در بسیاری از آیات قرآن بر این نکته تاکید شده است که پیامبر اسلام (مانند پیامبران... پیشین) در قبال انجام رسالت الهی خود (هدایت مردم) از کسی مزد طلب نمیکند:
... بگو: من از شما هیچ اجر و مزدی برای انجام این رسالت طلب نمیکنم ... (انعام/90)
این مضمون با تعابیر مختلف بارها در قرآن تکرار شده است و دستکم در بعضی موارد از ظاهر آیات و تفاسیر معتبر چنین برمیآید که قرآن میخواهد مزد نطلبیدن پیامبر از مردم را قرینهای بر صدق مدعای او مبنی بر پیامبری بگیرد. اما در اینجا چند نکته قابلتامل وجود دارد:
فرض کنید فردی ادعا میکند که من از طرف خدا مامور هدایت شما به سوی کمال معنوی و سعادت ابدی (در آخرت) شدهام، اما ابتدا باید برایم حقوق و مزایا و پاداشهایی درنظر بگیرید تا به شما بگویم که خداوند چه چیزهایی به من وحی کرده و پیام او چیست؟! آیا در این صورت شما به عقل او شک نمیکنید و او را مورد تمسخر قرار نمیدهید؟ پاسخ آشکار است، فردی که میخواهد از طریق ادعای دروغین نبوت مردم را فریب دهد تا به اهداف مادی و دنیایی خود برسد، دستکم از این مقدار زیرکی و هوش برخوردار هست که بداند هیچگاه نباید چنین ساده لوحانه و ناسنجیده از مردم طلب اجر و مزد کند، بلکه برعکس، باید خود را فردی وارسته و بیعلاقه به زخارف دنیوی نشان دهد و چنین تظاهر کند که در راه هدایت مردم به سوی خدا و مبارزه با ظلم و فساد و بیدینی، از همه دار و ندار و هستی و نیستیاش گذشته است، زیرا فقط در این صورت است که میتواند نظر مردم را به سوی خود جلب کند.
همانطور که میدانیم در تاریخ بشریت افراد بسیاری ادعا کردند که از طرف خدایان و یا خدای واحد به پیامبری انسانها منصوب شده اند، ولی از بین تمامی این انسانها افرادی موفق و مشهور شدند که با سیاست و مشورت توانستند مغزها را شستشو دهند.!
محمد میدانست که
اگر از همان ابتدا (یا در میانه راه) آنهم چنین خام و ساده لوحانه تقاضای اجر و مزد کند، جز مورد تمسخر قرارگرفتن، چیزی نصیبش نمیشود. اما مدعی دروغین نبوت، این را هم میداند که اگر کارش بگیرد و مردم رفته رفته به او ایمان بیاورند، آنگاه بهتدریج (و بهواقع خیلی زود) دنیا به او رو میکند و به قدرت، مقام، شهرت، ثروت، حیثیت اجتماعی و ... میرسد. به عبارت دیگر، او بهطور طبیعی و خواسته یا ناخواسته، اجر و مزد خود را دریافت میکند (حتی بسیار بیشتر و فراتر از آنچه در ابتدا تصور میکرده است).
او در ابتدای کار ناملایمات را به جان خرید و از خود علاقه و گرایشی به ثروت و قدرت و مقام و ... نشان نداد، اما وقتی مردم به نبوت او ایمان آوردند، عملا و بهطور طبیعی به اجر و مزد خود یعنی قدرت، حکومت، ثروت، حیثیت اجتماعی، رفاه و آسایش، زنان متعدد و کنیزان بسیار و ... رسید. اشتباه نشود، من بههیچ وجه نمیخواهم بگویم که پیامبر اسلام قطعا هدفش از ادعای پیامبری، فریب دادن مردم و رسیدن به اهداف مادی و دنیایی خود بوده است، بلکه میگویم اجر و مزد نطلبیدن او (یا هر مدعی دیگری) هرگز نمیتواند قرینه ای بر صدق مدعای او مبنی بر پیامبری باشد.
فرض کنیم مزد نطلبیدن مدعی نبوت، بتواند قرینه ای (هرچند ضعیف) برصدق مدعای او باشد، ولی این مزد نطلبیدن را نباید خود مدعی نبوت (آنهم مکرر) به رخ مردم بکشد، بلکه خود مردم باید با مشاهده این واقعیت، حدس و ظنشان نسبت به صدق مدعای او بیشتر شود. بهواقع کسی که مرتب مزد نطلبیدن خود را مطرح میکند و به رخ مردم میکشد، ناخواسته و ندانسته عقلورزان و نکتهسنجان را در مورد صدق مدعایش به شک و تردید میاندازد و از این طریق مرتکب نقضغرض میشود
به راستی این کار بر خلاف اصل اصلی بی نیازی و چهره اصلی پیامبری نیست؟ادامه ...
۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر