۱۳۹۶ مهر ۲۵, سه‌شنبه

پس از ۱۴۰۰ سال بردگی، ما هنوز هم برده تازیانیم



غربت خانگی بدین معناست که هم در جمع تنها باشی. هم در جمع آشنا تنها باشی،  و هم در فرهنگ و کشور خودت بیگانه تلقی شوی. اینست که با هم قهریم، تفاهم لازم را نداریم و گفتارمان پتک و دیوار و ویرانی است. هنوز و پس از ۱۴۰۰ سال… وقتی رسالت خردمند به دست آتش سپرده می شود، وقتی خون سیاوش جایش را به خون حسینی می سپارد که خودش  و تبارش از یورشگران، غارتگران، متجاوزان و دشمنان ایران و ایرانیند، و وقتی رنگ هوس بر دل ها نقش لاف عشق می زند، وقتی رژیم حاکم بر ایران و دجال دیکتاتور نخست آن، یادآور ضحاک تازی و قادسیه است…

بهشت برای آخوندهای خائن و دزد، جهنم  برای ما مردم خردباخته.

خود را فریب دادن:


وقتی این همه درد تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و… داریم، دردهای شخصیمان حکم دارو و تسکین پیدا می کنند !! پناه می بریم به همان هوس هایی که می دانیم عشق نیست. می دانیم و می کنیم و می دانیم که خود کرده را تدبیر نیست. این همه ستم را ما با خود می کنیم، بازیچه می شویم، خودمان را فریب می دهیم و از اینرو و به ناچار به همدیگر دروغ می گوییم. دردی است مشترک که فریاد کردنش هم جرم است، زندان و شکنجه و اعدام و تبعید و دربه دری دارد. اما… همیشه یک نفر باید به پا خیزد…

sadegh-hedayat
دنبال معجزه در بیابانها:

به همه ی رسانه های سخت افزاری و نرم افزاری دسترسی دارید و هنوز به معجزه هایی معتقدید که ۱۴۰۰ سال پیش در صحرا از سوی عربی بی سواد، زن باره، بچه باز، متجاوز و جنگجو، به اذن الله اش انجام شده است. هنوز از نکیر و منکری می ترسید که تنها حضورشان در برگه های روضه خوانان و دین فروشان و البته در وهم و اندیشه ی تان است. هنوز از پوچی هایی که به خوردتان داده اند می ترسید، زبون می شوید، سرکوب می شوید، سواری می دهید، ازتان بهره کشی می کنند و مستعمره ی دین و دولتید و خود را هم زمان آریایی اصیل و مومنانی به امید بهشت می پندارید.

آخوندهای تازی نژاد لاشخور و شارلاتان که همگی خون ملت را مانند زالومی مکنند و دشمن مملکت و تاریخ ما هستند.
دور از خرد و اندیشیدن:

جای افسوس است که مردم ما از خرد و کلان، دچار این درد مشترکند که درمانش در ژرفای اقیانوس بی خردی و بی حسی گم شده است. کم نیست این همه را کجدار و مریض تا کردن، هر یک از این زهرهایی که به شریان وجودی هر ملت دیگری ریخته بودند، سده ها بود که به دیار عدم پیوسته بود، اما اگر مرام و خوی ایرانی و فرهنگ پارسی همچنان دست کم با لاشه اش راه می رود، جای اندکی امیدواری است؛ از اینرو می نویسم، مگر که یک تن به خود آید.

خون تازیانی که از خون قهرمانان ما رنگین تر است:


چه بگویم از این همه درد و رنج... در موج خیز حادثه کشتی شکسته است در ما غمی به وسعت دریا نشسته است
پس از ۱۴۰۰ سال، خون امامان عرب و صحابه ی شکم و زیر شکم پرست، از خون سعید زینالی ها و محمد مختاری ها و سعیدی سیرجانی ها رنگین تر است. چه تلخ گفت زنده یاد سید احمد کسروی تبریزی که در آن روزگار که روس ها، آزادی خواهان را در تبریز به دار می کشیدند، مردم الله زده ی ایران در کوچه ی همسایه بساط سوگ امام حسین بی وجودی را بر پا کرده بودند که انگار نه انگار هم میهن آنان به دست بیگانه ی اشغالگر شمالی دارد کشتار می شود !!
چه بگویم از این همه درد و رنج…
در موج خیز حادثه کشتی شکسته است
در ما غمی به وسعت دریا نشسته است

ترس از قلدران:


پس از ۱۴۰۰ سال، باران که می بارد عاشق می شوید، در طبیعت پاک قلیان می کشید تا لحظه ای خوشی داشته باشید… از خدای عرب و پیامبر و عمامانش می ترسید، از ابوالفضل هفت خط می ترسید، از آموزگار و آجان و قلدر محله، رییس اداره، سرباز ریقوی باتوم به دست، سپاهی فربه شده از مفت خوارگی و پول مزدوری بگیر تا عمام جمعه ی شهر و روستایتان تا فرماندار و ولی فقیه می ترسید. به حکم باوری که پذیرفته اید بر شما حکومت می کنند، شما ستون این حکومت را در دل ها و ذهن هایتان پابرجا ایستانده اید، گله از چه می کنید ؟ کدامین نجات را می خواهید ؟ کدامین وهم ؟

به راستی شرم و نفرین بر هر ایرانی نما باد که به این حیوانات درند ه و متعفن ترحم کند و یا احمقانه بدانها علاقه داشته باشد.

خدای گمراه کننده:


همه چیز از تو آغاز می شود، همه ی خوشبختی در دستان شماست.
این خواست خدا بوده است که مشرکین را گمراه کند؛ باور نمی کنید این سوره ی کزا در مصحف شریف را قرقره کنید:
وَلو شاءَاﷲ ما اَشرکوا.
اگر الله می ‌خواست مشرک نمی ‌شدند.
انعام – ۱۰۷
چه باید کرد کفر مرا و ایمان خونین شما را ؟ با چه قلمی و با چه زبانی و با چه فریادی باید خفقان فروخفته ای را پس از ۱۴۰۰ سال بیان کرد ؟

بیگانه بودن با خود:


هنوز پس از ۱۴۰۰ سال، با خود بیگانه اید؛ یعنی آیا همان ۱۴۰۰ سال هم اینگونه پراکنده بوده اید که میهنمان دست خوش تسخیر اعراب شد ؟ آیا موشک و نظامی گری را درمان بی امنیتی ریشه ای خود می پندارید ؟ هنوز آیا من را دشمن خویش برمی شمارید که سخنی مخالف می زنم و آن دیوسان نشسته بر قدرت و ثروتتان را دوست و امین می پندارید ؟
مرگ یک بار بیشتر مرا فراز نمی آید، آن یک بار در حالی خواهم مرد که پای ارزش های انسانی و حقوق بشر و آزادی و بال های شکسته و بسته ی عشق ایستاده ام.

به این  ویدیو گوش فرا دهید. سراپا دروغ، حقه بازی، کلاهبرداری، خرافات، و تحمیر انسان های توخالی و ناآگاه است. بهشت و دوزخی که به کلی دروغ ، و ساخته آخوندهای شیاد کلاهبردار بوده، و مردم ایران ۱۴۰۰ سال است که گول این تازیان غارتگر و جنایتکار را خورده اند و هنوز هم از خرد خود بهره نمی گیرند. گویا در مغز آنان به جای عقل و خرد  کاه ریخته باشند.


فراموش نکنید که ۱۴۰۰ سال، یک معیار از برای این خفت است. فراموش نکنید که ما مردمی هستیم با همه ی افتخاراتمان سرکوب شده، که به ما عقیده و آخرتی تحمیل شده است که از نخست و تا به امروز، با شمشیر وارد شده و بر ما حکم رانده است، بابک ها و مازیارها کشته، زن ها تجاوز کرده و ثروت ها به یغما برده است.
شاید اگر بیدار می شدیم، دیگر نام فرزندان خود را اسکندر و تیمور و چنگیز و آتیلا و محمد و علی و حسین و … نمی گزاشتیم. شاید بیگانه تر از ایرانم که بتوانم روزگاری باز هوای میهنم را نفس بکشم.





۱۳۹۶ مهر ۱۹, چهارشنبه

امت خردباخته و خرافاتی با انتخاب بد از بدتر همچنان رژیم جنایتکار را بر سر قدرت نگه داشته است




به راستی موجب شگفتی و غم و اندوه  فراوان است. ایکاش ما کمی خرد داشتیم، می اندیشیدیم و از خواب غفلت و بیخردی و خیانت خود بیدار می شدیم.!

ضریحی که با نادانی و بیخردی مردم از گوش و گلوی پابرهنه های کشورمان گرفته و ساخته شده است.از قدیم گفته اند اگر کاخی نباشد کوخی هم وجود نخواهد داشت. بنابراین، ساخته ضریح با طلا و نقره کشورمان است که بیشتر مردم را خاکستر و کوخ نشین کرده است.

 امت خرافاتی خردباخته


بی گمان امت خردباخته ایران چشم های خود را بسته تا حقیقت را نبیند و گوشهای خود را بسته تا بازهم سخنان منطقی و پسندیده را نشنود. همین اشتباه و ندانم کاری پروانه همه جنایات و غارتگری ها را در این چهار دهه به رژیم ضد ایرانی و تازی پرست داده است.
به راستی جای نهایت  اندوه و تأسف است و باید گفت افسوس و صد افسوس که ملت ما برای دزدیدن پس اندازشان در بانک ها و یا مؤسسات خصوصی دست به تظاهرات و راهپیمانی می زنند و غرش و فریاد خود را به گوش همگان و رژیم کشتارگر می رسانند ولیکن در برابر زجر و شکنجه کردن افراد بسیار میهن پرست اعتراض کننده به این رژیم و به دار آویختن روزانه این فرزندان پاکباخته و دلاور میهن کمترین تعرض و به پاخیزی از خود نشان نمی دهند.

تفاوت میان خرافات و خردابدیشی را در این تصویر به خوبی می بینیم.

امت خرافاتی 


شوربختانه باید گفت که ملت ما غرق در دریائی از خرافات و بیخردی است ونجات آنان از این طلسم آخوندهای بی شرف و کلاهبردار امکان پذیر نخواهد بود. با یک نگاه ساده به میزان طلا و نقره ای که در مدت چهار سال برای ساخت ضریح گور به گور شده امامین عسکری دشمنان فرهنگ و تاریخمان به وسیله هنرمندان بزرگ کشور مصرف شده نگاه کنید و از بی توجهی و بی اعتنائی خود به عرف مطلب و خردباختگی ما ملت خرافاتی پی ببرید و از اشتباه و کوتاهی خود عبرت بگیرید.

اینهم از خرافات دین است. زیرا هردوگروه شیعه و سنی در باغ نیستند و هیچگاه از خرد و هوشمندی خود بهره نگرفته و در دریائی از خرافات غوطه ورند.
آیا کسانی که برای اندوخته خود در جلو بانک ها و یا مؤسسات خصوصی کلاهبردار در سرما و گرما ساعتها صف کشیده و فریاد می زنند نمی توانند برای دزدی میلیاردی رژیم در ساخت ضریح برای گور دشمنانمان نیز اعتراض کنند؟.
آیا این خود پرستی و خودخواهی ما نیست؟. زیرا ما منافع ملی و عمومی که به صدها روش گوناگون از بین می رود و نیست و نابود می شود نادیده گرفته و به تنها منافع اندک خود چسبیده ایم.!

زنان خرافات زده  و یا بی منطق


زنان کشورمان به سه گروه بخش پذیرند:

 

۱- گروه خرافات زده


گروهی که عمیقاً در خرافات و بیخردی فرو رفته اند و در نتیجه حمایت کننده و پشتیبان پر و پا قرص آخوندهای بیشرف جنایتکار و غارتگرند. باید گفت که چشم و گوش این گروه به روی حقیقت بسته شده، و تا کنون نه تنها در این چهار دهه بلکه در این ۱۴ سده آخوند تازی نژاد و تازیان را بر جان، مال، ناموس، و کشورمان مسلط و چیره ساختند.

اینها زنان زن ستیزند. زنانی که مزدوری رژیمرا پذیرفته و به خیانت علیه همنوعان خود می پردازند.
۲- گروه خردمند ولی بی تفاوت

گروهی که می فهمند و حقایق تلخ تاریخ گذشته امان و جنایات تازی ها و نوکرانشان را در کشورمان به خوبی می دانند ولیکن به این مصیبت ها و منافع ملی و مردمی کار ندارند، و تنها به منافع خود اکتفا می کنند. گروه زنانی که در جلو میدان های ورزشی از نتوانستن و اجازه نداشتن  رفتن به تماشای مسابقات به تظاهرات می پردازند، از این نمونه اند. زیرا آنان نیز منافع ملی و مردمی را فدای منافع شخصی خود می کنند.

آخوند بی شرف کلاهبردار که زنان کشورمان را به روسپیگری و فحشا تشویق می کند!.

۳- گروه خردمند میهن پرست


زنان خردمند و با شعوری که آگاهانه در دفاع از منافع عمومی در هر مورد به پا می خیزند و دوش به دوش مردان میهن دوست به چالش و مبارزه با رژیم تازی منش می پردازند. شمار زیادی از این بانوان خردمند در گوشه زندان های بیشمار رژیم کشتارگر به سر می برند و هرزمان مورد تعرض، شکنجه و تجاوز جنسی هیولاهای مزدور رژیم قرار می گیرند.
دختران و بانوانی که در سرتاسر جهان به اعتراض جنایت های این رژیم به پا می خیزند و یا در سازمان های دفاع از حقوق بشر تلاش و همکاری می کنند از این گروه وارسته و ستایش انگیزند.


امام زمانی که در سوریه ظهور کرد


امت خردباخته به ویژه بانوان چشم و گوش بسته کشورمان باید بدانند و آگاه باشند امام زمانی را که سالها انتظار ظهورش داشتند همان داعش است که چند سال پیش در سوریه ظهور کرد. زیرا آنچنان که ما انتظار داریم امام زمان با ظهور خود با شمشیر به جان مردم افتاده و همه گمراهان را از پای در می آورد به طوری که جوی خون راه می افتد. حال ازخود باید پرسید که آیا داعش همان امام زمان کذاہی نیست؟!.

مقایسه کنید ببینید چه تفاوتی میان داعش و امام زمان وجود رارد؟!. بنابراین باید به این نتیجه رسید  داعش همان امام زمانی است که چهار سال پیش در سوریه ظهور کرده است!!.
از این روی،  با توجه به این حقیقت ها آیا نمی توان به جرآت و باکمال شجاعت گفت که همه این مزخرفات  مانند بهشت و جهنم، روز قیامت، وجود خدا در آسمان، و وجود امام زمان در ته چاه همه و همه ساخته و پرداخته آخوند های شارلاتان جنایتکار و دیگر پیشوایان مذهبی بوده که برای گمراهی و کلاهبرداری از مردم ساخته شده است؟!.

دین، خرافات وبال انسانها


با آنکه استخوان های انسانهایی مربوط به ۳ میلیون سال پیش در مناطقی مثل چین و آلمان  به دست اومده. ولیکن چون تعداد آنها کم هستند باستانشناسان قدمت زندگی بر روی زمین ر ا  دو میلیون و پانصد هزار سال می دانند .این در حالی است که عمر ادیان روی زمین به کمتر از هفت هزار سال می رسد.
با این احتساب باید از خود پرسید اگر خدای ادیان کلیمی، اسلام که در آسمان ها زندگی می کند و تاکنون کوچکترین اطلاعی از او به دست نیامده و یا خدای دیگر باورها در این هفت هزار سال به راهنمائی و ارشاد بندگان خود پرداخته اند و بدانان آگاهی از بهشت و جهنم موهومی و بی منطقی داده اند،
پس تکلیف بشر روی زمین از سه میلیون سال تا هفت هزار سال پیش که راهنما و ارشاد کننده ای نداشته اند چه شده، آیا آنان به جهنم رفته اند، و یا به بهشت؟!. آیا در آن دوران هم خدائی بوده، و اگربوده کجا بوده که خبری از او در تاریخ جهان نیست؟!.

اردیبهشت تکه ای از بهشت بوده و مااز آن آگاهی نداشتیم!!.

بیرون راندن آدم و حوا از بهشت


از آنجا که بشر از زمان آدم و حوای تخیلی با خوردن میوه ممنوع از درختی از بهشت رانده شدند، همواره در حال اشتباه و گمراهی اند. از این روی، می توان تصور نمود که بیشتر انسان های امروزی هم که  گناهکارند، به جهنم ساخته و پرداخته آخوند می روند. اینجاست که باید پذیرفت اندازه و وسعت بهشت تخیلی در برابر جهنم آخوند اندک و ناچیز است.
اکنون قرنهاست که کلیسا، کنیسه، و مسجدها با این مزخرافات دین گروه بیشماری از مردم  جهان، همچنین هم میهنان ما را به بازی گرفته اند و آنان را از دیدگاه  درست اندیشیدن  خلع سلاح کرده اند. آنچه که از گفتار خردمندان و دانشمندانی چند شنیده می شود نه تنها بهشت و جهنم و روز قیامت، بلکه خدائی هم وجود ندارد و بهترین خدا و آگاهی از وجود بهشت و دوزخ همان خرد و درست اندیشیدن انسان ها است.

آدم و حوا گناهکارند که از میوه ممنوع بهشت مانند سیب خوردند و درنتیجه از بهشت بیرون رانده شدند. حال باید از خود پرسید این آدم گناهکار در پیشگاه پروردگار چگونه می تواند به عنوان حضرت آدم نخستین پیامبر فرستاده خدا برروی زمین باشد، و اگر هم پیامبر بوده، او برای ارشاد چه کسانی آمده است!!!؟.
آیا حوا هم پیامبر بوده

پس تکلیف حوا چه می شود؟!. آیا اوهم پیامبر بود؟!. در  پاسخ باید یادآور شد که چنین امری ممکن نبوده است زیرا در ادیان گوناگون به ویژه ادیان ابراهیمی  میا ن یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر خیالی  که حتی یکی از آنان نیز صحت نداشته، زنان نه تنها هرگز نتوانستند پیامبر شوند بلکه در برابر مردان موجوداتی دست دوم، بیکاره، و بیخرد تلقی شده اند. البته این در مورد زنان بیخردی که به دین چسبیده اند و مرید خواست و تمنای آخوندهای بیشرفند کاملن صادق است و جز این نمی تواند باشد.

انتخاب میان “بد”و “بدتر”


به راستی موجب نهایت خجالت و شرمندگی همه ما است  که بدانیم  ملت ما به دنبال “بهتر”، و بهترین نیست بلکه  انتخاب خود را میان “بد”، و “بدتر”، “بد” می کند!.  همین روش ناپسند و ضد ملی موجب شده که میان  رئیسی آخوند ابر جنایتکار و حسن روحانی جنایتکار دیگر، ما به روحانی وابسته و عضو رژیم آدمکش ولایت فقیه رآی داده ایم

ما تنها به این دلیل به روحانی رأی دادیم که جنایت  و کارهای ضدملی و مردمی او از رئیسی کمتر بوده است. همین روش ناپسند و بی خردانه را در مورد انتخاب آخوند خاتمی و دیگران به کار بردیم و همواره آخوند جنایتکار را بر مال، جان، و ناموس کشورمان چیره و مسلط ساختیم!.

به راستی شاهزاده ایران که در تلاش نجات کشور و بیرون راندن آخوندهای جنایتکار  کمر همت بسته و سالها در حال کوشش و فعالیت  است حق دارد که بگوید مردم ایران در نهایت بیخردی به جای تلاش برای وضعیت بهتر و بهترین، به "بد" در برابر "بدتر" قناعت و اکتفاء کرده اند. زهی موجب تأسف و شرمساری همگی.

از آنجا که بشر از زمان آدم و حوای تخیلی با خوردن میوه ممنوع از درختی از بهشت رانده شده، همواره در حال اشتباه و گمراهی است. از این روی، می توان تصور نمود که  انسان های امروزی هم که بیشتر گناهکارند، به جهنم ساخته و پرداخته آخوند می روند. اینجاست که باید پذیرفت اندازه و وسعت بهشت تخیلی در برابر جهنم آخوند اندک و ناچیز است.
لذا با توجه به این حقیقت ها آیا نمی توان به جرآت و باکمال شجاعت گفت که همه این مزخرفات  مانند بهشت و جهنم، روز قیامت، وجود خدا در آسمان، و وجود امام زمان در ته چاه همه و همه ساخته و پرداخته آخوند های شارلاتان جنایتکار و دیگر پیشوایان مذهبی بوده که برای گمراهی و کلاهبرداری از مردم ساخته شده است؟!.

برای آنکه ورزشکاران ما علی ابن ابیطالب ابرجنایتکار را بهتر بشناسند که جلاد رسمی محمدابن عبدالله بوده، به مقاله گذشته ما مراجعه فرمایید.

آیا  داعش همان امام زمانی نیست که در سوریه ظهور کرده و همچنان با شمسیر به قتل عام گمراهان دین می پردازد؟!. همان امام زمانی که خامنه ای پرچم اسلام را به دست او داده است؟!.

آیا این آیه قرآن که خداوند گروهی را به کشتاردیگر مردم دعوت می کند حکایت از چیست؟، عدالت خدای کریم بخشنده مهربان؟، و یا خدای جنایتکار بی رحم و شقاوت پیشه؟!. آیا با درک همین یک آیه نی توان گفت که دین دروغ است، خدا دروغ است، امام زمان درون چاه دروغ است، و بهشت و جهنم وروز قیامت نیز جملگی دروغ است. و همه اینها ساخته و پرداخته آخوندهای شیاد جنایتکار است؟.

اکنون قرنهاست که کلیسا، کنیسه، و مسجدها  مزخرافات بی اساس دینی گروه بیشماری از مردم  جهان، همچنین هم میهنان ما را به بازی گرفته اند و آنان را از دیدگاه اندیشیدن و خردمندی خلع سلاح ساخته اند. آنچه که از گفتار خردمندان و دانشمندانی چند شنیده می شود نه تنها بهشت و جهنم و روز قیامت، بلکه خدائی هم وجود ندارد و بهترین خدا و بهشت و دوزخ همان خرد و درست اندیشیدن انسان ها است.