۱۴۰۲ فروردین ۵, شنبه

طناب‌های دار علی خامنه‌ای همچنان به دنبال گردن برای اعدام

 


 هفته‌هاست که در بیدادگاه‌های انقلاب اسلامی، کسانی که نام قاضی بر خود نهاده‌اند سرگرم صدور احکام اعدام هستند. آخرین احکام اعدام سیاسی در اهواز صادر شدند.

بنا بر اخباری که «میزان» خبرگزاری قوه قضائیه منتشر ساخته است، شش نفر به نام‌ علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب رریس، سید عدنان غیبشاوی و سید سالم موسوی به اتهام دست داشتن در عملیات تروریستی در سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ در استان خوزستان به اعدام محکوم شدند. این افراد گفته می‌شود که از اعضای «حرکت النضال» هستند. رهبر سابق این گروه، حبیب اسیود با تابعیت دوگانه ایرانی- سوئدی نیز در مهر ۱۳۹۶ در جریان سفری به استانبول توسط مامورین جمهوری اسلامی ربوده و به ایران منتقل شد. دادگاه حبیب اسیود هنوز در جریان است ولی حدس زده می‌شود که برای او نیز حکم اعدام صادر شود.

در روزهای گذشته دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی نیز حکم اعدام جمشید شارمهد را صادر کرد. جمشید شارمهد نیز با تابعیت دوگانه ایرانی- آلمانی در جریان سفری به امارات متحده عربی در مرداد سال ۱۳۹۷ در دوبی ربوده و به تهران منتقل شد. غزاله دختر جمشید شارمهد که در کالیفرنیا زندگی می‌کند، به کیهان لندن می‌گوید سخت نگران اجرای حکم پدرش در روزهای آینده است. غزاله می‌گوید «شکی نیست که سرنوشت روح‌الله زم در انتظار پدرم است.»

روح‌الله زم مدیر کانال تلگرامی «آمدنیوز» که در پاریس اقامت داشت، با حیله به عراق کشانده شد و در مهر ۱۳۹۸ در بغداد ربوده و به تهران منتقل گشت. مدیر «آمدنیوز» ۲۲ آذر ۱۳۹۹ در تهران اعدام شد.

در هفته های گذشته حکم اعدام ۱۳ نفر از معترضین انقلاب «زن زندگی آزادی» نیز مورد تائید قرار گرفته است.   مجید کاظمی شیخ شبانی، صالح میرهاشمی، و سعید یعقوبی در اصفهان به اعدام محکوم شدند.

در نوشهر احکام اعدام برای عرشیا تکدستان، جواد روحی و مهدی محمدی‌فرد صادر شده است.

ابراهیم ناروئی، منصور دهمرده، کامبیز خروت و شعب میربلوچ در سیستان و بلوچستان به اعدام محکوم شدند.

دادگاه های انقلاب تهران و  استان البرز نیز برای محمد قبادلو، منوچهر میهمان‌نواز، محمد بروغنی و مهدی بهمن حکم اعدام صادر کرده‌اند.

در روزهای گذشته احکام اعدام سهند نورمحمدزاده، حمید قره‌حسنلو، حسین محمدی، رضا آریا و ماهان صدارت مدنی در دیوان‌عالی کشور لغو شد و باید دادگاه آنها مجددا برگزار شود. بعید نیست که دادگاه جدید رای دادگاه بدوی را تائید کند.

در این دادگاه‌ها و روند قضائی قبل از آن بر پایه شواهد، اساسی‌ترین حقوق افراد رعایت نشده و متهمان از بدو بازداشت تا صدور حکم دادگاه به وکیل انتخابی خود دسترسی نداشتند و احکام بر پایه اعتراف‌هائی که با شکنجه از جمله در مقابل دوربین‌های تلویزیون دولتی گرفته شدند صادر می‌شوند. برخی از این بازداشت‌شدگان در جریان دادگاه گفته‌اند که با شوک الکتریکی، شلاق با کابل و حتی تجاوز و تهدید به تجاوز به دیگر افراد خانواده مجبور به اعتراف به جرائمی شده‌اند که هرگز مرتکب نشده‌اند.

بر پایه آماری که «بنیاد عبدالرحمن برومند» و سازمان عفو بین‌الملل در اوایل ماه مارس ۲۰۲۳ منتشر ساختند، در دو ماه اول سال جاری میلادی ۹۴ نفر در جمهوری اسلامی اعدام شدند که تقریبا دو برابر اعدام‌ها در همین مدت در سال گذشته است. در بیانیه مشترک این دو نهاد اشاره شده است که در جمهوری اسلامی بسیاری از اعدام‌شدگان این دو ماه از گروه‌های اتنیکی بودند. در سال ۲۰۲۲ میلادی بنا بر گزارشی که »کمپین فعالان بلوچ» منتشر ساخته است، دست‌کم ۱۷۹ ایرانی بلوچ در جمهوری اسلامی اعدام شدند. در ۱۱ ماه اول سال گذشته میلادی بنا بر آمار «سازمان حقوق بشر ایران» بیش از ۵۰۰ حکم اعدام به اجرا درآمده است، در حالی که در همین مدت در سال قبل احکام اعدام ۳۳۳ نفر به اجرا درآمده بود.

جمهوری اسلامی احکام اعدام سیاسی را به ویژه در مورد کسانی به اجرا درمی‌آورد که تا قبل از صدور حکم گمنام بودند و کارزاری برای آزادی آنها به راه نیفتاده بود. اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی گمنام هزینه کمتری دارد و انعکاس جهانی پیدا نمی‌کند. در این رابطه می‌توان به اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد اشاره کرد که تا قبل از صدور حکم اعدام کسی نام آنها را نشنیده بود.

استفاده از اعدام برای سرکوب اعتراضاتاتی که با قتل مهسا (ژینا) امینی آغاز شد، به نگرانی‌های بی‌شماری در سطح جهانی دامن زده است. در آخرین نشست ادواری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، ۵۲ کشور بیانیه‌ای را در محکومیت اعدام‌ها در جمهوری اسلامی صادر کردند. اینبار بر خلاف گذشته ابتکار تهیه این بیانیه با کشورهای آمریکای لاتین بود که البته حمایت کشورهای غربی را نیز به همراه داشت. این بیانیه در نشستی قرائت شد که حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز در آن حضور داشت. البته در زمان سخنرانی امیرعبداللهیان در این نشست، نمایندگان بسیاری از کشورها به نشانه اعتراض علیه نقض حقوق بشر در ایران سالن را ترک کردند.


۱۴۰۱ اسفند ۲۷, شنبه

جمهوری اسلامی بخشی از مشکلات سیاست بین‌المللی است

 


در سالی که رو به پایان است، جهان و به ویژه کشورهای غربی توجه بیشتری به جمهوری اسلامی و آنچه در این مدت می‌گذرد داشتند. این توجه بیشتر یکی از نتایج محسوس انقلاب «زن زندگی آزادی» است. شجاعت، شهامت و پایداری زنان و مردان ایرانی در مقابل یکی از وحشی‌ترین نظام‌های دیکتاتوری معاصر، تحسین جامعه جهانی را برانگیخته، اگرچه حمایت دولت‌های بسیاری از کشورها، برخلاف جوامع مدنی و افکار عمومی همین کشورها، تنها صدور چند بیانیه و محکومیت لفظی سرکوب شدید معترضانی بود که بیش از ۱۸۰ روز است در خیابان‌های بیشتر شهرها در تمام استان‌های ایران با صدای رسا خواهان سرنگونی نظام هستند.

بدون شک بیانیه‌های محکومیت سرکوب معترضین از اهمیت برخوردار است، ولی انتظار می‌رفت که دولت‌های غربی واکنش جدی‌تری از خود نشان دهند و به ویژه سطح روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی بطور محسوسی کاهش دهند. اتفاقی که البته روی نداد و برعکس، در هفته‌های آخر سال خورشیدی بار دیگر تلاش‌های دولت‌ها و نهاد‌های اروپائی و بین‌المللی برای احیای مذاکرات توافق موسوم به برجام، که چندین سال است بدون نتیجه در جریانست، افزایش یافته است.

اصرار غرب بر احیای برجام

در آخرین نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر پیش‌نویس قطعنامه‌ای برای محکومیت گسترش برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، که کشورهای اروپائی وعده آنرا داده بودند، در لحظه آخر روی میز قرار نگرفت. با وجود اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صحبت از غنی‌سازی ۸۴ درصدی کرده اما کل داستان با سفر دور از انتظار رافائل گروسی به تهران به فراموشی سپرده شد. مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بازگشت از تهران اعلام کرد ضمانت‌هائی دریافت کرده و صحبت از آمادگی تهران برای همکاری بیشتر کرد. حال آنکه مقامات تهران برخی نکات مطرح شده از سوی وی را تکذیب کردند! البته رافائل گروسی اشاره‌‌ی صریحی به این ضمانت‌ها و چگونگی همکاری جمهوری اسلامی نداشت و کسی هم در این رابطه پرسشی مطرح نکرد. آنچه را سخنگویان غیررسمی کشورهای غربی گفتند می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: هرگونه قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی راه را برای مذاکرات آینده دشوار می‌سازد.

امید به توافق با عربستان با میانجیگری چین

در آخرین روزهای سال جاری خورشیدی اتفاق دیگری نیز به ثبت رسید که می‌تواند برای مدتی روابط غرب، و نه تنها غرب را،  با جمهوری اسلامی بهبود بخشد. امضای توافقی بین جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی با میانجیگری  جمهوری خلق چین می‌تواند تنش‌ بین تهران و پایتخت‌های اروپائی و برخی کشورهای عربی را موقتا کاهش دهد. البته کم نیستند تحلیلگرانی که معتقدند این توافق موقتی خواهد بود و جمهوری اسلامی به دلایلی سیاسی و راهبردی نخواهد توانست آنرا عملی کند و به آن وفادار  بماند. روابط جمهوری اسلامی با پادشاهی سعودی و متحدان این کشور در خلیج فارس و برخی دیگر از کشورهای عربی زیر ضربه ۴۴ سال فعالیت‌های مخرب جمهوری اسلامی در منطقه قرار دارد و ترمیم و  بازسازی آن اصلا ساده نیست.


کشورهای اروپائی و آمریکا که همگی از این توافق استقبال کردند، نمی‌خواهند درگیر بحران جدیدی در خاورمیانه باشند و امیدوارند که میانجیگری چین بین جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی بتواند آغازی برای پایان جنگ در یمن باشد. امید به این توافق که بتواند بطور موقت نیز به درگیری‌های نیابتی بین تهران و ریاض در عراق یا لبنان پایان دهد، یکی دیگر از دلایل خوشبینی بیش از حد غرب نسبت به این توافق است. آنچه غرب نمی‌خواهد ببیند و چشمان خود را به روی آن بسته، استراتژی منطقه‌ای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است.

سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی از ابتدای بنیانگذاریش، مبتنی بر ایجاد تنش و سربازگیری در کشورهای همسایه دور و نزدیک بوده است. بعید به نظر می‌سد که جمهوری اسلامی با این توافق دست از حمایت از انصارالله و حوٍثی ها در یمن بردارد، یا نیروهای خود و گروه‌های تحت حمایت‌اش را از سوریه خارج سازد، و یا پرداخت میلیون‌ها دلار به حماس و جهاد اسلامی را برای اقدامات تروریستی علیه اسرائیل متوقف سازد و یا بالاخره پای خود را از لبنان و عراق بیرون بکشد. بدون این دخالت‌ها جمهوری اسلامی کارتی برای بازی در منطقه ندارد.

در بر همان پاشنه ۴۴ ساله می‌چرخد

جمهوری اسلامی برای حضور در عرصه سیاست جهانی سال‌هاست که دیگر نمی‌تواند از اسلحه نفت و گاز استفاده کند. تحریم نفت ایران در سال ۲۰۱۸ میلادی نتوانست ضربه‌ای به اقتصاد غرب وارد نماید بطوری که در عرض چند هفته توانست منابع جانشین پیدا کند. جمهوری اسلامی در این سال‌ها از دو برگ نسبتا برنده برای تحت فشار دادن غرب استفاده کرده است: ایجاد بی‌ثباتی در کشورهای منطقه و گروگانگیری اتباع خارجی و ایرانی‌ها دوتابعیتی. البته کارت سوم نیز برنامه‌های اتمی است که غرب هنوز امید به کنترل آن از طریق مذاکره دارد.

چشم‌انداز روابط غرب با جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۲ خورشیدی نیز متفاوت از آنچه در سالی که پشت سر می‌گذاریم نخواهد بود. به ویژه با حمله روسیه به اوکراین، به نظر نمی‌رسد که غرب بخواهد به رفتار «کج ‌دار و مریز» خود با جمهوری اسلامی پایان دهد. تنها در صورتی این رفتار تغییر خواهد پیدا کرد که غرب به این نتیجه برسد که بدیلی علیه این نظام شکل گرفته است و می‌تواند با حمایت جدی از آن بر ۴۴ سال روابط پر تلاطم با جمهوری اسلامی نقطه پایان بگذارد. بعید به نظر می‌رسد که غرب در شرایط کنونی بپذیرد که جمهوری اسلامی که عامل اصلی مشکلات در خاورمیانه است، می‌تواند بخشی از راه حل نیز باشد.