۱۴۰۱ دی ۲, جمعه

۱۰۰ روز انقلاب ملّی علیه انقلاب اسلامی

 


اعتراضات سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی ۱۰۰ روز را پشت سر گذاشته است. پایداری مردم در استفاده از شیوه‌های مختلف اعتراض در بیش از ۱۴ هفته گذشته نشان داده جمهوری اسلامی با یک جنبش انقلابی از سوی ملت ایران روبروست که دیر یا زود دامان آن را می‌گرفت.

جنبش انقلابی ایرانیان علیه انقلاب اسلامی و جمهوری برآمده از آن، در آخرین هفته شهریور ۱۴۰۱ و با جان باختن مهسا امینی دختر ۲۲ ساله که در اثر ضرب و جرح مأموران گشت ارشاد اسلامی به کما رفته بود آغاز شد.

هرچند پیش از این نیز اعتراضات سراسری دی ۹۶ و آبان ۹۸ شبیه به اعتراضات هفته‌های گذشته آغاز شده بود اما در نخستین هفته‌ها تفاوت‌های میان آنها و جنبش انقلابی ۱۴۰۱ آشکار شد.

تکامل اعتراضات به «جنبش انقلابی»

ویژگی‌های اعتراضات ۱۴۰۱ آن را در دسته «جنبش‌های انقلابی» قرار می‌دهد؛ جنبش‌هایی که در نمونه‌های معروف آن از جمله در سال ۱۳۵۷ در ایران به «انقلاب» و «دگرگونی ساختار سیاسی» در کشور انجامید.

«ملّی بودن» به معنای فراگیر بودن، و پیوسته و ادامه‌دار بودن اعتراضات دو ویژگی مهمی است که نشان می‌دهد آنچه در ۱۴ هفته گذشته در ایران در جریان بوده یک «خیزش اعتراضی» که با سرعت غلیان کند و با همان سرعت و در نخستین موج سرکوب حکومتی آرام بگیرد نبوده است.

ملّی بودن این انقلاب چه از نظر گستردگی جغرافیایی و چه از نظر طبقات مختلف تحصیلی و شغلی نیز بسیار چشمگیر است. یکی از نشانه‌های جنبش انقلابی، فراگیر بودن آن است. اعتراضات اخیر نیز  در همه استان‌های کشور و بیش از ۱۶۰ شهر شکل گرفت و از کم‌درآمدترین و فقیرنشین‌ترین مناطق تا شمالی‌ترین نقاط کلانشهرها مردم را به خیابان آورد. در میان معترضان از پزشک و وکیل و دانشجوی دکترا تا کارگر و بازاری حضور داشتند.

همبستگی درخشان ایرانیان خارج کشور

جنبش انقلابی ۱۴۰۱ توانست به سرعت جامعه مهاجران ایرانی را نیز به شکلی همبسته با خود همراه کند. بر اساس برآوردها نزدیک به ۷ تا ۸ میلیون ایرانی، یعنی حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور، در دیگر کشورها زندگی می‌کنند.

برای نخستین‌ بار در طول تاریخ، ایرانیان در بیش از ۱۵۰ کشور جهان با اعتراضات مردم در ایران همراه شدند و در چند نوبت به صورت سراسری و در یک تاریخ مشترک، در ده‌ها شهر در قاره‌های مختلف تجمعاتی چندین هزار نفره برگزار کردند.

همراهی ایرانیان خارج کشور و مهاجر با مردم درون کشور، یکی از ماندگارترین رخدادها در همبستگی ملی ایرانیان با یکدیگر به شمار می‌رود. این در حالیست که «همبستگی ملّی» تقریبا نیم قرن است از سوی جمهوری اسلامی بطور سازمانیافته، و از سوی گروه‌ها و احزاب سیاسی قومگرا و چپ افراطی بر اساس عقاید و تعلقات سیاسی‌شان همواره مورد ضربه و حمله قرار گرفته تا به محاق رانده شود. اما ایرانیان در ۱۴ هفته گذشته نشان دادند همه این حملات و تبلیغات بی‌اثر بوده و میان مردم ایران به عنوان یک «ملت» نمی‌توان خط‌کشی کرد و مرز کشید.

در همین ارتباط، پروژه‌هایی که می‌توانستند از تکامل اعتراضات و تبدیل آن به «جنبش انقلابی» جلوگیری کنند یکی پس از دیگری شکست خوردند. تلاش برای فرقه‌ای و قوم‌گرا قلمداد کردن اعتراضات به ویژه از سوی گروه‌ها و احزاب قومگرای کُرد؛ تحمیل جریان و چهره‌های اصلاح‌طلب به جنبش برای هدایت آن به اعتراضاتی در چارچوب جمهوری اسلامی، رهبرتراشی برای جنبش، تبدیل کردن آن از یک جنبش مدنی و شهروندی و مدرن به اعتراضات مسلحانه و جنگ داخلی، همگی از جمله پروژه‌هایی هستند که طی ۱۴ هفته گذشته با هوشیاری  مردم در سراسر کشور شکست خوردند.

نقش مهم جنبش دانشجویی و دانش‌آموزی

از سوی دیگر پس از نیم قرن ایران دوباره شاهد ظهور و بروز «جنبش دانش‌آموزی» بود و بخش زیادی از اعتراضات به ویژه در هفته‌های نخست به دانش‌آموزان نوجوان مربوط می‌شد.

«جنبش دانشجویی» نیز که در چهار دهه گذشته در خدمت اصلاح‌طلبان بود، از سال ۹۶ با شعار «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» با جمهوری اسلامی فاصله معنادار گرفت و در هفته‌های گذشته با خواست ملت ایران همراهی کرد.

اعتراضات دانشجویان در بیش از ۱۳۰ دانشگاه کشور از کلیدی‌ترین اقدامات «جنبش دانشجویی» ایران در قرن گذشته بوده است. همبستگی، خلاقیت، پایداری و شجاعت دانشجویان در هفته‌های گذشته نه تنها به زنده ماندن اعتراضات کمک شایانی کرد بلکه  جمهوری اسلامی را در سرکوب  دانشگاه‌ها با مشکلات بزرگ روبرو کرد.

نهادهای امنیتی برای سرکوب معترضان در خیابان‌ها سناریوهای مختلفی از «زورگیر» بودن، «اغتشاشگر» بودن و «تروریست» بودن ساختند اما در داخل دانشگاه و با دانشجویان، پیشبرد چنین سناریوهایی دشوار و پرهزینه است و مانند دیگر سناریوها و تبلیغات دروغ همواره نتیجه‌ی برعکس می‌دهد.

ابتکارات  محتوایی و هنر اعتراضی

یکی از نشانه‌های فراگیری اعتراضات و تبدیل شدن آن به یک «جنبش انقلابی» را می‌توان در شیوه‌های اعتراض و تولید محتوای بی‌نظیر از سوی شهروندان غالبا گمنام دید.

طی ۱۴ هفته گذشته با وجود سرکوب و رصد شدید امنیتی چندین سرود از سوی شهروندان هنرمند برای جنبش ملّی تولید و در شبکه‌های اجتماعی بطور گسترده پخش شده است.

شهروندان اعتراضات خود را تنها به حضور خیابانی محدود نکرده و جنبش توانسته خلاقیت آنها را برای فراگیرتر شدن به بهترین شکل‌های ممکن به کار بگیرد.

دانشجویان توانسته‌اند انواع مبتکرانه‌ای از «هنر اعتراضی» را در دانشگاه‌ها به نمایش بگذارند. گرافیک‌ها و طراحی‌های زیادی به «هنر اعتراضی» سمت و سو بخشیده است.

هنر اعتراضی طی هفته‌های گذشته نه تنها توانسته ابعاد مختلفی از شجاعت مردم تا سوگ برای جانباختگان را با جلوه‌هایی بیامیزد که حتا بر سنگ مزارها نیز نقش می‌بندد و تا اعماق روح مردم نفوذ می‌کند، بلکه توانسته پیام‌های روشنی به حکمرانان تبهکار و جامعه جهانی ارسال کند.

آمیخته شدن اعتراضات با هنر و ادبیات، یکی دیگر از نشانه‌هایی است که تثبیت و تداوم آن را به عنوان یک «جنبش انقلابی» و «ملّی»  نشان می‌دهد.

پایداری مردم با وجود سرکوب همه‌جانبه

در این میان، جمهوری اسلامی انواع شیوه‌های وحشیانه سرکوب علیه معترضان را به کار گرفت. از سرکوب مسلحانه در خیابان و بازداشت فله‌ای حدود ۲۰ هزار نفر تا صدور و اجرای احکام «اعدام» و تجاوز و شکنجه در زندان. احضار، تهدید، پلمب مغازه‌ها و قطع اینترنت نیز از دیگر جنبه‌های سرکوب است که بطور همه‌جانبه علیه مردم به کار گرفته شد. این حجم از سرکوب خشونت‌بار، همه‌جانبه و بی‌سابقه علیه شهروندان معترض نه تنها نتوانست موج اعتراضات را آرام کند بلکه زمین نبرد را از قبضه جمهوری اسلامی خارج کرد.

بر اساس آخرین آمارهای ارائه شده از سوی خبرگزاری حقوق بشری هرانا، از ۲۶ شهریور تا ۲۹ آذرماه، ۵۰۶ شهروند در اعتراضات جان باخته‌اند که از این تعداد ۶۹ نفر کودک بوده‌اند. شمار بازداشت‌شدگان شناسایی شده در این مدت ۱۸ هزار و ۴۷۷ نفر است.

تحمیل این خشونت و جنایت به مردم معترض اما همزمان برای جمهوری اسلامی نیز هزینه‌های زیادی ایجاد کرد که «تشکیل کمیته حقیقت‌یاب توسط شورای حقوق‌بشر سازمان ملل» و «حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد» تنها دو نمونه آن است.

ایرانیان خارج کشور نیز نقش ویژه‌ای در شنیده شدن صدای مردم معترض به دولت‌ها، سازمان‌ها و چهره‌های برجسته هنری و ادبی و فرهنگی در سراسر جهان داشته‌اند. یکی از اقدامات مهم در این زمینه بر عهده گرفتن کفالت سیاسی شهروندان بازداشت‌شده توسط نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی است. هرچند کفیلان سیاسی نمی‌توانند بطور مستقیم و تحت قوانین  کیفری جمهوری اسلامی برای بازداشت‌شدگان و زندانیان اقدامی انجام دهند اما این کفالت‌های سیاسی سبب فشار مضاعف علیه جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی می‌شود.

اکنون کمتر کسی در جهان ممکن است از انقلاب ملّی ایران که با شجاعت و ازخودگذشتگی شهروندان در شهرهای مختلف شکل گرفته و ادامه یافته خبر نداشته باشد و یا نام مهسا امینی را نشنیده باشد. جدا از الهام‌بخش بودن این انقلاب برای زنان در خاورمیانه و کشورهای منطقه از جمله افغانستان و ترکیه، کمپین‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی برای حمایت از انقلاب ایران توسط شهروندان غیرایرانی برگزار شده است.

انقلاب ملّی ایران پس از ۱۰۰ روز هرچند هنوز مسیر نهایی را در پیش رو دارد، اما گام‌هایی که تا کنون مردم علیه انقلاب اسلامی و جمهوریش برداشته‌اند، بدون شک به سرنگونی آن و آزادی و آبادی میهن خواهد انجامید.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر