۱۴۰۱ مرداد ۳۰, یکشنبه

سوء قصد به آزادی اندیشه و بیان

 


سوء قصد به جان سلمان رشدی سه دهه پس از فتوای روح‌الله خمینی، شاید ضربه‌ای باشد که دنیا را از خواب خرگوشی بیدار کند. تاریخ این فتوا، که حکم مرگ سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی هندی‌تبار  کتاب «آیات شیطانی» را صادر می‌کند، ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ یعنی  ۳۳ سال پیش است.

در ماه‌های پس از صدور این فتوا هینوشی ایگاراشی مترجم ۴۴ ساله ژاپنی «آیات شیطانی» در مقابل دفتر کارش در دانشگاه تسوکویا، در حومه توکیو،  با ضربات چاقو به قتل رسید. اتوره کاپریولو مترجم این کتاب به زبان ایتالیایی نیز در مقابل خانه‌اش در میلان،  با ضربات چاقو سخت مجروح شد. در اسلو به سمت ویلیام نیگارد ناشر نروژی کتاب سه گلوله شلیک و او را سخت مجروح کردند. در شهر سیواس در ترکیه، هتلی را که عزیز نسین نویسنده شهیر ترک در آن اقامت داشت به دلیل دفاع‌اش از آزادی بیان و حق انتشار رمان «آیات شیطانی»‌ به آتش کشیدند. این نویسنده جان سالم بدر برد، ولی  ۳۷ نفر در این واقعه مرگبار جان خود را از دست دادند. در اعتراضات مسلمانان متعصب و بیگانه با آزادی بیان که در هند و پاکستان در اعتراض به انتشار «آیات شیطانی»، قبل از صدور  فتوای خمینی، برگزار شد نیز عده‌ای در درگیری با پلیس جان سپردند. دفتر نشر «نیما» که ترجمه فارسی این کتاب را منتشر کرده است به آتش کشیده شد. سردبیر مجله «خلق» در سلیمانیه که بخشی از ترجمه کردی این کتاب را در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده بود هدف حمله مسلحانه قرار گرفت. سردبیر از این حادثه جان سالم بدر برد ولی  برمی بهداد مترجم کتاب از آن زمان در خفا زندگی می‌کند.

جایزه برای جنایت

برای سر سلمان رشدی، که در ده سال اول پس از صدور این فتوا مخفیانه و تحت محافظت پلیس زندگی می‌کرد، نهادهای حکومتی در جمهوری اسلامی سه میلیون و ۳۰۰ هزار دلار جایزه تعیین کردند. جایزه‌ای که البته به هادی مطر جوان ۲۴ ساله آمریکایی لبنانی‌تبار که جمعه ۱۲ اوت ۲۰۲۲ در یک نشست ادبی در غرب  نیویورک این نویسنده را کاردآجین کرد، به دلیل ناکام ماندنش در ارتکاب این جنایت به وی تعلق نخواهد گرفت. ولی اگر هادی مطر ناموفق بود، آیا افراد دیگری تلاش نخواهند کرد فتوای روح‌الله خمینی را، برای دریافت این جایزه و یا توهم گوشه‌ای از بهشت که به آنها وعده داده شده، به اجرا دربیاورند؟ فتوایی که علی خامنه‌ای رهبر کنونی جمهوری اسلامی نیز  در سال ۱۳۸۳ بر آن مهر تائید زد و گفت «غیرقابل تغییر» است.

در این میان، روزنامه‌های جمهوری اسلامی حتی اجرای ناکام این فتوا را جشن گرفتند! روزنامه حکومتی «جام جم» با توجه به اینکه ضربات چاقو به چشم راست رشدی آسیب وارد کرده، تیتر زد«چشم شیطان کور شد!» این روزنامه می‌نویسد «واقعیت این است ترور سلمان رشدی آنهم پس از ۳۳ سال به وضوح نشاندهنده‌ قدرت فرازمانی و فرامکانی انتقام جبهه حق علیه باطل است!»

ما ایرانی‌ها با اینگونه فتواهای نوشته و نانوشته آشنایی داریم. فتواهایی که به نام اسلام و دفاع از ارزش‌های آن صادر می‌شوند، ولی در حقیقت یا برای توجیه شکست‌ها و ناکامی‌های نظام هستند و یا تنها هدف‌شان خاموش ساختن صدای کسانی است که مخالف حکومت اسلامی هستند و یا مانند هزاران آثاری که در نقد ادیان مختلف نوشته شده، به نقد اسلام و داستان‌ها و تأثیرات آن و روشنگری می‌پردازند.  فتوای قتل سلمان رشدی از سوی روح‌الله خمینی بلافاصله پس از انتشار «آیات شیطانی» صادر نشد. این فتوا ماه‌ها پس از اعتراض‌ متعصبان مذهبی و ناآگاه علیه این نویسنده در هند و پاکستان و چند ماه پس از بالا کشیدن «جام زهر»  و پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با آتش‌بس جنگ ایران و عراق منتشر شد. جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه‌ای که از عمرش می‌گذرد، هر بار با مشکلاتی در کشور مواجه شده، تلاش کرده است با بحران‌آفرینی در خارج از مرزهایش بر مشکلات داخلی سرپوش بگذارد تا بلکه حواس‌ها را منحرف کند. با پایان جنگ هشت ساله نیز مردم ایران منتظر بودند تا جمهوری اسلامی که دیگر بهانه جنگ را ندارد به بازسازی و رفع مشکلات کشور بپردازد. بجایش اما همزمان با سالگرد دهمین سالگرد انقلاب، فتوای قتل یک نویسنده در آنسوی جهان به جرم نوشتن یک رمان صادر شد و غوغایی را برانگیخت که همه توجهات داخل و خارج به آن جلب شد.

سوء قصد به آزادی بیان

سلمان رشدی بارها تا کنون اعلام کرده است که «آیات شیطانی» در ضدیت با اسلام نوشته نشده است. او در این رمان اتفاقا وحشت خویش را از مطلق‌گرایی، که خود گرفتارش شد،  بیان می‌کند و هدف‌اش جلب توجه مخاطبان به ضرورت گفتگو، آزادی و حق انتقاد و پرسشگری و بردباری و تفاهم و درک متقابل است. این نویسنده حتی از مسلمانانی که با «آیات شیطانی» احساسات آنها جریحه‌دار شد نیز پوزش خواست. مشکل ولی احساسات جریحه‌دار شده نبود، بلکه دعوت مسلمانان متعصب به فکر کردن و زانو نزدن در مقابل اسلام سیاسی و کسانی بود که به نام اسلام می‌خواهند حکومت کنند و هیچ مخالفتی را بر نمی‌تابند. دقیقا به همین خاطر در سال‌های گذشته نویسندگانی چون علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، احمد میرعلائی، مجید شریف، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و بسیاری دیگر در خود جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. بسیار پیش از آن نیز در سال ۱۳۲۴ احمد کسروی به جرم پرسشگری و نقد مذاهب از جمله شیعه توسط «فداییان اسلام» در صحن دادگستری کشته شد. علی دشتی نیز روزنامه‌نگار و نویسنده دیگری بود که به دلیل نقد اسلام و کتاب معروف «۲۳ سال» مغضوب جمهوری اسلامی شد و در سن بالای هشتاد سالگی پس از انقلاب دستگیر و محکوم به اعدام گشت. وی در ۸۴ سالگی در بیمارستان درگذشت.

با محتوای همه این آثار از جمله رمان «آیات شیطانی» می‌توان موافق و یا مخالف بود. برخی از منتقدین ادبی این رمان سلمان رشدی را در مقایسه با یکی دیگر از کتاب‌های قبلی‌اش «بچه‌های نیمه‌شب» که پس از انتشار جایزه معتبر «بوکر» را دریافت کرد، ضعیف می‌دانند. مشکل اما بر سر ارزش ادبی «آیات شیطانی» نیست. می‌توان نگاهی انتقادی به این رمان داشت و حتی آنرا «توهین» به اسلام دانست، ولی هیچکدام از این نظرات نمی‌تواند حق یک نویسنده را برای ابراز نظراتش، هر چه باشد، چنان زیر سؤال ببرد که حکم مرگ او صادر شود!

آنچه با فتوای قتل و همچنین سوء قصد به جان سلمان رشدی مورد حمله قرار گرفته، حق آزادی اندیشه و بیان است. ده‌ها نویسنده و هنرمند این روزها در برخی از کشورها به خاطر ابراز نظرات خود که با عقاید حکومتی همخوانی ندارند در زندان هستند و یا در سال‌های گذشته به قتل رسیده‌اند. تلاش برای کشتن سلمان رشدی، سوء قصد به آزادی بیان و عقیده است و دقیقا به همین خاطر باید این اتفاق را بسیار جدی گرفت. در همین روزها چندین نویسنده به خاطر حمایت از سلمان رشدی و محکوم کردن سوء قصد علیه وی، تهدید به مرگ شده‌اند. جی کی رولینگ نویسنده موفق کتاب‌های «هری پاتر» یکی از آنهاست.  تسلیمه نسرین نویسنده بنگلادشی‌ ساکن سوئد که تا کنون ده فتوا برای کشتن او توسط روحانیون افراطی بنگلادش و هند صادر شده نیز در این روزها پیام‌های تهدید‌آمیز دریافت کرده است.

مسئولیت غرب

هنوز رابطه دقیق هادی مطر با حزب‌الله لبنان یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این جوان ۲۴ ساله در شبکه‌های اجتماعی در حمایت از جمهوری اسلامی مطالبی منتشر می‌کرده است. هادی مطر در مصاحبه ویدئویی با «نیویورک ‌پست» از روح‌الله خمینی تمجید کرده و می‌گوید: «من برای آیت‌الله احترام قائلم و فکر می‌کنم او شخص بزرگی است. این بیشترین چیزیست که می‌توانم در این مورد بگویم.» البته او در همین گفتگو ارتباط خود را با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رد می‌کند. البته این در حالیست که طبق متن فتوای خمینی، برای اجرای آن، نیازی به ارتباط با هیچ کشور و سازمان و نهادی نیست و «مسلمانان غیور در سراسر جهان» می‌توانند «در هر نقطه» خودشان یا با سپردن به دیگری آن را اجرا کنند.

در این میان، آنچه نمی‌توان نادیده گرفت نقش سیاست‌های کشورهای غربی در هر دو سوی اقیانوی اطلس در ایجاد شرایطی است که چنین سوء قصد‌هایی را میسر می‌سازد. عقب‌نشینی‌ مداوم کشورهای غربی در مقابل سیاست‌های خشونت‌آمیز و تهاجمی جمهوری اسلامی بدون شک زمینه‌ساز اقداماتی چون سوء قصد به جان سلمان رشدی در قلب آمریکا هستند. لوایحی چون آنچه اخیرا در پارلمان بلژیک مبنی بر تبادل زندانیان با جمهوری اسلامی (بخوانید: فرستادن اسدالله اسدی دیپلمات-تروریستی که به حبس ابد محکوم شده به تهران)، پذیرفتن بسیاری از خواست‌های مقامات نظام حاکم بر ایران در گفتگوهای اتمی و یا حضور مقامات ارشد این کشور در مجامع بین‌المللی (سفر ابراهیم رئیسی «قاضی مرگ» به نیویورک در هفته‌های آینده برای سخنرانی در مجمع عالی سازمان ملل متحد) همواره پیام اشتباهی را به تهران منتقل کرده‌اند: جمهوری اسلامی، ما در مقابل زیاده‌خواهی‌های شما، حتی جنایاتی که در خاک ما مرتکب می‌شوید، و یا زیرپا گذاشتن آشکار اصولی چون آزادی اندیشه و بیان که به عنوان سردمداران دمکراسی می‌بایست  به آنها وفادار باشیم، عقب نشسته‌ایم و واکنشی فراتر از بیانیه نشان نخواهیم داد!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر