۱۳۹۵ مهر ۲۵, یکشنبه

چرا عقاید هیتلر در اروپا ممنوع است ولی اسلام با خطری بیش از نازسیم آزاد؟



محدودیت و ممنوعیت برای نازیسم


نازیسم (National Socialism) خلاصه عبارت ناسیونال سوسیالیسم است. نازیسم به مجموعه ایدئولوژی‌های حزب نازی اطلاق می‌شود. نازیسم را می‌توان شکلی از فاشیسم دانست که نژادپرستی نیز به اصول آن افزوده شده‌است. یعنی ملی گرایی افراطی تا جایی که نژادپرستی هم بعنوان قانون در آن آمده باشد.
اینکه برتری نژادی چیست و آیا نژاد برتری وجود دارد یک بحث کارشناسی و البته نه چندان مبارک است. هر نژادی از انسانها ممکن است ضعفها و تواناییهایی داشته باشد و آنچه بعنوان ارزش انسانی قابل احترام است ، فرهنگ، سطح آموزش و نظم  زندگی افراد است. اینکه ما اصالت خانوادگی داریم در فارسی بخصوص معنیش این نیست که از نژاد فلان هستیم؛ معنی اصالت خانوادگی خوشبختانه در فارسی بسیار انسانی تر از دیگر زبانهاست و نشان از گذشته درخشان انسانیت در ایران دارد. اصالت خانوادگی در ایران بیشتر به مفهوم فرهنگ و تربیت شخص باز می گردد و نه نژاد و قبیله .نژاد و قبیله و بطور خلاصه ژن انسانها بسیار به یکدیگر نزدیک است و بیشتر تفاوتهای انسانی در اثر آموزش و بخصوص تربیت دوران کودکی ایجاد می شود.

خرید و فروش برده و کنیز عین تعالیم قرآن و سنت پیامبر است. در اسلام حتی به ازدواج بعنان یک معامله نگاه شده است و مرد در قبال پرداخت پول می تواند هر بلایی به سر زن فلک زده بیاورد. کسانی که با قانون مدنی جمهوری اسلامی آسنا هستند بخوبی می دانند که در شریعت اسلام زن بعنوان شریک زندگی نیست، بلکه یک کالای خریداری شده است که می توان آنرا در خانه محبوس نمود و هر بلایی خواست چون یک برده بسرش آورد! تکرار می کنم که این عین متن قرآن و سنت پیامبر است.


اینکه اینشتین یهودی یکی از نوابغ جهان است بیشتر بخاطر این است که متولد آلمان بود و نه متولد مکه در عربستان ( تأثیر محیط) . اگر اینشتین در مکه متولد می شد احتمالاً شتر سوار باهوشی بود و همین و بس. کسی انتظار نداشت که اینشتین متولد مکه نسبیت را کشف کند ، همانطور که آلبرت متولد آلمان چیزی از شتر سواری نمی دانست!
پس از جنگ جهانی دوم و کشته و نابود شدن میلیونها نفر بخاطر افکار مسموم نازیسم و فاشیسم ، اروپا تصمیم گرفت که این ایدئولژی خطرناک و انسانسوز را ممنوع نماید. آزادی بیان و عقیده تا جایی مبارک است که حیاط بشریت را به خطر نیاندازد و اگر عقیده ای باعث کشتار، تبعیض و نابودی بشریت شود البته مجامع بشری با آن مخالفت کرده و حتی ابراز آن را ممنوع و یا محدود می نمایند. آرم حزب نازی یا همان صلیب شکسته که ریشه در فرهنگ باستانی ایران و هند داشت هم از این ماجرا مستثنا نشد و این خورشید شماتیک چند هزارساله بعنوان نشانه ای از مرگ میلیونها نفر ممنوع گشت. فعالیت احزاب فاشیستی بسیار محدود گشت و جهانیان آموختند که “نژاد برتر” افسانه ای دروغین بود برای قدرت طلبی عده ای سودجو همانند هیتلر و موسیلینی.

مسلملنان بیچاره البته خود هم نمی دانند که چه باید بکنند! از طرفی دوران زندگیشان از نوزادی با اسلام و تعالیم مسمومش همراه بوده و چون یک افیون اعتیادآور تمام مغزشان را اشغال کرده است و از طرفی می بینند که احکام قرآن و شریعت ضد انسانی و ضد بشری است!


سونامی اسلام در اروپا


پس از قدرت گرفتن کشورهای نفت خیز مسلمان و ایجاد هویت تازه ای یعنوان مهاجران مسلمان در اروپا شاید کسی باور نمی کرد که این مهاجران فراری از آتش اسلام ، خاکستر اسلام را با خود به غرب بیاورند و آتش آنرا در اروپا بازیافت نمایند!
اسلام و  ورود آن به اروپا از چند جنبه قابل بررسی است.
یکم، اینکه مردم از همه جا بیخبر اروپا به مسلمانان روی خوش نشان دادند و با همه کاستی ها میزان نژادپرستی نسبت به مهاجران بسیار پایینتر از پیش از جنگ جهانی دوم بود. شاید غرب می خواست این را تمرین کند که نژادپرستی و فاشیسم عاقبت خوشی ندارد و می توان با مهاجران مسلمان همانند شهروندان عادی زندگی کرد. پیشرفت و ترقّی بسیاری از مهاجران خاورمیانه ای و افریقایی در اروپا نشان می دهد که امکانات غرب برای این افراد مناسب و عمدتاً برابر با اروپاییان بوده است.
دوم اینکه بسیاری از مهاجران مسلمان بسیاری حاضر نشدند که آزادی و فرهنگ دموکراتیک غرب را بپذیرند. مسجد ساختند، مدرسه اسلامی ساختند و به فرزندانشان عربی آموختند ؛ این پافشاری برخی مسلمانان مهاجر البته با حمایت دلارهای نفتی شیوخ خلیج فارس هم همراه بود . بسیاری از محله های شهرهای بزرگ اروپا به مسلمانان مهاجر اختصاص یافت و اگر به این محله ها یری بزنید تعجب خواهد کرد از اینکه مثلاً در قلب لندن و پاریس زبان عربی میان مسلمانان رواج دارد و گویی تکه ای از خاور میانه را با خود آورده اند!

یک نازی ممکن است از نازیسم براحتی پشیمان شده و بازگردد ؛ چون نازیسم را از دو سالگی در مغزش فرو نکرده اند ولی یک مسلمان همزمان با رشد مغزش از دو سالگی با اسلام و تعالیم خطرناکش آشنا شده است، یعنی ترک اسلام برای یک مسلمانِ پشیمان بسیار بسیار سخت تر از ترک نازیسم برای یک نازی است!

سوم اینکه عکس العمل طبیعی مردم  اروپا در برابر سونامی بنیادگرایی اسلامی بازگشت به نژادپرستی و حمایت از احزاب دست راستی بوده است. از آغاز سده بیست و یکم تا امروز ، می توان مشاهده کرد که روز بروز حمله به مهاجران مسلمان و تبعیض علیه ایشان در اروپا افزایش یافته است؛ علت این برخورد البته وقوع تجاوزها ، بزهکاریها و حملات تروریستی بدست مسلمانان است که حساسیتها نسبت به این طبقه تازه ی اروپا را  افزایش داده است. پیچیدگی این ماجرا بسیار است چرا که در مدارس غربی به ایشان حقوق بشر و برابری را آموزش می دهند و در مدارس اسلامی به مهاجران نابرابری مؤمنان با کفار عین متن قرآن است! مردم اروپا با پدیده ای روبرو هستند که نه آشنایی کافی با خطر آنرا دارند و نه می دانند که با آن چه باید کرد! عکس العملهای احساسی در برابر مسلمانان مهاجر و نژادپرستی برخلاف آموزشهای فرهنگ غرب در حال افزایش است

مسأله و مشکل اسلام است و نه مسلمانان!


این مسلمانان مهاجر نیستند که مشکل ساز شده اند. مشکل اصلی از اسلام و تعالیم فاشیستی شریعت است. اسلام میان انسانها فرق گذاشته است. مطابق اسلام هرکس با تقواتر باشد برتر است. این یعنی آخوند محلّل محل می تواند از یک پزشک فداکار کافر برتر باشد ! این عین شریعت اسلام است. قرآن صراحتاً حقوق بشر را ” حقوق مؤمنان” و عمدتاً “حقوق مردان مؤمن” تعریف می کند. حتی زنان مؤمن بیشتر وظیفه دارند تا حق زندگی؛ کفّار و اهل کتاب که تکلیفشان مشخص است یا شمشیر و یا جزیه!

این مسلمانان مهاجر نیستند که مشکل ساز شده اند. مشکل اصلی از اسلام و تعالیم فاشیستی شریعت است. اسلام میان انسانها فرق گذاشته است. مطابق اسلام هرکس با تقواتر باشد برتر است. این یعنی آخوند محلّل محل می تواند از یک پزشک فداکار کافر برتر باشد ! این عین شریعت اسلام است. قرآن صراحتاً حقوق بشر را " حقوق مؤمنان" و عمدتاً "حقوق مردان مؤمن" تعریف می کند. حتی زنان مؤمن بیشتر وظیفه دارند تا حق زندگی؛ کفّار و اهل کتاب که تکلیفشان مشخص است یا شمشیر و یا جزیه!
این احکام مکرّراً در قرآن آمده است. خرید و فروش برده و کنیز عین تعالیم قرآن و سنت پیامبر است. در اسلام حتی به ازدواج بعنوان یک معامله نگاه شده است و مرد در قبال پرداخت پول می تواند هر بلایی به سر زن فلک زده بیاورد. کسانی که با قانون مدنی جمهوری اسلامی آشنا هستند بخوبی می دانند که در شریعت اسلام زن بعنوان شریک زندگی نیست، بلکه یک کالای خریداری شده است که می توان آنرا در خانه محبوس نمود و هر بلایی خواست چون یک برده بسرش آورد! تکرار می کنم که این عین متن قرآن و سنت پیامبر است.
مسلمانان بیچاره البته خود هم نمی دانند که چه باید بکنند! از طرفی دوران زندگیشان از نوزادی با اسلام و تعالیم مسمومش همراه بوده و چون یک افیون اعتیادآور تمام مغزشان را اشغال کرده است و از طرفی می بینند که احکام قرآن و شریعت ضد انسانی و ضد بشری است! یک نازی ممکن است از نازیسم براحتی پشیمان شده و بازگردد ؛ چون نازیسم را از دو سالگی در مغزش فرو نکرده اند ولی یک مسلمان همزمان با رشد مغزش از دو سالگی با اسلام و تعالیم خطرناکش آشنا شده است، یعنی ترک اسلام برای یک مسلمانِ پشیمان بسیار بسیار سخت تر از ترک نازیسم برای یک نازی است!
غرب اگر واقعاً قصد دارد دچار هیولای اسلام نشود باید آموزش اسلام را بعنوان شریعت و قانون الهی محدود نماید. خطر اسلام از نازیسم بیشتر است ولی می بینیم که در کتابفروشیهای اروپا کتابهای اسلامی با انواع تعالیم ضد انسانی در حال فروشند ! آرم نازیسم ممنوع است ولی در هر کوچه و پس کوچه لندن و پاریس می توان آرم و نشانه اسلام و اسلامگرایی را دید! چگونه است که تبلیغات اسلامی با این حجم وسیع آزاد است؟ آیا دلارهای نفتی اعراب آنقدر شیرین است که باید آینده اروپا را بخاطر آن به خطر انداخت؟
جهان باید به این باور برسد که اگر هیتلر و افکارش خطرناک است ، محمّد و دینش خطرناکتر است.

۱۳۹۵ مهر ۲۱, چهارشنبه

تلاش بیهوده خامنه ای برای بهبود وجهه نظام


سه خبر ظاهراً نا مرتبط


در ماه گذشته شاهد خبرهای مختلفی از ایران هستیم که اگرچه در نگاه اول ارتباطی با یکدیگر ندارند ولی با نگاهی کمی عمیقتر می توان دستان خامنه ای را پشت ارتباط در پرده این سه خبر  دید.
خبر یکم ایجاد مزاحمت در آبهای خلیج فارس برای ناوهای امریکاست.
خبر دیگر پوزش خواهی سعید مرتضوی جلاد و دادستان سابق تهران ، درباره ماجرای کهریزک سال ۸۸ است .
و دیگری هم اظهار نظر علی خامنه ای درباره “گناه کبیره بودن” دادن آمار نادرست است.

مزاحمت  سپاه برای ناوهای امریکا


همانطور که می دانیم نیروی دریایی ایران در جنگ ایران و عراق تقریبا از بین رفت و عملا ایران یکی از ضعیفترین نیروهای دریایی جهان را دارد، با این وجود قایقهای تندروی سپاه پاسداران بسان مگسی که گاهی نیش آزاردهنده هم دارند، همواره کشتیها و ناوهای دریایی را مورد آزار و اذیت قرار داده اند. هر چند گشت زنی و کنترل آبهای ایران حق ماست ولی در مناطق آزاد این گشت زنیها باعث ایجاد تنش و بروز تلفات جبران ناپذیر خواهد شد. سال پیش بود که با سعه صدر امریکا قائله ورود اشتباهی شناور امریکایی پایان یافت؛ سپاه پاسداران با تحقیر سربازان امریکایی گمان برد که بزرگ شده است و امریکا کوچک؛ اما حقیقت این است که تنها رقبای امریکا در مسایل نظامی روسیه و چین هستند و ایران بخصوص نیروی دریایی اش حتی قابل توصیف هم نیستند!
تحقیر ایران در خلیج فارس دقیقا از خروج شاه آغاز شد. این صدام و خمینی دیوانه بودند که پای ناوهای امریکا را به خلیج فارس کشانیدند وگرنه در اواخر دوران شاه اداره خلیج فارس بدست همسایگان بخوبی انجام می شد. ایران چندین ناو و جنگنده خود را در درگیری با امریکا از دست داد و امریکا یک هواپیمای مسافری ایران را نیز سرنگون نمود و به فرمانده ناو وینستنس که این اشتباه هولناک را مرتکب شده بود مدال هم داد تا ایران و خمینی بیش از همیشه تحقیر شده باشند.

علی خامنه‌ای، رهبر ایران، حدود دو هفته پس از این وقایع، به فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران و تعدادی دیگر از اعضای این نیرو که در بازداشت ملوانان نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس نقش داشتند، نشان فتح داد. این نشان به نظامیان ایرانی داده می‌شود که "پیروزی چشم‌گیری" داشته‌اند
علی خامنه‌ای، رهبر ایران، حدود دو هفته پس از این وقایع، به فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران و تعدادی دیگر از اعضای این نیرو که در بازداشت ملوانان نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس نقش داشتند، نشان فتح داد. این نشان به نظامیان ایرانی داده می‌شود که “پیروزی چشم‌گیری” داشته‌اند، پرسشی که پیش می آید اینست که دقیقا چه پیروزی جز اعلام نادانی و عقده خود از امریکا را بدست آوردید؟
امروزه ایران در خلیج فارس تنها صدای مزاحمت و درگیری را بصدا درآورده است. جالب است که قایقهای نیم وجبی سپاه از عهده قاچاقچیان بر نمی آیند و بیشتر واردات کالا بصورت قاچاق است ولی توانایی جنگ با ناوهای هواپیمابر امریکا را دارند!

تحقیر ایران در خلیج فارس دقیقا از خروج شاه آغاز شد. این صدام و خمینی دیوانه بودند که پای ناوهای امریکا را به خلیج فارس کشانیدند وگرنه در اواخر دوران شاه اداره خلیج فارس بدست همسایگان بخوبی انجام می شد. ایران چندین ناو و جنگنده خود را در درگیری با امریکا از دست داد


پوزش خوهی سعید مرتضوی


به گزارش خبرگزاری تسنیم، آقای مرتضوی در این نامه که امروز یکشنبه ۲۱ شهریور هم‌زمان با برگزاری سومین جلسه محاکمه‌اش به دادگاه داده، از وقایع پیش‌آمده در تیرماه ۸۸ از رهبر ایران، خانواده جانباختگان و ملت ایران عذرخواهی کرد.
با وجود این دادستان پیشین تهران در این نامه همچنان تاکید کرده است که در وقوع حوادث کهریزک “هیچ عمدی” در کار نبوده است.
سعید مرتضوی بابت جنایات انجام شده در زندان کهریزک به سال ۸۸ پوزش خواست. این پوزش خواهی آنقدر عجیب بود که تیتر اکثر رسانه ها شد و البته وقتی به متن پوزش خواهی مراجعه می کنیم چیزی جز توجیه جنایت نمی یابیم. گویی که کهریزک تحت فرمان او نبوده است و خودسر این شکنجه ها را انجام داده اند! گویی خامنه ای که در خانه مسئولان رژیم هم شنود گذاشته است هیچ اطلاعی از این شکنجه خانه نداشته است!عوامفریبی البته خوراک این رژیم جنایتکار است.بسیاری از اصولگرایان علناً از جنایات کهریزک حمایت نمودند و آنرا ناجی نظام و مرتضوی را قهرمان رژیم خواندند. او خود هم اذعان کرد که سربازی بیش نبوده است؛ یعنی بدستور خامنه ای عمل کرده است و بس!

گویی خامنه ای که در خانه مسئولان رژیم هم شنود گذاشته است هیچ اطلاعی از این شکنجه خانه نداشته است!عوامفریبی البته خوراک این رژیم جنایتکار است.بسیاری از اصولگرایان علناً از جنایات کهریزک حمایت نمودند و آنرا ناجی نظام و مرتضوی را قهرمان رژیم خواندند. او خود هم اذعان کرد که سربازی بیش نبوده است؛ یعنی بدستور خامنه ای عمل کرده است و بس!


جنایات رژیم البته تنها در کهریزک نبود و هر گوشه و معبری می شد خفقان و کشتار را در برابر اعتراضات مردم به تقلّب انتخاباتی دید ، اینکه تنها سعید مرتضوی بجای صدها سگ دست آموز خامنه ای محاکمه می شود علتش را باید در ماجرای فاضل لاریجانی و افشای رشوه خواهی او جستجو نمود. سعید مرتضوی و بابک زنجانی هردو مورد خشم نظام هستند ، چرا که در صف احمدی نژاد قرار گرفتند.
اینکه خامنه ای از سرباز وفادار و بهتر بگوییم سگ دست آموزش مرتضوی خواسته است عذرخواهی نماید ، چیزی بجز پرده پوشی بر جنایات سال ۸۸ نیست. این همه جنایت را مجتبی خامنه ای ، طائب و ابراهیم رئیسی از بیت خامنه ای مرتکب شدند و حالا فقط سگی بنام مرتضوی سپر بلای مجتبی و رئیسی شده است!

آمار نادرست و گناه کبیره!


علی خامنه‌ای، رهبر ایران اختلاف در آمار مراکز مختلف آماری در این کشور را “بلایی بزرگ” توصیف کرد و گفت که دستکاری در آمار “گناهی کبیره” است.
علی خامنه ای امروز سه شنبه ۲۳ شهریور در دیدار با مدیران مرکز آمار ایران و مسئولان سرشماری در این کشور گفت: “گاهی مراکز مختلف در مورد نرخ بیکاری، نرخ تورم یا رشد اقتصادی آمارهای متفاوتی بیان می کنند که این مسئله موجب ایجاد بی اعتمادی در مردم می شود.”
او از اینکه دولت ها آمارهای ارائه شده از سوی دولت های قبل از خود را نادرست می خوانند انتقاد کرد و گفت: “باید منشأ این دوگانگی ها مشخص شود. یعنی یا در آن دوره در بیان آمارها اشکالی وجود داشته است یا در دوره پس از آن. در هر صورت دستکاری در آمارها که در معرض قضاوت مردم نیز قرار دارد، گناهی کبیره است”.
رهبر ایران از وضعیت آمارگیری در کشور انتقاد کرد و گفت که مسئولان از “حقایق و آمارهای واقعی در بعضی بخش ها” مطلع نیستند.
واقعیت اما چیز دیگری است! علی خامنه ای از آغاز رژیم اسلامی خوب و بهتر از هرکس می داند که پنهان کردن آمار از وظایف مسئولان نظام است. این نظام با دروغ و پنهانکاری به فریب مردم پرداخته است. همین چند سال پیش بود که یک مرکز آماز بخاطر اعلام آماری از علاقه مردم ایران به ارتباط با امریکا مورد خشم خامنه ای قرار گرفت و گروهی از روئسای آن مرکز آماری به محاکمه و زندان و اتهام جاسوسی دچار شدند!
بنابراین خامنه ای آن آماری را می خواهد اعلام کنند که به نفع جناحش باشد و طبیعی است که در آستانه انتخابات او سعی دارد جناح مقابل را متهم به دادن آمار غلط کند. گناهی که خود او متهم اول آن است و همواره سعی داشته است حقایق را از مردم پنهان نماید و با فرافکنی “غرب” را مقصر مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران معرفی نموده است!

خامنه ای تلاش می کند با فرافکنی فساد درون حکومت را به خود ربط ندهد و از این حربه برای تخریب جناح روحانی استفاده نموده است ولی آیا مردم ایران باز هم فریب خامنه ای را می خورند و او را رهبر مستضعفان و قهرمان مبارزه با استکبار امریکا می دانند؟ هرگز چنین نخواهد شد و از روز روشنتر است که پس از وقایع سال 88 و دولت فاسد احمدی نژاد و افشای فساد کلان در گوشه گوشه نظام ، هیچ کس باور نخواهد کرد که این روضه خوان دوزاری که عروسک خیمه روسیه شده است ، بتواند جلوه ای سالم از حکومت خود به عوام ارائه دهد!


هدف اصلی خامنه ای از ۳ مورد بالا


در کنار اهداف کوچک و بزرگی که خامنه ای در سر می پروراند، هدفی مشترک هم بابت موارد بالا دارد و آن بازیابی هویت و محبوبیت نداشته اش در میان حامیان سابق نظام است. ایجاد حس ضد امریکایی یکی از حربه های خمینی و خامنه ای بوده است که سالها مردم فلاکت زده را با شعارهای توخالی فزیب داد.
امروزه اما : هرچند آماری موجود نیست ولی مذهبی ترین و مقدس نجس ترین مردم ایران هم متوجه دروغها ، دزدیها و جنایات خامنه ای و دیگر سران جمهوری اسلامی شده اند. اگر به خانواده های خشک مقدس و نجس هم سری بزنید، می بینید که این افراد عقب افتاده هم بالاخره پس از ۳۷ سال غفلت دوزاریشان افتاده است و بالاخره شیر فهم شده اند که نه ولایت فقیه حکومت خداست و نه این رژیم عدالت پرور و طرفدار قشر مستضعف است! شعارهای افرادی چون خمینی و رجایی هم دروغی برای چپاول و غارت ایران بیش نبوده است.
خامنه ای تلاش می کند با فرافکنی فساد درون حکومت را به خود ربط ندهد و از این حربه برای تخریب جناح روحانی استفاده نموده است ولی آیا مردم ایران باز هم فریب خامنه ای را می خورند و او را رهبر مستضعفان و قهرمان مبارزه با استکبار امریکا می دانند؟ هرگز چنین نخواهد شد و از روز روشنتر است که پس از وقایع سال ۸۸ و دولت فاسد احمدی نژاد و افشای فساد کلان در گوشه گوشه نظام ، هیچ کس باور نخواهد کرد که این روضه خوان دوزاری که عروسک خیمه روسیه شده است ، بتواند جلوه ای سالم از حکومت خود به عوام ارائه دهد!