۱۳۹۶ تیر ۲۵, یکشنبه

شاهزاده رضا پهلوی اکنون سمبل دموکراسی، میهن پرستی و تنها مبارز نجات کشورمان است




در بسیاری از دوره های  تاریخ گذشته زمانی که کشورمان دوران رکود، واماندگی، ورشکستگی را میگذراند، و یا درحال فروپاشی بود ناگهان نجات بخشی پیدا می شد و کشور را از ورطه سقوط نجات می داد. به عنوان نمونه، دوران پس از سقوط ایران براثر بی لیاقتی شاه سلطان صفوی و افتادن آن به دست محمود افغان راهزن و جنایتکار وآنگاه نجات کشور به وسیله ابر مرد خراسان نادرشاه افشار، از اینگونه است. همچنین رضاشاه بزرگ را می توان به عنوان قهرمان تاریخ کنونی ایران دانست که توانست مملکت فروپاشی شده و ورشکسته دوران خفت بار و ننگین قاجار را نجات بخشید و موجب آبادی و سربلندی آن شود.

شاهزاده رضا پهلوی تنها فردی که باعشق و علاقه وافری می تواند به کمک ما ملت ایران کشورمان را از دست دژخیمان جهنمی نجات دهد.

دوران فطرت تاریخ ایران


شوربختانه در تاریخ گذشته ایران دوران تلخی و نا امید کننده ای  رقم خورده که به دلیل ضعف و سستی شاهان آن، کشورمان دچار شکست و فروپاشی شده است. شکست ایران در زمان یزدگرد سوم شاه نالایق موجب شد که کشور پهناور، آباد، پیشرفته ما به دست تازیان بیابانگرد افتد و ما تاکنون بیش از ۱۴سده از قافله تمدن و ترقی انسانی در جهان عقب مانده ایم.
سستی، نادانی و اشتباه خاندان خوارزمشاه کشور را به دست چنگیزخان، غارتگر آدم کش و بیابانگرد داد وبرای سالیانی دراز به سلطنت و فرمانروائی ایرانیان خاتمه بخشید. دوران زجر آور و خفت بخش سلطنت  فتحلیشاه کشور با سعایت و کوشش انگیس و روس این دوکشور غارتگر بین المللی بار دیگر ایران پاره پاره شد و هنوز هم اثرات آن بر روح و جسم هر ایرانی وطن پرست دیده می شود.

افتادن کشور به دست آخوندهای لاشخور ضد ایرانی:


شوربختانه بر اثر کوتاهی، بی توجهی، و سستی محمد رضا شاه پهلوی کشور را به دست  خمینی جنایتکارا، یعنی بازمانده و تفاله تازی ها داد. این دوره هم که ما میبینیم و از آن رنج می بریم دوره فطرت و شکست کشورمان است. ما به  خوبی دیدیم که با سیاست های ضد انسانی و ضد ایرانی خمینی جنایتکار، با دشنام دادن و تحریک صدام، جنگ ایران و عراق را به وجود آورد که نزدیک به یک میلیون از جوانان برومندمان را به خاک و خون کشاند و از نظرمادی و اقتصادی نیز کشورمان را ورشکسته کرد.
خامنه ای جنایتکار ضد ایران و ایرانی دیگر است که به دنبال خیانت های خمینی به غارتگری و جنایات بیشماری در کشورمان ادامه داده و روح چنگیز و تیمور، و هیتلر را سرفراز و سرزنده ساخته تا آنجا که بار دیگر کشورمان مانند دوران فتحلیشاه در حال فروپاشی است.

آقای محمد رضا حمزه پور مشار ایرانی کاخ سپید در مورد براندازی رژیم ایران گفتگو می کند.

راه نجات کشورهای در حال فروپاشی چیست؟


ایران هم اکنون کشوری در حال تجزیه و فروپاشی است. بیگمان در آینده نزدیکی به چند پاره و بخش تقسیم خواهد شد. چیزی که خواسته و آرزوی بدخواهان، فرصت طلبان، دشمنان ایران و نقشه از پیش خواسته کشورهای استثمارگر است. تنها راه نجات و سربلندی  و بازگرداندن آن به دوران پرشکوه و عظمت گذشته، اتحاد ملی و مردمی و برپاخیزی ملت علیه رژیم ضد انسان و ضد ایرانی تازی زاده آخوندها است. حال، چنانچه بازهم ملت ایران سستی و سهل انگاری کند و به پا نخیزد و همه چیز را به تقدیر و قسمت گذارد باید انتظار روزهای سیاه و شومی برای تاریخ کشورمان داشت.

شاهزاده رضا پهلوی و مادر گرامی اشان که عمری را در غم اسارت مردم ایران و نابودی کشورمان به سر می برند.

مبارزه به صورت اعتصاب منفی:


اگر ملتی جرأت و شهامت بپاخیزی و مبارزه علنی با رژیم اشغالگر و رژیم ضد ایرانی نداشته باشد، ساده ترین و بهترین راه اعتصاب منفی است. – همان گونه که ما وقتی از کسی دل خوریم و از او خوشمان نمی آید با او رفت و آمد نمی کنیم، وظیفه ما است که در هیچ محفل آخوند و آخوند نژاد مانند مسجد، حسینیه، آمام زاده، دعای کمیل، نمازجمعه و نظایر آن ها شرکت نکنیم.
شرکت ما در محفل آخوند موجب تقویت و پشتیبانی آنها شده و به حساب طرفداری و حمایت آنان به شمار خواهد آمد.کما آن که شرکت بیحساب و نسنجیده مردم در رأی دادن برای انتخاب ریاست جمهوری آنهم رأی دادن به کسانی که هیچکدام  کاندیدای مردم نبوده اند، در حقیقت تأیید و حمایت رژیم ولایت فقیه و آخوندی چون خامنه ای جنایتکار و غارتگر ملی خواهد بود.
هم چنین وظیفه تک تک ما آنست که با توصیه و توجیه به دیگران، به ویژه پدران، مادران، پدربزرگ ها، و مادربزرگ ها؛ از رفتن آنان به این گونه مجلس های آخوندی که همواره به شستشوی مغزی می پردازند، جلوگیری نمائیم.

آیا هنوز هم در انتظاریک نجات بخشیم؟


همانگونه که دیدیم در گذشته هنگام فطرت و خطر فروپاشی کشور ناگهان نجات بخشی چون نادر شاه افشار، یعقوب لیث، ستارخان و باقر خان، و رضاشاه بزرگ از راه رسیدند و از اضمحلال و فروپاشی کشور جلوگیری نمودند. ولیکن  شوربختانه در دوران کنونی چنین قهرمان ملی و بزن بهادری که بتواند از پس حیله و نیرنگ آخوند برآمده و این تفاله های ضد ایرانی را به جهنم فرستد سراغ نداریم.

سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در مورد حمایت سیاستمداران کشورهای غرب برای سرنگونگی رژیم و آزاد کردن ایران

شاهزاده رضاپهلوی تنها نجات بخش ایران


در میان مبارزان و علاقمندان راه آزادی و نجات ملی بیگمان  از شاهزاده پهلوی کسی را  برازنده تر، عاقل تر، مطلع تر، باسوادتر،و  سنجیده تر، سراغ نداریم. شاهزاده رضا پهلوی دیگر آن جوان ۱۴-۱۵ ساله نیست که در دربار پهلوی در میان متملقان و چاپلوسان با ناز کرشمه بزرگ شده باشد. این مرد، از همان کودکی ودر سن ۱۴ سالگی آواره و سرگردان کشورهای غریب و بیگانه شده و استثمارگری و سوء استفاده کشورهای بیگانه را به خوبی دیده و با همه پوست و خون خود آنها را لمس کرده است.
غریبی، از دست دادن پدری مهربان، پراکنده و دور شدن متملقان و چاپلوسان، مطالعه مستمر و تکاپو و جستجو در تاریخ ایران و جهان، بررسی با دقت و کامل  در تاریخ گذشته به ویژه بررسی علت شکست ایران در جنگهای گذشته  و غارتگری کشورمان، از جمله کوتاهی پدرشان در حفظ کشور و به سادگی از کنار آخوند رد شدن، و آنکه پدر ایشان بر خلاف رضا شاه بزرگ دشمن اصلی ایران یعنی آخوندها را فراموش کرد و به دست و پای گروههای چپ پیچید که آنان سوای توده ایها بی خطر و یا بسیار کم خطر برای کشورمان بودند.

ویژکی های دیگر شاهزاده:


آری شاهزاده رضا پهلوی اکنون مرد پخته، سنجیده و با سواد و متفکری است که با جهان امروز و متفکران و سیاستمداران کشورهای پیشرفته و طراز اول جهان همواره درحال گفتگو و نشان دادن چهره کریه و زشت ضد مردمی آخوند به جهانیان است. تجربه و آموخته های این فرد به امید نجات ایران از دست این حشره ها بسیار زیاد و به جرأت می توان گفت بی نظیر است.
اما شوربختانه شاهزاده قدرت اجرائی و مبارزه با این هیولاهای اشغالگر کشورمان را ندارد. در صورتی که ملت ایران از خواب سنگین کنونی بیدار شده، سستی و ضعف را به کنار گذارد و از این شاهزاده علاقمند و بسیار دلسوز حمایت و پشتیبانی نماید طلسم شکسته خواهد شد و رژیم مافیای آخوندی به جهنم خواهد رفت.

ویژگی های انسانی شاهزاده رضا پهلوی:


شاهزاده پهلوی بر اصولی معتقد و بدانها باور دارد که بالاترین خصوصیات انسانی است.  نخستین باور انسانی شاهزاده تساوی میان زن و مرد و شرکت آنان در همه کارهای اجرائی و قانونی کشور است. این یک صفت و ویژگی انسانی است که کمتر در افرادکشورهای جهان دیده می شود.
دیگر از ویژگی های شاهزاده تساوی و برابر دانستن  تمام مردم کشور از هرفرقه و گروه، با هر ایمان، و اعتقاد، و باور دینی است.
زمانی که در ایران معتقدان دین بهائی، زردشتی، کلیمی، مسیحی، و حتی ناباوران بتوانند در صلح و صفا زندگی کنند و در همه موارد آنان  سهم و شرکت مساوی بایکدیگر در اداره و برخورداری از امتیازات کشور داشته باشند،اینها همگی نهایت آزادی و آزاد منشی انسان ها در یک جامعه است.
آری شاهزاده پهلوی به اینگونه ویژگی ها شدیداً معتقد و باورمند است. ما به خوبی می دانیم که شاهزاده همه عمر خود را در راه برآورده شدن اهداف ملی ما گذرانده و مورد احترام و ستایش همه محافل سیاسی  کشورهای پیشرفته جهان است.
بنابراین، باید اذعان نمود که هم اکنون شاهزاده پهلوی تنها امید و چراغ راه نجات ایران است. او نیاز به پشتیبانی و حمایت ملت ایران دارد. اگر بتوانیم از ایشان پشتیبانی کنیم، نادری دیگر در صحنه ساست کشورمان به وجود می آید و تفاله های آخوند به درک خواهند رفت.

نکته بسیار مهم:


اکنون با تلاش پیگیر عربستان و اسرائیل که دشمن رژیم اسلامی اند گویا آمریکا می خواهد بابرداشتن رژیم ایران، مجاهدین  خلق را در ایران بر روی کار آورد. برنامه ای که گمان نمی کنم مورد خواست و رضایت اکثریت مردم ایران باشد. از این روی، نگارنده از هم میهنان ارجمند و گرانمایه درخواست دارد تا از شاهزاده رضا پهلوی پشتیبانی و حمایت فرمایند که تصور نمی کنم در حال حاضر مبارز و نجات دهنده میهن پرست و دلسوزی بهتر از ایشان داشته باشیم.

از آنچه گذشت:


در بسیاری از دوره های  تاریخ گذشته زمانی که کشورمان دوران رکود، واماندگی، ورشکستگی را میگذراند، و یا درحال فروپاشی بود، ناگهان نجات بخشی پیدا می شد و کشور را از ورطه سقوط نجات می داد. ظهور نادرشاه و رضاشاه بزرگ از این نمونه اند.
دوران فطرت و شکست ایران هم به دلیل ضعف پادشاهان  در تاریخ کشورمان رقم خورده که می توان به عنوان نمونه از ضعف و ناتوانی یزدگرد سوم و فروپاشی کشورمان به دست تازیان، یا سقوط ایران براثر بی لیاقتی شاه سلطان صفوی و افتادن آن به دست محمود افغان راهزن و جنایتکار، و سستی  و سیاست غلط محمد رضا شاه در نشناختن آخوند، باردیگر کشورمان را به دست تفاله های تازیان داد.

نکته پایانی:


بیگمان شاهزاده رضاپهلوی مرد پخته، سرد و گرم چشیده، و اهل مطالعه و منطقی  است که مورد قبول و ستایش  بیشتر سیاستمداران بزرگ جهان قرار دارد. شاهزاده، دیگرآن کودکی نیست که  در دربار پهلوی در پر قو و میان مزدوران و چاپلوسان بزرگ شده باشد. شاهزاده از سن کودکی ۱۴ سالگی آواره کشورهای بیگانه شده، و تاکنون با زجر و سختی دور از میهن بودن، زخم زبان و بد جنسی بد خواهان و چشم تنگان، از دست دادن پدر، خواهر، و برادر مهربان، و با مطالعه مستمر و فرورفتن و مطالعه در شکست و پیروزی کشورمان در گذشته اکنون می تواند با همکاری و همراهی ما ملت ایران، نجات بخش کشورمان باشد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر