در محافل رسانهای و سیاسی واشنگتن بسیاری بر این نظر هستند که سایهی جنگ بین آمریکا و جمهوری اسلامی دور شده و بار دیگر شرایط به قبل از کشته شدن قاسم سلیمانی و موشک پرانی نمادین دو پایگاه آمریکایی در مرکز و شمال عراق توسط رژیم ایران باز گشته و بار دیگر بحران در روابط تهران با واشنگتن به نوعی «مدیریت» میشود. البته دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، صحبت از تحریمهای جدیدی میکند که به زودی اعلام خواهند شد.
علی خامنهای نیز میگوید حمله به دو پایگاه آمریکایی در عراق، که به گفته منابع آمریکایی و عراقی، حتا یک مجروح نیز نداشت، تنها یک «سیلی» بود و «انتقام سخت» هنوز در راه است. مجلس شورای اسلامی نیز در تلافی تحریمهای جدید آمریکا، پنتاگون و کلیه نهادها و شرکتهای وابسته به آن را در فهرست گروههای تروریستی جمهوری اسلامی قرار داد.
هزینه بحران را مسافران بیگناه پرداختند
این احتمال که جمهوری اسلامی از طریق واسطه به آمریکا اعلام کرده بود که به کدام پایگاهها در عراق حمله خواهد کرد و نیروهای آمریکایی در این پایگاهها از آمادگی کامل برخوردار بودند، ساعت به ساعت افزایش مییابد. گفته میشود این اطلاعات با وساطت یک کشور عربی خلیج فارس، به احتمال زیاد قطر، از تهران به واشنگتن منتقل شده بود. البته با توجه به اینکه حمله پهپادی که منجر به کشته شدن قاسم سلیمانی شد از پایگاه نظامی آمریکا در این امیرنشین به پرواز درآمده بود، احتمال انتقال این اطلاعات از دوحه به واشنگتن بسیار بالا است. صرف نظر از اینکه محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز پس از این موشکپرانی به خبرنگاران گفته بود که به عراقیها از این حمله مطلع بودند.
در بحران اخیر که کمتر از یک هفته به طول انجامید، مانند همیشه بالاترین هزینه را مردم ایران پرداختند. مسئولیت سقوط بوئینگ شرکت هواپیمایی اوکراین به گردن نظامی است که حتا قابلیت استفاده از فناوریها دفاعی خود را نیز ندارد. در این فاجعه همه ۱۷۶ سرنشین هواپیما (۱۶۷ مسافر و ۹ خدمه) که ۸۵ نفر از آنها ایرانی یا ایرانیتبار بودند کشته شدند. همچنین در میان مسافران این هواپیما ۶۳ کانادایی، ۱۱ اوکراینی، ۱۰ سوئدی، ۴ افغان و سه انگلیسی بودند که اصابت دو موشک ضدهوایی از نوع تور ام-۱، سبب انفجار و سقوط آن شد. قطعات هواپیما پس از انفجار در هوا در شعاع بسیار گستردهای در حومه پرند در حوالی تهران روی زمین پخش شدند. حادثهای که بدون شک حکایت از بیبرنامگی دارد و مدیریت غیرمسئولانه دارد و نمیتوان آن را عمدی دانست. نکتهای که هیچ تغییری در سرنوشت کشتهشدگان بیگناه نمیدهد و هیچ مرهمی بر دل خانوادهها و بازماندگان داغدار آنها نیست.
البته جمهوری اسلامی همچنان اصرار دارد که دلیل سقوط بوئینگ اوکراینی اشکال فنی بوده است، در حالی که سیگنالهای رادار و تصاویر ماهوارهای امواج مادون قرمز حضور این دو موشک را ثبت کردهاند. مقامات جمهوری اسلامی بجای قبول این واقعیت که این هواپیما به اشتباه مورد اصابت موشکهای پدافند ضدهوایی قرار گرفته است، به دروغپردازی ادامه میدهند. آنها برای اینکه این دروغها برملا نشود ابتدا اعلام کردند که جعبه سیاه را جهت بررسی به خارج نخواهد فرستاد و حالا نیز ادعا میکند صدمات وارد شده به جعبه سیاه در حدی است که احتمالا قابل استفاده نیست!
صحبت از صلح با زبان تهدید
بلافاصله پس از موشکپرانی به سمت دو اردوگاه نظامی تحت اختیار آمریکا در خاک عراق، دونالد ترامپ اعلام کرد «آمریکا آماده در آغوش گرفتن صلح است». البته رئیس جمهور آمریکا یادآوری کرد که کشورش مجهز به موشکهای «بزرگ، سریع، دقیق و مرگبار» است. به زبان دیگر وی به جمهوری اسلامی هشدار داد با دم شیر بازی نکند. پیامی که گویا تهران نیز به روشنی دریافت کرده است. دو روز پس از صحبتهای دونالد ترامپ، معاونش مایک پنس بر صفحههای تلویزیونهای آمریکا ظاهر شد و گفت «ایران به شبهنظامیان تحت حمایت خود فرمان داده است به منافع آمریکا در منطقه حمله نکنند.» در تهران نیز علی خامنهای گفت «ما کشور را به سمت جنگ نخواهیم برد اما اگر دیگران بخواهند آن را به ما تحمیل کنند، با تمام قدرت در مقابل آنها خواهیم ایستاد.»
در روزهای اخیر و به ویژه پس از «سیلی» جمهوری اسلامی، تلاشها برای کاهش تنش میان آمریکا و جمهوری اسلامی افزایش یافته است. بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا، با دونالد ترامپ و حسن روحانی گفتگوی تلفنی داشته است. حسن روحانی با امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و شارل مبشل رئیس شورای اروپا گفتگوهایی انجام داده است. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، راهی مسکو است تا با ولادیمیر پوتین رئیس حمهور روسیه گفتگو کند. هایکو ماس وزیر خارجه آلمان که آنگلا مرکل را در این سفر همراهی خواهد کرد میگوید «راههای ارتباطیِ باز و موثر در حال حاضر فعال شده اند.»
قاسم سلیمانی مانع مذاکره با آمریکا؟
در آمریکا نیز اقداماتی، اگرچه نمادین، برای تسهیل این «ارتباطها» انجام گرفته. پنجشنبه مجلس نمایندگان آمریکا طرحی را به تصویب رساند که رئیس جمهور را موظف میکند برای آغاز جنگی با جمهوری اسلامی، در صورتی که منافع آمریکا بطور جدی مورد تهدید قرار نگیرند، باید از کنگره مجوز داشته باشد. رسانههای آمریکایی خبر بخشنامهای به امضای مایک پمپئو وزیر خارجه میکنند که تماس دیپلماتهای آمریکایی با برخی از گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را مشروط به دریافت مجوز میکند. یک منبع وزارت خارجه آمریکا به کیهان لندن میگوید «فهرست این سازمانها توسط یکی از منابعی که تلاش در میانجیگری بین تهران و واشنگتن را دارند در اختیار مقامات آمریکایی قرار گرفته و سازمانهایی را در بر میگیرد که جمهوری اسلامی روی آنها حساسیت بیشتری دارد.»
در آمریکا اختلاف نظری بین جمهوریخواهان و دمکراتها برای گفتگوی احتمالی با جمهوری اسلامی وجود ندارد و اگر شرایط برای مذاکره بین تهران و واشنگتن مهیا شود، هر دو حزب از آن حمایت خواهند کرد. برخی از تحلیلگران آمریکایی چون رابرت ساتلوف مدیر اجرایی «انستیتو واشنگتن برای سیاستهای خاورمیانه» بر این نظر هستند که حذف قاسم سلیمانی میتواند راه برای مذاکرات را هموار سازد. به گفته این تحلیلگران با از میان برداشته شدن فرمانده پرقدرت نیروی قدس، سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی دچار تحولاتی خواهد شد و نفوذ این کشور در کشورهای منطقه کاهش پیدا خواهد کرد. تغییر سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و عدم حمایت تهران از گروههای تروریستی و شبهنظامی، از جمله خواستهای آمریکا و همچنین کشورهای اروپایی است.
دو دستگی نظام در باب مذاکره با آمریکا
در جمهوری اسلامی اما نشستن بر سر میز مذاکره با آمریکا ملزم یافتن تفاهمی بین جناحهای مختلف آن است. پوشیده نیست در حالی که برخی خواهش تنشزدایی و آغاز نوعی مذاکره با آمریکا و بهبود روابط با اروپا هستند، جناحهای دیگری از رو در رویی بیشتر دفاع میکنند. این تفاوتها میتواند در صورت شدت گرفتن حتا به نوعی حذف فیزیکی تبدیل شود. در روزهای پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، یکی از مخالفانِ هرگونه مذاکره با غرب، اطلاحطلبان را تهدید به مرگ کرد.
حسن عباسی در یک سخنرانی گفت: «اگر سر قضیه شهادت قاسم سلیمانی مردم ریختند و باند اصلاحطلب را در خیابان کشتند و تکه تکه کردند، نگویید هشدار نداده بودیم!» البته هنوز کسی را نکشته و تکه تکه نکردهاند، ولی اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در جریان مراسم سوگواری قاسم سلیمانی در کرمان مورد حملات لفظی شدید قرار گرفت. گروهی نیز به دفتر شهابالدین بیمقدار نماینده اصلاحطلب تبریز حمله بردند. این نماینده مجلس پس از کشته شدن قاسم سلیمانی گفته بود: «پیشنهادم خویشتنداری و مذاکره بین ایران و آمریکا است.»
با کشته شدن قاسم سلیمانی نظام تلاش کرد با تبلیغات مبالغهآمیز، او را به عنوان نماد ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور معرفی کند. هدف این تبلیغات عمدتا به حاشیه راندن مطالبات سیاسی و اجتماعی و اعتراضات گستردهای بود که ایران در آبان ماه و هفتههای بعد شاهد آن بود. در چنین فضایی که اقتصاد کشور ورشکسته و بار مطالبات و نیازمندیهای مردم روز به روز سنگینتر میشود، جمهوری اسلامی میخواهد با خونخواهی برای کشته شدن قاسم سلیمانی به عنوان شاخص وطندوستی، هرگونه عدم حمایت از آن را نوعی خیانت جا بزند!
تا اینجا اما هیچ تفاوتی بین اصلاحطلب و اصولگرا دیده نمیشود. حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی حسن روحانی در حساب کاربری توئیتر خود روزنامهنگارانی را که پیگیر اخبار سقوط هواپیمای اوکراینی هستند تهدید کرده و آنها را در ادعایی عجیب همکار «ایرانستیزان» خوانده است! گویی تنها کسانی که دروغ و فساد نظام را لاپوشانی میکنند حق دارند خود را ایرانی بخوانند و کسانی که در جستجوی حقیقت هستند و در کنار مردم و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستادهاند، مزدور این یا آن قدرت خارجیاند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر