۱۳۹۷ مرداد ۲۸, یکشنبه

تلاش اتحادیه اروپا برای بقای رژیم



 به همت مردم ایران که به قصد براندازی رژیم جمهوری اسلامی در سرتاسر ایران به خیابان‌ها آمده‌اند، در چند روز اخیر بررسی سرنوشت جمهوری اسلامی در دستور کار تمام نیروهای دمکراسی‌خواه و آزادیخواه جهان قرار گرفته. رسانه‌ها و رهبران سیاسی جهان با تعجب و تحسین به عظمت و قدرت مردمی می‌نگرند که موفق شده‌اند به کاخ سفید دیکته کنند باید از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران دفاع کند، و مواضع سیاسی خود در قبال ایران را در راستای تلاش‌های آنها برای براندازی رژیم جهل و جور تنظیم کند.


در این میان، اتحادیه «مماشاتگر» اروپا با بی‌شرمی و وقاحتِ وصف‌ناپذیر اعلام می‌کند که با تمام توان خود– تحتِ عنوان پایبندی به برجام– از فروپاشی نظام اسلامی جلوگیری خواهد کرد. اکنون می‌پرسیم چرا اتحادیه‌ اروپا از رژیم تروریستی و حامی تروریسم دفاع می‌کند؟ اگر به ایجاد و تکوین و رشد این اتحادیه توجه کنیم، از ابتدا با دروغ و تزویر در کشورهای مختلف اروپا به فریب افکار اروپاییان پرداخت و با یک سلسله پروپاگاندای دروغ و نیرنگ توانست مردم ساده‌ی کشورهای مختلف اروپا را متقاعد کند که جهان در معرض جنگ سوم جهانی قرار دارد، و عنقریب است که روسیه به کشورهای بالکان و مجاور اسکاندیناوی حمله‌ور شود، پس تنها کلید صلح جهانی در ایجاد یک اتحادیه‌ی اروپایی لیبرال و صلح‌دوست است.
اما قبل از طغیان‌های براندازی رژیم ملایان در ایران و همراهی کاخ سفید در این تلاش، عمق فاجعه و پلیدی اتحادیه‌ اروپا بر مردم ایران و همگان آشکار نبود. رهبران این اتحادیه عنوان می‌کنند که علت حمایت آنان از اعدام‌ها و کشتارهای رژیم در ایران و سوریه و یمن وعراق همانا پایبندی آنان به قراردادی ا‌ست که به تایید سازمان ملل رسیده؛ در روزهای اخیر نیز از ضرر و زیان‌های باطل شدن برجام سخن می‌گویند. اینکه اصولا برجام قرارداد بوده یا مشتی تعارفات دلال‌گونه که هرگز به شکل شفاف در اختیار مردم ایران قرار نگرفت و همچنین مغایر با روح پیمان‌های بین‌المللی بود، خود بحث و حدیث مفصلی‌ است که به علت تفصیلات آن عجالتا از آن در می‌گذریم.
اما آیا مقوله‌ی ضرر و زیان اقتصادی اتحادیه اروپا بر اثر پاره شدن برجام  صحت دارد؟ پاسخ خیر یا تا حدود بسیار کمی بله می‌باشد. این اتحادیه به خوبی می‌داند که کشورهای عمده و تشکیل‌دهنده‌ی این اتحادیه بخصوص بریتانیا و فرانسه از سال‌های بسیار دور و قبل از جنگ جهانی اول در خاورمیانه دارای مستعمرات بوده‌اند، و با وجود تعهدات بین‌المللی در بعد از جنگ جهانی دوم حاضر به پذیرش  قبول رهایی اکثر کشورهای عربی از یوغ استعمار فرانسه و بریتانیا نبوده و نیستند.
ولی در ایران که تا قبل از شورش منسوب به خمینی اروپاییان و بخصوص کشورهای نام‌برده‌ی بالا از نفوذ در ایران بی‌بهره بودند، بعد از برقراری بساط ملایان در ایران پای سفره‌ی خمینی گرد آمدند و با سخاوتمندی مخصوص خائنین به ملت توانستند در تقسیم و غصبِ ثروت‌های مردم ایران  به غارت و چپاولِ خود ادامه دهند. هرگونه کوشش برای برکناری چنین نظامی به معنی رقابت افتصادی سه کشور قدرتمند اتحادیه اروپا در آینده خواهد بود، مگر آنکه نظام آینده‌ی ایران در جهت همسویی با «کل» منافع این اتحادیه‌ی دلال عمل کند. این یعنی احیای رابطه‌ی موجود فعلی با قدرت‌های اروپایی.
این البته از آرزوهای این اتحادیه است؛ ولی چون این هوشمندی وجود دارد که «سیلی نقد به از حلوای نسیه»، داد و هوار و هوچیگریِ مخالفت با ترامپ و حمایت از برجام را راه انداخته. پس هرچه تظاهرات مردم برای براندازی رژیم در ایران به قله‌های رفیع‌تری دست یابد، نباید از تلاش اتحادیه اروپا برای به راه انداختن تظاهرات وسیع در خیابان‌های کشورهای دموکراتیک جهت مقابله با تحریم‌های آمریکا علیه رژیم حامی تروریست‌ها تعجب کنیم.
اینها مگر در به رسمیت شناختن تروریسم فلسطینی‌ها در پارلمان‌های «آزاد و دمکرات» خود  ابایی داشتند؟ مگر به حمایت از صدام حسین و علیه جنگ با نیروهای او تسلیم کمونیست‌ها نشدند و تظاهرات بر پا نکردند؟ مگر دست در دست کمونیست‌های حامی تروریسم در دفاع از کشتی حامل ادوات ممنوعه برای بازوی تروریستی جمهوری اسلامی که همان «حماس» می‌باشد مرثیه و شیون سر ندادند؟ امروز نیز چنین خواهند کرد، و شک نداریم چنانکه دیده می‌شود تمام‌قد به دفاع حاکمیتِ اسلامی حامیِ اصلی تروریسم می‌پردازند. با قاطعیت باید گفت: چنانچه حامیان خروشِ براندازی مردم ایران در خارج از کشور در مقابل مطامع و ترک‌تازی این اتحادیه‌ی مذبذب از طریقِ تظاهرات گسترده‌ی خود اقدامی انجام ندهند ضربه‌ای دیگر خواهند خورد.
در انتها باید این را هم اضافه کنیم که همه‌ی کشورهای اروپایی و سیاستمداران و مردمان اروپا با رویکرد فعلی اتحادیه اروپا در قبال رژیم جمهوری اسلامی موافق نیستند. در جایی که اتحادیه تشکیل شده از ۲۷ کشور، عمده‌ی تصمیمات این اتحادیه را فقط سه کشور آلمان، فرانسه، و انگلیس مطابق منافع خود می‌گیرند. اینها باید بدانند که نباید به هوای منافع کوتاه‌مدت خود روابط آینده‌ی اروپا با ایران را خراب کنند. منافع درازمدت اتحادیه اروپا در این است که رویکردی دموکراتیک نسبت به ایران اتخاذ کرده از تظاهرات براندازانه‌ی ملت ایران و خواست آنها برای تغییرات ساختاری و دمکراتیک در کشورشان حمایت کند تا در فردای سقوط رژیم و استقرار دموکراسی در ایران جا داشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر