۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

الله نه تنها همانا خدای جای گرفته در ذهن و دلِ ما نیست، بل که دشمن وضد خدای ما و خودِ ما است. برای این که:

الله؛ اعراب را قوم برگزیده‌ی خود دانسته، پیامبرش را از میان آنان برگزیده؛ و قرآن‌اش را به زبان عربی بیان کرده است. اما خدا همانا وجدان بیدارِهمه‌ی انسانها است درهمه‌ی زمانها و مکانها، و زبانش زبان قلبی آدمیان است.(البته آن خدائی که آخوندهای و مومنان ایرانی بر زبان دارند همان اللهِ اعراب است.)



الله فقط مسلمانان رامورد رحمت خوددانسته و به بهشت خود راه می‌دهد وهمه‌ی کافران ونامسلمانان و پیروان ادیان دیگر باید سرانجام مسلمان شوند یا به جهنم بروند و مجازات شوند. حال آن که خدا با دین‌دار وبی‌دین، بامسلمان وغیرمسلمان برخوردی یکسان دارد چون خودش آفریدگار همه‌ی انسانها است.



الله زن را نصف مرد می‌داند و به او نصفِ حقوق مدنی، خانوادگی، اجتماعی، حق رأی و ارث مردان را می‌دهد. حال آن که خدای ذهنی ما همه‌ی انسانها را برابر می‌داند.



الله اطلاعات غیرعلمی وضدعلمی فراوانی درقرآن به خوردِ بشرمی‌دهد. ازجمله این که زمین مسطح است، آسمان هفت طبقه است! یهودی‌ها میمون بوده‌اند، پیامبرش محمد؛ ماه را دونصف کرده، سوار برقاطر به آسمان رفته و باخدا ملاقات خصوصی داشته،حال آن که خدای نهادینه شده در قلب ما کاری به خرافات و موهومات ندارد. فقط به ما حکم می کند که گفتار، پندار و اندیشه‌ای نیک داشته باشیم.



الله خود را خالق انسان وهستی می‌داند حال آن که خدای درونی ما (مثلا اهورامزدا) انسان را پاره‌ای از وجود خود می‌داند که باید برای بهزیستی مردم و بهسازی جهان یاور مزدا باشد.



الله حکم قتل نامسلمانان، کافران، مشرکان ودگراندیشان را در آیه‌های فراوانی درقرآن‌اش صادر کرده است. اما خدای ما (وجدان،عقل، خردِجمعی وعاطفه‌ی ما) حکم قتل،سرکوب، مصادره‌ی اموال، کشتن مخالفان، به بردگی بردن زنان و فرزندانشان، و خرید و فروش کنیزان و غلامان را صادر نکرده است.



الله دهها مأمور مانند: ولی فقیه، روحانی، امام؛ سادات، رمال، قاری قرآن، حاکم شرع، خلیفه، مرجع تقلید، و قاضی شرع بالای سر مردم گذاشته است. این افراد و چماقداران شریعت خودشان آزادند هرکاری بکنند اما اجازه نمی‌دهند مردم بدون پرداخت باج به آنها و کسب مجوز شرعی ازآنها ساده‌ترین امور زندگیشان را خودشان اداره کنند.



الله به امت اش اجازه‌ی فکرکردن نمی‌دهد. امت باید مانند میمون مقلد باشد. مرجع تقلید، نماینده‌ی الله است بر زمین که به جای امتِ محمد تصمیم می‌گیرد و فتوا می‌دهد.



الله برای سرکوب دگراندیشان فتوای جهاد می‌دهد.(اقتلو فی‌سبیل‌الله!) حال آن که وجدان آدمی ازکشتن ناخواسته‌ی یک مور هم آزرده می‌شود:







میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است.








الله دستور می‌دهد که سر دشمنانش را با شمشیر بزنند، در قرآن برای پیامبرش محمد استثناء‌های فراوانی درغارت اموال مردم، تعدد زوجات، همخوابگی با زنان، دزدی کاروانها، گرفتن خمس و ذکات و سهم پیامبر قائل است.حال آن که خدای درون انسانهای خردمند و فرهیخته با این امور؛ کاری ندارد و آنها را پیشاپیش نابخردانه می داند.



الله نه تنها توسط ایادی و چماقدارنش در این دنیا مردم را مطابق حکم شرعی واحکام قرآنی مجازات می‌کند(مثلا بریدن سر و دست و پای مخالفین)، بل که ازهمان روز آغاز مرگ و درقبر آغاز می‌کند به شکنجه، مجازات و بازجوئی مرده(فشار قبر، نکیر ومنکر، ضربه‌ی پیشانی برسنگ لحد). از روز قیامت به آنسو هم به شکنجه و مجازات انسان‌های مخلوق خودش در جهنم ادامه می‌هد. این الله، موجودی است عقده‌ای، ضدبشر، شکنجه‌گر، بنیادگرا، خونخوار، انتقامجو، ضدزن و قاتل . و فرق دارد باخدای مهربانی که ما در دل وفکر خود برای خود آفریده‌ایم و می‌کوشیم با زورهم که شده آن جانور مهیب بنام الله را در پوست لطیف و نرم این خدای درونی‌مان جای دهیم.



الله مدعی است خودش همه‌ی انسانها را آفریده، تورات و انجیل را هم خودش به موسی و عیسی ابلاغ کرده، اما بعد زیرش زده واکنون پیروانِ پیامبران وکتابهای آسمانی قبلی‌اش را کافر، گمراه، اسلام‌ستیز و باطل می‌داند و پیروان آن پیامبران وکتابهای قبلی‌ خودش را به دست مسلمانان به مجازات دنیوی و اخروی محکوم کرده است و برای گسترش دین اسلامِ عربی‌اش تا کنون صدها جنگ دینی میان بندگانش راه انداخته و میلیون‌ها مخلوق‌اش را به دست عربهای مسلمان نابود کرده است.



الله یک مرد خشن عرب است. شمشیر به‌دست، خونریز، باج‌بگیر، حریص و شهوت‌ران است. اوهمان خدای لطیفی که در دل یک مسیحی، زرتشتی یا بودائی جای گرفته نیست بل که با آنها ضدیت و دشمنی هم دارد.



پیروان الله باید موی، روی واندام خودرا بپوشانند چون الله ضد تجلی زیبائی است. حال آن که گویا خودش زیبائی را آفریده است!



پیروان الله نباید موسیقی گوش کنند، نباید پیکره‌سازی و نقاشی کنند، نباید شراب بنوشند چون اینها را بندهی او آفریده است و بنده حق ابراز وجود ندارد! اما با وجودی که الله آنها را حرام کرده پیروانش می‌توانند دربهشت، هم شراب بنوشند، هم آوارهای بهشتی بشنوند، هم زن و مرد لخت مادرزاد دربهشت باهم بچرخند وبچرخند! در آن سکس‌کلوپ بزرگی که نامش بهشت است، زنانِ مسلمان بدون حجاب با غلمان‌ها هماغوشی می‌کنند ومردان مومن ومسلمان با حوریان معاشقاتی می‌کنند که هریک از آنها ۱۸۰۰۰ سال طول می‌کشد! این مومنان و مومنات که دراینجا شیشه‌های شراب را می‌شکنند، و شرابواران را تعزیر می‌کنند در جنت کنار رودهای شراب لم داده لخت وعور در برابر چشم همسران مومنشان با غلمان‌های بزرگ‌هیکل و حوریان بهشتی به لهو و لعب مشغول می‌شوند. بنابراین الله عرب با خدائی که ما در دل و جان خود جای داده‌ایم و دوستدار زیبائی، شادی، هنر و عشق است از زمین تا آسمان فرق می‌کند.



متاسفانه اللهِّ‌ اکبر و قادر ودانای مطلق زبانهای چینی، آلمانی، فارسی،ترکی،روسی، انگلیسی، فرانسوی، اردو، اسپرانتو، کردی و هندی...را نمی‌فهمد! این الله فقط زبان عربی را می‌شناسد و پیروانش باید نماز را به زبان او(عربی) بخوانند تا بفهمد! اما خدای درون ما بازبان دل وعقل وبدون واژگان باما سخن می‌گوید. یادتان باشد که براساس گفته‌ی یک آخوند شیعی ایرانی زبان مردم دربهشت عربی و در‌جهنم فارسی است! بنابراین همه‌ی دوزخیان باید برای رد و بدل افکارشان درجهنم فارسی یادبگیرند وهمه‌ی دوستداران بهشت باید عربی بدانند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر