۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

دوم اسفند ۱۳۹۸؛ «مشروعیت» از دست رفته‌‌‌




دوم اسفندماه ۱۳۹۸ که مقامات جمهوری اسلامی آماده شده بودند تا بار دیگر با کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی، مانور «مشروعیت» بدهند، با شکست فاجعه‌‍بار برای حکومت پایان یافت.
جمهوری اسلامی که این روزها در شکننده‌ترین روزهای عمر خود بسر می‌برد امیدوار بود با مشارکت دست‌کم نیمی از واجدین شرایط رأی دادن از یکسو اثرات اعتراضات سراسری مردم در آبان را خنثی کرده و از سوی دیگر پیام ایستادن مردم پای نظام را به دیگر کشورها مخابره کند.
 با اینهمه مردم که پیشتر در شبکه‌های اجتماعی هم ابراز کرده بودند که این بار خام صحنه‌آرایی نامزدهای انتخاباتی که از اصلاح‌طلب تا اصولگرایشان از خود نظام جمهوری اسلامی هستند نخواهند شد، روز انتخابات نیز با تحریم حضور در پای صندوق‌های رأی با صدایی رسا به جمهوری اسلامی «نه» گفتند.
انتخابات روز دوم اسفند در ۲۰۸ حوزه رأی‌گیری شامل ۶ هزار و ۱۱۲ شعبه شهری، ۵۷۷ شعبه روستایی و ۴۶۱ شعبه سیار اخذ رأی برای تعیین ۲۹۰ نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی از میان بیش از ۷۰۰۰ نامزد، برگزار شد. همچنین ۵۸ میلیون نفر از جمعیت ایران در این دوره از انتخابات واجد شرایط رأی دادن بودند.

از نخستین ساعات آغاز رأی‌گیری گزارش‌های میدانی، تصاویر و ویدئوها حکایت از سوت و کور بودن بازار انتخابات در شهرهای مختلف داشت بطوری که در برخی حوزه‌های رأی‌گیری تا پیش از ظهر جمعه هیچ رأی‌دهنده‌ای مراجعه نکرده بود.

انتشار گسترده تصاویر و ویدئو‌های حوزه‌های خالی از رأی‌دهنده موجب شد دستگاه تبلیغاتی نظام همه حیله‌های خود را برای نشان دادن «مشارکت پرشور» مردم در انتخابات به کار بگیرد.

حیله‌های تَکراری

یکی از این موارد انتشار تصاویر محمد خاتمی رهبر اصلاح‌طلبان در پای صندوق رأی بود که پیشتر گفته می‌شد وی ممنوع‌التصویر است!

محمد خاتمی که در انتخابات دوره پیش مجلس شورای اسلامی با صدور پیامی که به پیام «تَکرار می‎کنم» معروف شد مردم ایران را به رفتن پای صندوق‌های رأی ترغیب کرده بود، امسال با بی‌تفاوتی و بی‌توجهی گسترده مردم و حتا مخاطبان همیشگی‌اش روبرو شد.

بسیاری از اصلاح‌طلبان چون محمود صادقی  نیز که تا چند روز مانده به برگزاری انتخابات با همه جوّسازی‌‌هایی که علیه رد صلاحیت‌های داوطلبان شرکت در انتخابات توسط شورای نگهبان انجام داده بودند، درست در روز انتخابات بار دیگر نشان دادند سربازان وفادار نظام جمهوری اسلامی هستند و در انتخابات شرکت کردند. امثال محمود صادقی حتی در حرکتی تبلیغاتی و با توهم نسبت به شهرت و محبوبیت خود، ساعت و نام حوزه‌ای را که قرار بود در آن حاضر شوند اعلام کردند تا شاید تعدادی از شهروندان را به دنبال خود بکشانند!
در آنسوی نظام نیز نیروهای اصولگرا تلاش داشتند با انداختن ناکارآمدی‌ها به گردن مجلس دهم و دولت روحانی، و با تبلیغ این دروغ بزرگ که در صورت تشکیل مجلسی کارآمد با نیروهای اصولگرا، فساد برچیده و وضعیت بهبود می‌یابد مردم را راضی به رأی دادن کنند.

بسیاری از چهره‌های افراطی معروف مانند آیت‌الله علم‌الهدی نیز با «تکلیف شرعی» خواندن شرکت در انتخابات تلاش کردند تحریم‌کنندگان مومن را به پای صندوق رای بیاورند.

مقامات دولت نیز یکی پس از دیگری در سخنانی تلاش کردند سهم خود برای گرم کردن تنور انتخابات ادا کنند اما عدم شرکت مردم چنان شرایط وخیمی برای نظام ایجاد کرد که محمدجواد ظریف هنگام حضور پای صندوق رأی تلاش کرد طبق معمول شوک ناشی از این رویداد را پشت خنده‌های هیستریک پنهان کند!

در نهایت اما نه پخش تصاویر رأی‌ دادن محمد خاتمی برای مردم اهمیت داشت، نه خنده‌های هیستریک محمدجواد ظریف و نه تکلیف شرعی خواندن «رای دادن» توسط علم‌الهدی!

راهکارهای نبوغ‌آمیز برای نمایش و اعلام میزان مشارکت

اگرچه برآوردهای کارشناسان و گزارشگران خارجی حاضر در ایران، مشارکتی حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد را نشان می‌دهد و تا لحظه تنظیم این گزارش در آخرین ساعات روز شنبه سوم اسفند نیز وزارت کشور رقم رسمی را اعلام نکرده و از قرار معلوم مانند آمار کشته‌شدگان اعتراضات آبان۹۸ و چگونگی سقوط هواپیما و ورود ویروس کرونا به ایران، قصدی هم برای اعلام میزان واقعی وجود ندارد، اما خبرگزاری فارس تخمین زده است که مشارکت حدود ۴۲ درصد بوده است!

عدم اعلام رسمی نرخ مشارکت تا شنبه‌شب نشان از آن دارد که میزان واقعی مشارکت مردم آنقدر پایین بوده که نه مقامات جمهوری اسلامی و نه چهره‌های شاخص نتوانسته‌اند آن را مانند انتخابات دوره‌های پیشین در بوق و کرنا کنند و در حال «مهندسی» کردن میزان آن هستند!

این در حالیست که برخی گزارش‌ها و شواهد دیگر نشان از به کار گرفتن ماشین دروغ‌پردازی و تحریف نظام برای نشان دادن تصاویر کاذب و آمارهای غیرواقعی درباره میزان مشارکت دارد.

برای نمونه یکی از راهکارهای نبوغ‌آمیز صداوسیمای جمهوری اسلامی انتشار یک تصویر به عنوان حضور مردم در چند شهر مختلف است! از سوی دیگر برخی گزارش‌ها درباره حوزه‌های شهرستان‌های کوچک و روستاها که پیوند خویشاوندی بین اهالی برقرار است این بوده که نامزدها اقوام و هم‌محله‌ای‌های خود را به صورت گروهی و با اتوبوس برای رأی‌ دادن به حوزه‌های انتخابات می‌بردند.

موضوع تقلب گسترده در انتخابات نیز از هم‌اکنون که نتیجه سرشماری آرا در اکثر حوزه‌های انتخابی نامشخص است پررنگ شده است.
انتشار رسمی خبر شیوع کرونا در ایران، دو روز مانده به برگزاری انتخابات، این فرصت را برای وزارت کشور و شورای نگهبان ایجاد کرد که الزام به درج اثر انگشت در روند رأی‌ دادن حذف شود و استفاده از استمپ و درج اثر انگشت «اختیاری» اعلام شد. کارشناسان معتقدند این اقدام می‌تواند موجب صدور تعرفه‌های تقلبی در انتخابات با هدف بالا بردن میزان مشارکت و یا هدایت آرا به نفع نامزدهای مشخص شود.

این در حالیست که پایین بودن میزان مشارکت مردم در انتخابات پیشتر توسط دو موسسه نظرسنجی در خود ایران مطرح شده بود و هر دو موسسه میزان مشارکت را رقمی بین ۲۱ تا ۲۴ درصد عنوان کرده بودند.

این یک مجلس اقلیتی و از درجه اعتبار ساقط است!

اکنون نکته مهم و قابل توجه اینست که چگونه جمهوری اسلامی که ۴۱ سال پیش در انتخاباتی با مشارکت ۹۷.۲۷ واجدین شرایط توانسته بود ۹۸.۲ پاسخ «آری» دریافت کند اکنون به اینجا رسیده که از اعلام درصد واقعی شرکت‌کنندگان در انتخاباتش وحشت دارد و احتمالا در حال  ترفند و دستکاری در نتایج است!

