در پی اوج گرفتن اعتراضات دانشجویان علیه اعتراف دیرهنگام فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره شلیک موشک ضدهوایی به هواپیمای مسافربری اوکراینی و قتل ۱۷۶ سرنشین این هواپیما، روزنامه سوئیسی «نویه زورشر تسایتونگ» در گزارشی وضعیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و زیرشاخههای آن در سیاست و اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را بررسی کرده است. از دید گزارشگر این روزنامه بازوی نظامی جمهوری اسلامی با اینکه در جریان تظاهرات اعتراضی جدید به شدت مورد انتقاد مردم ایران قرار گرفته، برای حفظ منافع سرشار خود، از به راهانداختن حمام خون در ایران پروایی ندارد.
پس از شلیک موشک به هواپیمای بوئینگ در تهران، پاسداران انقلاب اسلامی مورد انتقاد شدید قرار گرفتند. اما این گروه نظامی همیشه توانسته است منافع و نفوذ خود در سیاست و اقتصاد را در صورت لزوم حتی با خشونت حفظ کند.
پاسداران انقلاب به انتقاد عادت ندارند. گارد ویژه رژیم به چنان قدرتی رسیده که بطور معمول هیچکس جرأت نمیکند رفتار آن را مورد انتقاد قرار دهد. اما از زمانی که مجبور شد به سرنگون کردن هواپیمای پر از سرنشین ایرانی با این ادعا که آن را با موشک آمریکایی اشتباه گرفته اعتراف کند، هدف انتقادهای شدید قرار گرفته است. نه تنها موج خشم مردم بر خیابانها سنگینی میکند، بلکه حتی دولت و رسانهها نیز خواستار روشن شدن واقعیت هستند.
اعلام دستگیری چند تن از مسئولان فاجعه از سوی قوه قضائیه، نه دولت حسن روحانی را راضی کرده و نه تظاهرکنندگانی را که از چندروز پیش در تهران و شهرهای دیگر به خیابان آمدند. روز دوشنبه (۲۳ دی، ۱۳ ژانویه) روزنامه ایران که ارگان دولت محسوب میشود، طرح هواپیمایی را منتشر کرد که دماغه و کابین آن از خطوط چهره ۱۷۶ قربانی تشکیل شده بود.
روحانی روز چهارشنبه در سخنانی در تلویزیون از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواست که به خاطر شلیک موشک و اعتراف دیرهنگام به آن از مردم پوزش بخواهد. اواعلام کرد که قصد دارد یک کارگروه ویژه برای توضیح جزئیات حمله موشکی هفته پیش به بوئینگ اوکراینی تشکیل دهد. علاوه بر این، او گفت که ایرانیان باید بدانند چرا به این اشتباه با سه روز تاخیر اعتراف شده است.
بعد از آنکه قتل قاسم سلیمانی به وسیله ایالات متحده آمریکا در آغاز ژانویه یک موج «ناسیونالیستی» در ایران به راه انداخت، اکنون بار دیگر انتقاد نسبت به فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خارج از کشور پر طنین میشود. سلیمانی به عنوان فرمانده لشکر قدس شبکهای از شبهنظامیان و احزاب طرفدار جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، لبنان و یمن به وجود آورد تا از این طریق نفوذ جمهوری اسلامی را گسترش دهد.
گروهی از ایرانیها به این دلیل از سلیمانی به عنوان «قهرمان ملی» تجلیل کردند. اما سیاست منطقهای تهاجمی و پر هزینه او در عین حال با مخالفت نیز روبرو شده است. در تهران اکنون نیز مثل اعتراضات پیشین، شعارها علیه پاسداران انقلاب اسلامی به گوش میرسد. بسیاری از تظاهرکنندگان میپرسند چرا رژیم ایران باید میلیاردها دلار صرف پشتیبانی از شبهنظامیان شیعی در خارج کند، در حالی که کار و سرمایه برای آموزش، بهداشت و بازنشستگی در کشور وجود ندارد؟
این انتقادها تا کنون نتوانسته از قدرت پاسداران انقلاب بکاهد. سپاه پس از انقلاب اسلامی پس از ۱۳۵۷ با استفاده از شبهنظامیان غیررسمی [کمیتهچیها] برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی بنیاد نهاده شد. از همان زمان پاسداران انقلاب به یک نیروی قدرتمند موازی با شاخههای بیشمار در سیاست و اقتصاد تبدیل شدند که اغلب بدون کنترل دولت عمل میکنند.
رقابت ارتش و سپاه به گذشته تعلق دارد
رشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان جنگ ایران و عراق آغاز شد. از آنجا که نیروی نظامی متعارف یعنی ارتش در جریان انقلاب به خاطر بازداشت، اعدام و فرار بسیاری از افسران تضعیف شده بود، پاسداران این کمبود را جبران کردند. در جریان جنگ پر تلفات علیه صدام حسین سپاه زیرساختهای حرفهای خود را گسترش و نیروهای زمینی، دریایی و هوایی موازی ارتش را تشکیل داد.
مناسبات پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش متعارف در سالهای نخست متاثر از رقابتها بود، اما این دو امروز تنگاتنگ با هم کار میکنند. در حالی که ارتش پیش از هر چیز ظاهرا در خدمت دفاع از مرزهای کشور است، پاسداران انقلاب اسلامی که به شدت تحت تاثیر ایدئولوژی هستند، وظیفه دفاع از نظام را در داخل و خارج به عهده گرفتهاند.
امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارای یک نیروی ۱۹۰ هزار نفره است، در حالی که نیروی مسلح ارتش به ۴۲۰ هزار تن میرسد. ۴۵۰ هزار نیروی ذخیره بسیجی نیز بر این افزوده میشوند که زیر نظر سپاه پاسداران عمل میکنند.
سپاه قدس که در سال ۱۹۹۰ تاسیس شد، ۵ هزار نیرو دارد. اما این سپاه که سلیمانی سالها بر آن فرمان میراند، در سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی نقش اصلی را ایفا میکند. سپاه قدس با هدف برتری نظامی جمهوری اسلامی نسبت به جنگافزارهای سنتی، به تاکتیک جنگهای نامتقارن و چریکی تکیه دارد.
انحصارات اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اما قدرت سپاه پاسداران انقلاب به فعالیتهای نظامی محدود نیست بلکه تا اعماق سیاست و اقتصاد ایران نفوذ میکند. در پایان جنگ ایران و عراق، پاسداران ابتدا پروژههای بازسازی شهرهای ویران شده را در دست گرفتند. سپس از بخش ساختمان فعالیتهای خود را به بخشهای دیگر توسعه دادند و امروز در بخش صنعت نفت، مالی و ارتباطات نیز فعال هستند. علاوه بر این، آنها فعالیتهای خود را در انواع قاچاق نیز توسعه دادهاند.
تا حال همه تلاشها برای کاهش نفوذ اقتصادی سپاه شکست خورده است. از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، پاسداران انقلاب نفوذ خود را در مجلس شورای اسلامی، دولت و شبکه اداری به شدت گسترش دادهاند، بطوری که امروز در عرصه سیاست هیچکس نمیتواند نظامیان را نادیده بگیرد. در بسیاری جاها نفوذ آنها حتی از روحانیت بیشتر است. به همین دلیل از دید برخی ناظران جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری نظامی است.
به نظر میرسد حتی پس از شلیک موشک به بوئینگ اوکراینی هم این روند تغییری نخواهد کرد. با وجود همه انتقادها، گاردهای سپاه پاسداران انقلاب از پشتیبانی آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی برخوردارند و اگر قدرت خود یا سیستم را در خطر ببینند، در دفاع خشونتآمیز از آن درنگ نخواهند کرد. پاسداران ترجیح میدهند از خون هموطنان خود جوی خون به راه بیاندازند، اما موقعیت خود را از دست ندهند. آنها از این موقعیت سود زیادی بردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر