حمله موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی، فصل جدیدی را در سیاستهای آشوبگرانه رهبران جمهوری اسلامی گشود.
کارشناسان آمریکایی، فرانسوی و گروه اعزامی سازمان ملل متحد سرگرم بررسی هستند تا با اطمینان مبدأ این حملات را شناسایی کنند.
'جاناتان هافمن سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، میگوید «اطمینان داریم که کارشناسان خواهند توانست دقیقا منشأ این حملات را مشخص کرده و به زودی اعلام کنند». ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه اگرچه نامی از ایران نمیبرد ولی میگوید «قبول مسئولیت این حمله از سوی حوثیها قابل باور نیست». برای مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا که به ریاض سفر کرده «جمهوری اسلامی در این اقدام دست داشته است». وزیر خارجه آمریکا حمله به تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی را «اعلان جنگ» خوانده است.
پایانِ «استراتژی صبر» تا ۲۰۲۰
گمانهزنی در رابطه با مبدأ حرکت پهپادها و موشکی که به سمت تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی پرتاب شدهاند همچنان ادامه دارد. برای شبکه خبری سیبیاس حمله به پادشاهی سعودی از پایگاه هوایی اهواز صورت گرفته و از فراز کویت عبور کرده است. برخی منابع دیگر مبدأ حرکت را جزیره فارسی در جنوب غربی جزیره خارک اعلام کردهاند. یک منبع امنیتی اروپایی به کیهان لندن میگوید «روز دوشنبه، ۴۸ ساعت پس از حمله به تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی، سه هواپیمای نظامی در جزیره فارسی به زمین نشستند و افراد و تجهیزات تخلیه کردند.» پاسخ نهایی به این پرسش که این حمله موشکی و پهپادی از کجا صورت گرفته است، با پایان کار کارشناسانی که به پادشاهی سعودی سفر کردهاند، در چند روز آینده مشخص خواهد شد، ولی چه کسانی دستور این حمله را صادر کردهاند و چه کسانی از این اقدام سود خواهند برد، از هماکنون مشخص است.
جمهوری اسلامی تا چند هفته پیش، و پس از خروج آمریکا از برجام، «استراتژی صبر» را انتخاب کرده بود. انتظار تا نوامبر سال ۲۰۲۰ و انتخابات جدید ریاست جمهوری در آمریکا و آرزوی شکست دونالد ترامپ در این انتخابات. این استراتژی برای ادامه احتیاج به دو عامل داشت: حمایت اقتصادی اروپا و چین و کاهش محبوبیت دونالد ترامپ. دومی بر پایه آخرین نظرسنجیها دور از واقعیت است. اروپا و چین هم در عمل نشان دادند که نه میخواهند و نه میتوانند تحریمهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند. اظهارات رئیس جمهور فرانسه هم که مبنی بر اینکه عملی شدن پیشنهاد وام ۱۵ میلیارد دلاری به جمهوری اسلامی بستگی به توافق کاخ سفید دارد، آرزوهای زمامداران ایران را نقش بر آب کرد.
نقش روسیه
به این ترتیب جمهوری اسلامی مجبور به تغییر استراتژی شد. استراتژی جدید که از حمایت روسیه نیز برخوردار است، بر افزایش مدیریت شدهی تنش با آمریکا و متحدیناش در اروپا و منطقه استوار است. تصمیم جمهوری اسلامی به عقبنشینی گام به گام از تعهداتاش در برجام بخشی از همین استراتژی جدید است. هدف گرفتن نفتکشها در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز، بمبگذاری در چند کشتی در سواحل الفجیره در امارات متحده عربی، یا به گروگان گرفتن نفتکش سوئدی که در اجاره بریتانیا بود در آبهای خلیج فارس، همگی با هدف تنشآفرینی مدیریت شده است. حملهی اخیر به تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی نیز گام دیگریست که با موافقت علی خامنهای صورت گرفته است. گامی که راه را بر هرگونه مذاکرهای در شرایط کنونی بین جمهوری اسلامی و آمریکا میبندد.
حمله به تأسیسات نفتی سعودی و مختل کردن سیستم انتقال و صدور نفت، بلافاصه بهای بشکه نفت را در بازارهای جهانی افزایش داد. این افزایش قیمت برای جمهوری اسلامی که به خاطر تحریمها قادر به صدور قانونی نفت خود نیست، از نظر اقتصادی منفعتی ندارد ولی برای روسیه و دیگر صادرکنندگان نفت میتواند در کوتاهمدت سودآور باشد. حمله به تاسیاست نفتی سعودی منفعت دیگری هم برای روسیه دارد، آنهم قلمداد کردن عدم کارآیی سیستم پدافند چند میلیارد دلاری آمریکاست که پادشاهی سعودی خریداری کرده، به ویژه در زمانی که گفتگوهایی بین مسکو و ریاض برای فروش تجهیزات نظامی روسی به عربستان در جریان است.
ناکارآیی پدافند آمریکا
چرا سیستم پدافند هوایی چند میلیارد دلاری پادشاهی سعودی نتوانست در حمله موشک و پهپادهایی که حتا یک میلیون دلار هم خرج آنها نشده است را ردیابی و خنثی کند، پرسشی است که این روزها رسانهها و کارشناسان آمریکایی را نیز مشغول کرده است. رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در عراق، افغانستان، کویت، لبنان و سوریه در پاسخ به این پرسش در گفتگو با یک شبکه رادیویی میگوید: «برای من هم این مسئله عجیب است و میپرسم ما در بحرین پایگاه نظامی گستردهای داریم، ما در بحرین پایگاه دریایی و فرماندهی منطقهای داریم، ناوهای ما در خلیج فارس دائما در حرکت هستند، اگر این پهپادها و موشکها از خلیج فارس عبور کردند چگونه نیروهای ما نتوانستند آنها را رصد کنند؟! یافتن دلایل این ناکارآیی از نظر امنیتی و فنی، و حتا سیاسی، بسیار مهم و حیاتی است.»
جرمی بینی کارشناس نظامی و سردبیر بخش خاورمیانه «جینز دفنس»، یکی از مهمترین نشریات کارشناسی نظامی، میگوید «پادشاهی سعودی ۶ گردان ویژه پدافند ضدموشکی پاتریوت ساخت آمریکا دارد که پنج گردان آن به سمت استانهای شرقی یعنی یمن و تنها یکی به سوی ایران تنظیم شده است.» یکی از این گردانها، به گفته این کارشناس نظامی، «دقیقا برای حفاظت تأسیسات نفتی در منطقه بقیق مستقر بود و طوری تنظیم شده بود که باید هر شیئی پرندهای را که از سمت شمال میآمد رصد کند». از صحبت های این کارشناسان میتوان این نتیجه را گرفت که یا این سیستم پدافند موشکی دارای اشکالات جدی است و یا اینکه حرکت موشک و پهپادها به سمت تأسیسات نفتی در بقیق به دلایلی «نادیده» گرفته شده است.
جنگ یا دیپلماسی؟
صبح جمعه، ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، پنتاگون گزینههای اقدام نظامی در پاسخ به حملات به تأسیسات نفتی پادشاهی سعودی را در اختیار دونالد ترامپ قرار داد. به نظر نمیرسد که در این مقطع بطور کلی گزینه نظامی در دستور کار کاخ سفید باشد و فعلا تلاش دونالد ترامپ استفاده از حربه تحریم و دیپلماسی است. وگرنه بجای مایک پمپئو که وزیر خارجه است، وزیر دفاع آمریکا به پادشاهی سعودی فرستاده میشد. اعلام تحریمهای جدید، ایجاد ائتلاف سیاسی برای تشدید انزوای جمهوری اسلامی در جریان مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در جریان است، و گسترش ائتلاف نظامی در خلیج فارس، که در روزهای گذشته پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی هم به آن پیوستند، ارکان سیاست کنونی آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد.
زمامداران جمهوری اسلامی برای حفظ نظام حاضرند از هر حربهای، حتا یک جنگ محدود استفاده کنند. جنگی که هزینهها و تاوان پیامدهای آن را نه سران رژیم که در جای امن نشستهاند و یا خانوادههای آنان که عمدتا در کشورهای غربی از جمله آمریکا زندگی میکنند بلکه شهروندان عادی ایران باید بپردازند. جمهوری اسلامی در این خیال خام است که مانند جنگ هشت ساله با عراق، مردم از نظام در مقابل حملهای از خارج حمایت خواهند کرد. حال آنکه اگر با ماجراجوییها و آتشافروزیهای سران حکومت در ایران جنگی هم درگیرد، این جنگ، مقابلهی کشور یا کشورهای دیگر با ایران نیست، بلکه پاسخی به ماجراجوییهای حکومتی است که سالهاست با مردم ایران نیز در جنگ است. اتفاقا یکی از دلایل تنشآفرینیهای جمهوری اسلامی، شرایط بحرانی جامعه و نارضایتیهای عمومی و گسترش اعتراضات اجتماعی است. از همین رو بر مردم ایران و به ویژه نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی و مدافع دمکراسی است که به سران جمهوری اسلامی این پیام را برسانند که اگر قصد دارند جنگی راه بیندازند، روی حمایت مردم حساب نکنند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر