۱۳۹۵ بهمن ۲۷, چهارشنبه

نمونه هایی از آیات قرآن که دشمنی با زن و تأیید مالکیت بر اوست


حقوق زنان


حقوق زنان اصطلاحیست که اشاره به آزادی و حقوق زنان در تمامی سنین دارد. ممکن است این حقوق توسط قانون یا رسوم سنتی و یا اخلاقی در یک جامعه به رسمیت شناخته شوند یا نشوند. دلیل گروهبندی خاص این حقوق تحت عنوان زنان و جدا کردن آن از حقوق عامتری مثل حقوق بشر این است که بنا بر تئوری، این حقوق در بدو زاده شدن برای تمام بشر به رسمیت شناخته میشوند اما مدافعان حقوق زنان نشان میدهند که به دلایل تاریخی و فرهنگی زنان و دختران بیشتر از مردان از شمول این حقوق خارج میشوند.یعنی حقوق بشر برای زنان نادیده گرفته شده است.
مبحث حقوق زنان معمولاً شامل – و نه منحصر به – این موارد میشود: تمامیت بدنی و خودمختاری، حق رای، حق کار، حق دستمزد برابر به خاطر کار برابر. حق مالکیت، حق تحصیل، حق شرکت در ارتش، حق مشارکت در قراردهای قانونی و در نهایت حقوق سرپرستی، ازدواج و مذهب.
در قرن ۲۱زندگی میکنیم؛ جهان در حالی رو به رشد است که در غالب کشور ها زنان و مردان در کنار هم فعال و شریک هستند و به یک میزان در رشد جامه سهیم اند.شاید در زمانی نه چندان دور همین غالب کشورها که اکنون ما آنها را به جوامع توسعه یافته می شناسیم، زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی از همین حقوق کنونی که تقریباً در تساوی با مردان است برخوردار نبودند و ظلم های بسیاری را متحمل شدند.
در طول زمان مبارزات، تظاهرات، نوشته جات، گروهها و تشکلات گوناگونی با عنوان بازخواهی حقوق زنان ایجاد می شده و کم کم صدای ضعیف این نیمه گمشده در اجتماع رساتر و آشکار شد تا جایی که اکنون شاهد آن هستیم که زنان اگر نخواهیم بگوییم بیشتر از مردان می توانیم هم پایه مردان توانمندند و مشارکت آنها را در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، پژوهشی و… مشاهده کنیم. شاید یکی از عمده دلایل تفاوت جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته عملکرد و برخورد سران آن کشورها با زنان آن کشورها است.

 شاید یکی از عمده دلایل تفاوت جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته عملکرد و برخورد سران آن کشورها با زنان آن کشورها است.
شاید خشونت بر زنان در ابعاد گسترده تر و با گونه ای متفاوت تر از گذشته اعمال میشود. البته این خشونت ها هنوز شکل سنتی خود را در بسیاری از مناطق کشور به جای گذشته باقی گذاشته است. اصولاً انسان قانون گذاشت تا در اجتماع بتواند در کنار دیگر انسان ها هم زیستی کند تا حق کسی پایمال نشود و عدلی باشد که حقوق گاه از دست رفته اش را باز ستاند. روزگاری قوانین هر قبیله متفاوت از قبیله دیگر بود و بعدها با گسترش کشاورزی و تشکیل روستاها و شهر ها قوانین در این مرزها و متعلق به یک منطقه خاص بود.
امروزه اما به دلیل گستردگی ارتباطات و حضور مؤثّر تکنولوژی مرزها کوچکتر و به قولی دنیا کوچکتر شده است به همین سبب با وجود اندک تفاوتی در جزئیات قوانین در کشور های مختلف، یک سری قوانین کلی که باید در تمامی کشور ها قابل اجرا باشد وضع شده، تحت عنوان حقوق بشر و سازمانی با همین نام وجود دارد تا بررسی و نظارت بر اجرای این قوانین داشته باشد. مهمترین و اصلی ترین و پررنگ ترین اصل در این قوانین تاکید بر تساوی حقوق برای تمامی نوع بشر به هر رنگ و زبان و ملیت و جنسیتی است.
خشونت هایی که از قدیم به شکل سنتی اعمال می شده و اکنون هم در بسیار جاهای کشورمان شاهد این فجایع هستیم. اینها عموما توسط خانواده ها انجام می شده و قانون بشکلی گهگاه نامحسوس از انجام آن حمایت میکند.این دسته از خشونتها اعم اند از: ختنه کردن زنان، دست درازی و کتک زدن آنها، ازدواج دختران در کودکی، ازدواج های اجباری از جمله آنها ازدواج های فامیلی و معامله ای، اجبار به مادر شدن، اجبار در باکره گی دختران قبل از ازدواج، محدود کردن آنها در خانه، نبود امکان تحصیل و اشتغال، چند همسری برای مردان و به طور کلی به مالکیت گرفته شدن زنان توسط مردان خانواده (قبل از ازدواج برادران و پدر،بعد از ازدواج همسر).
شکل مدرن تری از خشونت بر زنان در شهرهای بزرگتر نه توسط خانواده ها که توسط جامعه و به شکلی کاملاً قانونی صورت میگیرد. از جمله آنها: پوشش و حجاب اجباری،دستمزد کمتر برای کار مساوی، کم شدن چشمگیر سهمیه استخدام زنان، پایین آوردن سن قانونی ازدواج، کاهش سهمیه دانشگاهی و منحصر کردن تعدادی رشته تحصیلی برای مردان، منع حضور زنان در ورزشگاهها، نداشتن حضانت فرزند، نداشتن حق طلاق، ارث نابرابر، اجرای حکم سنگدلانه سنگسار، مجوز حق خروج از کشور توسط همسر یا قبل از ازدواج ولی او … و بسیاری موارد دیگر که شاید از حوصله ی این مقاله خارج باشد.
بطور کلی زنان درچند دسته عرفی_فرهنگی ، قانونی و مهمترین انها مذهبی مورد خشونت هستند که از آنجایی که کشور ما تحت حاکمیتی اسلامی است میتوانیم این دسته بندی را در دو گروه عرفی_فرهنگی و مذهبی_قانونی بررسی کنیم.

از کودکی به کودکان دختر یاد می دهند بلند نخندند، در خیابان سر به زیر باشد، در هنگام صحبت با مردان به انها مستقیم نگاه نکنند، در خیابان ندود، به او یاد میدهند که لباس چسبان یا کوتاه مغایر با اخلاق است، به او تاکید میشود که اگر در خیابان یا دیگر اماکن عمومی مورد آزار لفظی یا بدنی قرار گرفت سکوت کند، باکره گی و سرکوب احساس جنسی در جمله ارجمند ترین اصول اخلاقی محسوب می شود،

عرفی_فرهنگی


از کودکی به کودکان دختر یاد می دهند بلند نخندند، در خیابان سر به زیر باشد، در هنگام صحبت با مردان به انها مستقیم نگاه نکنند، در خیابان ندود، به او یاد میدهند که لباس چسبان یا کوتاه مغایر با اخلاق است، به او تاکید میشود که اگر در خیابان یا دیگر اماکن عمومی مورد آزار لفظی یا بدنی قرار گرفت سکوت کند، باکره گی و سرکوب احساس جنسی در جمله ارجمند ترین اصول اخلاقی محسوب می شود، دوست آنها حتما باید همجنس باشد داشتن دوست پسر مجاز نیست این در حالی است که دوست دختر داشتن برای پسرها در همان خانواده ها هیچ مشکل عرفی ندارد و مغایر با اخلاق محسوب نمی شود و بسیاری موارد مانند آن.
این تفاوت و تمایز قایل شدن ها در خانواده بخصوص آنها که هم دختر و هم پسر دارند باعث ایجاد عقده های روانی شدید برای دختران میشود. بسیاری از آنها آرزو دارند که پسر بودند و بسیاری دست به خودکشی میزنند یا دچار آسیب های شدید روانی میشوند. اکنون در جامعه ی ما مردان ، زنان را به عنوان جنس دوم و ضعیف و یا به دید ترحم می نگرند.

مذهبی_قانونی


شکی نیست که زمینه های عرف و فرهنگ از درون قوانین و مذهب جامعه برخاسته است و ریشه نابرابری زن و مرد را باید در قرآن و قانون جویید. آخوند معمولاً به مردم می گوید که این آیات دارای تفسیر است و فقط متخصصان می توانند معانی آنرا بفهمند. اما قرآن خود گفته است که برای مردم آمده و به زبان عامی است. وقتی قرآن بگوید : زنان را بزنید، چه تفسیری برای زدن هست؟ وقتی قرآن بگوید زنان اسیر را می توانید مالک شوید و با وجود داشتن شوهر می توانید کنیز خود سازید ، چه تفسیری بر این هست؟ آیا این همه مشکلات فرهنگی که برای زنان در خاورمیانه و جهان اسلام بوجود آمده است، ریشه اش اسلام نیست؟

 وقتی قرآن بگوید : زنان را بزنید، چه تفسیری برای زدن هست؟ وقتی قرآن بگوید زنان اسیر را می توانید مالک شوید و با وجود داشتن شوهر می توانید کنیز خود سازید ، چه تفسیری بر این هست؟
آیاتی از قرآن که نقض آشکار حقوق زنان است:

سوره البقرة آیه ۲۲۸  َوَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ .
باید که زنان مطلقه تا سه بار پاک شدن از شوهر کردن باز ایستند و، اگربه خدا و روز قیامت ایمان دارند ، روا نیست که آنچه را که خدا در رحم آنان آفریده است پنهان دارند و در آن ایام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به بازگرداندنشان سزاوارترند و برای زنان حقوقی شایسته است همانند وظیفه ای که بر عهده آنهاست ولی مردان را بر زنان مرتبتی است وخدا پیروزمند و حکیم است.
سوره البقرة آیه ۲۲۳ نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ
زنانتان کشتزار شما هستند. از هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و (در اعمال نیک) بر یکدیگر پیشی گیرید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنان را بشارت ده.

زنانتان کشتزار شما هستند. از هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و (در اعمال نیک) بر یکدیگر پیشی گیرید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنان را بشارت ده.
سوره البقرة آیه ۲۸۲  یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلَا یُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ .
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، هر گاه به وامى تا سررسیدى معین‏، با یکدیگر معامله کردید، آن را بنویسید. و باید نویسنده‏ اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت‏، میان شما بنویسد. و هیچ نویسنده‏ اى نباید از نوشتن خوددارى کند؛ همان گونه (و به شکرانه آن‏) که خدا او را آموزش داده است‏. و کسى که بدهکار است باید املا کند، و او (=نویسنده‏) بنویسد. و از خدا که پروردگار اوست پروا نماید، و از آن‏، چیزى نکاهد. پس اگر کسى که حق بر ذمه اوست‏، سفیه یا ناتوان است‏، یا خود نمى‏ تواند املا کند، پس ولىّ او باید با (رعایت‏) عدالت‏، املا نماید. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن‏، از میان گواهانى که رضایت دارید (گواه بگیرید)، تا (اگر) یکى از آن دو (زن‏) فراموش کرد، (زنِ‏) دیگر، وى را یادآورى کند. و چون گواهان احضار شوند، نباید خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى‏) چه خرد باشد یا بزرگ‏، ملول نشوید، تا سررسیدش (فرا رسد). این (نوشتنِ‏) شما، نزد خدا عادلانه‏ تر، و براى شهادت استوارتر، و براى اینکه دچار شک نشوید (به احتیاط) نزدیکتر است‏، مگر آنکه داد و ستدى نقدى باشد که آن را میان خود (دست به دست‏) برگزار مى ‏کنید؛ در این صورت‏، بر شما گناهى نیست که آن را ننویسید. و (در هر حال‏) هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید. و هیچ نویسنده و گواهى نباید زیان ببیند، و اگر چنین کنید، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا کنید، و خدا (بدین گونه‏) به شما آموزش مى‏ دهد، و خدا به هر چیزى داناست‏.

و نیز زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما در آمده باشند(منظور زنانی است که در جنگ اسیر مسلمانان شده باشند.). از کتاب خدا پیروی کنید.
سوره البقرة آیه ۲۳۰ َفَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ . پس اگر باز زن را طلاق داد دیگر بر او حلال نیست، مگر آنکه به نکاح مردی دیگر در آید، و هرگاه آن مرد زن را طلاق دهد، اگر میدانند که حدود خدا را رعایت میکنند رجوعشان را گناهی نیست. اینها حدود خدا است که برای مردمی دانا بیان میکند
سوره النساء آیه ۳ ِ َوَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَى فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا.
اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد، دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح (نکاح در عربی یعنی سپوختن) در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید
سوره النساء آیه ۱۱ ُیُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا .
خدا در مورد فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنهاست. و اگر یک دختر بود نصف برد و اگر مرده را فرزندی باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را برد. و اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایی را برد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتی که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد. و شما نمیدانید که از پدران و پسرانتان کدامیک شما را سودمند تر است. اینها حکم خداست، که خدا دانا و حکیم است.
سوره النساء آیه ۲۴ ِوَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا .
و نیز زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما در آمده باشند(منظور زنانی است که در جنگ اسیر مسلمانان شده باشند.). از کتاب خدا پیروی کنید. و جز اینها زنان دیگر هرگاه در طلب آنان از مال خویش مهری بپردازید و آنها را به نکاح درآورید نه به زنا، بر شما حلال شده اند. و زنانی را که از آنها تمتع میگیرید واجب است که مهرشان را بدهید. و پس از مهر معین در قبول هرچه دو بدان رضا بدهید گناهی نیست. هر آینه خدا دانا و حکیم است
سوره النساء آیه ۳۴ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا .
مردان، از آن جهت که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده است. و از آن جهت که از مال خود نفقه میدهند، بر زنان تسلط دارند. پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیبت شوی عفیفند و فرمان خدای را نگاه میدارند. و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید، اندرز دهید و از خوابگاهشان دوری کنید و بزنیدشان. اگر فرمانبرداری کردند، از آن پس دیگر راه بیداد پیش مگیرید. و خدا بلند پایه و بزرگ است.
این آیه کاری ندارد که حق با کیست. همیشه حق با مرد است، پس می تواند کتک بزند!
سوره النساء آیه ۱۷۶ َیَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَا إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِنْ کَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
از تو فتوی می خواهند ، بگوی که خدا در باره کلاله برایتان فتوی می دهد، : هر گاه مردی که فرزندی نداشته باشد بمیرد و او را خواهری باشد ، به آن خواهر نصف میراث او می رسد اگر خواهر را نیز فرزندی نباشد ، برادر از او ارث می برد اگر آن خواهران دو تن بودند ، دو ثلث دارایی را به ارث می برند و اگر چند برادر و خواهر بودند ، هر مرد برابر دو زن می برد خدا برای شما بیان می کند تا گمراه نشوید ، و او از هر چیزی آگاه است
سوره النور آیه ۳۱ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
و به زنان مومن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر بردار خود یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند، یا کودکانی که از شرمگاه زنان بیخبرند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود. ای مومنان همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید.
سوره األحزاب آیه ۵۹٫ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا . ای پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که چادر خود را برخود فروپشونند. این مناسب تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است …
و بسیاری آیات و احادیث قدسی و نبوی دیگر مبنی بر چند همسری و حکم سنگسار و… که جامعه و فرهنگ آزاد امروز جهان را به سخره گرفته است.


۱۳۹۵ بهمن ۲۵, دوشنبه

تکلیف اسلام و آخوند در آینده ایران چیست؟



رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی غرق در فساد و تباهی است. هر قدر هم که تلاش کنند، بالاخره روزی سقوط خواهد کرد. این رژیم نه در داخل طرفدار دارد و نه در خارج . اگر فضای امنیتی و بگیر و ببند و زندان اوین نبود، بسیار زودتر از اینها شاهد سقوط جمهوری اسلامی بودیم. اگر در سال ۸۸ اندکی از جنبش براندازی حمایت شده بود ، تکلیف جمهوری اسلامی یکسره می شد. امروز هم هر کسی می داند که پایداری رژیم جمهوری اسلامی بسته به چیزی جز بسته بودن فضای داخلی و زد و بند نفتی با اربابان خارجیش نیست.
روزی این رژیم خواهد رفت. خود ملایان چنین برداشت کرده اند که با پایان رژیم اسلامی ، دودمان آخوند بر باد و پرونده اسلام و تشیع خرافی در ایران بسته خواهد شد.
آخوند انصاریان می گوید : « بعد از ۱۵۰۰ سال حکومت را گرفتیم. برای حفظ این فرصت باید از هر وسیله استفاده کنیم؛ چون اگر دوباره این حکومت و اسلحه را از ما بگیرند، دماری از روزگارمان در بیاورند که نتوانیم جبران کنیم!»

توهین به شخصیت ایرانیان وسیله روضه خوانها


وقتی یک روضه خوان مطابق روایتی می گوید که شیری برای وضع حمل نزد موسی ابن جعفر آمد تا درد زایمان همسر شیر! کمتر شود…. چه توهینی بیش از این به مردم ایران؟ این مردم ایرانند که چنین دروغگویانی بر جان و مال و ناموسشان مسلط هستند.
دین وسیله کسب آخوند بود. امروز بیش از این هم شده است. دین شده است وسیله استیلای بر روان و آبروی مردم. آبروی مردم ایران رفته است. چه شد که پس از چهار دهه به این فلاکت و بی آبرویی رسیده ایم؟ چه شد که در داخل و خارج ایرانی بودن یک شرم و ننگ تلقی می شود ؟ آیا جز این است که با حاکم شدن خرافات ، دروغ و ریا بر ما ، بدین جا رسیدیم؟

جایگاه تشیع و دین در روز آزادی ایران


گروهی از مردم ایران چه بخواهیم و چه نخواهیم شیعه هستند و شیعه خواهند ماند. در سکولاریسم و آزادی بیان ، نمی توان و نباید که در امور شخصی افراد دخالت کرد. بنابر این اگر دین را امری خصوصی بدانیم ، ایرادی ندارد که و اصلا اهمیتی ندارد که هرکس چه دینی دارد. بگذارید در خانه هایشان شیعه باشند، اما کسی حق ندارد دین و طرز فکر خود را در زندگی اجتماعی و در سیاست وارد نماید.
اما زمانی که دیگر شیعه بودن سودی به جیب چاپلوسان و پاچه خواران نرساند، بسیاری از همین مگسان گرد شیرینی که امروز به امید جیره و نان دزدی به گرد آخوندهای قدرتمند حلقه زده اند ، بدور نیروی قدرت جدید حلقه خواهند زد! یعنی اینکه گروه زیادی از کسانی که امروز سنگ ائمه و سید الشهدا را به سینه می زنند ، بدون شک در آینده ایران هم ناگهان با چرخش قهرمانانه سنگ ایرانیت و کوروش و ملی بودن را به سینه خواهند زد!

اگر دین را امری خصوصی بدانیم ، ایرادی ندارد که و اصلا اهمیتی ندارد که هرکس چه دینی دارد. بگذارید در خانه هایشان شیعه باشند، اما کسی حق ندارد دین و طرز فکر خود را در زندگی اجتماعی و در سیاست وارد نماید.

پرهیز از تفرقه و درگیری


امروز مردم ما از اسلام، از آخوند و از مدیران دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی متنفرند و بقول حاج آقا انصاریان ، اگر قدرت از دست اینها گرفته شود دمار از روزگار آخوند در خواهد آمر. اما اطرافیان آخوند چطور؟ آیا راه حل آینده ایران حذف فیزیکی اسلام و مسلملنان است؟
آنچه مایه ترس و نگرانی نگارنده و بسیاری دیگر از هموندان است اینکه چگونه می توان جامعه از هم گسیخته و به نفرت آلوده ایران را بسوی یک هدف رسانید تا حکومتی آزاد و سکولار ، بدون دخالت مزیت دینی و یا نژادی تشکیل شود؟
فضای امروز ایران متکثّر است. گروه زیادی با توجه به ستم و فساد امروز رژیم اسلامی حول خانواده پهلوی جمع شده اند و از شاهزاده رضا پهلوی حمایت می کنند. شاید اولین نشانه های این موضوع را می توان در همایش میلیونی ۷ آبان بعنوان روز کوروش دانست.
اما هنوز هم گروههای چپی دوران انقلاب کم نیستند. اما هنوز هم گروه زیادی بخصوص نسلهای گذشته از شاه و خانواده او نفرت دارند. این گروه نمی توانند در آینده ایران موفق باشند ، چون هدف مشخصشان یعنی سقوط پهلوی برای بسیاری از مردم ایران نخونما و بی اهمیت است.
گروه اسلامگرایان هم به هر حال خواهند بود. آشکار نیست چه شمار از مردم ایران به اسلام بعنوان مکتب زندگی نگاه می کنند. مشخص نیست چون امروز بسیاری از روی چاپلوسی رژیم در سفره اسلام و پای منبر آخوند نشسته اند. یعنی بدون وجود سفره جمهوری اسلامی از شمار اسلامگرایان چاپلوس بشدت کاسته خواهد شد.
بی نظمی میان مردم ایران به نفع این حکومت بوده و هست. اما پس از سقوط این رژیم چه امروز اتفاق بیافتد و چه صد سال دیگر ، این بی نظمی و تفرقه باید کنترل شود.

شاهزاده رضا پهلوی چرا از اسلام دفاع کرد؟


گروه بسیاری از مخالفان رژیم بشدت به شاهزاده حمله کردند و اتهام زدند . بسیاری در توهینهایشان از اینکه شاهزاده شعارهای ضد اسلامی و ضد عرب را نقد کرده است به انواع فحاشی و تهمت روی آورده اند. در سال ۸۸ دهها نفر کشته شدند و به گزارشهای مختلف بیش از ۸۳۰ نفر فقط قطع نخاع شده اند. اما آیا نفرت ما از رژیم اسلامی باید به تفرقه و برادرکشی بدل شود؟

reza-pahlavi


شاهزاده چه گفت؟ آیا شاهزاده باید بر طبل اختلاف قومی و دینی بزند؟ جایگاه وزارت اطلاعات رژیم اسلامی در این همایش ملی که بهانه اش کوروش بزرگ بود، چیست؟ آیا وزارت اطلاعات بیکار نشسته است تا مردم به کوروش درود بفرستند و به آرامی اسلام را از زندگی خود بیرون کنند؟ خیر!

وزارت اطلاعات رژیم اسلامی از هر شعار تجزیه طلبانه و فاشیستی حمایت می کند تا میان اپوزسیون اختلاف ایجاد کند. این رژیم بدون شک در مخالفان خود نفوذ کرده است تا اپوزسیون را منحرف کرده و به دعوای داخلی مشغول نماید. امروز تنها گزینه موجود برای حذف رژیم اسلامی ، رهبری شاهزاده رضا پهلوی است. اگر گزینه دیگری سراغ دارید بما بگویید. شاهزاده رضا پهلوی سعی دارد که همه ادیان و همه اقوام را زیر یک پرچم و زیر یک شعار قرار دهد. پس هرگونه دشمنی مذهبی و اختلاف دینی راه بجایی ندارد. اینجاست که باید گفت: اگر قرار است فاشیست اسلامی برود و فاشیست ملی بیاید ، همان بهتر که رژیم تغییر نکند!