دیدار روحانی و پاپ !
بعد از شنیدن خبر دیدار حسن روحانی با پاپ ، تصمیم به بازگو کردن حقایقی از دنیای مسیحیت گرفتم که شاید برای اکثریت مسیحیان افراطی که در اندیشه مال و مقام دنیوی هستند، خوشایند نباشد.ازسوی دیگر نزدیک به چهل سال است که ماهیت جنایتکارانه نظام جمهوری اسلامی بر همگان آشکار بوده و با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها تغییری در سیاستهای نقض حقوق بشر انجام نگرفته است،بلکه اوضاع از زمان احمدی نژاد هم، نگران کننده تر گزارش می شود.
حال سؤال اینجاست که آیا شخصیتی مذهبی در مقام پاپ از نظر شرعی می بایست با رئیس دولتی که به صراحت حقوق مردم خود را نقض میکند ، دیدار کرده و تلویحاً یک آخوند فریبکاری مانند روحانی و ارباش خامنه ای را تایید کند ؟ با توجه به نقض حقوق اقلیت مذهبی در ایران، آیا این دیدار میتواند نتایجی هم در بر داشته باشد!؟
امروزه تمام جهانیان از جنایات ولایت فقیه در این سالیان آگاهند. یکی از این جنایات و سرکوب ها علیه اقلیتهای مذهبی انجام می پذیرد که مسیحیان ایران هم در این بین مورد آزار و اذیت نظام سرکوبگر قرار گرفتند. به واسطه حاکمیت ولایت فقیه در کشورمان، ایران رتبه پنجم درلیست سالانه کشورهای جفاکننده به مسیحیان و از نظر شمار اعدامها پس از چین مقام دوم را در جهان دارد.
درسال گذشته یک موسسه مذهبی به نام (اوپن دور) آماری از وضعیت اقلیتهای مذهبی منتشر کرد که در آن فهرست، ایران در جای هفتم و پس از سومالی، عراق، سوریه، افغانستان و سودان قرار گرفته است. گزارش این سازمان خیریه تعداد مسیحیان ایران را چهارصدوپنجاه هزار نفر عنوان کرده است هر چند تعداد دقیق مسیحیان ایران مشخص نیست.در بخش مربوط به ایران این موسسه مذهبی آمده است که “اسلام دین رسمی ایران است و قوانین بایستی در چارچوب قوانین اسلامی باشد. فقط ارمنیها و آشوریها اجازه دارند که مسیحی باشند؛ اگرچه با آنها هم به عنوان شهروند درجه دو رفتار می شود و هر مسلمانی که اسلام را ترک کند ‘کافر’ و در نتیجه ‘نجس’ محسوب میشود. کلسیاها زیر نظر هستند و اغلب مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار میگیرند؛ در بسیاری از موارد زندانیان مورد آزار و اذیت فیزیکی و روانی قرار میگیرند و از جمله تهدید به اعدام می شوند. قانون اساسی جمهوری اسلامی، ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی را تنها اقلیت های دینی اعلام کرده که در چارچوب قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند. این اقلیتهای دینی در چارچوب قوانین کشور اجازه انجام مراسم دینی و مذهبی خود را دارند و در تناسب با جمعیتشان در کشور، دارای نماینده در مجلس شورای اسلامی هستند.اما در برابر آن سران جمهوری اسلامی و مراجع تقلید صراحتاً با برخورد جدی با مسیحیان تبشیری بویژه نوکیشان مسیحی تاکید دارند.برخی ازاین مقامات در گذشته مسیحیان تبشیری را جریانی “فاسد و منحرف” توصیف کردهاند.
دولت روحانی و سرکوب بیش از پیش نوکیشان
در دوسال ریاست جمهوری روحانی با بیش ازدو هزار اعدام و آمار بسیار بالای بازداشت روبرو بوده ایم که تعدادی از آنها از اقلیت های مذهبی بودند. مرداد سال نودوچهار در ادامه فشارها و آزار دگراندیشان در ایران تعدادی از نوکیشان مسیحی سرکوب و دست کم هشت تن از اعضای یک کلیسای خانگی در کرج توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند. همچنین تیر ماه همین سال در زمینه نقض حقوق شهروندان مسیحی و بهخصوص نوکیشان مسیحی می توان به بازداشت حمید جلیلوند و بیش از ده روز بی خبری از وی اشاره کرد. بر اساس این گزارشها یکصدوهجده شهروند بازداشت شدند، یک مورد ضرب و شتم و صدها مورد افراد محروم شده از حقوق شهروندی خود هستند. همچنین برای چهارده نفر نیز پانصدوبیست وهشت ماه حبس تعزیری صادر شده است.
در این راستا و در طی یک سال گذشته یکصدوشصت گزارش از سوی نهادهای حقوق بشری به ثبت رسیده است. بر این اساس چهارصدوهفتادوهفت شهروند بازداشت شدند، چهارده مورد ضرب و شتم، نوزده مورد تفتیش منزل،دو مورد پلمپ اماکن مذهبی، شصت وپنج مورد ممانعت از فعالیت اقتصادی، پنجاه وسه مورد احضار به نهادهای امنیتی و قضایی و یازده مورد محرومیت از تحصیل گزارش شده است.یکصدوبیست ویک نفر از اقلیت های مذهبی از سوی نهادهای قضایی مجموعاً به نزدیک به سه هزار ماه حبس تعزیری، هفتصدویازده ماه حبس تعلیقی، چهارصدمیلیارد ریال جریمه نقدی و ضربات شلاق محکوم شدند. بنا بر گزارش «کمیته ماده هجده» در حال حاضر بیش از نودوسه تن از مسیحیان ایرانی به دلایل عقیدتی و فعالیتهای کلیسایی در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند.
حال با این وضع حقوق انسانی در ایران ، پاپ چه توصیه ای به حسن روحانی می تواند داشته باشد!؟آیا دیدار با رئیس جمهور نظامی که قتل ، زندان وشکنجه درآن به صورت غریزی شکل گرفته ، میتواند راه به جایی ببرد!؟ آیا دیدار شخص پاپ با روحانی ، مهر تائیدی بر اقدامات پلید رژیم ایران نمیتواند باشد!؟
اندکی از گذشته تاریک مسیحیت دوران سیاه اروپا
بعد از گذار اروپا از قرون وسطی، چهره مسیحیت رنگ و شکل دیگری گرفت .در آن زمان که افراطی گری در دین از یک طرف، ونقش آن درون حکومت ازطرف دیگر ،باعث شد تا مردم اروپا سالهای سال زیر هجوم سرکوب و کشتار کشیش ها و رهبران مذهبی باشند .سردمداران کلیسادر آن زمان با همه تاکید و اصراری که در انجیل برای عدم مقاومت حتی در برابر شریر دارد و پیروان خود را به بردباری و محبت به همنوع توصیه میکرد ، به سرکوب دانشمندان، روشنفکران و نابودی افکار مترقی همت گماشتند. با قدرت گرفتن مسیحیت و مداخله دین درسیاست به قدری جنایات و شکنجه روی داد که با خواندن آن عملکرد سخیفانه و بیرحمانه این رهبران، لرزه بر اندام انسان می افکند. (گری ولف)که از محققان اروپائی است درباره انواع شکنجهها مینویسد: «ماموران محاکمه تفتیش عقاید متهم را داغ میکردند،چنان آویزانش میکردند که اعضای بدنش از هم جدا میشد. با گازانبر،تکهتکه از گوشت تنش را میکندند.دستها و پاهای او را در گیره های آهنی مخصوصی چنان میفشردند تا استخوانهایش به صدا درمیآمد و میشکست به زیر ناخنهای متهم سوزن فرو میکردند… . وقتی متهم بر اثر شکنجه های فجیع نیمه جان میشد و برای خلاص از شر آن عذابها به هرچه که داوران محاکمه از او میخواستند اعتراف میکرد، تازه او را یک گناهکار پشیمان به حساب میآوردند.و تنها لطف مخصوصی که در حق او میکردند.این بود که قبل از آنکه او را در آتش بیاندازند خفه اش میکردند.»
« برعکس،هرگاه اعتراف نمیکرد او را به عنوان مرتدی که از کرده پشیمان نیست زنده زنده میسوزاندند و گاهی نیز چنانکه در مورد(وانینی) فیلسوف اروپائی ،زبان محکوم را میبریدند و در حضور خود او، زبانش را در آتش میانداختند و سپس خودش را میکشتند. » (ژوان آنتونیولورنت)که در اواخر قرن هیجدهم میلادی منشی محاکمه تفتیش عقاید در”مادرید”بوده است چنین مینویسد: «قلم من از شرح این صحنه های وحشتناک عاجز است. زیرا من چیزی سراغ ندارم که بقدر اینگونه رفتار قاضیان محکمه تفتیش عقاید،با روح احسان و رحم و شفقت عیسی مسیح که بارها در انجیل به آدمیان توصیه شده است مغایر باشد.او میگوید چون بر تعداد محکومان سوخته در آتش روزبروز افزوده میشد، حاکم سویل مجبور شد در خارج شهر در صحرایی بنام تابلادا یک کوره دائمی از سنگ بسازد که امروز بنام(کمادرو) باقی مانده است. روی چهار گوشه بام این کوره چهار مجسمه گچی بنام چهار پیغمبر افراشته بودند…. » دژخیمان محاکمه مقدس میکوشیدند تا مراسم اعدام محکوم را هرچه ممکن است دردناکتر و وحشتناکتر اجرا کنند. این جنایتها بود که موجی عظیم از دگر اندیشی و حتی دشمنی با مذهب در اروپا خیزانید و عقاید دینی را در پهنه این قاره به نابودی رسانید و هرچیز را که رنگ و رویی از مذهب داشت را به ژرفای اقیانوس فراموشی سپرد.
توصیه ای به پاپ
هدف از مرور این تاریخ دردناک ، بازگو کردن عملکرد پاپ در دنیای امروزیست ، زیرا پاپ از تاریخ مسیحیت و پدید آمدن فاجعه ای به نام سیاست دینی و تفتیش عقاید به خوبی آگاه است. او می داند که امروزه درایران انسانهایی وجود دارند که به لحاظ اختلاف عقیده با خامنه ای مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند. پاپ از وضعیت زندان و چوخه های اعدام جمهوری اسلامی به خوبی آگاه است و نمی تواند انکار کند و ای کاش که این حقایق جمهوری اسلامی را دست کم فاش کند.
شاید نیّت پاپ برای دیدار با روحانی ، تمایلات او برای ترکیب کردن دوباره دین و سیاست است و مسیحیت را مانند قرون وسطی تجربه کند و یا جهان مسیحیت هم بار دیگر حکومت دینی را در سر می پروراند !؟ درمقابل حسن روحانی به چه علت و با چه سو نیتی حاضر است رهبر کاتولیک جهان را ملاقات کند!؟ آیا تمایل دارد تا با نزدیکی به پاپ ، مهر تاییدی بر زندانها و جوخه های اعدام نظامش بزند !؟دراین صورت نتیجه حاصل از این دیدار رابطه ای دوطرفه براساس مکر و حیله خواهد بود که چندان هم دور از ذهن نیست.
دیداری که با پرسش های بسیاری روبرو خواهد بود و از همه جهت ممکن است وضعیت حقوق اقلیت مذهبی کشورمان را به شدت تهدیدکرده و از این وضعی که شاهد آن هستیم ،وخیم تر شود. و از طرفی چهره واقعی پاپ و مانند او را نزد جامعه مسیحیت و همچنین مردم ایران معلوم کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر