسلام و عبدالله عفیفی در مرآت العربیه بر می آید، همان مردم چادرنشین، ازآزادی نسبی برخوردار بودند که به مراتب بالاتر و بهتراز آزادی و قوانینی بود که اسلام برایشان به ارمغان آورد. و آن چه در باره زنده به گور کردن نوزادان دختر در شماری از کتاب ها نوشته شده عمومیت نداشته و منحصر به گروه کمی از قبیله های چادرنشین بوده است.
درزیر به ذکر چندنمونه از آزادی در میان چادرنشینان پیش از اسلام عربستان می پردازیم:
* در عربستان به ندرت زنان چادر می پوشیدند.
* زنان درعربستان باداشتن شغل و مالکیت شخصی، ازشأن و منزلت ویژه ای برخوردار بودند و می توانستند همسر دل خواهشان را با میل خودبدون دخالت بستگان برگزینند.
* در کتاب های تاریخ می خوانیم که زنوبیا ملکه پالمیرا از شهرهای سوریه بود.
* درآن زمان، زنان می توانستند شهادت دهند، و باآزادی به شغل های خواسته خود حتی قضاوت ویا پیشه های دیگری دست یابند. چنان که خدیجه بازرگانی بود مستقل و آزاد، که بعدها به خواست خود به همسری محمدابن عبدالله در آمد.
واما اسلام چه کرد؟ اسلام قضاوت، وکالت، و شهادت دادن را از زن گرفت، و در دریافت ارث، او را نیمی از مرد به شمار آورد.
در اسلام، زن موجودی است بی اختیار، و تنها کارش روزها در آشپزخانه، و شبها در اتاق خواب است. تمام کارهای اجتماعی، تصمیم گیری وحتی اختیارات فردی از زنان گرفته شده، و به مردان تفویض شده است.
آیات گوناگونی که محمدابن عبدالله برای کامیابی و بهره برداری بیشتر از زنان گرداگرد خود، و یا بیوه های شوهر از دست داده در میدان های جنگ، بر خردباختگان و نا آگاهان عرضه می داشت و بعدها با اختراع احادیث و نقل قول هایی از سوی ملاها، نتیجه این شد که رفته رفته قدرت اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی از زنان گرفته شده، و آنان از بودن درجامعه و داشتن شرکت فعال در همه کارها، به پشت خانه، به درون پستو، آشپزخانه، و اتاق خواب انتقال یابند. جزئیات این آیات در فصل نهم کتاب بازشناسی قرآن به وسیله دکتر روشنگر جمع آوری شده است.
دین اسلام، مرد را بازن در آفرینش برابر و مساوی نمی داند. چنان که آیات ۳-۱۲-۱۵-۱۶-۳۱-۳۲-۳۸-۴۳ از سوره نسا و شماری از احادیث و روایات اسلامی بنا به نوشته دکتر رضا آیرملو در برگ های ۶۳-۴۶ از کتاب «زن در گرداب شریعت» بیان گر این موضوع است. آن جا که در آیه ۳۱ گفته می شود: «زنان به تصاحب شدن وامر ونهی قرار گرفتن مردان نیازمندند» ویا: درآیه ۳۲ نوشته شده، «مردان باید بر زنان مسلط باشند، چراکه خداوند بعضی را بر بعضی دیگربرتری بخشیده است».
در حدیثی از پیامبر اسلام در صفحه ۶۲ زن در گرداب شریعت نوشته شده: «با زنان باملایمت رفتار کنید، آنان از دنده ی کج خلق شده اند، اگر بخواهید راست کنید، می شکند.». در این جا اشاره به آن است که خداوند پس از آفرینش مرد، به اندیشه در آمد که زن را از شانه چپ او بیافریند. گویا الله مدینه نتوانست از پیش آفرینش زن را هم زمان با آفرینش مرد، برنامه ریزی کند.
حدیث۸۲۴ در صفحه ۳۴۷ نهج البلاغه می گوید: «زن از دنده ای آفریده شده، که راستی پذیر نیست.»
بدبختانه در جریان ۱۴۰۰ سال تاریخ اشغال کشورمان از سوی تازیان، هر آن گاه که فرصتی دست می داد و موقعیتی پیش می آمد که نیاکان ما از خرد واندیشه خود کمک بگیرند و شیخ و آخوند را از دخالت در سیاست و زندگی مردم برکنار کنند، ناگهان شاهی ویا فرمانروایی کوردل و ناآگاه، ویا فرصت طلب باشتاب به فریاد و کمک شیخ به میدان می آمد، و نه تنها از خرافات مردم اندکی کاسته نمی شد، بلکه مردم زجر کشیده و مصیبت دیده، بیشتر و بیشتر درمنجلاب خرافات و بی خردی فرو می رفتند.
رضا شاه بزرگ باجسارت و توانایی زیادی توانست که دست آخوندهای کلاه بردارمفت خور را از بعضی وزارت خانه ها مانند فرهنگ، دارایی، و دادگستری کوتاه کند. دوران پایانی سلطنت رضاشاه می رفت که مذهب و دین به درون خانه ها بازگردد، و مردم از شر آخوند در کوچه و بازار در امان بمانند.
ولی بدبختانه رضاشاه از تجربه آتاترک به خوبی بهره نگرفت که ریشه سرطانی این زباله ها را در اجتماع بخشکاند، و آنان را از دخالت در کارهای مملکت بازدارد.
نتیجه این کوتاهی و اشتباه آن شد که این غده های سرطانی دوباره رشد کنند. به ویژه آن که دوران محمد رضاشاه به دلیل ضعف و سستی وی در برابر ملاها، و کارهای خرافاتی او، آخوندها فرصت و موقعیت بسیار مناسبی برای رشد و تجدید حیات خود پیدا نمودند.
بزرگترین بهانه و دستاویزی که خمینی به کار برد وخود را در برابر شاه قرار داد، دادن حق رای به زنان، و اصلاحات ارضی بود. بدبختانه بانوان گرامی و دختران جوان، و هم چنین کشاورزان به علت مخالفت خمینی که آخوندهای دیگر رانمایندگی می کرد و در حقیقت به زن ستیزی و مظلوم آزاری این گروه مفت خور و سربار جامعه را نشان می داد، پی نبردند، و در سال ۱۳۵۷گوسفند بار به صف ایستادند، به این سودجویان رای دادند، و آنان را بر شانه و دوش ما سوارکردند.
البته، تصمیم گیری توزیع زمین و رای دادن بانوان که بنا به سفارش پرزیدنت کندی انجام شد، کاملاً ناشیانه، بدون برنامه ریزی و مقدمات پیشین انجام گرفت، و بسیار خام و نپخته بود. زیرا بدون آماده کردن بانوان، و راهنمایی و کمک های مادی و معنوی به کشاورزان، این برنامه ها مانند دیگر کارهای مملکت، بدون آگاهی مردم، و یک شبه به فرمان همایونی انجام گرفت.
در دورانی که ساواک اجازه پخش و انتشار یک رساله و یاتوضیح المسائل و یا حتی چاپ یک شعر ساده را به کسی نمی داد، آیت الله مطهری یک تازی زاده ضد آئین و فرهنگ ایرانی، برنامه نویس وزارت آموزش و پرورش بود ویا دکترعلی شریعتی می توانست هفته ها، و ماههابه آسانی به شستشوی مغزی جوانان بپردازد، و با همکاری و بذل و بخشش بازاری های کیسه دوز و آخوندپرور، آرزوی یک سده آخوندهای جنایت کار مانند شیخ فضل الله که مرشد و پیشوای خمینی به شمار می رفت، برای به قدرت رسیدن آنان عملی کند.