بسیاری از هواداران نظام تلاش داشتند عدم مشارکت رأی‌دهندگان را «قهر» از نظام نشان دهند اما واقعیت اینست که مردم دیگر در مرحله «قهر و آشتی» با نظام نیستند و مرحله‌ای از مبارزه که از دی‌ ۹۶ آغاز شد و در آبان ۹۸ به آستانه‌ی تعیین تکلیف رسید، مشروعیت نظام را تا فرو ریختن کامل آن نشانه گرفته است.
اکنون هر چند مشخص است که اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی یازدهم اکثریت دارند اما «خوان» بعدی رقابت میان آنها برای گرفتن مقام ریاست مجلس شورای اسلامی است. محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی، علی نیکزاد و فریدون عباسی چهار اصولگرایی هستند که از هم‌اکنون برای تکیه زدن بر جای علی لاریجانی خیز برداشته‌اند.

در این میان پیش‌بینی می‌شود با حذف لابی عریض و طویل دولت روحانی در این مجلس، محمدباقر قالیباف تلاش خواهد کرد نقش علی لاریجانی را برای اصلاح‌طلبان و دولت بازی کند تا بتواند از پایگاه اجتماعی آنها استفاده کند.

با اینهمه، انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی نه برد یک جناح بر جناح دیگر بلکه شکست نظام در برابر شهروندانی است که در فاصله‌ای کوتاه هزاران تن از آنها را در زمین و آسمان به کام مرگ فرستاد. این مجلس در چهار دهه گذشته هرگز «خانه ملت» نبوده و گامی و قانونی برای بهبود وضعیت مردم برنداشته و تصویب نکرده است. حالا اما مجلس یازدهم به استناد شواهد انکارناپذیر درباره عدم مشارکت مردم در رأی‌گیری، یک مجلس اقلیتی است که به هیچ وجه نماینده اکثریت مردم نیست و هم خودش و هم هرآنچه تصویب کند از درجه اعتبار ساقط است.


۱۳۹۸ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

جنایت علیه بشریت؛ کارنامه سی‌ساله: یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در تهران توسط حکومت زندانی و اعدام شده‌اند!




سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF) با استناد به یک سند رسمی از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، اعلام کرد که در بازه‌ی زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸ یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در تهران، بازداشت‌، زندانی و حتی اعدام شده‌اند. کشتار هزاران تن و بازداشت ۷ هزار تن تنها در سه روز اعتراضات آبان‌ماه درحالی روند تصاعدی جنایات حکومت را نشان می‌دهد که حسن کرمی فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی گفته که مهمترین سلاح ما «آبپاش» است!

سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF) با استناد به یک سند رسمی از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، اعلام کرد که در بازه‌ی زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸ یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در تهران، بازداشت‌، زندانی و حتی اعدام شده‌اند.

بر اساس داده‌های این سند دستگاه قضایی حکومت ایران، این جمعیت یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفری شامل زن، مرد و حتی کودک و از تمامی قشرهای جامعه، اقلیت‌های دینی و قومی، مردم عادی و مخالفان سیاسی نظام و روزنامه‌نگاران و شهروندخبرنگاران است.

داده‌های دستگاه قضایی جمهوری اسلامی متعلق به دهه‌های اخیر است که سازمان گزارشگران بدون مرز بخشی از آن یعنی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸ را واکاوی کرده است.

بررسی آماری این سند قضایی نشان می‌دهد که در طول این ۳۰ سال، ۸۶۰ خبرنگار و شهروند خبرنگار و بیش از ۵۷۰۰ نفر از اقلیت‌های مذهبی بازداشت و زندانی و همچنین تعدادی از آنان اعدام شده‌اند.

گزارشگران بدون مرز می‌گوید در پرونده‌ی قضایی این روزنامه‌نگاران بازداشت و زندانی‌شده در طول این سال‌ها، اشاره‌ای به شغل روزنامه‌نگاری آنان نشده تا راه‌ فراری برای مقامات جمهوری اسلامی  چون محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه باشد که در سطح بین‌المللی ادعا کند که خبرنگار زندانی در ایران وجود ندارد!

بنا بر اطلاعات منتشر شده از این سند قضایی، ۶۱ هزار و ۹۶۰ نفر تحت عنوان زندان سیاسی توسط رژیم ایران بازداشت و زندانی شده‌اند که بسیاری از آنان نوجوان بوده‌اند. این سند قضایی همچنین حاوی آمار هولناک اعدام ۴هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ به فرمان روح‌الله خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی است.

تداوم روند بازداشت‌، زندانی کردن و کشتار فعالان سیاسی و اجتماعی و معترضان در خیابان‌های کشور، چنان روند صعودی به خود گرفته است که طبق اعتراف حسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در اعتراضات آبان‌ماه ۹۸، حدود «۷ هزار نفر» توسط نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت بازداشت شده‌اند. علاوه بر این، به گزارش رویترز بر اساس اطلاعات منابعی از درون حکومت، حدود ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات آبان‌ماه کشته‌ شده‌اند که طبق گزارش شاهدان عینی از ناحیه سر و بدن هدف شلیک مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند.

با اینهمه، حسن کرمی فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی امروز یکشنبه ۲۰ بهمن‌ماه در رابطه به کشتار بی‌رحمانه معترضان آبان‌ماه ۹۸ ادعا کرده که نیروهای تحت فرمانشان، با استفاده از «آبپاش» با معترضان مقابله کرده‌اند! معلوم نیست با «آبپاش» چگونه می‌توان به سر و سینه‌ی معترضان شلیک کرد! جنایتی که مقامات خود جمهوری اسلامی به آن اعتراف کرده‌اند.

وی گفته است: «با رویکردی که مأموران یگان ویژه داشته‌اند تا کنون با کمترین هزینه توانسته‌ایم صحنه‌های مختلف را جمع کنیم.»

حسن کرمی شیوه‌ی مأموران انتظامی در برخورد با معترضان را «رفتار انسانی، ‌اسلامی و انقلابی» توصیف و گفته است: «تا آنجا که می‌توانند مدارا کرده و به افراد تذکر می‌دهند.»

فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی اظهار داشت: «مهم‌ترین اسلحه ما آبپاش است، البته در شرایط خاص از گاز اشک‌آور و گلوله‌های پلاستیکی که غیرکشنده است، استفاده می‌شود.»

پیشتر، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور نیز در این رابطه گفته بود که مأموران امنیتی، معترضان را از ناحیه «پا» هدف قرار داده‌اند.

از سوی دیگر، روند رسیدگی به پرونده‌ی قضایی معترضان آبان‌ماه ۹۸ نیز به سیاق عملکرد ۴۰ سال دستگاه‌ قضایی رژیم ایران، روندی غیرعادلانه و با استناد به اعترافات اجباری بازداشت‌شدگان و فیلم‌ها و ویدئوهایی است که در موبایل این افراد وجود داشته است. علاوه بر این، از عمده‌ معترضانی که توسط اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و زندانی شده‌اند، اطلاعی در دست نیست. از جمله افرادی که حکومت آنان را «لیدر» و «رهبر اغتشاشات» می‌خواند.

این درحالیست که گزارش‌های پراکنده‌ی سازمان‌های حقوق بشری خارج از ایران از وضعیت غیرانسانی و نامناسب معترضان در زندان‌های رژیم ایران خبر داده‌ و نوشته‌اند که از سرنوشت برخی از بازداشت‌شدگان از جمله زخمی‌‌ها، خبری در دست نیست.

بررسی سازمان گزارشگران بدون مرز نشان می‌دهد، روزنامه‌نگاران با اتهامات جعلی از قبیل «اقدام علیه امنیت داخلی»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و یا «همکاری با عوامل بیگانه» و «جاسوسی» بازداشت و زندانی شده‌اند. اتهام‌های دیگری نیز چون «توهین به مقدسات اسلامی» و «توهین و اهانت به مقام رهبر جمهوری اسلامی و یا بنیانگذار نظام» نیز برای بازداشت روزنامه‌نگاران و شهروند خبرنگار رایج است. دست‌کم ۵۷ تن از آنها با این اتهام‌ها بازداشت و زندانی شده‌اند.

گزارشگران بدون مرز همچنین شرح داده که این روزنامه‌نگاران از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی، حق ملاقات دائم با نزدیکان، مشاوره‌ حقوقی، حق درمان محروم بوده و در سلول‌های انفرادی تحت بدرفتاری و شکنجه قرار داشته‌اند.

سازمان گزارشگران بدون مرز این اطلاعات را برملاکننده‌ی میزان دروغ‌هایی خوانده است که رژیم درباره محاکمه قضایی در ایران برای چندین دهه ساخته و پرداخته است.

کریستف دلور دبیرکل سازمان گزارشگران بدون مرز گفته است: «وجود چنین پرونده‌ای و موضوعات ثبت شده میلیونی آن نه تنها مقیاس سال‌ها دروغگویی رژیم ایران که مدعی نبود هرگونه زندانی سیاسی یا خبرنگار در زندان است را نشان می‌دهد بلکه دسیسه‌های بی‌رحمانه‌ای را که برای آزار مردان و زنان به دلیل عقاید و یا گزارش‌هایشان ظرف این چهل سال انجام داده برملا می‌کند.»