۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

نگرانی جهان از رژیم فتنه گر اسلامی



- در ۳۶ سال گذشته رویکرد ایران چه بوده است؟


ایران پس از انقلاب اسلامی ، سیاستی فرافکن و  ناراست را در کار خود گذاشته است. این سیاست چه در داخل و چه در خارج به بد بینی مردم ایران و دولتهای خارجی نسبت به این رژیم انجامیده است. رژیم اسلامی بارها نشان داده است که صلح جهانی و احترام به همسایگان را در نظر ندارد.
حملات متعدد خمینی در سخنرانی هایش به سران عرب و آرزوی نابودی اسرائیل و مرگ بر امریکا و اعلام رؤیای صدور انقلاب شیعی به کشورهای دیگر تنها گوشه ای فهرست وار از خصومت رژیم جمهوری اسلامی با جهان است. ایران از ابتدای انقلاب اسلامی علاوه بر ایجاد تنش و درگیری در کشورهای همسایه، همواره اعلام کرده است که قصد براندازی حکومتهای اطراف خود را دارد.
دخالت ایران در عراق و  حمایت از تندروهای شیعه به تحریک صدام برای حمله به ایران انجامید و صدام با این بهانه به ایران حمله کرد. در عین حال رژیم ایران پس از تسلیم شدن صدام و رضایت او به صلح تا شش سال دیگر جنگ را ادامه داد تا به خیال خود کشورگشایی نماید و صدام را ساقط نماید.
سقوط صدام بدست ایران هرگز انجام نپذیرفت و بالعکس این ایران بود که در آستانه ی شکست مفتضحانه از عراق مجبور به پذیرفتن صلح در بدترین شرایط شد. شرایطی که خمینی از آن به جام زهر یاد کرد و باعث شد تا مجامع بین المللی هرگز به ایران در اجرای قطعنامه ۵۹۸ یاری نکنند، چرا که جنگ طلبی و دخالت در امور عربستان و عراق آبروی بین المللی ایران را برده بود.
پس از جنگ نیز ایران با حمایت از گروههای تندرو در فلسطین و لبنان، همواره قصد سنگ اندازی در روند صلح خاور میانه را داشته است؛ چنانکه عملاً هیچ نکته روشن و مثبتی در سیاست خارجی ایران یافت نمی شود. تجهیز حماس و حزب الله به سلاحهای ایرانی و ایجاد تنش با اسرائیل از دستاوردهای رژیم ایران پس از جنگ با عراق است.
آنچه امروز ایران را در خاورمیانه مهم جلوه داده است، توان و نفوذ خرابکارانه ی سپاه قدس است و نه شیوه های نظامی گری و لجستیک! ایران امروزه اگرچه به موشکهای خریداری شده از کره شمالی می نازد ولی در واقع توان نظامی حقیقی ندارد و طبل توخالیست.

- آیا ایران توان رویارویی با ارتش منظم امریکا و ناتو را دارد؟


ماکت کوچک شده ی ناو هواپیمابر امریکا در یک مانور نظامی منهدم شد! اما آیا در جنگ واقعی ایران توان چنین عملیاتی را دارد؟ حقیقت امر اینست که ارتش ایران هرگز توان اطلاعاتی و تجهیزاتی پرتاب یک راکت ساده را به سوی ناوهای امریکایی ندارد و مانور اخیر ایران در تنگه ی هرمز مصرف داخلی داشت. هرکس می تواند به عروسک شیر حمله نماید ولی چه کسی  توان حمله به شیر زنده را دارد؟
راکتهای مورد استفاده ی ایران در این مانور از فن آوری بسیار قدیمی بهره برده اند که براحتی می تواند از طریق ماهواره های جاسوسی امریکا ردیابی و خنثی شود. در واقع مشابه همان بلایی که بر سر صدام و قذافی آمد، در انتظار ایران است و سپاه ایران هرگز توانایی رویارویی با ارتش امریکا را ندارد.
ماهواره های نظامی امریکا بشدت تحرکات نظامی ایران را زیر نظر دارند و  نقاط حساس ایران کاملاً برای ناتو شناخته شده است. این در حالیست که ایران به نفوذ نیروهای حزب الله در لبنان می نازد و تصور می کند که با گرو گرفتن اسرائیل می تواند در جنگ احتمالی با ناتو موفق باشد؛ اما حقیقت امر این است که در میدان نبرد قدرت ایران بسیار کمتر از صدام و قذافی است.

این یکی از دهها ناو هواپیمابر امیرکاست که بدون سوختگیری می تواند 20 سال حرکت نماید. با حداکثر سرعت 56 کیلومتر در ساعت! و وزن خالص 100000 تن بطول 117 متر! دارای 6 رادار بسیار دقیق که هریک وظیفه خاصی دارند و وظیفه یکی فقط دنبال کردن هدف تا انهدام آن است. 3 پرتابگر موشک ضد هوایی ،3 پرتابگر موشک هدایت شونده ، ظرفیت 90 هواپیمای جنگی ،تا کنون بیش از 4000 عملیات جنگی در عراق و کویت را با موفقیت انجام داده است و بعنوان یک پادگان سیار دارای 6000 خدمه و یک بیمارستان بسیار کامل است. هواپیماهای عراقی حتی نتوانستند به این ناو برسند. اما امروز ایران یک ماکت کوچک و بی مصرف و بی دفاع آن را منهدم کرده است! براستی این ناو بدون 6000 خدمه و اسلحه آن هم در سایز کوچک تر و با ساخت ایرانی، منهدم کردن دارد؟

- آیا امیدی به مذاکرات غرب با ایران می توان داشت؟


هرگز! رژیم ایران یک مشکل ندارد که بتوان بر سر آن مذاکره نمود و آن را به انجام رسانید. مذاکرات هسته ای که بر اساس توان نظامی ایران آغاز شده است هرگز به انجام واقعی نخواهد رسید. غرب تا ژمانی که این رژیم پابرجاست باید از بی مسئولیتی و دروغگویی آن بترسد.
رژیم ایران حتی اگر بظاهر غنی سازی را کاهش دهد، می تواند به ذخیره سازی اورانیوم ۵% ادامه دهد. اورانیوم ۵% براحتی در یک راکتور می تواند تبدیل به پلوتونیم شود که بسیار خطرناک تر از اورانیوم غنی شده است. آژانس انرژی هسته ای همواره می داند که در صورت کنترل نشدن چرخه ی سوخت، امکان بهره بردن ایران از پلوتونیوم تولیدی راکتورها وجود خواهد داشت.
در واقع تا زمانی که این رژیم پا برجاست، غرب باید از آن بعنوان یک قدرت دیوانه و خودسر بترسد! بدین ترتیب امکان ندارد که مذاکرات هسته ای ایران و غرب به تنیجه ی دائمی برسد. نهایت مذاکرات می تواند به کاهش تحریمها در برابر کاهش غنی سازی برسد ولی بازرسی و مذاکرات درباره ی سرنوشت سوخت مصرف شده ی ایران که حاوی پلوتونیم است، می تواند بی سر انجام بماند! بنابراین نمی توان روندی مثبت را در آینده ی مذاکرات  ایران با غرب پیش بینی کرد!

تولید پلوتونیوم در راکتور اجتناب ناپذیر است. هر راکتور  هسته ای محصولی خطرناک بنام پلوتونیوم تولید می کند که کاربردش در بمب هسته ای بسیار فراوان است. با این وجود بنظر شما جهان کی می تواند به پایان مذلکره هسته ای با ایران برسد؟ ایرانی که برای جان شهروندان خودش ارزش قائل نیست، آیا به دنیا رحم می کند؟

- مشکل غرب با ایران در چیست؟


کشوری که رسماًً قصد نابودی اسرائیل را دارد، کشوری که رسماً در تریبون نماز جمعه اش مرگ پادشاه عربستان را تبریک می گوید، کشوری که همواره بدنبال افزایش قدرت موشکی خود برای گروکشی اسرائیل است، کشوری که برای دولتهای عربی مانند یک تیغ در چشم است و از هر فرصتی برای دخالت و افزایش نفوذ شیعی خود در منطقه سود می برد، دولتی که  هر زمان توانست به سقوط دولتهای عربی منطقه کمک  می کند، هرگز قابل اعتماد نیست.
رژیمی که خودسر است و بصورت منظم اعدام و ترور دگراندیشان را در برنامه ی خود دارد هرگز قابل اعتماد نیست. رژیمی که سیاست خارجی اش را شعارهای توخالی اول انقلاب تعیین می نماید، رژیمی که مرتب بر دشمن تراشی خارجی برای مصرف داخلی تاکید دارد هرگز قابل اعتماد نیست.
با نگاهی به ۲۰ سال مذاکرات هسته ای ایران و غرب می توان بوضوح دید که قصد اصلی ایران فرصت خریدن برای اعمال فشار بر اساس قدرت مخرب و کشنده اش است. قدرت مخربی که اقتصاد و بازرگانی منطقه را تحت اشعاع قرار داده است. مشکل غرب با ایران ماهیت تشکیل جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی از آغاز براساس دشمنی با غرب و جنگ طلبی استوار شده است؛ رژیم ایران چنان برخورد زننده و وحشیانه ای با مردم خود داشته است که غرب بکلی از ایران بعنوان یک رژیم قابل اعتماد قطع امید کرده است. اینکه رژیم ایران مورد اعتماد غرب نیست، باعث می شود غرب همواره با ایران در کنش باشد و هرگز نمی توان رمزی را تصور کرد که ایران با غرب به یک نتیجه ی دائمی برسد!

اعتماد به آخوند ، مانند اعتماد به گرگ است. اگر اینها قدرت نظامی کافی داشتند ،با وحشی گری کل خاور میانه را در آتش می سوزاندند. بقولی خدا خر راشناخت که شاخش نداد!

آینده سیاسی رژیم ایران چیست؟


غرب آرام آرام متوجه دروغگویی رژیم ایران شده است و هرگز ایران را از زیر ذره بین بازرسان خود بر نخواهد داشت. هر چند رژیم ایران توان نظامی قابل توجهی ندارد ولی توان خرابکاری و انتحار این رژیم، موجب نگرانی همه است. دستیابی ایران به بمب هسته ای از طریق پلوتونیوم در آینده ی نزدیک چه برای مردم ایران و چه برای غرب یک فاجعه است.
ایران معادن قابل توجه اورانیوم برای تولید انرژی ندارد ولی باندازه کافی برای ساخت بمب در اختیارش هست، چانه زنی و کش دادن مذاکرات همان چیزی بود که ایران به دنبالش بود تا به قیمت تحریم و فلاکت مردم ایران، به اسباب بازی خطرناک خود برسد.
ایران تلاش دارد با استفاده از اهرم بمب هسته ای هر گونه  فشار خارجی را خنثی نماید و پس از آن با خیال راحت شروع به تهدید همسایگان عرب و اسرائیل نماید. کاری که بدون بمب هسته ای هم می کرد و با وجود آن می تواند به خسارتی جبران ناپذیر بیانجامد.
بی توجهی رژیم ایران به بهای جان انسانها در جنگ با  عراق، نشان می دهد که این رژیم هرگز  برای جان  ایرانی و غیر ایرانی ارزشی قائل نیست و اگر پای کشتار و قصابی در میان باشد آمار قصابی جمهوری اسلامی از هر داعشی بیشتر است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر