۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه
سرنوشت کافران
اسلام انسانها را به دو دسته تقسیم نموده است:
1- خودی یا همان مسلمان مومن.
2- غیر خودی یا همان کافر.
در اینجا به بحث کافر میپردازم و سرنوشتی که پس از مرگ، در انتظار آنهاست را مورد بررسی قرار میدهم.
کافرکیست؟
قرآن بیان مینماید، هر کس که عقیده و یا دینی غیر از اسلام برگزیند، او کافر است و همهی کافران نیز اهل جهنم هستند:
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (ال عمران 89) و هر كس جز اسلام آييني براي خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيانكاران (اهل جهنم) است.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (صف/9) او(الله) كسى است كه فرستاده ی خود را با راهنمائی و آيين درست روانه كرد تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند، هر چند مشركان از آن بیزارند.
حتی اهل کتاب نیز کافر و از جهنمیان هستند( مسیحیان و یهودیان )؛
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ (آل عمران/19) دين در نزد خدا، (فقط)اسلام است. و كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شد (اهل کتاب) اختلافي (در آن) ايجاد نكردند مگر بعد از آگاهي و علم (با علم آنرا تحریف نمودند)، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود، و هر كس به آيات الله (قرآن) كفر ورزد، الله زود حسابرگر است (زود به حسابش میرسد).
در این آیه از "ال" قبل از اسلام بکار برده شده که به معنای همین اسلام میباشد؛ البته از دید اسلام پیروان سایر ادیان به شرط عدم پیروی از دین تحریف شده تا پیش از آمدن اسلام مسلمانان بشمار میآیند، البته کسانیکه تابع دین تحریف شده بودند در ان زمان هم کافر محسوب میگردد.
پیروان بیچارهی آنها پیش از این کشف بزرگ اسلام از کجا میدانستند که دینشان تحریف شده اند؟
پس برطبق آیات بالا، هرکس که از پذیرش اسلام امتناع ورزید کافر است؛ البته در حالت کلی هر کس دستور از دستور مسلم اسلام را نپذیرد کافر محسوب میگردد.
اما مشرک کیست؟
شرک حالتی است خاص از کفر، هر کس که در عبادت برای الله شریک قائل شد و او را با واسطه هائی مورد پرستش قرار داد مشرک است:
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (زمر/39 ) آگاه باشيد دين خالص از آن خدا است (اسلام)، و آنها كه غير از الله برای خود اولیائی قرار دادند دليلشان اين بود كه اينها را نميپرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به الله نزديك كنند، الله روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوري ميكند، الله آن كس را كه دروغپرداز ناسپاس است را هدایت نمیکند.
اعمال نیک کافران، مانند سرابی است که در ابتدا گمان میکنند چیز واقعی است و بدردشان میخورد، اما هنگامیکه با معیار عدل الهی آنرا میسنجند، مانند سرابی است پر از توهم:
وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ (نور/39) و كساني كه كافر شدند کارهایشان مانند سرابي در کویر است ، كه انسان تشنه آن را از دور آب ميپندارد، اما هنگامي كه به سراغ آن ميآيد چيزي نمييابد! و الله را نزد آن مييابد و حساب او را صاف ميكند، و الله زود حسابگر است (زود به حسابشان میرسد).
این کارها، بدون شک کارهائی بوده که به درد انسانها میخورده است، زیرا اگر کارهای بدی بوده است، مانند سراب برای آنها جلوه نمیکرد؛ منظور قرآن این است که آنها تصور شان این است که چنین اعمالی بدردشان میخورد که اینگونه نیست و آنها اهل جهنم هستند، یا اینکه اعمالشان اینگونه است:
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (نور/40) يا همچون تاریکی است در يك درياي پهناور، كه موج آن را پوشانيده، و بر فراز آن موج ديگري است، و بر فراز آن ابري تاريك، تاریکیها(لایه لایه) یکی بالای دیگری است آنچنان كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسي كه الله نوري براي او قرار نداده، نوري براي او نيست!
اما بدترین حالت، حالت فرد مسلمانی است که اسلام را انکار نماید، در این صورت نه تنها تا ابد اهل جهنم است، بلکه توبه او مرگ است و الله به هیچ عنوان او را به صف مسلمانان راه نخواهد داد:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ (آل عمران/90) كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند سپس بر كفر [خود] افزودند هرگز توبه آنان پذيرفته نخواهد شد و آنان خود گمراهانند.
اما چرا از ابتدا، الله همه را مسلمان نکرد تا این همه اختلاف پیش نیاید؟
چرا دین اسلام را در کل گیتی گسترش نداد؟
گناه جنگل نشینان، ساکنان جزایر دور افتاده و اسکیموها و مانند اینها چیست؟
گناه کسی که از مادر مسیحی و یا یهودی و یا پیروان سایر اعتقادات، زاده میشود چیست؟
آیا نوزادان کافرین هم به جهنم میروند؟
نوزادن مسلمان چگونه؟
آیا دیوانه های کافر هم اهل جهنم هستند؟
دیوانه های مسلمان چگونه؟
کسیکه از اسلام فقط اسم آنرا شنیده است، آیا باید اهل جهنم باشد؟
آیا جنایتکاری که آخرین کلامش لا اله الا الله باشد اهل بهشت است؟
آیا چنین سخنی منطقی است؟
آیا منطقی است که اگر کسی لا اله الا الله بگوید، اهل بهشت است؟
چرا اگر کسی که یکی از پدر یا مادرش در هنگام انعقاد نطفهاش مسلمان باشند؛ او راهی جز پذیرش دین اسلام را ندارد و در غیر این صورت مرتد محسوب میگردد؟
و خلاصه:
آیا منطقی است که جنایتکارارنی چون خامنه ای و صدام، با گفتن لا اله الا الله به بهشت وارد شوند؛ اما انساندوستانی چون فلمینگ و ادیسون سرازیر جهنم گردند؟!
آیا برای این دین، انسانیت مهم است یا انسانها را تبدیل به بنده کردن؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر