۱۳۹۶ اسفند ۲۱, دوشنبه

سُخنی با مسیحیانی که ادعا دارند که عیسی، خدایِ عشق است!



آیا عیسی مسیح خدای عشق و محبت است؟


خانمی از نوکیشان مسیحی با نگارنده گفتگویی داشت و دم از خدای عشق می زد و این سخنان کلیشه ای که از تلوزیون محبت دیده را مانند نوار ضبط صوت تکرار می کرد. البته او با توهین و ناسزا نشان می داد چقدر خدای محبت ایشان تاثیر گذار بوده است. و در جایی دیگر،  یکی از این دوستان سخنی گفت که اگر خدای عشق (منظورشان عیسی ناصری بود) را صدا بزنی پاسخ خواهی گرفت.
برای همین این متن نوشته شد که پاسخی به اینگونه ادعاهای باطل داده شود و خواستم چند نمونه از خدای عشق ایشان را با کسانی که خود مسیحی هستند مثال بیاورم: (که با احترام به شخصیت انسانی فرد سخنشان را نقد می کنیم، پیشاپیش زبان تند را پوزش می طلبم و دوم شخص را شما فرد نوعی درنظر بگیرید)

آیا عیسی خدای محبت از جور و ستم پدری به فرزندش بی اطلاع است؟


گفتی عیسی خدای مهربان و خدای عشق است و هرکسی صداش کند می آید: در سال ۲۰۰۸ زنی ۴۲ ساله به نام “الیزابت فریتسل”  Elizabeth Fritzl , در اتریش به پلیس مراجعه می کند و از پدر ۷۳ ساله خود شکایت می کند. این پدر بیمار روانی برای ۲۴ سال دخترش را در زیرزمین خانه خود زندانی کرده بود. هر شب به دخترش تجاوز می کرده و ۷ فرزند هم حاصل این تجاوزها بوده اند.

الیزابت فریتزل دختر جوانی که سالها به دست پدرش در زمیر زمینی زندانی شده و از پدرش چند فرزند به وجود آورده است.
شما یک زن هستی و می دانی که تجاوز یعنی چه و امیدوارم برای کسی پیش نیاید، اما افراد پس از یک تجاوز برای مدتها دچار بیماری روحی می شوند، اگر وجدان داری فقط تصور کن  وخودت را یک لحظه جای این زن بگذار که به مدت ۲۴ سال هر روز و هر شب جلوی فرزندانی حاصل تجاوز قبلی بوده اند و خود فرزندان هم مورد تجاوز جلوی مادرشان قرار می گرفته اند باشی، ۲۴ سال به خدا التماس کنی و هیچ پاسخی، تاکید می کنم هیچ پاسخی نگیری!
بی شرم ترین زن روی زمین هستی اگر بگویی خدا تنها به آرزوهای پیش پا افتاده و عشقبازی بچه گانه تو پاسخ داده است (ایشان در یکی از کامنت ها این سخن را گفتند)، اما به ضجه های این زن و فرزندانش توجهی نداشته است. چه خدای پست فطرتی ساخته ای از این خدای عشق!
منِ خداناباور یا دوست ندانم گرا و حتی پانته ایستی که خدا را تنها آفریننده ای می داند که در آغاز بوده و قانونی گذاشته و دیگر به این جهان کاری ندارد ۱۰۰۰ برابر بلکه میلیون ها بار از توی خودپرست (نه خداپرست) اخلاقی تر هستیم؛ زبان تند مرا بخش چون وقتی مرگ میلیون ها کودک آفریقایی بخاطر فقر و ایدز و مالاریا را می بینم، وقتی تجاوزات دسته جمعی و کشتارهای قبیله ای و نژادی را می بینم از شنیدن این سخنان خدای عشق حالت تهوع پیدا می کنم.

ژوزف فریتزل، جانوری که سالیای چند دختر خود را زندانی و به او تجاوز کرده است.

الله مدینه و عیسای مهربان آیا از مردم نکبت زده آفریقا چیزی می دانند؟


نگو میلیون ها مادر شاهد مرگ تدریجی فرزند در آفریقا خدای تو را التماس نکرده اند، نگو که پاداش این سختی در آن دنیاست، نگو قسمتشان این بود… نگو نگو نگو …. که با هرکدام از این پاسخ ها بر چندش بودن این خدای مهربان و عشق خیالی و توهمی می افزایی! می دانم وقتی هم مستاصل می شوید و پاسخی ندارید همه چیز را می گذارید گردن آدمیان یا نظام سرمایه داری! یا می گویید زیر کشورهای آفریقایی معادن الماس است و آنها بی لیاقت هستند.

خدای آفریقا، الله مدینه، و عیسی مسیح کجا هستند تا به فریاد درماندگی مردم محروم این قاره نکبت زده برسند؟!.

گوینده ی این سخنان کوته فکری خود را نشان داده چراکه نخست نشان می دهد جغرافیا نمی داند، معدن الماس زیر کشورهای غربی آفریقا است، اما خشک سالی و مرگ و میر اصلی در شرق آفریقا و کشورهایی همچون اتیوپی، سومالی و … هست که نه الماس دارند نه زمین زراعی و نه هیچ چیز دیگر که نظام سرمایه داری بخواهد به آنها ظلم کند.
مردم این کشورها دارند می میرند چون برای نمونه ٧ سال باران نباریده و خشکسالی عظیمی رخ داده که حتی علف بیابان برای خوردن نیست. خدای تو مرده است که فقط یک باران ساده به آنها هدیه دهد که میلیون ها کودک و زن بینوا از تشنگی و گرسنگی و بیماری حاصل آن نمیرند؟


این تصویر را صخره نجات ایران نامیدند. سر به آسمانی بلند کردن که مشعل سوزان و پر از گازهای  سیال با دمای بسیار بالا است، کجا می تواند صخره نجات مردم ایران باشد. خرافات دینی و سر به هواکردن ۱۴۰۰ ساله مردم، کشور ما را به دره سقوط و تباهی کشانده. اگر صخره نجانی در پیش باشد، آن همت والا واراده راسخ جوانان برومند ایران خواهد بود وگرنه لیاقت ما همین آخوندهای لاشخور و حکومت ضد انسانی است و بس
چشمان و سرهای مصیبت دیدگان و محرومان جامعه به سوی آشمان است.ادیان ابراهیمی،، ملت های جهان را سر به هوا کرده، وبه جای آن که آنان را به اندیشیدن و تعقل نمودن وادارند، به دنبال نخود سیاه و امید واهی  سرگردان نمودند.
چشمان و سرهای مصیبت دیدگان و محرومان جامعه به سوی آشمان است.ادیان ابراهیمی،، ملت های جهان را سر به هوا کرده، وبه جای آن که آنان را به اندیشیدن و تعقل نمودن وادارند، به دنبال نخود سیاه و امید واهی سرگردان نمودند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر