۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

داستان فانتزی امام زمان

داستان زندگی اهریمنی در ته چاه برای بیشتر از هزار سال، آنچنان مسخره است که حتی  برای کودکان کشورهای آزاد جهان که در طلسم اسلام گرفتار نبوده اند، باورنکردنی و خنده آور است.
این داستان که بدون شک برای هرفرد عاقل و خردمند غیر قابل هضم و دور ازحقیقت است، به جای آن که دست کم به کودکان چیزی بیاموزد، پیام آور ترس، وحشت، و وجود هیولایی است که روزی از چاه بیرون می آید و در حالی که ۳۱۳ روحانی (آخوند) او را همراهی می کنند، سوار بر اسب به کشت و کشتار جهانیان می پردازد. تا آنجا که تا زیر شکم اسب او خون بالا می آید. تصورش را بکنید، آیا هیولایی بالاتر از این می تواند باشد؟.

رفتن امیر ارسلان به قلعه دیوان

در دوران کودکی، ما داستان امیرارسلان و فرخ لقا و قلعه دیوان را می خواندیم. در آن داستان فانتزی، حکایت از هیولایی و ستمگری دیو بود که انسان ها را در بند می کشید. تا آن که امیر ارسلان، فرد دلاور و جسوری، طلسم دیوان را شکست و دلدار زیبای خود فرخ لقا را از چنگ آنان آزاد نمود.
این داستان جالب و جذاب دوجنبه داشت: یکی این که پایان آن انسانی و نوید پیروزی امیر ارسلان قهرمان داستان بود، دیگر این که افراد بزرگسال بدان باور نداشتند و قصه و داستان می دانستند.
ولی داستان امام زمان ساخته و پرداخته آخوند، نخست آن که آن با قتل عام جهانیان به سرانجام می کشد و پایان خوشی ندارد، ودیگر آن که آنچنان بر روی این داستان ترسناک و مسخره تبلیغ و گفتگو می شود که گروه زیادی از مردم ناآگاه و کم سواد ما تا دم مرگ نیز آن را جدی و واقعی می دانند.

امام زمان بازی، و دکانداری آخوند

مثالی است که می گویند؛ “گربه برای رضای خدا موش نمی گیره”. این حکایت آخوندهاست. آخوند بی جهت گلوی خود را پاره نمی کند و از حسن و حسین، و امام زمان حرف نمی زند!. آخوندها طوطی وار سرتاسر سال، در هرموقعیت و در هرجا این داستان مسخره و فانتزی امام زمان را تکرار می کنند و به خورد مردم می دهند. این رشته کار، دکان کسب و روزی آنان است. علاوه بر آن که بابت خواندن روضه امام زمان، و زیارت نامه ها، آخوند جیب امت بخت برگشته را خالی می کند، دکان جدیدی هم در نزردیکی قم به نام چاه چمکران باز کرده اند که برای آخوند ورمالیده و جل پشت که تا سه دهه پیش گدایی می کرد، سالی بیش از ۶ میلیارد تومان درآمد دارد.آیا مفتخوری و کلاهبرداری از این بالاتر دیده اید، یا سراغ دارید؟.
ساختن داستان مسخره امام زمان، دکان پر منفعتی است برای آخوند:۱- همه روزه با روضه خوانی و دعای امام زمان، امت فلکزده و نادان را سر کیسه می کنند. ۲- چاه چمکران سالی  بیش از ۶ میلیارد تومان در آمد برای آخوند رارد ۳- ولی فقیه جانشین بر حق امام زمان است و تا آمام زمان از چاه بیرون نیامده، حکومت در دست آخوندهاست. و اما، چون امام زمانی وجود ندارد، حکومت عدل اسلامی چنانکه ما می بینیم برای همیشه بر سر  امت خردباخته ایران سوار است.

امام زمان بهانه حکومت آخوند

بزرگترین کلاهبرداری دیگر آخوند آنست که می گوید ولی فقیه نماینده امام زمان، و امام زمان نماینده الله در زمین است. به گفته دیگر، این شیادان، حکومت را از آن امام زمان می دانند که در غیاب او، ولی فقیه همه کاره است. و از آن جاکه امام جعلی و دروغی است، و وجود خارجی ندارد، بنابراین، تادنیا دنیا است امت مسلمان ایران باید سماق بمکند، پول در چاه چمکران بریزند، هیکل آخوند را گنده کنند که امام زمان می آید.
آیا به راستی میان این روش گول زدن و کلاهبرداری از جامعه با گول زدن کودکان، و بدانان قول شکولات و اسباب بازی دادن، چه تفاوت دارد؟.
اینجاست که آخوند با همه قدرت و توانایی خود، از امام زمان سازی اش دفاع می کند، و آنی از تبلیغ در باره آن، و تحمیر مردم باز نمی ایستد. آنان که بخواهند به نحوی و روشی با آبشخور و دکان رزق و روزی آخوند مخالفت کنند، و یا در بودن آن شک و تردید داشته باشند، با خشم و کینه توزی و دشمنی آخوند روبرو می شوند. برای نمونه، هم میهنان ما که با دیگر مسلمانان تنها تفاوتشان باور نداشتن به امام زمانی است که در ته چاه نشسته و منتظر دستور آخوند برای ظهور خود است، تاکنون به دستور و تحریک آخوند همه روزه عده ای دستگیر، زندانی، شکنجه و حتی اعدام می شوند.
نمونه بزرگ تجاوز به این گروه که دکان نانوایی آخوند را تخته می کنند، کشتار جمعی هم میهنان بهایی در سراسر ایران در سال   ۱۳۳۲ به تحریک و دستور آخوند فلسفی بود. البته هم میهنان اهل سنت هم باز به دلیل گذر از امام زمان جعلی آخوند شیعه، در کردستان، بلوچستان، و بخشی از خراسان، مورد تهدید، زندانی شدن، شکنجه و اعدام آخوند قرار می گیرند.
ما همه می دانیم که حضرت امام خامنه ای هرشب با امام زمان آبگوشت می خورند. قرار است که آخوند ۵ تومانی ما در یکی از آبگوشت خوری ها، پرچم اسلام را به دست امام زمان بدهند تا ایشان دنباله کشت و کشتار نه تنها مردم ایران و سوریه، بلکه همه جهان را دنبال کنند. به امید آن روز برای امت خردباخته اسلامی

نکته پایانی

داستان امام زمان در ته چاه برای بیش از هزار سال، که کلاهبرداری و شارلاتانی آخوند شیعه برای دوشیدن مردم و دکانداری او می باشد، به درد کودکان زیر ۸ سال می خورد که به دنبال داستان و افسانه اند، و به دنبال دلیل و چرایی آن نیستند. این داستان با قصه امیر ارسلان نامدار که ما در کودکی می خواندیم، تنها زیان آن پولی بود که خانواده ها برای آن می پرداختند. ولی این داستان، پایان خوبی داشت. زیرا امیر ارسلان دلاور و نامدار، قهرمان داستان، با تلاش بسیار، دلدار خود فرخ لقا را از بند دیوان از قلعه دیو سپید آزاد می کرد و خواننده نوجوان را کلی خوشحال می ساخت.
ولی در باره قصه امام زمان نوشته آخوند، دو تفاوت وجود دارد: نخست این دکانی که آخوند برای خردزدایی و تحمیر مردم درست کرده، همیشگی، و با نسل آخوند همراه است. بنابراین، این داستان، دکان رزق و روزی آخوند و باید گفت خزانه در آمد، و همچنین بر قدرت ماندن اخوند و تسلط آنان بر جان، مال، و درآمد یک کشور است. دیگر این که امام زمان قهرمان دلاور کودکان و جوانان نیست، بلکه هیولایی است که پس از ظهور، به همراه ۳۱۳ مرد با ایمان ( حتمن باید آخوند باشد)به قتل عام جهانی می پردازد، تا آن جا که تازیر شکم اسبش خون روان می شود. حال، امت بخت بر گشته ایران، همچنان سماق می مکند، و منتظر آمدن ای هیولا بیرون از چاه می باشند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر