۱۳۹۵ مهر ۱, پنجشنبه

سرانجام ما، در کنارقصابان و گرگهای درنده به کجا می کشد؟!


پیش گفتار:


دولت ها و حکمرانان، کارگزاران، نمایندگان، مستخدمین، و پاسخ گویان به ملت های خودند. آنان در برابر حقوق و مزایائی که دریافت می کنند مسئول اعمال و رفتاری اند که روزانه به نفع یا زیان ملت خود انجام می دهند. ملت ها اختیار دارند و می توانند هرزمانی که ضروری بدانند یک، یا چند نفر، و یا همه اعضای دولت و حکمرانان کشورشان را از کار بر کنار کنند.  آیا چنین چیزی در کشور تازی زده و عقب مانده ما تا کنون سابقه داشته است؟!.

آیا در کشور ما نیز چنین بوده؟


شوربختانه در کشور ایران در سرتاسر تاریخ چنن نبوده و هم میهنانمان گوسفندانی بی آزار و بی زبانی بوده اند که در کنار چوپانان چاقو بدست، قصابان ساطور کش و گرگهای درنده گرسنه می زیستند و حاکمان درنده و گرگ صفت هرآن اراده می کردند یکی از ما را به سلاخی می کشاندند.
شمار بی شمار چوب های دار ولی فقیه در این ۳۷ سال گذشته، و گروه نامحدود و نا شناخته زندان های گمنام غیر قابل زیست حتی برای حیوانات تحت حمایت و گردانندگی پاسداران بی وجدان وطن فروش، نشانه ای از گرگ صفتی حاکمان و مزدوران آنان در این کشور، و رفتاری ضد انسانی و گوسفند پندار آنان با هم میهنان نجیب، آرام، و بی آزارما  نمودار این حقیقت است.

Video Player
این ویدیو نشان می دهد که چگونه گوسفندانی شاهد کشار گوسفندان دیگرند ولی از خود هیچ حرکتی نشان نمی دهند. همانگونه که ما در برابر اعدام ها بی تفاوتیم حتی به تماشای آنها و دست و پا زدن هم میهنانمان می پردازیم.

چرا نتوانستیم تا کنون از حقوق خود دفاع کنیم؟

حقیقت آن است که هر انسانی در هنگام برخورد با حیوانات درنده، از خود دفاع کرده و واکنشی در حد توانائی اش از خود نشان می دهد. آیا ما تاکنون در برابر وحشیگری و درندگی رژیم گرگ آسای ولایت فقیه از خود عکس العملی نشان داده ایم؟! آیا کمترین دفاع کردیم؟. شوربختانه مانیز گوسفندانی بوده ایم که در کنار چوپان و قصاب چاقو به دست زندگی کرده ایم و هرآن تنی از ما با اراده ولایت فقیه بر بالای چوبه دار رفته، و ما در پائین چوبه دار به چرای خود پرداختیم و خم به ابرو نیاوردیم.

چرا ما نخواستیم در برابر گرگهای حاکم ایستادگی کنیم؟


به چند دلیل زیر این موضوع تاکنون عملی نشده است:

babk-khoramdim


۱- ما همچنان در انتظار معجزه ایم


یکی از علت های بی تفاوتی و ساکت ماندن هم میهنان ما در برابر آدمخواران ولایت فقیه در انتظار معجزه بودن است. گروهی از ما به امید آنیم که عربی بنام امام زمان که ۱۴۰۰ سال پیش در ته چاهی مخفی شده ! (حال، چرا، چگونه، و به چه دلیل؟) ناگهان از چاه بیرون آمده با شمشیر (توجه کنید آنهم با شمشیر) بر مردم بتازد و اکثریت مردم جهان که از دیدگاه مذهب فانتزی شیعه کافرند از پای در آورد تا آنجا که تا زیر شکم اسبش را خون فراگیرد.
آنگاه اگر ما زنده ماندیم و توانستیم از آن دریای خون نجات یابیم خواهیم توانست با توسل و در کنار ولی فقیه (روضه خوان ۵ تومانی) به زندگی نکبت بارکنونی خود ادامه دهیم.

۲- توسل به قبر مردگان
توسل به قبر مردگان تازی مانند حسین ابن علی در کربلا، توسل به علی ابن ابیطالب، رضا در مشهد، قمر بنی هاشم،، همچنین قم، شاه عبدالعظیم و صدها امامزاده دیگر برای نجات میهن نیز کار حماقت بار دیگری است که گریبانگیر عده ای از ما ایرانیان شده است.
کشور ما از تازیان در این ۱۴ سده بیش از هر ملیت دیگر زیان دیده  است. به عنوان نمونه، حسن و حسین، فرزندان علی اب ابیطالب به دستور عمر همراه فرمانده لشکر او به ایران یورش آورده و در قلع و قمع و کشتاد هم میهنان ما  در شمال ایران فعالیت گسترده ای داشتند.

hossein-ibn-talib-babk-khoramdim

'

۳– انتظار دیگر ما اقدام نظامی آمریکا است

گروهی از ما روز را به شب، و شب را به روز می رسانیم در انتظار و به امید آن که دولت آمریکا با همکاری کشورهای اروپائی با حمله نظامی رژیم ضد انسانی ولایت فقیه را نابود کرده و کشورمان را از شر آخوند در امان سازد. این طرز فکر بیشتر در خوش نشینان لوس انجلس، طرفداران خانواده پهلوی، سرمایه داران، و همراهان آنان در ایران است. بی گمان شاهزاده رضا پهلوی نیز همچنان خواب آرام بخش و شادی آفرین را می بیند و به زندگی بیشتر امید وار می شود.
البته اگر ما با واقعیت گرائی برنامه آمریکا و کمپانی های نفتی آن در کودتای ضد انسانی سال ۱۹۵۳ با همکاری انگلیس، یا همکاری آمریکا با کشورهای اروپائی در به قدرت رساندن خمینی کلاش و جنایتکار، و نقش انگلیس در همکاری با رژیم شوروی در تجزیه ایران و جداکردن بخش های بزرگ کشورمان در دوران رژیم ضد ایرانی قاجار  دنبال کنیم هرگز کشورهای دیگر را به عنوان دوست واقعی و شریک در سرنوشت خود نخواهیم دانست.

یک صحنه از کودتای ننگین آمریکایی – انگلیسی که در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با راهنمایی و ارشاد اشرف پهلوی، و لات ها و اراذل تهران مانند شعبان جعفری مشهور به شعبان بی مخ صورت گرفت، در نتیجه دموکراسی و مشروطیت برای همیشه به خاک سپرده شد، و مصدق ‍نخست وزیر مردمی به نقاط گوناگون تبعید و سرانجام در تبعید و بیماری در خانه خود جان سپرد. بنابراین، آمریکا تا کنون کمترین دوستی با کشور ما نداشته است. آوردن خمینی جنایتکار به ایران نیز تا اندازه زیادی با تأیید و خواسته آمریکا بود.

۴- به امید رژیم اسلامی نشسته ایم!

واه چه امید پوچ و واهی ای!. مانند آن که گوسفندانی به چاقو تیز کردن قصاب می نگرند و لی امیدوارند که مورد محبت و مهربانی او قرار گیرند. بی گمان، رژیم اسلامی ایران که تفاله و ته مانده تازیان جنایتکارند و تا کنون خاک کشورمان را به توبره کشیدند، از دشمن ترین دشمنان ما و از گرگ ترین گرگها، به گوسفندان بوده اند.
اگر ما یک فرد تازی، تازی مرام، چنگیز، تیمور لنگ و وارثان آنان، و دیگر کسانی که با طمع و حرص ورزی به خاک کشورمان تجاوزکرده و ی بدانچشم دوخته باشند از خود بدانیم و در کنار آنان به آرامی راه برویم، و یا زندگی کنیم ما همان گوسفندانی نیستیم که گرگهای دندان تیز گرسنه و قصابان چاقو به دست را نمی بینیم که می خواهند تا چند لحظه بعد ما را به نوبت به سلاخه می کشند؟!.
آیا در اسرائیل فردی را می توان یافت که طرفدار هیتلر و یا در هندوستان طرفدار محمود غزنوی باشد؟!. حال، چگونه ما مردم گوسفند مرام، تازیانی که اجداد ما را قتل عام کرده و به ناموسمان هزاران بار تجاوز کرده اند، مرید و وفادارشان مانده ایم و حتی برای گورشان صحنه و بارگاه می سازیم و به زیارت و بوسیدن خاکشان می رویم. آیاما همان گوسفندانی نیستیم که خود را تسلیم قصاب و گرگ می کنیم؟!.

۵- از خارج نشینان انتظار کمک داریم!.


ایرانیانی که در دیگر کشور ها زندگی می کنند، همگی از ترس جان خود، و یا برای آن که از گرگهای درنده و شر آنان دور بمانند و نفس آنان به صورتشان برخورد نکند جلای وطن کرده اند و از دوری زادگاه خود همچنان رنج می برند. آنان نمی توانستند بره بمانند و نظاره گر چاقوی تیز قصاب و قطع کردن شاهرگ جوانان سلحشور مملکت بآشند. آنان هم که در پشت بلند گوها فریاد می زنند، در حقیقت از دل پر و قلب شکسته اشان است که دورادور شاهد پاره پاره شدن مملکت خود به دست یک مشت آخوند بی شرافت ضد انسانند و راه نجاتی برای آن نمی یابند.

isis-islam

۶- گروه ما تاکنون چه کرده اند؟!

نگارنده، به کمک همکاران اندیشمند و گرانمایه ام در درازای بیش از هفت سال گذشته تا کنون، با دست ناتوان و بودجه صفر و کمترین همراهی از هرفرد و گروهی، صدها مقاله های گوناگون در زمینه های سیاسی، فرهنگی، دینی، انتقادی همانند شمار زیادی کتابهای  ارزنده و جامعه ساز برای روشنفکری جامعه ایرانی  نوشته و پخش نمودیم که بی گمان مورد مطالعه و بررسی اقشار گوناگون میهنمان قرار گرفت.
وانگهی، نگارنده که در سنین بالای عمر روزگار خود را به سختی می گذرانم و به اصطلاح آفتاب لب بامم چه کمک دیگری در راه میهنم می توانستم بکنم که نکرده ام؟!.. هنگامی که اکثریت جوانان، مردان، و زنان برومند و غیور کشورمان، همچنان ساکت و بی تفاوت نشسته اند، و حتی گروهی از آنان آب به آسیاب دشمن می ریزند، از من پیر ناتوان دست و پا شکسته چه انتظار بیشتری می توان داشت؟. این ناتوانی ها، مرا به یاد مادر پیرم می اندازد که در برابر سختی ها، همیشه می گفت: “ نه دستی  دارم که بر سر زنم، و نه پائی دارم که بر در زنم”.


تنها راه امید نجات ایران


برای نجات کشور از دست لاشخوران ولایت فقیه، پاسداران و بسیجی های ضد مردمی و بازگرداندن آن به جامعه بین المللی، تنها یک راه وجود دارد و آن خیزش یک پارچگی و همگانی ملت ایران، مانند مردم الجزایر در برابر فرانسه، مردم شیلی در برابر پینوشه، مردم مصر در برابر مبارک و محمد مرسی و یا مردم لیبی در برابر قذافی  می باشد. وگرنه، آش همان آش، و کاسه همان  کاسه است. نه تنها چوب های دار آخوند در کشور تعطیل بردار نیست، بلکه بر شمار قربانیان مکتب آخوند هر لحظه افزوده می شود!،
در این جا این پرسش به وجود می آید که آیا رشد فکری  و میهن دوستی ما مانند مردم شیلی، الجزایر، لیبی و مصر تا بدان درجه رسیده است که منافع شخصی و خود خواهی و تکروی را کنار بگذاریم، یک بار هم که شده در تاریخ بایکدیگر، هم صدا و هم پیمان وجود نحس آخوند را از کشورمان برای همیشه پاک سازیم؟.

Video Player
00:00
04:12
ویدیوئی که خیزش و انقلاب یک پارچگی مردم مصر در برابر دیکتاتوری حسنی مبارک را نشان می دهد.


از آنچه گفته شد:


ما مردم ایران عادت نکرده ایم که در برابر ظلم و ستم حاکمان بایستیم و از خود دفاع کنیم. سکوت و بی تفاوتی ما مانند گوسفندانی است که در برابر گرگها و قصابان چاقو به دست به نوبت و بی حرکت می ایستند تا نوبت سلاخی آنان فرا رسد. واکنش ما نیز در برابر اعدام های پی در پی هم میهنانمان و بی تفاوتی امان در برابر حلق آویز شدن آنان، با حرکت جمعی گوسفندان درون کشتارگاه و  نظارگر بودن آنها در کشتار گوسفندان دیگر تفاوتی نمی کند


نکته پایانی:


تنها راه نجات میهنمان از دست خونخواران و جنایتکاران ولایت فقیه، هماهنگی و ایستادگی  یک پارچه همه ما در برابر رژیم است. آنچنان که مردم مصر در برابر مبارک و محمد مرسی، مردم لیبی در برابر قذافی، مردم شیلی در برابر پینوشه و نمونه کشورهای دیگر ایستادگی کردند
راه آسان و کم هزینه تر دیگری نیز وجود دارد و آنهم اعتصاب منفی است. همانگونه که ما اگر از یک فروشنده ناراضی باشیم دیگر به مغازه او باز نمی گردیم، دلخوری و نفرت ما از رژیم آدمخوار ولایت فقیه باید موجب آن باشد که اگر ایستادگی نمی کنیم و با رژیم به روش های گوناگون نمی جنگیم، دست کم هرجا که آخوند و یا برنامه سیاسی و گردهم آئی افراد وابسته به رژیم باشد، باید آن جا را خلوت کنیم و در آن حضور نیابیم. آیا ما ملت ایران بدان رشد عقلی رسیده ایم که یکی از این دونوع مبارزه با رژیم را پیاده کنیم و به مرحله عمل در آوریم؟!.


۱۳۹۵ شهریور ۱۹, جمعه

آمار وحشتناک اعدام‌ها در دولت حسن روحانی


وعده های دروغ  (تقیّه)


حسن روحانی که با وعده‌های بشردوستانه و لبخند توانست با عوام‌فریبیِ تمام به مقام ریاستش رسیده ، و با شعار فریبنده چون ” من سرهنگ نیستم بلکه حقوقدانم” آنچنان آمار وحشتناکی از نقض حقوق‌بشر و افزایش اعدام‌ها برجای بگذارد که ت رکورد ١۵سال اخیر حکومت اسلامی را در اعدام شکست!
 حسن روحانی در یکی از مصاحبه‌های قبل از انتخابات در جواب خبرنگاری که پرسید: آیا اگر رییس جمهور شوید، زندانی سیاسی خواهیم داشت؟ چنین پاسخ داد: من نه تنها معتقدم که نباید زندانی سیاسی داشته باشیم! بلکه اعتقاد دارم که نباید زندانی داشته باشیم! حالا باید دید که آیا حسن روحانی تقیه کرده! یا اینکه جمله‌ای ۲ پهلو گفته و منظور روحانی این نبوده که زندانیان را آزاد می‌کند، بلکه منظور او این بوده که همه‌ی زندانیان را اعدام خواهد کرد! با توجه به روند اعدام‌ها در دولت روحانی به روشنی پیداست که تعداد اعدام‌ها افرایش نیز یافته، پس به طور قطع می‌توان گفت که حقوق‌ بشر همچنان به صورت گسترده در ایران نقض می‌شود.

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران طی گزارشی اعلام کرده بود که "در سال٢٠١۵ ، ٩۶۶ نفر در ایران اعدام شده‌اند که این تعداد بالاترین رقم اعدام در بیست سال گذشته است". براساس این گزارش "تعداد اعدام‌شدگان از ٩١ نفر در سال ٢٠٠۵ به ٩۶۶ نفر در سال ٢٠١۵ افزایش یافته است


سیستمی که تغییر نکرد و نخواهد کرد


از توافق هسته‌ای ایران با کشورهای غربی که در سال گذشته به امضا رسید ، انتظار غرب این بود که حکومت ایران را به سوی اعتدال پیش ببرد، اما در واقع می‌بینیم که چنین اتفاقی نیافتاده است و حکومت ایران بیش از گذشته اقدامات خشن خود را ادامه می‌دهد، به طوری که  ایران آشکارا  با شدت بیشتر  اعدام‌های خود را از اول سال ۲۰۱۶ آغاز کرده است و مطمئناً در سال جدید یکهزار شهروند خود را اعدام خواهد کرد.
اگرچه نمی‌توان تمامی مشکلات و اعدام‌ها را به دولت حسن روحانی نسبت داد ، اما امنیتی بودن سابقه روحانی در هماهنگی ضمنی او با این شرایط  بی تاثیر نبوده است.در رأس حکم و تایید کردن اعدام‌ها یعنی قوه قضائیه صادق آملی لاریجانی عالی‌ترین مقام قضایی ایران قرار دارد. اجرای شماری از احکام مانند اعدام، شلاق، قطع عضو و سنگسار با تأیید این مقام صورت می‌گیرد. از سال ۲۰۰۹، که آملی لاریجانی به سمت ریاست قوهٔ قضائیه منصوب شده‌ است، بازداشت فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر، به دستور ریاست قوه قضاییه افزایش یافته است.
همچنین سکوت و چراغ سبز علی خامنه ایی و نشان ندادن هیچ عکس‌العملی نسبت به اعدام‌ها را یادآور می‌شویم زیرا او مسؤل تعیین رئیس قوه قضائیه است و هر عملی که ریاست قوه قضائیه انجام دهد از سوی او می‌باشد مگر آنکه عکس آن ثابت شود.
پس باید متهم درجه اول اعدام‌ها در ایران را در ردیف اول رهبر  یعنی  علی خامنه‌ای دانست و بعد دیگر دستگاه‌ها چرا که  خامنه‌ای مهر اعدام و ارعاب را در اختیار آنها گذاشته و باید تمامی اعضای دستگاه‌های زیرین  را متهم  بعدی در صدور احکام اعدام دانست.
هر چند همانطور که اشاره کردیم امروز سراسر ایران قربانی سیاست‌های غارت و سرکوب حکومت اسلامی است و اکنون بعد از توافق هسته‌ایی به ویژه وعده های دروغین آقای روحانی، مردم ما با بحران فقر و بیکاری و انواع سرکوب و بی‌عدالتی روبرو هستند، ولی به طور خاص مردم کُردستان و بلوچستان در موارد زیر رتبه اول را دارد:


بیکاری و تبعیض ، بیسواد نگه داشتن کودکان و در نتیجه سرکوب و اعدام


مشکل استانهای محروم چیست؟ چرا جوانان این استانها بیکارند؟ ریشه د ر چیست؟ آیا اعدام راه حل است و یا ایجاد رعب و وحشت؟  این دو استان بشدت در فقر و تبعیض هستند و نیروی انتظامی کوچکترین رحمی در برابر  ساکنان محروم سنّی این دو استان ندارد.
اعدام جنایتکارانه ٢۵ جوان اهل سنت ؛ همچنین اعدام منصور آروند، سیروان نژاوی، بهروز آلخانی، محمد عبدالهی و… شلیک به کولبران و زنده در آتش سوزاندن یک کولبر زحمتکش در مریوان، افزایش جنایات و سرکوب در زندان‌ها به ویژه در زندان مهاباد و…. نمونه‌هایی از رهآوردهای دولت امید و اعتدال (روحانی) برای کُردستان است.
جرایم مربوط به “محاربه” و یا “فساد فی الارض” که به جرایم “اقدام علیه امنیت ملی” مربوط می‌شوند به شکل گسترده‌ای می‌توانند از سوی دادگاه تعبیر سوء شدە و دست مقامات امنیتی و قضایی برای صدور حکم باز است و بدلیل نبود آمار رسمی از این جرایم و جرایم مواد مخدر نمی‌توان تشخیص داد چه تعداد به این اتهام اعدام می‌شوند.همچنین حق داشتن وکیل واقعی برای متهمان به “محاربه” و یا “فساد فی الارض” دشوار است و از آنجا که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی بسر می‌برند دریافت اطلاعات درباره آن‌ها نیز بسیار مشکل است. حتی گاهی وکیلهای این متهمان بازداشت شده اند!

امنیتی بودن سابقه روحانی در هماهنگی ضمنی او با این شرایط بی تاثیر نبوده است. در سال گذشته زندان قزل‌حصار با ١۵۵ نفر و زندان رجائی‌شهر کرج با اعدام ١٠٩ نفر بیشترین تعداد اعدام‌ها را در ایران داشته اند


سردرگمی مجامع جهانی درباره تعداد اعدامها

گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژە سازمان ملل در امور حقوق‌بشر ایران و گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد با تاکید بر ناعادلانه بودند روند دادگاهی در ایران آمده است، که بسیاری از متهمان چه در مرحله تحقیقات و چه در خود جلسه دادگاه به وکیل دسترسی ندارند و در بسیاری موارد نیز وکیل تا زمان برگزاری جلسه حق دسترسی به پرونده متهم را ندارند.
چندی پیش  “بان‌کی‌مون” دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام کرده بود: “حسن روحانی علی‌رغم وعده‌هایش در زمان انتخابات و پس از آن، عملکردش نسبت به اجرای مجازات اعدام تغییر نکرده است و به نظر می‌رسد دنباله روُی عملکرد قهری است که در آن بەشدت بر مجازات اعدام به منظور مبارزه با جرایم تکیه می‌کنند”.

حق داشتن وکیل واقعی برای متهمان به "محاربه" و یا "فساد فی الارض" دشوار است و از آنجا که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی بسر می‌برند دریافت اطلاعات درباره آن‌ها نیز بسیار مشکل است. حتی گاهی وکیلهای این متهمان بازداشت شده اند!


به گزارش آسوشیتد پرس، شیرین عبادی در مصاحبه‌ای که با این خبرگزاری به افزایش شماراعدام‌ها از زمان روی کارآمدن روحانی اشاره کرده بود، دولت را به دروغگویی در مورد آزادی زندانیان سیاسی متهم ساخت و گفت روحانی ممکن است شهرت یک اصلاح‌طلب میانه رو را کسب کرده باشد، اما در مقوله حقوق‌بشر، “ما تاکنون فقط علائم بد می‌بینیم.”
در آخرین گزارش احمد شهید نیز آمده بود که منشور حقوق شهروندی حسن روحانی، اعدام نوجوانان و مجازات اعدام را برای جرائمی غیرجدی ممنوع نکرده و همچنین روند مجازات‌های اعدام در دولت روحانی افزایش پیدا کرده است.همچنین “ناوی پیلای” کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورخەی دوازدهم تیرماه سال جاری اعلام کرد: ” شمار بالای اعدام‌ها بر پایه حکم دادگاه‌های که عادلانه نیستند یا دادگاهای مبتنی بر اتهام‌های بی‌پایه و اساس باعث نگرانی شدید ماست”.
سازمان عفو بین‌الملل نیز از افزایش مجازات اعدام در دولت حسن روحانی ابراز نگرانی کرده بود و آن را عدم پایبندی حکومت ایران به اصولی‌ترین موازین حقوق انسانی یعنی حق حیات دانسته است.

فهرستی کوچک از اعدامهای دولت روحانی :


نگارنده  این آمارها را از سازمان‌های حقوق‌بشری جمع نموده و هرکدام از سازمان‌ها آمار و ارقام آنها بصورت حساب کاربری و گزارشگران حقوق‌بشری و دقیق بوده است. و احتمالا در مورد آمار و ارقام آنها اختلاف نظر باشد با این وجود اینجانب آن را درج نموده‌ام ونوشتم .

آمار در سال ١٣٩١و ١٣٩٢

طبق آمار آژانس خبررسانی کُردپا، ٨١۴ مورد مجازات اعدام در سال نخست دولت روحانی به اجرا درآمده است که در مقایسه با بازه زمانی سال پیش (١٢ مردادماه سال ١٣٩١ تا ١٢ مرداد سال ١٣٩٢) با تعداد ۵۵٣ مورد، افزایش ۴٧ درصدی داشته است.
مجازات اعدام برای افرادی که هنگام ارتکاب جرم کمتر از ١٨ سال سن داشته‌اند، ١۶ مورد بوده که حکم اعدام تمامی آنان بعد از رسیدن به سن ١٨ سالگی به اجرا درآمده است.
با استناد به آمار ثبت‌شدە در مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا، ١٩ تن از افراد اعدام شده زن بودە و همچنین حکم اعدام ۶٩٧ نفر از آنان به صورت گروه‌های ٢ تا ١۶ نفره و ١١٧ نفر از این افراد بصورت فردی اعدام شده‌اند.
طبق آمار ثبت‌شدە، تنها نام ٣۶٧ تن از افراد اعدام‌شدە طی یک سال اخیر معلوم می‌باشد و اسامی ٣۴٠ تن نامعلوم، ٨۵ تن تنها حروف اول نام و نام‌خانوادگیشان موجود است و همچنین ٢٢ تن از آن‌ها تنها اسم کوچکشان منتشر شده است.همچنین طبق مشخصات افراد اعدام شده بطور کل ٧٣ نفر از آنها کُرد، ٢١ نفر عرب، ١۶ نفر بلوچ، ۵ تن ترک، ۴ نفر آذری و ٣ تفر تبعه افغان هستند.


آمار اعدام در سال ١٣٩٣

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران طی گزارشی اعلام کرده بود که “در سال٢٠١۴
۸۵۲ نفر در ایران اعدام شده‌اند که این تعداد بالاترین رقم اعدام در بیست سال گذشته است”. 
براساس این گزارش “تعداد اعدام‌شدگان از ٩١ نفر در سال ٢٠٠۵ به ۸۵۲ نفر در سال ٢٠١۴ افزایش یافته است که حدود نیمی از آنها در رابطه با مواد مخدر اعدام شده‌اند. برخی از آنها پیش از رسیدن به سن قانونی ١٨ سالگی به اعدام محکوم شده بودند”.
همچنین آمده که “در سال گذشته زندان قزل‌حصار با ١۵۵ نفر و زندان رجائی‌شهر کرج با اعدام ١٠٩ نفر بیشترین تعداد اعدام‌ها را در ایران داشته اند”.
پیشتر نیز در همین رابطه سازمان عفو بین الملل در گزارشی اعلام کرده بود که رژیم اسلامی ایران از آغاز دی‌ماه ٩٣ تا تیرماه ٩۴، ۶٩۴ نفر را اعدام کرده است که طی این بازه زمانی حکم اعدام ٣٩ شهروند کُرد توسط دستگاه قضایی رژیم اسلامی ایران به اجرا در آمده است که از این تعداد ۴ زندان سیاسی کُرد جزو اعدام‌شدگان بود‎ه‎اند.

اعدام خدمتگزاران و مدافعان قانون به بهانه حفظ اسلام و انقلاب! ما که نفهمیدیم! اگر شما فهمیدید بگویید که چرا بزرگانی مانند معلم خلبان جهانبانی و خلعتبری وزیر خارجه ایران را اعدام کردند؟ براستی اعدام وزیر آموزش و پرورش با چه هدفی انجام شد؟ اسلام خمینی و داعش چه فرقی دارد؟

آمار اعدام در سال ١٣٩۴

آمار نقض حقوق‌بشر در کُردستان ایران در سە ماه نخست سال ١٣٩۴ نسبت به بهار سال گذشته که ۴١٠ مورد بود، ٢۶% افزایش داشته و همچنین در مقایسه با بهار ١٣٩٢ با تعداد ٢٣٠ مورد، ١٢٣%افزایش داشته است.
اجرای احکام اعدام در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ دست کم ۴۰٪ افزایش داشته است، در هفت ماه اول سال میلادی گذشته (۲۰۱۵) بیش از ۷۰۰ نفر در زندان‌های مختلف ایران اعدام شدند، این آمار برای تمام سال به ۹۶۹ نفر بالغ شد که این بالاترین حد در طی ۲۵ سال گذشته بوده است. هم چنین صدور احکام اعدام  در دادگاه نیز با افزایش ۲۱۵٪ همراه بوده است.
همچنین به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس این گزارش ۶۹٪ اعدام شدگان به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شدند. ۲۱٪ به اتهام قتل، ۶٪ به اتهام تجاوز به عنف، ۱٪ به اتهام نامعلوم، و ۱٪ درصد نیز به اتهام محاربه و افساد فی الارض در ایران اعدام شدند.مجموماً از ۳۲۱ گزارش گردآوری شده ۳۴۲ مورد نقض حقوق برای ۱۴۷۱ شهروند به ثبت رسیده است.


آمار اعدام ۴ماه سال ١٣٩۵

اعدام دست‌کم ٣٠٩ زندانی از ابتدای سال ۲۰۱۶ تاکنون و بالا رفتن آمار پس از فرجام
 ۵ مرداد ماه ۱۳۹۵: اعدام دست‌کم ۲۵۰ نفر از تاریخ ۱ ژانویه تا ۲۰ جولای سال جاری توسط سازمان حقوق‌بشر ایران به ثبت رسیده است. این آمار نشان می‌دهد به‌طور متوسط در هر روز بیش از ۱ نفر اعدام شده است.
همچنین در تاریخ ١٢مرداد ماه ٢٠زندانی اهل سنت کُرد درحالی که حکم آنها آشکارا ناعادلانه بود به اجرا گذاشته شد واعدام شدند. مهمترین نکته درباره این اسخاص این بود که ایشان پیش از تشکیل داعش دستگیر شده اند ولی به بهانه ارتباط با داعش اعدام شده اند!
گفتنی است، در ۷ ماه ابتدایی سال ۲۰۱۶ مقامات ایران اجرای حکم اعدام در مقابل دیدگان شهروندان از جمله کودکان را ادامه دادند. همچنین اعدام چندین مجرم نوجوان در میان اعدامیان این سال گزارش شده و سازمان حقوق بشر ایران هنوز در حال بررسی موارد ایشان است.

برخی از نکات مهم گزارش اخیر سازمان حقوق بشر ایران در خصوص اعدام‌ها بین ۱ ژانویه تا ۲۰ جولای ۲۰۱۶:


تنها %۴۵ از اعدام‌ها توسط منابع رسمی در ایران گزارش شده‌اند.
%۴۷ از اعدام‌ها با جرائم مربوط به مواد مخدر صورت گرفته است.
%۳۹ درصد از اعدام‌ها با اتهام قتل عمد بوده است.
۱۹ تن دیگر در ملاء عام اعدام شده‌اند.
شایان ذکر است که سازمان حقوق بشر ایران در خصوص برخی از گزارشهای اعدام همچنان در حال تحقیق است که به علت عدم تأیید قطعی در این آمار گنجانده نشده است.
همچنین در ١٢مرداد ماه سال ٩۵ بیش از سی نَفَر از جوانان اهل سنت اعدام شدند.و ١٨نفر دیگر آنها در آستانه اعدام هستند.و در کل طی یک ماه گذشته ۹۴ اعدام توسط سازمان حقوق بشر ایران به ثبت رسیده که رسانه‌های رسمی و قوه قضائیه تنها ۴۲ فقره از آن را اعلان کرده‌اند.
اولین دقایق روز سه‌شنبه نهم اوت دست‌کم ۵ زندانی از جمله “محمد عبدالهی” زندانی سیاسی در زندان ارومیه و سپیده‌دم همین روز نیز ۱ زندانی در زندان میان‌دوآب اعدام شدند. در ادامه شهرام امیری با شرایطی کاملاً مبهم نیز که بنا به گزارش‌ها ابتدا به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود به‌طور غیر منتظره‌ای به دار آویخته شد.

انقلاب اسلامی با اعدام آغاز و با اعدام پایدار شد.


از بهمن‌ماه سال ۵۷ که حکومت اسلامی در ایران به قدرت رسید، اعدام ها در پشت بام مدرسه رفاه شروع شد و مخالفین حکومت اسلامی یک به یک و گروه گروه به جوخه اعدام و طناب دار سپرده شدند، در تمام آن روزها حسن روحانی از یاران و نزدیکان روح الله خمینی بود، و  گویا لقب امام را او به خمینی داد که مورد استقبال هم واقع شد، بیشترین کشتار و اعدام زندانیان نیز در سال ۶۷ و به دست خمینی انجام شد، شاید بتوان گفت که حسن روحانی در قامت شاگردی که قبای استاد از دنیا رفته‌اش را به تن کرده آمده تا ادامه دهنده‌ی راستین راه امام و استاد باشد.
 حال باید دید که در روزها و آینده نزدیک دیگر که از این مقدار کمی که به عمر دولت یازدهم مانده است چه مقدار دیگر به لیست اعدام‌های اضافه می‌شود.