۱۴۰۲ مرداد ۴, چهارشنبه

فساد ساختاری و اقتصاد مافیایی

 


در روزهای گذشته بار دیگر تصویر تکاندهنده فساد و تباهی ساختاری در جمهوری اسلامی به نمایش در آمد و خبرهایی از تصاحب و تسخیر اموال و دارایی‌های ملی از سوی مقامات حکومتی منتشر شد. در آنسو آمارهای تکاندهنده‌ای از گسترش فقر و فلاکت در کشور مدت‌هاست زنگ خطر ورشکستگی اقتصادی را به صدا درآورده‌اند.

جمهوری اسلامی سال‌هاست در گزارش‌ها و رتبه‌بندی‌های مختلف در شمار فاسدترین حکومت‌های جهان قرار دارد. تحلیلگران اقتصادی وابسته به حکومت همچون احمد توکلی و فرشاد مومنی فساد حکومتی را سیستماتیک و ساختاری ارزیابی می‌کنند. ایران در رتبه‌بندی سازمان شفافیت بین‌الملل درباره «شاخص ادراک فساد» در جهان طی سال‌های گذشته همواره در انتهای جدول قرار داشته است. فرشاد مومنی سال ۱۳۹۹ در سخنانی گفته بود که «رتبه پاکدامنی» ایران – یا همان  شاخص ادراک فساد- در سال ۹۶ حدود ۱۳۰ بود، این شاخص در سال ۹۹ به ۱۴۹ رسیده است. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز هفته گذشته در گزارشی اعلام کرد که شاخص کنترل فساد در حال حاضر نسبت به ابتدای برنامه ششم توسعه وضعیت بدتری پیدا کرده و شاخص‌های اصلی کیفیت نظام اداری (بوروکراسی) با برنامه‌ها و وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد.

در روزهای گذشته خبرهایی منتشر شد که بخشی از فساد تباهکارانه مقامات حکومتی و مافیاهای اقتصادی فعال را به نمایش گذاشته‌اند. بر اساس اسنادی که منتشر شده یکی از بزرگترین موقوفات استان «خراسان رضوی» و البته «پردرآمدترین» موقوفه این استان به نام «گوهرشاد» با هزاران هکتار زمین از دست‌کم هشت سال پیش به احمد علم الهدی امام جمعه مشهد و پدر همسر ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم واگذار شده است. بر اساس سندسازی جهت قانونی جلوه دادن چنین فسادی، ۱۰ درصد از درآمد و عایدی این موقوفه به عنوان «حق تولیت» به احمد علم الهدی پرداخت می‌شود؛ این در حالیست که از مدت‌ها پیش از تولیت علم الهدی بر این موقوفه، مبالغ هنگفتی از درآمد همین موقوفه به حساب وی ریخته می‌شده است.

افشاگری دیگری که چند روز پیشتر انجام شد نشان می‌داد «حسینیه امینی‌ها» یکی از بزرگترین موقوفات چند صد هکتاری استان قزوین به عروس حجت‌الاسلام مهدی خاموشی رئیس سازمان اوقاف کشور واگذار شده است. این کاخ تاریخی با ۱۵۰ هکتار زمین و باغ پرمحصول و یک دامداری با هزار رأس دام با اجاره ناچیز حدود ۹۰۰ هزار تومان به اسم «اجاره» در اختیار این فرد قرار گرفته است.

در آنسو مافیاهای اقتصادی همچنان با چراغ سبز دولت و مجلس شورای اسلامی به رانتخواری و کسب سودهای کلان مشغول هستند. تنها چند هفته از افشای رشوه‌دهی یک شرکت اتومبیل‌سازی به بیش از ۳۰۰ مقام جمهوری اسلامی شامل نمایندگان مجلس، امامان جمعه، فرمانداران و… با اعطای اتومبیل شاسی‌بلند نگذشته بود که خبر دیگری از دادن رانت دولت به «خودی»ها در بورس منتشر شد.

افشای نامه‌ای با امضای محمد مخبر دزفولی معاون اول ابراهیم رئیسی درباره مصوبه تاریخ ۱۷ اردیبهشت امسال هیئت وزیران مربوط به نرخ خوراک گاز پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها و تعرفه گاز این شرکت‌ها به اضافه شرکت‌های فولاد، سیمان و دیگر صنایع، پرده از یک رانت‌ بزرگ دولتی برداشت. این نامه بیش از ۵۰ روز مخفی مانده بود تا سهامداران حقیقی و حقوقیِ «خودی» بتوانند سود خود از بازار سرمایه را بر اساس مصوبه جدید دولت بردارند. این اقدام سبب تلاطم در بازار بورس و از دست رفتن سرمایه شهروندان عادی شد که به امید داشتن کمک‌درآمدی ناچیز، دارایی خود را به حلق بورس جمهوری اسلامی ریخته بودند.

تباهی از انقلاب۵۷ آغاز شد

فساد ساختاری که امروزه از سوی بسیاری تحلیلگران یکی از اساسی‌ترین مشکلات اقتصاد ایران به شمار می‌رود، بلافاصله پس از انقلاب ۵۷ آغاز شد. انقلابی که بر پایه ایده‌های «ضدامپریالیستی» آغاز شد، ماشین تباهکاری و از بین بردن سرمایه‌داری ملی را  پیش از پیروزی به راه انداخته بود و نخستین تبرها بر بدنه توسعه اقتصادی در ایران را در «اقدامات انقلابی» فرود آورده بود؛ فقط در یک نمونه می‌توان به ترور محمدصادق فاتح یزدی یکی از بزرگترین کارآفرینان پیشرو کشور توسط «سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران» در سال ۱۳۵۳ اشاره کرد.

با پیروزی انقلاب ۵۷ حذف کارآفرینان، مدیران و سرمایه‌داران بطور قانونی و سازمانیافته پی گرفته شد و ده‌ها کارآفرین که از افتخارات توسعه اقتصادی ایران به شمار می‌رفتند اعدام و یا مجبور به مهاجرت شدند. اموال آنها مصادره و همچون غنیمت جنگی میان انقلابیون تقسیم شد. از نمونه‌های این غنائم انقلابی، تصاحب کارخانه جوراب «استارلایت» متعلق به خانواده سادات تهرانی توسط هادی غفاری از روحانیونی بود که امروز نزدیک به اصلاح‌طلبان و جریان حامی میرحسین موسوی است.

اغلب مقامات حکومت تازه‌ تأسیس نیز در املاک غصبی که متعلق به شخصیت‌های حقیقی و حقوقی پیش از انقلاب از جمله کارآفرینان و سرمایه‌داران بود ساکن شدند و بسیاری از این املاک طی چهار دهه بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان دست به دست چرخیده است؛ از جمله ملک بزرگی در جماران که سال‌ها پس از پایان کار دولت محمد خاتمی، به دفتر کار او تبدیل شده بود.

مقامات حکومت اما در کنار املاک غصب شده‌ی مصادره‌ای پس از انقلاب ۵۷، مدت‌هاست که به املاک موقوفه که جزو دارایی‌های ملّی هستند نیز هجوم برده و یکی پس از دیگری آنها را غصب می‌کنند.

در آنسو شرکت‌ها، بانک‌ها، کارخانه‌ها و تجارتخانه‌هایی مصادره‌ای نیز یا به نابودی کشانده شدند یا به عنوان بخش دیگری از غنیمت‌های انقلابی میان افراد حقیقی و حقوقی تازه به مسند نشسته تقسیم شدند. در دو دهه گذشته نیز آنچه از زیرساخت‌های تولیدی و صنعتی زمان پهلوی باقی مانده بود به اسم «خصوصی‌سازی» با رانت و پارتی به «خودی»ها واگذار شد. فعالیت بسیاری از این واحدها با خوابیدن خطوط تولید، اخراج نیروی کار، ورشکستگی و متروکه شدن آنها پایان یافت.

فساد در جمهوری اسلامی چنان گسترده و عمیق است که تمام بخش‌های اقتصادی و اداری ایران و خود قوه قضاییه را که می‌بایست با فساد مبارزه کند فراگرفته است. شبکه‌های تودرتوی مافیایی تمام منابع  کشور را در اختیار گرفته‌اند و در عمل بر اقتصاد ایران حکومت می‌کنند.

گسترش فقر و فلاکت، آن روی سکه‌ی فساد

آن روی سکه‌ی فساد ساختاری اما گسترش فقر و فلاکت تکاندهنده است. روند تباهی که به عنوان فساد ساختاری در جمهوری اسلامی شناخته می‌شود از یکسو تولید و بهره‌وری را نشانه گرفته  که نتیجه آن کاهش تولید ثروت و در نتیجه کاهش درآمد و مصرف مردم است؛ از سوی دیگر آثار اقدامات مافیایی و رانتی سبب افزایش تورم شده که به معنای افزایش هزینه‌ زندگی است. این دو به موازات هم گسترش فقر در جامعه ایران را به میزانی بی‌سابقه رسانده است.

در همین رابطه محمود جامساز اقتصاددان معتقد است که «مسئله اصلی امروز اقتصاد ایران، رانت و فسادی است که اقتصاد دلالی را شکل داده است. تعداد دلال‌ها در ایران به نسبت حجم جمعیت بسیار بیش از سایر کشورهاست. درواقع اقتصاد دلالی محصول اقتصاد دولتی- رانتی است چرا که فضا برای سوء استفاده‌های اقتصادی و فساد وجود دارد تا عده‌‌ای معدود به سودهای هنگفت برسند. همین امر باعث کوچک شدن سبد معیشتی خانواده‌ها می‌شود.»

ناکارآمدی ساختار دولت در جمهوری اسلامی همانطور که سبب خلق مافیا در مافیا شده، نتوانسته بحران‌هایی را که پیامد فعالیت همین مافیاها هستند مدیریت کند. وقتی بخش عمده منابع کشور از جمله درآمدهای ارزی به جیب گروه‌های مافیایی ریخته می‌شود، کسری بودجه شدت پیدا می‌کند و دولت برای تأمین هزینه‌های جاری دست به استقراض و خلق پول زده و در آنسو تورم افزایش پیدا می‌کند و چرخه‌ی فساد همراه با کاهش قدرت خرید و کوچک شدن سفره‌های مردم و گسترش فقر تداوم می‌یابد.

اقتصاد برای رشد نیازمند تولید است و تولید نیازمند سرمایه‌گذاری؛ اما عدم شفافیت همراه با فساد گسترده، قوانین ناکارآمد، دخالت حکومت در بخش‌های کوچک و بزرگ و ریسک بالای ورود به فعالیت اقتصادی و سرمایه‌گذاری سبب فرار سرمایه‌گذاران از کشور شده است. این روزها تمام صنایع کشوربه دلیل نبود سرمایه در گردش، عدم تکنولوژی مدرن و به‌روز، نبود امنیت سرمایه‌گذاری بلندمدت به دلیل تغییر قوانین و بوروکراسی بیمار و ناکارآمد و مبتنی بر رانت فلج شده‌اند.

فرامرز توفیقی فعال کارگری تأکید کرده امروزه شرایط معیشتی کارگران به گونه‌ای شده که دستمزد‌ها می‌تواند فقط ۳۰ درصد از هزینه‌های «ضروری» زندگی این قشر را پوشش دهد و تنها برای ۱۰ روز از ماه کفایت می‌کند.

نتیجه چنین روندی فقر و فلاکت گسترده در جامعه ایران است که آمارهای تکاندهنده‌ای از آن در روزهای گذشته منتشر شده است. مدیرکل مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار هفته‌ای که گذشت از سوء تغذیه ۵۷ درصد از جمعیت ایران خبر داد. پژوهش دیگری از سوی وزارت بهداشت نشان می‌دهد ۴۷ درصد از زنان بالای ۵۰ سال در ایران به دلیل عدم مصرف کلسیم مورد نیاز، دچار پوکی استخوان هستند.

کاهش سرانه مصرف کالری از ۲۷۰۰ کیلوکالری در سال ۱۳۹۰ به کمتر از ۲۲۰۰ کیلوکالری در سال۱۴۰۰ کاهش یافت و در گزارشی با عنوان «وضعیت فقر و ویژگی‌های فقرا در دهه ۹۰ خورشیدی» اعلام شده که «مستأجران به علت هزینه‌های مسکن ناچار شدند تا خوراک خود را کاهش دهند. در سال ۱۴۰۰ میانگین کالری دریافتی مستأجران حدود ۱۹۹۰ و برای غیرمستأجران حدود ۲۱۰۰ کیلو کالری بوده است.»

رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی نیز خبر داده که در فروردین امسال نسبت به سال گذشته حجم خرید مواد غذایی مردم ۳۰ تا ۳۵ درصد کاهش یافته است.

حجت میرزایی پژوهشگر اقتصاد اردیبهشت‌ماه امسال با اعلام آمار گسترش فقر در ایران گفت بیش از ۸۰ درصد جامعه روستایی و ۴۵ درصد جامعه شهری استان سیستان و بلوچستان فقیر هستند. او همچنین افزوده که بیشتر از ۵۰ درصد جمعیت چابهار، ۴۰ درصد جمعیت بندرعباس و ۳۰ تا ۳۵ درصد جمعیت مشهد حاشیه‌نشین هستند.

در آنسو مقامات حکومتی بی‌اعتنا از واقعیت هولناک فقر و فلاکت در ایران با «خبردرمانی» و ادعاهای دروغ بر خشم عمومی می‌افزایند. از جمله ادعای نادرست کاهش تورم که در هفته‌های گذشته بارها از سوی ابراهیم رئیسی و تیم اقتصادی دولت تکرار شده است. این ادعای مضحک حتی واکنش روزنامه حکومتی «اطلاعات» را در پی داشته که نوشته  «فراموش نکنیم، در هر خانه در کنار تلویزیون «مظنه»‌ای به نام یخچال هست که مردم عیار سخنان هیجانزده مسئولان را با آن می‌سنجند و نهایتاً در تناقض سخنان تلویزیون و یخچال، حرف یخچال را باور می‌کنند.»

بی‌خردی و ناکارآمدی زمامداران کشور چنان عمیق است که نه تنها کوچکترین امیدی به بهبود شرایط وجود ندارد بلکه تا نظام جمهوری اسلامی هست، فقر و فلاکت نیز تداوم فزاینده خواهد داشت. یکی از مصداق‌های بارز این ناکارآمدی مزمن و ادعاهای توخالی نظام، تدوین «برنامه پنجساله هفتم توسعه» است که پیشاپیش با ۱۲۰۰هزار میلیارد تومان کسری بودجه برای تحقق مواجه است!


۱۴۰۲ مرداد ۲, دوشنبه

بن‌بست اقتصادی و لاف‌‌های خبری

 


گروه ویژه اقدام مالی (FATF) هفته گذشته حضور ایران را به همراه میانمار و کره شمالی در فهرست سیاه خود تمدید کرد. به عقیده بسیاری از کارشناسان زیان موانع تبادلات مالی و تجاری که از این طریق برای ایران ایجاد شده اگر بیش از زیان تحریم‌های هسته‌ای نباشد، قطعا به همان میزان است.

پیش از آنکه در فوریه ۲۰۲۰ گروه ویژه اقدام مالی برای نخستین ‌بار ایران را در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف قرار دهد، چهار سال به جمهوری اسلامی برای تصویب لوایح مرتبط با پولشویی هشدار و زمان داده بود. در ایران اما مقامات جمهوری اسلامی به شدت با تصویب دو لایحه مرتبط با معاهده پالرمو و معاهده مبارزه با تامین مالی تروریسم مخالفت کرده و بخشی از نیروها و هواداران حکومت بارها تجمعاتی علیه تصویب این لوایح برگزار کردند.

جمهوری اسلامی از سال‌ها پیش لوایح مربوط به تصویب پیوستن به معاهده پالرمو و معاهده مبارزه با تامین مالی تروریسم را معلق نگه داشته است. «پالرمو» معاهده سازمان ملل متحد علیه «جرائم سازمانیافته فراملی» است که در سال ۲۰۰۱ میلادی تصویب و از سال ۲۰۰۳ برای کشورهای عضو سازمان ملل لازم‌الاجرا شده است. معاهده مقابله با تأمین مالی تروریسم  (CFT) نیز یک قرارداد بین‌المللی است که در سال ۱۹۹۹ توسط سازمان ملل متحد به تصویب رسیده ‌است.

گروه ویژه اقدام مالی (اف‌ای‌تی‌اف) که دارای ۳۷ عضو است یکی از سازمان‌های جهانی محسوب می‌شود که بطور منظم کشورهای در معرض اقدام به پولشویی و تامین مالی تروریسم ارزیابی می‌کند.  قرار گرفتن نام ایران  در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف در حالی وارد چهارمین سال شده که هیچ نشانه‌ای از تغییر رویکرد جمهوری اسلامی برای تصویب دو لایحه معلق مانده به چشم نمی‌خورد.

هرچند مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند قرارداشتن ایران در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف را بی‌اهمیت جلوه دهند اما این موضوع سدی جدی در برابر تجارت خارجی ایران، چه از سوی بخش دولتی و چه از سوی بخش خصوصی، است.

وزیران اقتصاد و دارایی و رؤسای بانک‌های مرکزی گروه هفت در بیانیه‌ی خود، ضمن انتقاد شدید از کره شمالی و روسیه در کنار جمهوری اسلامی، بر «تقویت جایگاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF)  و نهادهای مشابه» تأکید کرده و این نهادها را ضامن یکپارچگی و سلامت نظام مالی جهان خوانده‌اند.  در بیانیه‌ای که به امضای مقامات  کشورهای آمریکا، بریتانیا، آلمان، فرانسه، ژاپن، ایتالیا و کانادا رسید تأکید شده که این گروه «به مقابله با تلاش‌ها برای دور زدن یا تضعیف تحریم‌های وضع‌شده، پایبند می‌ماند.»

عادی‌سازی روابط با کشورهای منطقه با وجود قرار داشتن در لیست سیاه؟!

دولت ابراهیم رئیسی نیز مانند دولت حسن روحانی با گذاشتن تور مسافرتی برای مقامات حکومتی و دیدارهای رسمی با مقامات دیگر کشورها تلاش دارد به افکار عمومی در ایران القاء کند که روابط خارجی جمهوری اسلامی رو به بهبود است و همزمان نمایشی نیز در برابر ایالات متحده به اجرا بگذارد که گویی نیازی به توافق با آن ندارد! اما هیچکدام از این رفت و آمدها و گفتگوها به معنای بهبود روابط دست‌کم در حوزه اقتصادی و تجاری نیست.

«عادی‌سازی» روابط جمهوری اسلامی با عربستان یکی از مهمترین خبرهای اقتصادی و سیاست خارجی ایران در هفته‌های گذشته بوده است. مقامات دو کشور پس از سال‌ها تیرگی روابط، دیدارها و مذاکراتی داشتند و اکنون گفته شده سفارت عربستان در روزهای آینده در تهران بازگشایی و اتاق بازرگانی مشترک ایران و عربستان نیز راه‌اندازی خواهد شد.

تحلیلگران زیادی معتقدند این اقدامات نمی‌تواند ضامن برقراری روابط تجاری پویا و موثر برای ایران باشد چرا که دو مانع مهم، یعنی تحریم‌های بین‌المللی و قرار داشتن ایران در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف، همچنان سد راه هرگونه تجارت گسترده، مؤثر و مفید با کشورهای جهان و منطقه است.

برخی فعالان اقتصادی در جمهوری اسلامی اما معتقدند که چنین مقدماتی برای تجارت ایران راهگشاست. از جمله مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین می‌گوید که هرگونه توافق با عربستان هم به صورت دوجانبه برای گسترش مبادلات اقتصادی و هم ایجاد توافقات سه و چندجانبه با وجود قرار داشتن ایران در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف و تحریم‌ها «محتمل» است. وی سپس نتیجه می‌گیرد که مقدمه لازم برای گشایش تجارت میان ایران و کشورهای منطقه از جمله عربستان «تکمیل پروسه ارتباطات سیاسی» است و «توافقات منطقه‌ای و دوجانبه و سه‌جانبه ارتباطی با مسائل بین‌المللی ندارند.»

اینهمه در حالیست که حتی درباره جمهوری خلق چین که جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته، و به ویژه در دو دوره تحریم‌های هسته‌ای، این کشور را مهمترین شریک تجاری خود ارزیابی می‌کرد نیز معادله روابط تجاری میان دو کشور با فرمولی که امثال مجیدرضا حریری مطرح می‌کنند پیش نرفته است.

چین در حالی که نفت تحریمی ایران را با تخفیف ویژه و زیر قیمت و طبق شرایط دلخواه می‌خرد و با وجود امضای قرارداد ۲۵ ساله با جمهوری اسلامی و امتیازهای گسترده‌ای که حکومت ایران برای ربع قرن به این کشور تقدیم کرده، در حوزه اقتصادی و تجاری بر اساس محاسبه سود- زیان خود  بارها منافع ایران را نادیده گرفته است.

آخرین آمارهای گمرک چین حاکی از افزایش صادرات این کشور به ایران و کاهش شدید صادرات ایران به چین است. این در حالیست که تنها در یک مورد، جمهوری اسلامی برای صادرات نفت خود به چین در ماه ژوئن تخفیف ۱۱ دلاری در ازای هر بشکه نفت در نظر گرفته بود.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران ظرف دو سال ۹۸ درصد کاهش پیدا کرده اما در همین مدت چین سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای در کشورهای منطقه از جمله افغانستان، ترکمنستان، کویت، عربستان، امارات، عمان و عراق داشته است.

همچننین چین و عربستان آذرماه گذشته علیه «مداخلات جمهوری اسلامی در امور سایر کشورها» بیانیه‌ای مشترک امضا و منتشر کردند.

در مورد عربستان از همان ابتدا دست بالای عربستان در مذاکره و انتظارات نمایان شده و جمهوری اسلامی برای داشتن روابط سازنده با پادشاهی سعودی نیازمند تغییر نگرش و عملکرد ساختاری است وگرنه بهبود روابط با عربستان در حد بزک کردن ویترین جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند.

وزیران امور خارجه جمهوری اسلامی و پادشاهی عربستان سعودی روز شنبه ٢٧ خرداد پس از دیدار و گفتگو در تهران، در یک نشست خبری مشترک شرکت کردند. پیش از آغاز این نشست فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان حاضر نشد در محلی که عکس قاسم سلیمانی و همچنین روح‌الله خمینی بر دیوار بود بماند و این نشست خبری در سالنی دیگر برگزار شد. او همچنین در سخنانش گفت «احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی دو کشور و تعهد به منشور سازمان ملل» با تمرکز بر روابط دوجانبه خواهد بود.

حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی هم از «مساعدت‌ عربستان» برای بازگشایی دفاتر دیپلماتیک جمهوری اسلامی در این کشور «تشکر» کرد.

چین و عربستان مثال‌های روشنی از لاف‌های جمهوری اسلامی در بهبود روابط تجاری و سیاسی با کشورهای «غیرغربی» است؛ روابطی که اگرچه تیتر درشت و تکراری رسانه‌های حکومتی و ابزار خودنمایی مقامات نظام پشت تریبون‌هاست اما برای اقتصاد ایران هیچ سودی نداشته و ندارد.

آزاد شدن پول‌های بلوکه شده؟ کِی؟ کجا؟

آزاد شدن پول‌های بلوکه شده نیز یکی دیگر از لاف‌ و گزاف‌های جمهوری اسلامی است که در سال‌های گذشته با تشدید بحران‌های اقتصادی داخل و افزایش نارضایتی‌های عمومی و نمایان شدن نشانه‌هایی از اعتراضات انفجاری جامعه به فلاکت و گرانی و تورم مرتب تکرار شده است.

در هفته‌های گذشته نیز بارها مقامات جمهوری اسلامی از «آزادسازی پول‌های بلوکه شده» گفتند. نخستین ‌بار خبر آزاد شدن هفت میلیارد دلار منابع ارزی بلوکه شده ایران در کره جنوبی منتشر شد. خبری که در سال‌های اخیر بدون نتیجه هر بار تکرار شده بود. به تازگی نیز در پی سفر پادشاه عمان به تهران در خردادماه گذشته خبرگزاری‌های حکومتی اعلام کردند که به زودی قرار است بیش از ۲۴ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شود.

محمد مخبر دزفولی معاون اول ابراهیم رئیسی که از او به عنوان سکاندار تیم اقتصادی دولت یاد می‌شود نیز از«آزادی همه پول‌های بلوکه شده» در آینده نزدیک خبر داد.

این خبرها درست در زمانی مطرح ‌شد که قیمت ارز و طلا در بازارهای داخلی افسار گسسته و به سرعت در حال افزایش بود و تورم مواد خوراکی و افزایش نجومی اجاره‌بهای مسکن موجی از خشم عمومی در جامعه ایجاد کرده است.

فریبکاری و ادعاهای بی‌نتیجه درباره آزادسازی پول‌های بلوکه شده اما دوام نیافته و به سرعت حقیقتِ آنچه در پس توافق برای آزاد شدن بخشی از پول‌های بلوکه شده قرار دارد بار دیگر تکرار شد: «نفت در برابر غذا!»

در نهایت مشخص شد که تنها مجوز آزاد شدن ۲/۷۶ میلیارد دلار از ۱۲ میلیارد دلار پول‌های پول بلوکه شده ایران در عراق به صورت «مشروط» و فقط در ازای تسویه کالاهای اساسی وارداتی صادر شده است.

مانور جمهوری اسلامی درباره پول‌های آزادشده که بسیاری از کارشناسان آن را «خبردرمانی» برای جلوگیری کوتاه‌مدت از افزایش قیمت ارز عنوان می‌کنند از جنبه‌های دیگری نیز رسوایی آفریده است. در هفته‌ای که گذشت مجید چگنی معاون وزیر نفت از صفر شدن بدهی عراق به ایران در ازای واردات گاز خبر داد اما تأکید کرد که «مشکلاتی برای انتقال وجه از بانک TBI عراق به ایران وجود دارد.»

همانطور که معاون وزیر نفت اشاره کرده، تحریم‌ها و قرار داشتن ایران در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف انجام هرگونه تبادلات مالی و پولی ایران در سطح بین‌الملل را غیرممکن کرده است.

برای خروج از چنین بن‌بستی، جمهوری اسلامی باید از مواضع و آرمان‌های ایدئولوژیک خود عقب‌نشینی کند و از حمایت تروریسم، دخالت در امور کشورهای منطقه با پولپاشی به گروه‌های شبه‌نظامی و تروریستی و همچنین پولشویی دست بردارد. آنچه تا امروز مشخص است اینکه جمهوری اسلامی هنوز آنچنان در تنگنا قرار نگرفته که نشانه‌هایی از تغییر رویکرد در سیاست‌هایش از جمله در زمینه‌ی پیوستن به FATF نمایان باشد بلکه ترجیح می‌دهد همچنان از راه‌‌های غیرقانونی تحریم‌ها را دور بزند و با قاچاق و ارتکاب انواع جرائم از جمله در حوزه مواد مخدر، منابع مالی خود را تأمین کند.

به این ترتیب، «خودی»های نظام با استفاده از شبکه‌های گسترده مافیایی که طی چهار دهه گذشته سازماندهی کرده‌اند، امور مالی شخصی و پولپاشی خود را در منطقه پیش می‌برند و جمهوری اسلامی بار اصلی محدودیت‌های تجاری و بانکی ایجاد شده به دلیل تحریم و قرار داشتن در فهرست سیاه اف‌ای‌تی‌اف را بر حیات اقتصادی ایران و معیشت مردم در ایران منتقل کرده است. در چنین شرایطی است که هیچ کشوری حاضر به ریسک تجارت با ایران یا سرمایه‌گذاری در اقتصاد این کشور نیست و سرمایه‌داران داخلی نیز سرمایه‌های خود را از کشور خارج می‌کنند. اقتصاد ایران بطور مداوم در حال آب رفتن و کوچک شدن است و کمر جامعه زیر بار سنگین رکود تورمی و گرانی‌ سرسام آور و بی‌سابقه می‌شکند.