۱۴۰۳ شهریور ۳, شنبه

شلیک تل‌آویو به نمایش تکراری خامنه‌ای

 


ترور اسماعیل هنیه برجسته‌ترین و مؤثرترین چهره حماس توسط اسرائیل در قلب تهران هنگامی که برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان «مهمان» جمهوری اسلامی بود از یکسو تحقیر جمهوری اسلامی و تلنگر به توهم «محور امن مقاومت» نظام را به همراه داشت  و از سوی دیگر همه آنچه را خامنه‌ای با بازیگردانی محمدجواد ظریف در هفته‌های گذشته رشته بود، پنبه کرد و حکومت را با مشکلات غیرمنتظره روبرو کرده است.

مراسم تحلیف مسعود پزشکیان عصر روز سه‌شنبه نهم امرداد ۱۴۰۳ در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در شرایطی که مقامات ارشد بسیاری از کشورها دعوت جمهوری اسلامی برای حضور در این مراسم را بی‌پاسخ گذاشته یا افرادی در رده‌های پایین را راهی این مراسم کرده بودند، اما «مهمانان ویژه» در ردیف نخستین مراسم و کنار رئیس دولت چهاردهم و دیگر مقامات ارشد حکومتی نشانده شدند: مقامات گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامی و نیابتی‌های جمهوری اسلامی در منطقه!

اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس، نعیم قاسم قائم مقام دبیر کل حزب‌الله لبنان، زیاد نخاله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین و محمد عبدالسلام سخنگوی حوثی‌های یمن از جمله تروریست‌های حاضر در این مراسم بودند. مراسمی که بجز جمهوری خلق چین و روسیه‌ی پوتین هیچ کشور مهم دیگری در آن حضور نداشت؛ کمی آنسوی تروریست‌های مهمان، انریکه مورا قائم‌ مقام مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا نیز به عنوان یکی از مهمانان نشسته بود.

اصرار بر ادامه سیاست‌های مداخله‌جویانه جمهوری اسلامی در منطقه و اسرائیل‌ستیزی از محورهای سخنرانی مسعود پزشکیان در مراسم تحلیف بود؛ سخنانی که با شعارهای «مرگ بر اسرائیل» و تشویق تروریست‌ها از جمله اسماعیل هنیه روبرو شد و مراسم سوگند رئیس دولت چهاردهم را به «نمایش حمایت از محور مقاومت» تبدیل کرد. صحنه‌ای که با پیروزی سعید جلیلی رقیب پزشکیان نیز به همین شکل اجرا می‌شد! آنهم در حالی که برخی برای شرکت در «سیرک انتخابات» تبلیغ می‌کردند که باید رفت به پزشکیان «اصلاح‌طلب» رأی داد تا جلیلی «اصولگرا» نیاید!

در پایان این مراسم نیز اسماعیل هنیه و مسعود پزشکیان یکدیگر را در آغوش کشیدند و بوسه‌باران کردند. پیشتر مسعود پزشکیان در نامه‌‌هایی جداگانه به رهبران گروه‌های تروریستی و نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه همچون حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، اسماعیل هنیه و حوثی‌های یمن بر تداوم حمایت‌های دولت جمهوری اسلامی از آنها تأکید کرده بود.

او همچنین پیش از برگزاری مراسم تحلیف دیداری ویژه با اسماعیل هنیه داشت. علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی نیز پیش از این مراسم، میزبان اسماعیل هنیه در دفترش بود.

جمهوری اسلامی که تلاش کرده بود برای «برادران تروریست» سنگ تمام بگذارد، همزمان نمایشگاهی در برج «میلاد» تهران با مضمون فلسطین و «آرمان آزادی قدس» که مترادف با نابودی اسرائیل است برگزار کرد تا تهران را «مأمن امن مقاومت» نشان دهد. اسماعیل هنیه پس از مراسم تحلیف از این نمایشگاه نیز بازدید کرد اما ساعاتی بعد در محل اسکان‌اش در یکی از«اقامتگاه‌های امن» متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال تهران هدف قرار گرفت و با محافظ‌اش کشته شد.

از کشته شدن مشکوک رئیسی تا روی کار آوردن پزشکیان

آغاز به کار دولت چهاردهم جمهوری اسلامی به ریاست مسعود پزشکیان با ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی گروه تروریستی جنبش مقاومت فلسطین (حماس) توسط اسرائیل در قلب تهران، سرآغاز فصلی جدید و پرچالش از حیات سیاسی جمهوری اسلامی شده است.

علی خامنه‌ای پس از مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی در حادثه سقوط هلی‌کوپتر (۳۰ اردیبهشت) با بحرانی چندجانبه روبرو شد. اختلاف شدید میان اصولگرایان به بالاترین سطح رسیده بود؛ آخرین سخنان ابراهیم رئیسی در هیئت دولت که از وجود «فشارها» و ناچاری به «سکوت» به خواست رهبر حکومت می‌گفت، و رسوایی‌ها و افشاگری‌های جریانات اصولگرا که در دوازدهمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرده بودند از جمله بازتاب‌های این اختلافات عمیق و علنی بود

فاصله میان مردم و حکومت نیز عمیق‌تر از همیشه شده و پس از اعتراضات جنبش ملّی ۱۴۰۱ رژیم با هیچ ترفندی نتوانسته برای ترمیم این فاصله کاری انجام دهد. نارضایتی‌های مردم چه از جانب فشارهای اقتصادی ومعیشتی و چه از جانب فشارهای اجتماعی مانند سرکوب به بهانه «حجاب» نیز به شکل روزافزون بر عمیق‌تر شدن فاصله میان مردم با حکومت دامن می‌زند.

در سیاست خارجی بن‎بست‌هایی ایجاد شده  که خام‌فروشی نفت و دیگر حوزه‌های تجارت خارجی را با مشکل روبرو کرده و تحریم‌ها شریان‌های ارزآوری محدود را به کشور یکی پس از دیگری مسدود می‌کند. دولت جو بایدن امتیازهایی برای فروش نفت و آزاد ساختن پول‌های بلوکه شده به جمهوری اسلامی داده بود و علی خامنه‌ای نیز سیاست شاخ ‌ و شانه کشیدن در منطقه و مذاکرات پنهان پشت درهای بسته را پیش‌ می‌برد.

رهبر جمهوری اسلامی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که یک سال پیش از موعد برگزار شد تلاش کرد با چراغ سبز به اصلاح‌طلبان و عَلَم کردن مسعود پزشکیان با کارگردانی محمدجواد ظریف، به خیال خودش بحران‌ها را به نوعی سر و سامان دهد؛ اصولگرایان در پی میدان یافتن رقیب ناچار می‌شدند برخی مسائل بین خود را ولو به ظاهر حل و فصل کنند و انسجامی دوباره بگیرند؛ تصور این بود که روی کار آوردن یک دولت اصلاح‌طلب ابزار «امیدآفرینی» در افکار عمومی را افزایش می‌داد و دست‌کم بروز طغیان اعتراضات خیابانی و سراسری را به تعویق می‌انداخت.

از سوی دیگر به صحنه آمدن تیم ظریف و سپردن سکان وزارت امور خارجه به چهره‌هایی همچون عباس عراقچی می‌توانست یاد مذاکره و توافق برجام را در ذهن غرب زنده کند. خامنه‌ای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات پاییز آینده ایالات متحده را تهدیدی بزرگ علیه نظام  قلمداد می‌کند و حالا با پیشبرد این سناریو می‌توانست تلاش برای یک توافق ضمنی را پیش از حضور احتمالی ترامپ در کاخ سفید سرعت ببخشد.

او به خیال خودش سناریویی چید که برایش بُرد- بُرد به نظر می‌رسید و چهره‌ی علم شده برای ریاست جمهوری هرچند برآمده از اردوگاه اصلاح‌طلبان است اما به شدت اصولگرا و پایبند به ایدئولوژی‌های انقلاب۵۷ و جمهوری اسلامی و همچنین معتمد خود خامنه‌ای و در نتیجه «بی‌خطر»  است.

سخنرانی مسعود پزشکیان در مراسم تحلیف نیز گویای این واقعیت است؛ در حالی که طرفداران پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی با «جلیلی‌هراسی» و میانه‌رو جلوه دادن پزشکیان شاید بخشی از افراد مردد را به سود او پای صندوق رأی کشانده‌اند اما بعید است اگر جلیلی روز نهم امرداد پشت تریبون تحلیف قرار می‌گرفت، سخنانی به این تند و تیزی علیه اسرائیل و در حمایت از «آرمان فلسطین» سر می‌داد!

پزشکیان با سری به تسلیم فروآورده در مقابل رهبر جمهوری اسلامی و با تأکید بر ایستادگی در سیاست‌ها و مسیر طراحی شده از سوی خامنه‌ای توانسته اعتماد بخش زیادی از اصولگرایان را هم جلب کند.

تا امروز به روشنی مشخص شده که مسعود پزشکیان یک رئیس دولت نمایشی است که به گفته خودش «کاره‌ای نیست» و در عمل تیمی به سرکردگی محمدجواد ظریف و با هماهنگی کامل با خامنه‌ای برای «علاج» آمده و در حال پیشبرد نمایشی برای افکار عمومی داخل و دولت‌های خارجی است تا نظام را از پیچ بحران‌های تو در توی کنونی به سلامت عبور دهد.

کاسه چه کنم در دست رهبر ۸۵ ساله نظام

خامنه‌ای که به نظر می‌رسید با برگزاری مراسم تحلیف می‌رفت تا از طراحی دولت چهاردهم نفس راحتی بکشد، تنها ساعاتی پس از مراسم با بحرانی تازه و جدی روبرو شد؛ «مهمان» ویژه‌اش از «محور مقاومت» با استفاده از نفوذ گسترده اسرائیل در امنیتی‌ترین لایحه‎های حفاظتی و اطلاعاتی حکومت در قلب تهران ترور شد!

کشته شدن اسماعیل هنیه اکنون علی خامنه‌ای را در موقعیتی جدید و بیش از پیش مستأصل قرار داده است. اگرچه برخی ترور هنیه را با ترور محسن فخری‌زاده از عوامل ارشد برنامه هسته‌ای حکومت مقایسه می‌کنند اما فخری‌زاده مدت‌ها زیر رصد اسرائیل قرار داشت و فرصت زیادی برای برنامه‌ریزی و فراهم کردن مقدمات ترور او فراهم بود؛ ترور هنیه در حالی صورت گرفت که او در سفری کوتاه راهی ایران شده بود و اسکان او نیز برخلاف پروتکل‌های مرسوم، در محلی امن متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفت. ترور هنیه نشاندهنده «عمق نفوذ» اسرائیل در درونی‌ترین و حفاظت‌شده‌ترین لایحه‌های امنیتی حکومتی است که لاف «عمق نفوذ» در منطقه می‌زند!

در این میان، نگاه‌های هراسان خامنه‌ای به اطراف و آسمان در چند دقیقه‌ای که برای خواندن نماز میت بر جسد هنیه از مخفیگاهش خارج شده بود نشان می‌دهد رهبر ۸۵ ساله جمهوری اسلامی متوجه تهدیدهای جدی و جدیدی است که اسرائیل متوجه‌ او و حکومت‌اش کرده است.

اکنون خامنه‌ای باید تصمیم بگیرد که پاسخ این ترور را با حمله مستقیم به خاک اسرائیل و ورود به مرحله جدیدی از جنگی که از ماه‌ها پیش میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در جریان بوده بدهد یا با پاسخی نامربوط و شاید چند موشک‌پرانی بی‌مورد، لاف «صبر استراتژیک» بزند و تلاش کند در آنسو با غرب برای توافقی جدید به نتیجه برسد.

اینهمه در حالیست که دولت برآمده از خواست او نیز ناتوان در ساماندهی به مشکلات داخلی به ویژه در حوزه اقتصاد است و این موضوع سبب افزایش سطح نارضایتی‌های مردمی خواهد شد که هر روز سایه جنگ هم بر سرشان سنگین‌تر می‌شود.

در داخل حکومتی که خامنه‌ای تلاش داشت یکدست نشانش دهد نیز عمق شکاف و خیانت به جایی رسیده که «مهمان ویژه محور مقاومت» به یک سوت فروخته و ترور و متلاشی می‌شود. این موضوع هشدارهایی طی دو روز گذشته در پی داشته و از جمله روزنامه «جمهوری اسلامی» تأکید کرده «مهمتر از انتقام، پاکسازی نفوذی‌ها در نیروهای امنیتی خودمان است!»

در آنسو ساختار فاسد و مافیاهایی که در عمل بخش بزرگی از نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند در خود بلعیده و هدایت می‌کنند نیز تهدیدی جدی برای رهبر جمهوری اسلامی و نقشه‌های تکراری و ناکام وی هستند چرا که وقتی پای منافع خودشان در میان باشد حاضرند رهبر و حکومت‌اش را زیر پا خُرد کنند.

در این میان با روی کار آمدن پزشکیان، سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان و لزوم آرام کردن جریانات درگیر در درون حکومت هم برای رژیم قوزبالاقوز شده است.

با ترور هنیه، خامنه‌ای اکنون در دو راهی «پذیرش خفت مقابل اسرائیل و شکست همه ادعاهایش در منطقه و قبول امتیازدهی به غرب در ازای گشایش اندک اقتصادی»، و یا «فروبردن بیشتر کشور و مردم زیر فشارِ اقدامات تلافی‌جویانه با اسرائیل و تقویت محور مقاومت» قرار دارد.

همه اینها برخلاف خیالات خامنه‌ای که گویا فکر می‌کند همه چیز را با سرانگشت اراده‌ی خود هدایت کند، تصویر امیدوارکننده‌ای برای رژیم به نمایش نمی‌گذارد و به نظر می‌رسد هفته‌ها و ماه‌های آینده دور تازه‌ای از تشدید مشکلات داخلی و خارجی برای حکومت متزلزل جمهوری اسلامی باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر