۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه
ماه رمضان، ماه کلاهبرداری و دکانداری آخوند، و خردباختگی بیشتر امت اسلامی
تن آدمی بر پایه نیاز پی در پی به نوشیدن آب و خوردن اندک خوراک در هنگام گوناگون شبانه روز پرورش یافته است. هرگونه جا به جایی و تغییری در این روش، موجب بیماری های گوناگون و آسیب دراز مدت در تن خواهد بود. این رابیشتر پزشکان سوای جیره خواران، و وابستگان به دکان داران دینی بدان سفارش و توصیه می کنند. در این باره همکار گرانمایه ما سیروس پارسا، مقاله ای ارزشمند بر اساس زیان های روزه داری نوشته است که خواندن آن می تواند راهنمای گرانبهایی برای هم میهنان گرامی باشد.
نوشتار امروز ما در مورد زیان های روزه گرفتن نیست، بلکه در باره کلاهبرداری و شارلاتان بازی آخوندها بنام دکان داران دین، در این یکماه رمضان است. هرچند که بتوان بیشتر خرد و آگاهی را از ملتی گرفت، آن ملت به سوی خرافات و گمراهی نزدیک تر می شود و آسان تر می توان او را گمراه نمود و از او سواری گرفت. این راهی است که دکان داران هر دین در سراسر تاریخ پیموده، و ملت ها را به بیگاری و سرسپردگی کشانده اند.
آخوندها در این یک ماه، به آسانی بر جان و مال، و ناموس مردم تسلط می یابند و با وعده بهشت دادن، جیب آنان را خالی، و مغزشان را انباشته از خرافات و مسائل پوچ و مسخره می سازند. تشویق به رفتن زیارت، خواندن دعاهای گوناگون، و دادن صدقه و روزه گرفتن، برگزاری مجالس روضه خوانی، و تشویق به دادن زکات در پایان این ماه که نوید بخشوده شدن گناهان، و رفتن به بهشت را به دنبال دارد، از کلاهبرداری های آخوند است. به گفته ای، ماه رمضان و محرم و صفر، ماههای عسل، و عروسی این مفتخوران و سرباران جامعه است. هر آخوندی به راحتی در آمد یکسال خود را در این ۲-۳ ماه به دست می آورد.
.
نکته دیگر، سورچرانی آخوند در این ماهها است. آخوند با تلقین به این که دادن خوراک های نذری در پیشگاه الله مدینه تا چه اندازه ارزشمند است، دکان سورچرانی برای خود، و به گرد هم آمدن و جمع شدن مردم به دور دیگ های آش و برنج را موجب می شود. اینجاست که هرگونه تبلیغ و یا تأیید روضه گرفتن، و دیگر مراسم دینی، مردم عادی و بی مطالعه را به سمت دکانداران دینی گرایش می دهد، و بر عمر نکبت بار حکومت اسلامی می افزاید.
هم اکنون پیش از آغاز ماه رمضان، رژیم خرافه گر و سودجوی اسلامی، ۶۰۰۰ آخوند تربیت شده و دوره دیده را به شهرستان ها و بخش های ایران گسیل داشته تا در این ماه بتوانند هرچه بیشتر به شستشوی مغزی مردم ناآگاه بپردازند.
هرآخوندی می تواند در جایی و منطقه ای از میهنمان میخ استواری و قدرت زورگویانه رژیم را بر زمین بکوبد، و ملت ما را در سال های بیشتری به بردگی و بندگی آخوند در آورد. زیرا می دانیم که بنا به یادواره پارسی،« یک بز گر، گله را گر می کند». در این جا نه الله مدینه، ونه خدای متعال رلی دارند، بلکه آخوند است که در جلد و پوشش الله، و به نام الله مردم را به دنبال خود به لب آب می برد، و تشنه باز می گرداند.
روزه گرفتن در اسلام از چه زمانی آغاز شد؟-
روزه گرفتن نیز مانند دیگر دستورات اسلامی، بیشتر از دین یهود گرفته شده است. اگر بخواهیم دستورات قرآن را دلیل و شاهد بگیریم، هیچگونه سندیت ندارد. زیرا این دستورات ضد و نقیض، آنهم کشت و کشتار، و یا داستان های مسخره و بچه گانه، که با هیچ خرد و اندیشه ای سازگار نیست، تنها می تواند تراوش مغزی یک دیوانه آدم کش و ضد بشر، و یا یک سودجوی فرصت طلبی باشد که از حماقت و ساده اندیشی جامعه بهره برداری می کند. در این باره، حتی سروش مسلمان دگم و خرافاتی نیز قرآن را پدیده تراوشات فکری محمد می داند.
بنابراین، روزه گرفتن می تواند یکی از ابداعات و اخراعات محمد برای تحمیر و خرافه گرایی بیشتر جامعه باشد. آنچنان که گفته شده، در جریان سال زمان طولانی که جنگی در پیش نبود، و قافله و قوم و گروهی مورد تاخت و تاز و یورش لشکر اسلام قرار نمی گرفتند، مزدوران و متجاوزین گرداگرد محمد بیکار می ماندند، و روزانه به آذوقه و خوراک زیادی نیاز داشتند که با نبودن دستبردها، فراهم کردن آن کار آسانی نبود. از این روی، محمد به این ابتکار و شیرین کاری دست زد و روزه گرفتن را به نام الله مدینه متداول و مرسوم ساخت تا سپاهیان بی کار و تن پرور، نیاز کمتری به خورد و خوراک در طی روز داشته باشند.
به هر روی، هدف ما چالش و مبارزه با دین نیست. همانگونه که بارها گفته ایم، هدف روشنگری است. در جایی که رژیم اسلامی از بام تا شام، با صرف میلیون ها دلار درآمد ملی و بیت المال، به تبلیغات و خرافات گرایی می پردازد، و ملت هوشمند را به امتی عبد و بیچاره و ذلیل و دنباله رو خود در می آورد،
در این جا، نگارنده و همکارانم وظیفه ملی و مردمی خود می دانیم تا در برابر این تبلیغات زهر آگین و خانمان برافکن، به اندازه قدرت و توانایی خود، به افشاگری و رویارویی با رژیم ضد مردمی اسلامی بپردازیم. زیرا نگارنده بر این باور است که دین و انجام دستورات آن تنها مسائل شخصی و خصوصی مردم است.
همانگونه که در کشور ما در باره دستورات باورهای ترسایی، یهودی، زردشتی، تسنن، هفت امامی، و بهایی تبلیغ نمی شود و آنها بلند گو بر نمی دارند و یا پشت تریبون رادیو و یا فرستنده تلویزیون دین فروشی نمی کنند، باید از هرگونه تبلیغ و تظاهری در باره مذهب شیعه نیز در بیرون از خانه ها، و به ویژه در رسانه های کشوری خود داری شود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر