۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

تقدس پیامبران، امامان و حتی خدا، توهم ساختگی وخرافی

در تمام ادیان بر تقدس پیامبران و امامان و مصون بودن آنان از هر گناه و اشتباهی تاکید شده و به این سبب اجازه هر نوع نقد و حتی سوال در مورد اشتباهات، گناهان و یا حتی جنایت هایی که گاه در تاریخ زندگی پیامبران و امامان و بدست آنان صورت گرفته از خردگرایان سلب شده!. سوالاتی ازاین قبیل که؛ چگونه افرادی زنباره که کنیز و برده داشتند و سر می بریدند و دست و پا قطع می کردند و به زنان و دختران تجاوز می کردند، می توانند مقدس باشند یا چگونه پیامبران از اشتباه مصون اند که بنابر داستان های تاریخ زندگیشان اشتباهات فاحشی مرتکب شدند که خداوند در مواردی بر آنان خشمگین شده و آنان را سرزنش کرده و یا حتی به مجازاتشان پرداخته است.! همچون داستان موسی و شبان که حضرت موسی با ترش رویی شبانی را که با خدا راز و نیاز می کرد، سرزنش نمود و خداوند با خشم بر او ظاهر شد و به او هشدار داد که اشتباهی بزرگ مرتکب شده و از او خواست که از آن شبان دلجویی کند. یا چگونه یونس پیامبر از مردمش دلگیر شد و برخلاف گفته خداوند آنان را ترک کرد که خدواند بخاطر این نافرمانی و گناه بر او خشمگین شد و سبب شد که مسافران کشتی او را به دریا افکنند و ماهی بزرگی او را ببلعد و مدتها در شکم ماهی بزرگ در دل دریا زندانی باشد که البته این افسانه زنده ماندن در شکم ماهی حتی در داستان کودکانه ای چون پینوکیو و پدر ژپتو قابل باور نیست.! و چگونه خدای مسلمانان حضرت محمد را در آیات اولیه سوره عبس بخاطر روی گردانی از فردی نابینا به نام عبدالله ابن امّ مکتوم مورد سرزنش قرار داده: “عبوس و ترشرو گشت چون آنمرد نابینا به حضورش آمد و تو چه می دانی شاید او مردی پارسا و پاکیزه صفت باشد اما آنکه داراست ای رسول تو به او توجه کنی. اما آنکس که به سوی تو می شتابد و او مرد خدا ترس و با تقوایی است تو از توجه به او خودداری می کنی. (قرآن . سوره عبس . آیه یک تا ده)” و آیا این اشتباه حضرت محمد و اشتباهاتی از این قبیل در آیات دیگر قرآن که به سرزنش او توسط الله منجر شده، اثباتی بر معصوم نبودن حضرت محمد نیست؟! مثال های بیشتر و چگونه حضرت ابراهیم زن جوان و کودک تازه متولد شده اش را در صحرا بدون هیچ آب و غذا و سرپناهی برای مردن رها کرد و چرا در وهله اول به دلیل نازایی همسرش به بازار برده فروشان رفت و برده ای برای همخوابگی خرید؟!. آیا نشانه های یک پیامبر اولوالعزم می تواند برده داری و همخوابگی با دختری خردسال باشد؟ و آیا خدایی که پیامبرانی برده فروش و زنباره برگزیده که اشتباهات فاحش مرتکب می شوند و بعضی از آنان برای گسترش دین شان حتی به قتل و خونریزی پرداخته اند، می تواند خدایی برگزیده و قابل احترام و ستایش باشد؟. و چگونه دینی که برای گرویدن اجباری مردم به آن، پیامبرانش به جنگ و کشتار مردم پرداخته اند می تواند راهگشای عدل و عدالت و صلح برای بشریت باشد؟!. در آخر قسمتی از زندگی حضرت ابراهیم را از کتاب مقدس متذکر می شوم و نتیجه گیری را به خرد خوانندگان این مقاله واگذار می کنم که آیا تقدس پیامبران، امامان، ادیان و حتی خدا حقیقیست و یا برداشت خرافی عوامانه ای است که بوسیله قدرتهای متحجر مذهبی برای استثمار مردم بوسیله مذاهب، با گسترش ترس و وحشت از عواقب انتقادات دینی در جامعه ترویج داده می شود؟! کتاب مقدس در سفر پیدایش باب ۱۲ آیات ۱۰ تا ۲۰ این داستان را نقل میکند: « و قحطی‌ در آن‌ زمین‌ شد، و ابرام‌ به‌ مصر فرود آمد تا در آنجا بسر برد، زیرا که‌ قحط‌ در زمین‌ شدت‌ می‌کرد. و واقع‌ شد که‌ چون‌ نزدیک‌ به‌ ورود مصر شد، به‌ زن‌ خود سارای‌ گفت‌: «اینک‌ می‌دانم‌ که‌ تو زن‌ نیکومنظر هستی همانا چون‌ اهل‌ مصر تو را بینند، گویند: “این‌ زوجه اوست‌.” پس‌ مرا بکشند و تو را زنده‌ نگاه‌ دارند. پس‌ بگو که‌ تو خواهر من‌ هستی‌ تا به‌ خاطر تو برای‌ من‌ خیریت‌ شود و جانم‌ بسبب‌ تو زنده‌ ماند.» و به‌ مجرد ورود ابراهیم‌ به‌ مصر، اهل‌ مصر آن‌ زن‌ را دیدند که‌ بسیار خوش‌ منظر اسـت‌. و امرای‌ فرعـون‌ او را دیدنـد، و او را در حضـور فرعون‌ ستودند. پس‌ وی‌ را به‌ خانة فرعـون‌ در آوردنـد. و بخاطـر وی‌ با ابـرام‌ احسان‌ نمود، و او صاحب‌ میشها و گاوان‌ و حماران‌ و غلامان‌ و کنیـزان‌ و ماده‌ الاغـان‌ و شتـران‌ شد و خداوند فرعـون‌ و اهل‌ خانةه او را بسبب‌ سارای، زوجةه ابرام‌ به‌ بلایایی سخت‌ مبتلا ساخت‌. و فرعـون‌ ابـرام‌ را خوانـده‌، گفت‌: «این‌ چیست‌ که‌ به‌ من‌ کردی؟ چرا مرا خبر ندادی‌ که‌ او زوجه توست‌؟ چرا گفتی‌: او خواهر منست‌، که‌ او را به‌ زنی‌ گرفتم‌؟ و الان‌، اینک‌ زوجه تو. او را برداشته‌، روانه‌ شو!» آنگاه‌ فرعون‌ در خصوص‌ وی، کسان‌ خود را امر فرمود تا او را با زوجه‌ اش‌ و تمام‌ مایملکش‌ روانه‌ نمودند.»

۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

نقض عقلانی الهی بودن قرآن

می گویند قرآن از سوی خدا و کلام اوست.می پرسیم چرا؟می گویند:\"زیرا فردی بی سواد مانند محمد نمی توانسته آیاتی این چنین را از خود بگوید.این آیات ویژگی هایی عجیب دارند و نمی توانند از طرف محمد و حتی از طرف بشر باشند.مانند ویژگی های علمی که تا کنون نقض نشده است.\" اما آن ها دلیلی برای الهی بودن قرآن ارائه نمی دهند و فقط می گویند:\"قرآن اثری بشری نیست و ما فوق قدرت آن است و بشر نمی توانسته و نمی تواند چنین اثری بیاورد.\" همواره دلايل مسلمانان فقط براي كساني كه چشم و گوش بسته به اسلام اعتقاد دارند،مقبوليت داشته است ولي كساني كه با ديدي موشكافانه و بدون تعصب به دلايل آن ها نگاه مي كنند،مي توانند به راحتي به غير عقلاني و بچگانه بودن دلايل آن ها پي ببرند. در اينجا بطور خلاصه دلايل مسلمانان براي الهي بودن قرآن را ذكر مي كنم: 1.قرآن اثري بشري نيست،مافوق حد بشر است،پس الهي است. 2.تا بحال كسي نتوانسته اثري مانند قرآن آورد،پس الهي است. حال ما در انجا به نقض عقلاني الهي بودن آن مي پردازيم(با رد هر يك از مقدمات قياس هاي فوق): ما مي گوييم بر فرض که قرآن بشری نباشد،از کجا معلوم که الهی است؟مگر هر چیز که بشری نباشد الهی است؟منطقیون دراين باره می گویند:\" اثبات شئ نفی ما اداء نمی کند.\"به این معنی که حتی اگراثبات شود قرآن اثری ما فوق بشری است(که بعدا ً آن را نقض می کنیم)،باز هم اثبات خدایی بودن آن نمی شود.مگر هر چیز بشری نباشد الهی است؟مثلا ً فرض کنید در جنگل در حال راه رفتن هستید و می بینید بالای درختی نازک که ارتفاع زیادی هم دارد،لانه ای ساخته شده است.شما با عقل خود متوجه می شوید که هیچ انسانی نمی توانسته از این درخت نازک بالا رود و آنجا لانه بسازد و در می یابید که ساخته ی دست بشر نیست.حال آیا می توان گفت چون این لانه ساخته ی دست بشر نیست،پس ساخته ی خداست؟ مساله خیلی ساده است.در جهان فقط انسان و خدا نیستند که وجود دارند بلکه موجودات دیگری نیز وجود دارند.پس اگر چیزی بشری نباشد،دلیلی بر آن نیست که خدایی باشد.حتی در خود تازينامه نیز تصریح شده است که علاوه بر انسان،اجنه،فرشتگان و شیاطین و اينگونه موجودات افسانه اي نیز در جهان هستی وجود دارند.البته امروزه علم در حال بررسی این مساله است که آیا موجودات فضایی که هوش برتری از انسان دارند نیز درکرات دیگر وجود دارند يا خير.اينجانب نمي خواهم تاييد كنم كه اجنه و... در جهان وجود دارند،بلكه اين مطلب را براي كساني گفتم كه به قرآن اعتقاد دارند و حرف قرآن برايشان حجت است.پس واضح است که اگر دیدیم اثری نمی تواند بشری باشد،می توانیم احتمال دهیم که هر کدام از دسته های فوق این اثر را ایجاد کرده اند. حال به این مساله می رسیم که آیا اصلا ً قرآن اثری ما فوق بشری است يا خير؟ طرفداران ما فوق بشر بودن قرآن می گویند:\"از آنجا که آیاتی در قرآن وجود دارد که فراتر از علم زمان نزول بوده است،پس نمی تواند بشری باشد.این آیات امروزه پس از 1400 سال توسط علم کشف شده اند.\" اما آن ها گویا به این نکته توجه ندارند که اگر آیات مثلا ًعلمی قرآن بشری نبود،علم بشر امروز نمی توانست به آن ها دست یابد.پس همانطور که آن ها می گویند امروزه علم بشر به آن ها دست یافته،در نتیجه چيزي بشری است که انسان توانسته به آن ها دست یابد و ما فوق حد بشر نیست.البته امروزه نه تنها بشر به آیات مثلا ًعلمی قرآن پی برده است،حتی بيشترآن ها را نیز نقص کرده است(جاهايي كه قرآن ادعاهاي علمي كرده است.).پس بهتر است آن ها بگویند قرآن فراتر از زمان خود بوده است، نه اینکه ادعا کنند کلا ً بشری نیست. اما اکنون این مساله را بررسی می کنیم که آیا قرآن ما فوق فهم مردم آن زمان بوده است یا خیر.مشخصا ً بیش از 95 درصد آیات قرآن در حد فهم اعراب جاهل است.(آن دسته هم كه قابل فهمشان نبوده است بخاطر بي سر و ته بودن آن آيات است!!)چراكه نشانه های دوران عرب جاهلی در قرآن بسیار است و به گفته ی خود علمای اسلام، اسلام بر آن ها مهر تایید زده است.مانند سنگسار یا نجنگیدن در ماههای حرام و ... که از رسوم عرب جاهلی بودند و در قرآن ازاین نمونه ها فراوانند.در قرآن به غیر از آیات انگشت شمارمثلا ًعلمی،باقی همه در حد فهم مردم زمان محمد بوده است. پس مطلب به اينجا رسيد كه طرفداران قرآن می گویند:\"بعضی از آیات فراتر از حد زمان نزول است.پس الهی است.\" اگر فرض محال هم كنيم كه قرآن فراتر از حد زمان خويش باشد،حال مساله این است که مگر هر چیز که فراتر از حد زمان خود باشد،خدایی است؟مگر نه اینکه دانشمندانی در طول تاریخ وجود داشته و دارند که آثارشان فراتر از حد زمان خودشان می باشد؟مثلا ً برادران رایت هواپیما را اختراع کردند که اختراعي فراتر از حد دانش زمان خودشان بود،ولی آن ها خوشبختانه ادعا نکردند که ابتکارشان الهی است.(كه اگر اين ادعا را ميكردند احتمالا ً امثال كساني كه مريد محمد هستند ميگفتند برادران رايت پيامبر كه هيچ، بلكه خدا هستند.البته اختراع هواپيما ابتكاري است كه حتي قابل مقايسه با قرآن هم نيست و من ازاينكه اختراع هواپيما را در مقايسه با ساخت قرآن آوردم از برادران فقيد رايت و بازماندگانشان عذر خواهي مي كنم. ) پس به اينجا رسيديم كه اگر قرار بود هر کسي فراتر از زمان خود است،ادعا کند پیامبر است،امروزه تعداد پیامبران سر به اعداد نجومی می گذاشت،چرا که هر مبتکری ادعا می کرد که فرستاده ی خدا است و ... مطلب دیگر که طرفداران قرآن به آن استناد می کنند این است که تا بحال کسی نتوانسته اثری مانند قرآن بیاورد.این حرف یکی از سست ترین اظهارات آن ها است.(البته باقی هم قوام چندانی نداشتند.)كه درادامه به رد اين ادعا مي پردازيم. مساله اینجاست که: اولا ً مگر قرار است هرکس هر چه گفت مردم بتوانند مانند آن را بیاورند و اگر نتوانستند،آن حرف الهی است؟اگر قرار بود هرکس هرچه به ذهنش می رسد بگوید و دیگران را به مبارزه طلبد،امروز در جهان بطور فراوان مطالب بی ربطی پیدا می شد که گویندگانش ادعا می کردند چون دیگران نتوانستند سخنی مانند سخن ما بیاورند،پس سخن ما الهی است. دوما ً نه تنها آثاری مانند قرآن وجود دارد،بلکه مي توان گفت كه حتي داستان شنگول و منگول اثري فراتر از قرآن است و يا اگر بگوييم 99 درصد آثار مكتوب كه از ابتداي تاريخ بوجود آمده،فراتر از قرآن است،چيزي به گزافه نگفته ايم.حتي كتبي كه در شرح قرآن و اسلام نوشته شده است از قرآن بسي فراتر مي باشند.يا مثلا ً کتابی به نام نهج البلاغه همانند قرآن می باشد(در زبان،سعي در آوردن صناعات ادبي،بي محتوا بودن و...) و گویی علی بن ابی طالب ناخواسته به مبارزه طلبی قرآن پاسخ داده است.پس باید این نکته را ذکر کرد که قرآن چیز خاصی ندارد که کسی نتواند مانند آن را بیاورد و من فكر ميكنم هركس سواد خواندن و نوشتن داشته باشد ميتواند با يك قلم و كاغذ اثري به مراتب بهتر از قرآن بوجود آورد. دلایلی که آوردیم دلايل صرف عقلاني است كه نشانگر بشری بودن قرآن است و شما با تفكر در مطالب فوق مي توانيد بدون بررسي جزئي آيات قرآن،به غيرعقلاني بودن و حتي مضحك بودن ادعاي الهي بودن آن پي ببريد.