۱۴۰۳ اسفند ۵, یکشنبه

زوال امپراتوری شیعه در منطقه

 



جمهوری اسلامی مهره‌هایش را در منطقه یکی پس از دیگری از دست می‌دهد. پس از گروه‌های نیابتی مسلح، نوبت به حکومت‌هائی رسیده که حامی ‌سیاست‌های آن بودند. احتمالا رژیم ایران تصور نمی‌کرد که با حمله حماس در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ به خاک اسرائیل، بیش از چهار دهه سرمایه‌گذاری سیاسی و نظامی‌ا‌‌ش در کشورهای منطقه دود شود و  هوا رود.

امروز از پروژه امنیتی– نظامی– سیاسی– مذهبی جمهوری اسلامی تقریبا چیزی باقی نمانده و با امکانات محدود مالی کنونی همراه با انزوای بین‌المللی و از دست دادن مشروعیت، مشکل به نظر می‌رسد که بتواند آن امپراتوری‌ را که روح‌الله خمینی بنیانگذار نظام در سر می‌پروراند احیا کند.

پس از سوریه، لبنان هم از دست رفت

با آغاز جنگ در غزه و شکستی که اسرائیل به حکومت این منطقه که در دست حماس بود تحمیل کرد و پس از  سقوط رژیم بشار اسد نزدیک‌ترین متحد جمهوری اسلامی در خاورمیانه، نوبت به لبنان رسید که با انتخاب رئیس ‌جمهور و نخست‌ وزیر جدید، پس از دوسال ممانعت حزب‌الله از برگزاری انتخابات، توانست سرانجام با تشکیل دولت قدم به مرحله نوینی بگذارد. انتخاب ژوزف عون فرمانده کل نیروهای مسلح لبنان به عنوان رئیس ‌جمهور و انتصاب نواف سالم رئیس دادگاه بین‌المللی کیفری لاهه، در مقام نخست ‌وزیر، از نظر سیاسی اهمیت بسیاری دارد چون به معنای پایان یکه‌تازی حکومت اسلامی ایران در این کشور عربی است که زمانی از آن با عنوان «عروس خاورمیانه» نام برده می‌شد.

حزب‌الله پس از آنکه متوجه شد کاندیدای مورد نظرش نمی‌تواند آرای لازم  را در پارلمان به دست آورد، و پس از دیدار با آموس‌ هاکستین فرستاده ویژه آمریکا،  پذیرفت که با انتخاب ژنرال باسابقه‌  به عنوان رئیس‌ جمهور مخالفت نکند. حزب‌الله تصور می‌کرد با عدم مخالفت با انتخاب ژوزف عون خواهد توانست نقشی تاثیرگذار در تعیین نخست وزیر داشته باشد که از سوی رئیس ‌جمهور مامور تشکیل دولت می‌شود. ولی در این رابطه نیز نجیب میقاتی کاندیدای حزب‌الله نتوانست موفقیتی به دست آورد و عقب کشید و حزب‌الله مجبور شد انتصاب نواف سالم را نیز بپذیرد. محمد رعد سخنگوی فراکسیون حزب‌الله در پارلمان لبنان پس از انتصاب نخست ‌وزیر جدید گفت: «ما در جریان انتخاب رئیس ‌جمهور دستان خود را دراز کردیم ولی آنها با انتخاب نواف سالم دستان ما را بجای فشردن، بریدند.»

پس از اعلام پیروزی نواف سالم، حزب‌الله دست از پا درازتر ساختمان پارلمان را ترک کرد. اکنون با شکستی که این گروه سیاسی- نظامی- عقیدتی در آخرین جنگ با اسرائیل متحمل شده ، بعید به نظر می‌رسد بتواند مانند گذشته احزاب و سیاست لبنان را در مشت خود نگهدارد. حتی متحدین مسیحی حزب‌الله چون جبران باسیل رهبر «جبهه میهنی آزاد» نیز در انتخابات اخیر این گروه وابسته به جمهوری اسلامی را تنها گذاشتند.

تحول در لبنان با حمایت غرب و دولت سعودی

تشکیل دولتی به ریاست نواف سلام از خانواده‌ای با نفوذ که در تاریخ لبنان حتی قبل از استقلال نیز از بازیگران تاثیرگذار بوده است، عملا عرصه بر حزب‌الله و جمهوری اسلامی بسیار تنگ خواهد شد و فرصتی برای پادشاهی سعودی خواهد بود تا نقشی را که در گذشته در این کشور داشته است، مجددا به عهده گیرد به ویژه که بازسازی لبنانی که در این جنگ آخر خسارات قابل توجهی دیده و اقتصادش در حال سقوط آزاد است، احتیاج مبرم به  سرمایه‌گذاری‌های خارجی دارد.

سفر امانوئل ماکرون روز ۲۸ دی ۱۴۰۳ به بیروت، بلافاصله پس از این دو انتخاب بسیار مهم، خود نشان از تحولی بزرگ در لبنان دارد. تحولی که فرانسه در شکل گرفتن آن، همراه با آمریکا و پادشاهی سعودی نقشی تعیین کننده داشته است. فرانسه البته همراه آمریکا در کمیته نظارت بر توافقی که به جنگ اسرائیل و لبنان پایان داد نیز حضور دارد. توافقی که در صورتی می‌تواند از درگیری مجدد اسرائیل با لبنان جلوگیری کند  که این دولت، چنانکه رئیس ‌جمهور جدید در اولین سخنرانی‌اش وعده داد، بتواند حزب‌الله را خلع سلاح کند. وعده‌ای که در کوتاه‌مدت شانسی برای موفقیت آن به نظر نمی‌رسد. البته حزب‌الله اگرچه به احتمال زیاد اسلحه را فعلا بر زمین نخواهد گذاشت، ولی با شکستی که در انتخاب رئیس ‌جمهور و نخست‌ وزیر خورده، خود را مجبور می‌بیند فعلا با شرایط جدید کنار بیاید. جمهوری اسلامی هم چاره‌ای ندارد جز اینکه بپذیرد دوران یکه‌تازی‌اش در لبنان بسر رسیده است.

 دوری عراق از رژیم ایران و نزدیکی به غرب

در عراق، دیگر کشوری که بلافاصله پس از سقوط رژیم قبلی و صدام حسین، عملا  در کنترل نیروهای سیاسی و مسلح شیعی وابسته به جمهوری اسلامی قرار گرفت، امروز شاهد فاصله گرفتن دولت مستقر در بغداد که با موافقت تهران به قدرت رسیده، از جمهوری اسلامی هستیم. محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در سفر اخیرش به لندن و ملاقات با کی‌یر استارمر همتای بریتانیائی خود، یک قرارداد اقتصادی به ارزش ۱۵ میلیارد دلار امضا کرد. این مبلغ بیش از ده برابر حجم کل تجارت عراق با بریتانیا در سال ۲۰۲۴ میلادی است.

بریتانیا توسعه همکاری‌های اقتصادی با عراق را مشروط به کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی از این کشور کرده بود. برخی از این سرمایه‌گذاری‌های بریتانیائی مستقیما در جهت کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق هستند،  از جمله سیستم انتقالل برق برای پروژه اتصال شبکه برق این کشور به پادشاهی سعودی. در حال حاضر بخش قابل توجهی از برق عراق توسط جمهوری اسلامی تامین می‌شود. البته بر پایه این توافق قرار است که پایگاه هوائی القیاره در شمال عراق نیز توسط بریتانیا نوسازی شده و گسترش پیدا کند که به معنای گسترش حضور نظامیان انگلیس در همسایگی ایران است.

دونالد ترامپ نیز دو هفته قبل از بازگشت به کاخ سفید در پیامی ‌ویژه برای محمد شیاع السودانی از او خواسته بود نیروهای شبه‌نظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی را که زیر چتر حشدالشعبی فعال هستند، تحت کنترل خود درآورد، وگرنه دولت آینده ایالات متحده تحریم نفت و اقتصاد عراق را در دستور کار خود قرار خواهد داد. رئیس ‌جمهور آینده آمریکا که از ۲۰ ژانویه بطور رسمی در کاخ سفید مستقر خواهد شد، از دولت عراق خواسته تا مانع اقدامات مالی  مشکوک و پولشوئی جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم‌ها با استفاده از موسسات مالی عراق شود.

سرنوشت حزب‌الله در انتظار حشدالشعبی

در این روزها موضوع انحلال حشدالشعبی  و تحویل سلاح‌هایشان به دولت و ادغام شبه‌نظامیان در نیروهای مسلح عراق نیز به صورت گسترده مطرح است. به گفته‌ی منابع عراقی، سفر محمد شیاع السودانی به تهران و دیدار او با علی خامنه‌ای، پس از دریافت پیام هشدار دونالد ترامپ، در همین رابطه بوده است. نخست‌ وزیر عراق تلاش داشت در این زمینه موافقت و همکاری رهبر جمهوری اسلامی را به دست آورد.

قبل از این سفر برخی از نیروهای حاضر در حشدالشعبی مانند گروه با نفوذ النجبا، موافقت خود را با تحویل سلاح و ادغام در نیروهای مسلح دولتی اعلام کرده بودند، ولی پس از این سفر و مخالفت علی خامنه‌ای از این تصمیم عقب‌نشینی کردند. خامنه‌ای در دیدار با محمد شیاع السودانی در ۱۹ دی گفت آمریکا برای گسترش حضور و نفوذش در عراق خواهان حذف حشدالشعبی «یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت در عراق است که باید در جهت حفظ و تقویت آن بیش از پیش اهتمام داشت.» حال باید دید دولت عراق که تا کنون توانسته بود به نوعی خود را از جنگ نیابتی بین جمهوری اسلامی و غرب، به ویژه آمریکا، دور نگهدارد، تا چه حد موفق خواهد شد این سیاست موازنه را ادامه دهد.

فوأد حسین وزیر خارجه عراق که نخست‌وزیر این کشور را در سفر به لندن همراهی می‌کرد، در گفتگو با رسانه‌ها گفت: «در حالی که تا یکی دو سال پیش حتی مطرح کردن خلع سلاح گروه‌های شبه‌نظامی متشکل در حشدالشعبی قابل تصور نبود، امروز این بحث آغاز شده و می‌توان در این رابطه با رهبران این گروه‌ها به گفتگو نشست.»

«انقلاب اکتبر» عراق علیه نفوذ جمهوری اسلامی

البته دولت کنونی عراق تنها زیر فشار کشورهای غربی قرار ندارد. چند سالی است که بخش قابل توجهی از عراقی‌ها، به ویژه نسل جوان و عمدتا شیعبان بغداد و شهرهای جنوبی، خواهان آزاد ساختن کشورشان از نفوذ جمهوری اسلامی هستند. در همین رابطه اعتراضاتی که ۹ مهر ۱۳۹۸ با اجتماعات خیابانی آغاز شد،  دو سال بعد به اوج رسیدند، و امروز هم به اشکال مختلف ادامه دارند. در آن زمان مردم خشمگین عراق کنسولگری‌های جمهوری اسلامی در شهرهای مذهبی و شیعه‌نشین عراق چون کربلا و نجف را نیز به آتش کشیدند.

اعتراضات عراق  که با نام «انقلاب اکتبر» شهرت یافت، در ابتدا علیه فساد، بیکاری و مسائل اقتصادی آغاز شد ولی بلافاصله به اعتراضی گسترده علیه حضور و نفوذ جمهوری اسلامی تبدیل شد. معترضان عراقی حشدالشعبی را تلاش رژیم ایران برای تضعیف نیروهاتی مسلح دولتی و ایجاد نهادی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن کشور می‌دانند. نیروئی با هدف قبضه کردن سیاست و اقتصاد عراق و همزمان سرکوب وحشیانه‌ی هر صدائی که در مخالفت با این سیاست بلند شود، مانند آنچه چند دهه است در ایران شاهدش هستیم.

اکنون اما  جمهوری اسلامی نه تنها مجبور شد با سقوط بشار اسد، سوریه را ترک کند و قید بازگرفتن ۳۰ میلیارد دلاری را که از جیب مردم ایران در این کشور سرمایه‌گذاری کرد، بزند، بلکه نخواهد توانست هیچ نقشی، حتا فرعی در آینده‌ی این کشور داشته باشد. جمهوری اسلامی حتی به اجلاسی که به دعوت پادشاهی سعودی در رابطه با سوریه در ۲۳ دی در ریاض برگزار شد، و در آن وزرای خارجه ۱۷ کشور حضور داشتند، دعوت نشده بود. این عدم دعوت از رژیم ایران پیامی ‌روشن دارد: تهران دیگر در سوریه هیچ نقشی نخواهد داشت! البته روسیه، دیگر متحد بشار اسد هم به نشست ریاض دعوت نشد؛ ولی کارشناسان منطقه می‌گویند حذف روسیه از روند کنونی در سوریه موقتی است و این کشور با توجه به حضورش به عنوان عضو دائمی ‌در شورای امنیت سازمان ملل متحد، در آینده خواهد توانست نقشی در بازسازی این کشور به عهده گیرد.


۱۴۰۳ بهمن ۲۷, شنبه

مذاکره برای بقا

 


بلافاصله پس از دیدار رئیس ‌جمهور آمریکا با نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید، متن «یادداشت امنیت ملی ریاست جمهوری» امضا و به ۱۷ نهاد ابلاغ شد. عنوان این یادداشت که اثرات آن می‌تواند گسترده تر از یک «فرمان اجرائی» ریاست جمهوری باشد/ « فشار بر دولت جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از دسترسی به هر نوع اسلحه اتمی و مقابله با نفوذ بدخواهانه ایران» است. این یادداشت که برخلاف فرمان‌های اجرائی به چند خط خلاصه نمی‌شود، متنی ۱۱ صفحه‌ای با جزئیات در رابطه با چگونگی فشار حداکثری برای کشاندن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره است.

البته دونالد ترامپ در نشست رسانه‌ای مشترک با نتانیاهو بار دیگر تاکید کرد که هدف او دستیابی به توافقی با جمهوری اسلامی است و ابراز امیدواری کرد که مجبور به اجرای تمام مفاد این یادداشت نشود. وی همچنین ابراز تمایل کرد در دیداری با رئیس جمهوری اسلامی بتواند امضای خود و او را در زیر توافقی ببیند. البته رئیس‌ جمهوری آمریکا همچنین هشدار داد که اگر جمهوری اسلامی بار دیگر تلاش به ترور او کند «دستور محو» آن را خواهد داد. در این یادداشت تنها به پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی اشاره نمی‌شود، بلکه از رژیم حاکم بر ایران همچنین خواسته می‌شود که سیاست‌های منطقه‌ای خود را مبنی بر حمایت از گروه‌های تروریستی نیز متوقف سازد. البته در این یادداشت اشاره کوتاهی نیز به وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی و به گروگان گرفتن شهروندان خارجی نیز شده، اگرچه برنامه‌ هسته‌ای جمهوری اسلامی در مرکز توجه آن قرار دارد.

محور گفتگوهای ترامپ و نتانیاهو

در روزهای پیش از سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن، گمان‌های بسیاری در رابطه با محتوای گفتگوهای این دو رهبر سیاسی در کاخ سفید مطرح می‌شد. منابع اسرائیلی و برخی منابع آمریکائی می‌گویند برخلاف پیش‌بینی‌ها عمده گفتگوها بین رئیس ‌جمهور آمریکا و نخست ‌وزیر اسرائیل حول محور غزه و گسترش توافق موسوم به «پیمان ابراهیم» بود که در دور قبلی ریاست جمهوری دونالد ترامپ برقراری مناسبات دیپلماتیک بین اسرائیل و چند کشور عربی از جمله امارات متحده عربی، مراکش و بحرین را میسر ساخت. هدف دولت کنونی آمریکا ایجاد شرایطی برای برقراری مناسبات دیپلماتیک بین پادشاهی سعودی و اسرائیل است.

امروز اما دو مشکل دستیابی به توافقی بین اسرائیل و پادشاهی سعودی را دشوار ساخته است. بسیاری معتقدند که جمهوری اسلامی برای جلوگیری از پیشرفت مذاکرات برای دستیابی به این توافق از حماس خواست  تا با حمله به خاک اسرائیل  در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی این روند را از مسیری که در حال پیمودن بود دور سازد. واکنش اسرائیل به این حمله‌ی فجیع که جنگ غزه را آغاز کرد، مشکل دیگریست که حل آن نیز ساده به نظر نمی‌رسد. همزمان با دیدار بنیامین نتانیاهو با دونالد ترامپ و در واکنش به پیشنهاد رئیس ‌جمهور آمریکا برای انتقال فلسطینیان غزه به دیگر کشورهای عربی، پادشاهی سعودی در بیانیه‌ای که از حمایت دیگر کشورهای عرب نیز برخوردار است، نه تنها این پیشنهاد را مردود دانست بلکه پیوستن به «پیمان ابراهیم» را مشروط به تشکیل یک دولت فلسطینی اعلام کرد.

یک دیپلمات سعودی به کیهان لندن می‌گوید «پیشنهاد پاکسازی غزه از فلسطینی‌ها که دونالد ترامپ مطرح کرده، موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه را تقویت می‌کند و عملا راه را برای گسترش پیمان ابراهیم مسدود می‌سازد.» البته پیشنهاد کوچ اجباری فلسطینی‌های نوار غزه واکنش‌های سنگین و منفی بسیاری از متحدان آمریکا در غرب را نیز به دنبال داشته است. منتقدان رئیس‌ جمهور آمریکا را متهم به «پاکسازی قومی» می‌کنند و معتقدند اگر اقداماتی در این راستا انجام گیرد، جهان شاهد موج جدیدی از اقدامات تروریستی در بسیاری از کشورها خواهد بود.

چهل ‌و شش سال ویرانی

در حالی که چند روزی بیشتر به ۲۲ بهمن سالگرد انقلاب اسلامی نمانده، ایران ۴۶ سال پس از پیروزی پیروان روح‌الله خمینی و تشکیل جمهوری اسلامی، کشوری ورشکسته از نظر اقتصادی است و رژیم نیز دیگر مشروعیتی بین مردم  ندارد. از هرمنظری به این ۴۶ سال نگاه کنیم، ایران سال‌های سال به عقب رفته و بازسازی آن در پی گذر از نظام حاکم احتیاج به سال‌ها سرمایه‌گذاری مالی و انسانی دارد. کافیست فقط نگاهی بیاندازیم به ارزش پول ملی که یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای ارزیابی اقتصاد یک کشور است. دلار بلافاصله پس از صدور ٖ«یادداشت امنیت ملی ریاست جمهوری» از مرز ۸۶ هزار تومان گذشت. کارشناسان اقتصادی شکی ندارند که تا آخر سال جاری خورشیدی و نزدیک شدن عید نوروز، ارزش هر دلار به ۱۰۰ هزار تومن خواهد رسید. تنها در صورتی که که گفتگوها بین جمهوری اسلامی و آمریکا آغاز شود شاید بتوان انتظار داشت که ارزش دلار در ماه‌های آینده کاهش یابد و روند صعودی سال‌های اخیر متوقف شود. وضعیت طلا و سکه هم بهتر نیست. پنجشنبه ۱۸ بهمن بهای هر سکه طلا در تهران به ۶۳ میلیون و ۴۹۰ هزار تومان رسید. حدس زده می‌شود که در آستانه عید نوروز بهای آن از مرز ۶۶ میلیون عبور کند.

سقوط آزاد ارزش پول ملی

کاهش ارزش پول ملی و افزایش دلار اگرچه می تواند ثروت گروه‌های رانتخوار وابسته به نظام را افزایش دهد، ولی عامل اصلی گسترش فقر در جامعه است. نشریه «دنیای اقتصاد» اخیرا پژوهشی منتشر کرده که بر مبنای آن بیش از ۵۵ درصد از جمعیت شهری در ایران در فقر غذائی بسر می‌برند. بر مبنای همین گزارش حداقل کالری مصرفی این شهروندان در روز بیش از ۱۵ درصد زیر حداقل کالری لازم است. در همین پژوهش مصرف سرانه گوشت در کشور نسبت به ۵ سال پیش ۵۰ درصد کاهش یافته. نگران کننده است که مصرف گوشت سرانه در جمهوری اسلامی به یک سوم سال‌های آخر دوران قاجار رسیده باشد. کاهش مصرف گوشت و لبنیات، به گفته پزشکان، یکی از دلایل رشد ناقص کودکان و نوجوانان ایران است. در حقیقت بحران اقتصادی کنونی زندگی نسلی را که باید آینده ایران را تضمین کند به خطر انداخته است.

اقتصاد تنها بخشی نیست که در این ۴۶ سال ویران شده است. مدیریت ناکارآمد و سیستم رانتی و حضور گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد، از نظر محیط زیست و بوم‌شناسی بخش عمده‌ای از منایع آبی کشور را نیز که حیات کشور به آن وابسته است، نابود ساخته است. تنها یک نمونه وضعیت تالاب‌هاست. بنا بر آمار رسمی ۴۲ درصد از تالاب‌های کشور کاملا خشک شده‌ و به کانون تولید گرد و غبار تبدیل شده‌اند. پنج سال پیش برای مقابله با خشکی تالاب‌ها قانون «حفاظت، احیا و مدیریت تالاب‌ها» به تصویب رسید، از آن زمان تا امروز اما نه تنها آبی به تالاب‌های خشک شده باز نگشته، بلکه شمار تالاب‌های خشکیده نیزافزایش یافته است.

فهرست ویرانی‌هائی که نتیجه ۴۶ سال حاکمیت جمهوری اسلامی هستند بسیار بلندبالاتر از اینهاست.  باید وضعیت  اسفناک حقوق بشر و افزایش چشمگیر احکام اعدام ، عدم آزادی‌های اجتماعی و فردی ابتدائی چون آزادی دین، عقیده و حتی پوشش و هزاران مشکل کوچک و بزرگ دیگر را هم بر این فهرست افزود.

جمهوری اسلامی کشور را به وضعیتی کشانده که حتی صدای برخی از جناح‌ها و عوامل وابسته به نظام هم بلند شده است. آنها برای استمرار و بقای جمهوری اسلامی علنی از لزوم تغییرات اساسی صحبت می‌کنند و هشدار می‌دهند که جامعه در مرحله انفجار قرار دارد. در همین رابطه احتمال پذیرفتن پیشنهاد دونالد ترامپ برای مذاکره و معامله می‌تواند حرکت بعدی جمهوری اسلامی برای تضمین بقای خود باشد اگرچه با وضعیتی که حکومت ایران در آن گرفتار آمده، احتمال دارد شروط دولت ترامپ برای توافقی که وی توقع دارد «عالی» باشد، با سرشت نظام همخوانی نداشته  و با چنان مخالفت درونی روبرو شود که نظام را دچار یک بحران تازه‌ کند.