۱۳۹۶ اسفند ۲, چهارشنبه

تا بانوان کشورمان فعالانه در تظاهرات شرکت نکنند رژیم ضدایرانی همچنان در قدرت باقی خواهدماند



بانوان کشورمان آزادانه و بدون آن که تحت فشار و یا سفارش حزبی، گروهی، فرقه ای باشند به حکم دفاع از آزادی و شرف انسانی  و احساس بدی که از دستورات تبعیض آمیز و ضد بشر اسلامی که از سوی خمینی و آخوندهای ریز و درشت بر سال ۱۳۵۷ خورشیدی به مردم ایران به ویژه زنان باکمال و قدرتمند میهن دوست تحمیل شده بود در تاریخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ در سراسر تهران و چند شهر دیگر به اعتصاب و اعتراض برخاستند و علیه  قوانین ارتجاعی و ضد زن اسلامی به ویژه تحمیل حجاب بی منطق اجباری به دادن شعارهای دست جمعی و پخش اعلامیه های گوناگون پرداختند.

تظاهرات  ماه پیش مردم مبارز و شجاع زنجان علیه قوانین ضد انسانی و حکومت ضد ایرانی ولایت فقیه
شوربختانه، در این اعتصاب ملی و همگان نیزچون از ناحیه مردان مانند شوهران، برادران، و اقوام دیگر نه تنها همراهی و همکاری نگردید، بلکه همه گونه مخالفت و سنگ اندازی مانند همیشه در راه و هدف آنان انداخته شد و آنان را به ناچار به انحراف و یا سکوت کشاند. نتیجه آن که قوانین تحمیلی آخوندهای بیشرف و ضد فرهنگ ایرانی را  موفق و پیروز گرداند و بانوان گرانمایه و اندیشمند کشورمان را به عقب نشینی و فراموش کردن حقوق قانونی و انسانی آنان وادار کرد.

تظاهرات عمومی زن و مرد در کنار هم:


تصور بفرمائید درکنار هرمردی یک زن اعم از همسر، خواهر، و یا بستگان دیگر او در راهپیمائی و یا تظاهرات اعتراض آمیز به رژیم شرکت داشته باشند و زنان مانند تظاهرات یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ به خیابانها آمده ولیکن در کنار شوهران، برادران، و مردان فامیل خود به شعار دادن پردازند، آنگاه خواهیم دید که به جای ۱۶ شهر ایران در زیر پای مردم معترض، همه کشور در این به پا خاستن با همدیگر همکاری خواهند نمود و می توان به جرأت یادآور شد که عمر رژیم ضدمردمی اسلامی به پایان خواهد رسید و آنان به ناچار از سمت و کار خود کناره خواهند گرفت و هرکدام مانند موش در سوراخی مخفی خواهند شد.

زنان شجاع و دلیر ایران در ۱۷ اسفند ۵۷ علیه قوانین ضد انسانی حکومت اسلامی به پا خاستند و اعتراض و نارضایتی خود را به گوش هم وطنان خود رساندند. شوربختانه مردان ما با کمال بی رحمی و بی تفاوتی پاسخگوی این خواست ملی نیمی از هم میهنان خود نبودند و آنها را حمایت نکردند. همین معامله را بانوان کشورمان در تظاهرات ماه پیش شهرهای ایران با برادران و شوهران خود کردند و آنها را یکه و تنها گذاشته و به رژیم خونریز اسلامی پروانه دادند که با آنان وحشیانه رفتار نموده و از خیابانها دور و پراکنده کنند.
بدیهی است حرمت و احترام بانوان گرامی در این راهپیمائی ها در درجه نخست اهمیت است. چنانچه بانوان در شعارهای خود ضمن انتقاد منطقی و مؤدبانه توهینی نکنند از سوی رژیم هم به ناچار با آنان رفتار انسانی خواهد شد. در غیر آنصورت احترام به شخصیت بانوان باید از سوی محافظان مرد رعایت و مراقبت شود.
بازهم یادآور می شود که تنها راه رهائی از این رژیم جهنمی ضد مردمی شرکت همه مردم از زن و مرد در تظاهرات خیابانی است.

نظر کارشناسان درادامه تظاهرات:


در تظاهرات مردم علیه رژیم که از روز پنجشنبه ۲۸دسامبر ۲۰۱۷ در مشهد آغاز شد و به شهرهای دیگر ایران کشید و برای مدت دوهفته ادامه یافت،آقای هاشم خواستار نماینده معلمان کشور در مصاحبه با شبکه «دُرّ تی وی» با اشاره به اعتراضات گسترده مردم در بیشتر شهرهای ایران گفت: “کارد به استخوان مردم رسیده و از این فقر و فلاکت، و ظلم و ستم حاکمانی که آنها را به خاک سیاه نشانده اند بیزار شده اند و قیام کرده اند.”
این فعال مدنی که ساکن شهر مشهد است، افزود: حاکمان کنونی کفایت و توان اداره کشور را ندارند و منشا تمامی بحرانهای بوجود آمده برای کشور هستند. ایشان آنگاه یادآور شد که “من از مردم میخواهم که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی عقب نشینی نکنند. من مطمئن هستم که این اعتراضات به همان آزادی واقعی که مردم ایران از انقلاب مشروطه به دنبال آن هستند، ختم خواهد شد.”
نکته پر اهمیت دیگر که باید باردیگر در اینجا یادآور شد آن است که این تظاهرات مردمی تانتیجه قطعی برکناری حکومت باید همچنان در همه کشور ادامه یابد. بنابراین، ترس از پاسدار، بسیجی، و تهدیدهای آبکی رژیم هیچکدام نباید موجب دلسردی و عقب نشینی مردم شود. از فارسی یادواره ای(ضرب المثلی) داریم که می گوید” مرگ یک بار، شیون هم یک بار”.البته بیان مرگ در اینجا رها شدن و نجات یافتن از رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه و رسیدن به آزادی و دموکراسی است.

قیام خراسان – حمله با گاز فلفل به سوی مردم:

تجاوز گروههای کوچک به خاک ایران:
در تاریخ چند هزارساله ایران کمتر دیده شده که در برابر حملات دشمنان کشور و یا تحمیل هدفهای ضد انسانی آنان به گروهی و یا همه مردم ایران، ایستادگی و تظاهرات دسته جمعی مردم اعم از پیر و جوان، زن و مرد، با مرام های مذهبی و برداشت های گوناگون بتواند دشمن را به زانو در آورد و آنان را ناچار به عقب نشینی و تجدید افکار و هدف های ناانسانی خود نماید.
یورش های نظامی که از سوی متجاوزان جنگی مانند تازیان، چنگیز، تیمور، و یا فرماندهای محلی مانند نادر ، کریمخان زند، افراد خانواده صفوی، محمود و اشرف افغان، خانواده قاجار به گروههای دیگر ایرانی شد همگی از یک فرمانده و تعداد اندکی سرباز و هوادار بهره می بردند. و همواره تعداد کمی از ایرانیان که در برابر آنان ایستادگی می کردند بسیار ناچیز و اندک بودند. وگرنه نه پای عرب به ایران می رسید، نه نیشابور شهر بزرگ و تاریخی خراسان از سوی سپاه چنگیز به آتش کشیده می شد و مردمان آن از دم تیغ جلادان چنگیز می گذشتند و یا شهر اصفهان از سوی تیمور قتل ٰام می شد…

دختر جوانیکه با شجاعت و دلاوری یکه و تنها حجاب اسلامی را به دور انداخت و در میان مردم علیه حجاب ضد انسانی اسلامی به تبلیغ و سخنرانی پرداخت. این دختر دلاور و مبارز تا کنون ناپدید شده و از او اطلاعی در دست نیست.

تجاوز چند هزار آخوندبیشرف فرومایه به اصالت و فرهنگ ایرانی:


به راستی جای شرم و خجالت است که برای مدت ۴ دهه کشورمان، دارائی امان، شرفمان، ناموسمان، هستی امان، نفس کشیدنمان، امروز، فردا، و آینده امان در دست کمتر از ده هزار آخوند ضد ایرانی، فرومایه و نا انسان زیرو رو و تصمیم گیری شود. زیرا ما ملتی هستیم که با همدیگر توافق، همکاری، دلسوزی نداریم. اگر خانه همسایه امان به آتش کشیده شود خوشحالیم که به خانه ما آسیبی نرسیده است.

Narges Hosseini was detained within 10 minutes of removing her veil in apparent solidarity with 'Girl of Enghelab Street

در گذشته زنان ما تنها ماندند و اکنون مردان:


در تظهرات یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ که بانوان کشورمان برای دفاع از حقوق پایمال شده خود به خیابانها آمدند، نه تنها مردان با آنان همکاری نکردند بلکه به مخالفت پرداخته و سد راه هدف آنان شدند.
در تظاهرات خیابانی در تاریخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ در سراسر تهران و بیش از ۱۶ شهر ایران انجام شد و حتی چند هفته ادامه داشت به علت شرکت نکردن زنان و نداشتن همکاری آنان با مردان، نیمی از جمعیت ایران فلج ماند و اقدامی انجام نداد و سرانجام باعث و بانی شکست این تظاهرات ملی و انسانی شد.



۱۳۹۶ بهمن ۱۸, چهارشنبه

برنامه کشتار سفیران عربستان و اسرائیل در واشنگتن، به دنبال قتلهای گسترده دیگر





بنا بر گزارش وال استریت ژورنال و دیلی میل لندن، پلیس نیویورک در تاریخ ۲۹ سپتامبر یک ایرانی به نام منصور ارباب سیر را در فرودگاه جان اف کندی دستگیر می کند. این مرد ۵۸ ساله که از تابعیت آمریکایی برخوردار بوده، و ساکن تگزاس است، در بازجویی های خود اعتراف می کند که با مردی به نام غلام شکوری از سپاه قدس برای کشتن عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا در تماس بوده است.
منصور ارباب سیار برای انجام این کار، سفرهای متوالی به مکزیک کرده، و با باندی برای انجام این کار به توافق رسیده است که به عنوان بیعانه صدهزار دلار به حسابی در آمریکا واریز شده است. گویا بعدها، این باند جریان را به پلیس آمریکا گزارش می دهد که موجب دستگیری منصور ارباب سیر می شود.
منصور ارباب سیر اضافه می کند که برای کشتن سفیر عربستان، ۱/۵ میلیون دلار پرداخت می شود و قرار بر این بوده در رستورانی که عادل الجبیر معمولاً حضور به هم می رساند، بمب گذاری کنند.
باید دانست که رژیم اسلامی در کشتن مخالفین خود سنگ تمام گذاشته، و در این سه دهه گوی سبقت را از هر قاتل و جنایت کاری از هیتلر گرفته تا چنگیز و تیمور ربوده است. همه ما کشتار ددمنشانه  دکتر صادق شرفکندی در رستوران میکونوس آلمان دکتر بختیار، و فریدون فرخ زاد ویا بمب گذاری در مرکز یهودیان آرژانتین را از یاد نبرده ایم. بنابراین، اگر رژیم اسلامی ضد ایرانی تصمیم به این کشتار گرفته، جای تعجب و شگفتی نیست.
حال، باید بررسی کرد که چرا رژیم آخوندی کمر قتل به سفیران عربستان و اسرائیل بسته است؟. اختلاف رژیم آخوندی با عربستان را می توان به شرح زیر دانست:
۱- رژیم آخوندی شیعه اثنی عشری با هر مرام و اندیشه ای که امام زمان آنان، یعنی آبشخور و دکان رزق و روزی آخوندها را نادیده بگیرد و تخته کند، مخالف است. بنا براین نمی تواند رژیم سنی مذهب عربستان را بپذیرد. رژیم عربستان نیز مذهب شیعه را انحرافی و شیعیان را کافر می خواند.

این ویدیو از طرح ریزی نقشه کشتن سفیر عربستان  به وسیله  دولت ایران، و تماس منصور ارباب سیر  با آدم کشوان مکزیک و نحوه قرارداد آنان گفتگو می کند.

۲- رژیم آخوندی، دو سال پیش شیعیان یمن در مرز عربستان را علیه عربستان شوراند و برای آن دولت مشکلات زیادی به وجود آورد. همچنین، در قیام و تظاهرات مردم بحرین، به تحریک و شوراندن شیعیان علیه رژیم سنی مذهب آن کشور پرداخت. دولت عربستان هم که از نظر تروریستی و پروراندن جنایتکاران و آدمخواران دست کمی از رژیم ایران ندارد، به تلافی، تانک های خود را به نفع و برای پشتیبانی و حمایت رژیم آن کشور، وارد منامه پایتخت بحرین نمود.
رفتار زشت و ناهنجار رژیم آخوندی با دگر اندیشان، به ویژه با بهایی ها، یهودیان، عیسوی ها، مخالف عقیده و برداشت مردم ایران، و در حقیقت غیر قابل تحمل است. این برنامه پلید و زشت کشتن سفیر عربستان، ویا اسرائیل، نه تنها موج نفرت و انزجار جهانی را برانگیخته، بلکه ایران را در برابر عربستان و آغاز یک جنگ اجتناب ناپذیر قرار داده است.

ٰعادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا که طبق برنامه ریزی رژیم آخوندی می بایستی کشته می شد. گویا الجبیر با پادشاه عربستان بسیار نزدیک  و مشاور درجه یک وی می باشد. یکی از مقامات عربستان گفته است که هرگونه تعدی به الجبیر مانند تعدی به شخص پادشاه آن کشور است.
بدبختانه جنگ میان سنی و شیعه با تحریکات و نفهمی های رژیم کشتارگر آخوندی در پیش روست. جنگی که می تواند خانمان سوز و بنیان برافکن باشد. دو رژیم خرافاتی عربستان و ایران، آمادگی آن را دارند که خاورمیانه و همه منطقه را به آتش و خون کشند. چیزی که زنده یاد دکتر مصدق از آن وحشت داشت، و ترس و نگرانی خود را با آندره پریسو گزارش گر فرانسوی در میان گذاشت.
با نگاهی به تاریخ جنگ های خانمان برانداز میان دولت عثمانی و دولت صفوی در سالیانی دراز به دنبال رسمی کردن مذهب شیعه در ایران از سوی شاه اسماعیل صفوی می توان به عمق این فاجعه پی برد.
بنابراین دولت عربستان که نمی تواند رژیم شیعه، آن هم رژیمی سرکش و طغیان گر را در نزدیکی خود تحمل کند، دارای همه گونه تجهیزات و آمادگی جنگ با ایران است. به ویژه آن که دولت آمریکا در تابستان گذشته ۶۰ میلیون دلار به عربستان اسلحه و مهمات فروخته است و تحریکات دولت اسرائیل نیز نمی تواند بی اثر باشد.
نقشه کشتن سفیر عربستان که بی اثر ماند، باید دید کی نوبت سفیر اسرائیل می رسد و یا پیش از آن عربستان به خواسته اسرائیل و آمریکا به ایران حمله نظامی خواهد کرد؟