۱۴۰۱ آبان ۲, دوشنبه

اعتراض و اعتصاب در داخل؛ انزوا در خارج

 


بیش از یک ماه اعتراض و اعتصاب در ایران بالاخره سیاستمداران و دولت‌های غربی را از خواب خرگوشی بیدار کرد  و سرانجام به این نتیجه رسیدند که فعلا مذاکرات بیهوده برای احیای توافق هسته‌ای موسوم به برجام را بایگانی کنند. ماشین انتشار بیانیه‌ها در محکومیت سرکوب وحشیانه جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» پس از قتل مهسا (ژینا) امینی نیز به راه افتاده است. همچنین نام‌های جدیدی به فهرست تحریم افراد و نهادها، که مدت‌هاست در آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا و بریتانیا گشوده شده، افزوده شدند و خواهند شد. آخرین آنها در نشست پنجشنبه سران اتحادیه اروپا به تصویب رسید، اگرچه اینبار نام‌هایی که به این فهرست اضافه شدند ربطی به سرکوب و نقض حقوق بشر ندارند، بلکه در رابطه با فروش پهپادهای ساخت جمهوری اسلامی به روسیه و استفاده این کشور از آنها در اوکراین است.

شهامت مردم ایران و چرخش در سیاست‌های غرب

آنچه جهان و به ویژه کشورهای غربی را مجبور به تغییر سیاست و کنار گذاشتن ( امیدواریم نه موقتی) سیاست‌های مماشا‌تگرانه با جمهوری اسلامی کرده، شهامت و پایداری هزاران هزار ایرانی در سراسر کشور و آنهم نه برای چند روز بلکه برای بیش از یک ماه، با وجود کشتن دست‌کم بیش از ۲۵۰ نفر از جمله ۲۷ کودک و نوجوان و دستگیری چندین هزار نفر است. این خیزش گسترده که برخی آنرا انقلاب نیز می‌خوانند، نام مهسا (ژینا) امینی و شعار نغز «زن، زندگی، آزادی» را جهانی کرده است. امروز به نام مهسا و با شعار «زن، زندگی، آزادی» در پنج قاره جهان مردم برای حمایت از خیزش مردم و همبستگی با زنان ایران و علیه جمهوری اسلامی به خیابان آمده‌اند. رویدادی کاملا بی‌سابقه که نشان از گستردگی این حرکت و تاثیرگذاری جهانی آن دارد.

در کشورهای غربی دولت‌ها مجبور به پیروی از افکار عمومی هستند. هر دولتی هر چند سال یکبار باید عملکرد خود را در انتخابات به رای افکار عمومی بگذارد. قدرت افکار عمومی در صندوق‌های رای نهفته است. افکار عمومی به دولتی که به نظراتش احترام نگذارد و انتقادهایش را نپذیرد، رای نمی‌دهد. خیزش زنان و مردان ایرانی در هفته های گذشته، با شهامت راسخ و قدرتی که از خود نشان داده توانسته است قلب افکار عمومی جهانی را به دست آورد. ما در یک ماه گذشته شاهد حرکت‌های وسیع و مبتکرانه‌ای در حمایت از مردم ایران و در محکومیت جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف بودیم که تا چند هفته قبل از آن قابل پیش‌بینی و تصور هم نبود.

همبستگی زنان جهان با زنان ایران

در روز پنجشنبه هر ۱۴ کشوری که وزرای خارجه آنها زن هستند، به دعوت ملانی جولی وزیر خارجه کانادا در یک نشست مجازی در ارتباط با حمایت از زنان ایران شرکت کردند. چنین اقدامی تا کنون بی‌سابقه بوده است. از جمله شرکت‌کنندگان در این نشست علاوه بر وزرای خارجه کشورهای غربی چون فرانسه، آلمان، نیوزلند، ایسلند و نروژ، می‌توان به حضور وزرای شیلی، آفریقای مرکزی، مغولستان و یا پاناما اشاره کرد.

تغییر رفتار و بیان دولت جو بایدن نیز قابل توجه است. برای اولین بار یک دولت دمکرات تنها لابی‌های جمهوری اسلامی را برای تبادل نظر به وزارت خارجه و کاخ سفید دعوت نکرد. اینبار نازنین بنیادی هنرپیشه سرشناس سینما و رویا حکاکیان نویسنده کتاب‌های پر فروش در آمریکا نیز در جلسه با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا و مشاورین وی حضور داشتند و صدای مردم ایران را به گوش آنها رساندند. البته نازنین بنیادی با کاملا هریس معاون جو بایدن و جِیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز جداگانه ملاقات کرد.

از شخص جو بایدن نیز خطاب به تظاهرکنندگان ایرانی هنگام سفر اخیرش به کالیفرنیا صحبت‌هایی شنیده شد که تا چندی پیش دور از انتظار بودند. رئیس جمهور آمریکا از جمله خطاب به ایرانی- آمریکایی‌ها گفت «به مبارزه‌تان ادامه دهید ما با شما هستیم!» پوزش باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا نیز قابل توجه است. باراک اوباما بالاخره پس از سال‌ها پذیرفت که عدم پشتیبانی از اعتراض‌های سال ۸۸، موسوم به جنبش سبز، «اشتباه» بوده است. البته اعتراف باراک اوباما به این «اشتباه» می‌تواند بی‌ربط با انتخابات میا‌ندوره‌ای آمریکا که در نیمه دوم ماه نوامبر ۲۰۲۲ برگزار خواهد شد، نباشد. دمکرات‌ها در موقعیت خوبی قرار ندارند و عدم حمایت از خیزش پرقدرت مردم ایران می‌توانست ریزش آرای این حزب را افزایش دهد. در هر صورت باید به نیمه پر لیوان نگریست و در این لحظات مهم تاریخی توجه به نیمه خالی‌ را به زمان مناسب سپرد.

نقش فعال ایرانیان برون مرز

در این میان، نقش ایرانیان خارج کشور و احزاب مخالف جمهوری اسلامی را، گذشته از سمت و سوی سیاسی آنها، نمی توان نادیده گرفت. در کمتر موردی اپوزیسیون کشوری در خارج از مرزهایش چنین گسترده و پرقدرت عمل کرده است. بسیاری از شخصیت‌های سیاسی دوتابعیتی که در کشور محل سکونت خود دارای موقعیت قابل توجهی هستند، از شهردار فرانکفورت تا رئیس پارلمان نروژ، از هنرمندان تا نمایندگان پارلمان در بسیاری از کشورها، از صاحبان صنایع و کارآفرینان تا نام‌های شناخته شده دنیای پرقدرت مجازی که به عنوان «اینفلوئنسر» شهرت دارند، همه در حمایت از مبارزات مردم داخل کشور سنگ تمام گذاشتند. آنها نیز در تغییر سیاست‌های دولت‌های کشورهای محل سکونت‌شان نقشی عمده ایفا کردند. البته ایرانیان تبعیدی و مهاجر که به صورت مستمر در چهار هفته گذشته به خیابان آمدند و تظاهرات و تحصن برگزار کردند و قرار است ۲۲ اکتبر در برلین و واشنگتن نیز با دو تظاهرات سراسری توجه دنیا را به مبارزات آزادیخواهانه‌ی مردم ایران جلب کنند، نقش قابل توجهی ایفا کردند.

جمهوری اسلامی در منگنه

جمهوری اسلامی امروز در منگنه قرار گرفته و  از هر سو فشرده می‌شود. در داخل نه تنها اعتراضات ادامه دارند بلکه اعتصابات نیز آغاز شده‌اند. در خارج روز به روز فشارها بر این حکومت غاصب، فاسد، غارتگر و خونریز افزایش پیدا می‌کند. جمهوری اسلامی که اگر بخواهیم از یک اصطلاح ورزشی استفاده کنیم خود را زخمی و در هم کوبیده در گوشه رینگ می‌بیند، فکر می‌کند با تهدید و رجزخوانی و تلاش جهت بحران‌آفرینی در منطقه از جمله با درگیری‌ نظامی و یا گروگانگیری می‌تواند راهی برای نفس کشیدن و تجدید قوا پیدا کند. از همین رو در فقط همین یک‌ ماه ۲۳ شهروند خارجی عمدتا اروپایی را به اتهام واهی «سازماندهی اعتراضات» بازداشت کرده! سفارت‌های آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز متهم به سازماندهی اعتراض‌ها شده‌اند. به گفته یک دیپلمات ایتالیائی، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گفتگو با همتای ایتالیایی‌اش به صراحت گفته است اگر شما سیاست تحریم‌ها و فشار را ادامه دهید شهروند ایتالیائی دستگیرشده مدت‌های طولانی در زندان خواهد ماند! احتمالا وزیر خارجه جمهوری اسلامی دیگر دولت‌های اروپایی را نیزهمینطور تهدید کرده، چون تقریبا همه دست‌کم یک گروگان در ایران دارند و جان شهروندانشان، بر خلاف جمهوری اسلامی، برای آنها اهمیت دارد و مجبور به «احتیاط» هستند.

همین «احتیاط» روز دوشنبه گذشته، در جریان نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در لوکرامبورگ، آنها را «مجبور» ساخت به خاطر مخالفت چند کشور عضو، بیانیه‌ای در محکومیت جمهوری اسلامی صادر نکنند و تنها چند نام را به فهرست تحریم‌ها اضافه نمایند. در اتحادیه اروپا هر تصمیمی باید با موافقت کلیه کشورهای عضو گرفته شود. این تهدیدها و ترفند‌ها از سوی جمهوری اسلامی ولی نمی‌توانند تا ابد کارآیی داشته باشند. صبر جهان برای تحمل جمهوری اسلامی و سیاست‌های زورگیری و باج‌خواهی آن رو به پایان است. درست همانطور که خود حکومت در مرحله پایانی عمر خود قرار دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر