در روزهای گذشته، بار دیگر، قطع برق در ایران افزایش یافته و در همه شهرهای ایران برق منازل مسکونی و شهرکهای صنعتی برای ساعات طولانی قطع میشود. مسئولان جمهوری اسلامی دلیل قانعکنندهای برای قطع برق عنوان نکردهاند و مشخص نیست این مشکل چه زمانی حل خواهد شد.
آب نیز در اغلب شهرهای ایران قطع میشود. جدا از قطع سازمانیافتهی آب از سوی حکومت، هنگامی که برق قطع میشود پمپ آب ساختمانها نیز از کار افتاده و در نتیجه طبقات بالا در ساختمانها آب نخواهند داشت. در چنین شرایطی بجز استانهایی که به دلیل مدیریت نادرست منابع با کمبود آب روبرو هستند، در دیگر نقاط ایران نیز قطع برق سبب قطع آب میشود.
حسن روحانی هفته گذشته در حالی که زیر کولر گازی نشسته بود از مردم بابت قطع برق در تابستان عذر خواست و وزیر نیرو زیر چلچراغهای روشن ساختمانهای دولتی درباره لزوم صرفهجویی مردم سخن گفت. برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به دلیل بحران عمومی قطع برق و آب در کشور، خواستار لغو تعطیلی هفته آینده مجلس شورای اسلامی شدند تا بتوانند موضوع را بررسی کنند.
مردم علت واقعی قطع برق را نمیدانند و هیچیک از مقامات جمهوری اسلامی نیز به خودش زحمت توضیح مشخص و روشن در اینباره نمیدهد.
ابهام در علت قطع برق و تناقضگویی مسئولان
کمبود آب در ایران به دلیل مدیریت نادرست منابع آبی از سوی جمهوری اسلامی موضوعی است که از سالها پیش کارشناسان درباره آن هشدار دادهاند و امسال نتایج چهار دهه سوء مدیریت، جدیتر از گذشته نمایان شده است.
بحران قطع برق اما زوایای پیدا و پنهان دارد و با ابهامات زیادی روبروست. بر اساس آمارهای مورد ادعای دولت، تقاضای برق در تیر سال ۱۴۰۰ حدود ۶۰ هزار مگاوات بوده که نسبت به مدت مشابه پارسال بیش از هشت درصد افزایش داشته است. برخی مقامات میگویند افزایش تقاضا از ظرفیت تولیدی نیروگاهها بیشتر است و همین موضوع سبب کمبود برق شده. این ادعا در حالی مطرح شده که پیشتر برخی مقامات دولتی گفته بودند توان تولید برق در ایران به بالای ۸۰ هزار مگاوات رسیده است.
روز گذشته نیز سخنگوی صنعت برق اعلام کرد، با پایدار شدن وضعیت تولید برق حرارتی، میزان تولید برق نیروگاههای حرارتی از ۵۰هزار مگاوات گذشت ولی کماکان واحدهای برقآبی به دلیل کمبود آب ذخیره شده در پشت سدها، دچار محدودیت هستند.
آنچه مشخص است بهروز نشدن تکنولوژی در نیروگاهها و عدم سرمایهگذاری در صنعت برق نسبت به برآوردهای برنامه توسعه، و فرسودگی سیستم توزیع برق از جمله مشکلات صنعت برق ایران هستند.
یکی از احتمالات مطرح شده اینست که با آغاز به کار دولت سیدابراهیم رئیسی از نیمه امردادماه، مشکل قطع برق و آب تا حدودی مدیریت خواهد شد و دستکم به شکل کنونی برق و آب قطع نخواهد شد. ابراهیم رئیسی به دنبال ایجاد پایگاه اجتماعی در میان مردمی است که اکثر آنها سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را تحریم کرده و حاضر نشدند در آن شرکت کنند.
از سوی دیگر، حکومت در حالی قطع برق سراسری را با «نقص فنی» و حتا با ادعای دستگیری «پرسنل نیروگاهی» وابسته به «ضدانقلاب» توجیه میکند که علیرضا توکلی مدیرکل حراست شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی جمعه ۱۷ تیرماه خبر بازداشت «پرسنل نیروگاهی» را تکذیب کرد!
کیهان لندن ماه گذشته گزارشی درباره تأمین برق کشورهایی چون عراق و لبنان از سوی جمهوری اسلامی منتشر کرد که به عنوان یکی از احتمالات کمبود برق در کشور مطرح شده است. افزایش غنیسازی از سوی جمهوری اسلامی با توجه به قدیمی بودن سانتریفیوژها نیز از جمله دلایل افزایش مصرف برق کشور اعلام شده است.
همچنین استخراج رمزارز توسط نهادهای حکومتی و شرکتهای چینی و ترکیهای در ایران یکی دیگر از دلایل کمبود برق یا به بیان دیگر افزایش مصرف برق عنوان شده است. پلیس تهران حدود دو هفته پیش از کشف یک مرزعه رمرزارز با بیش از ۷هزار ماینر در چیتگر خبر داد؛ با اینهمه مشخص نیست چرا دولت با رصد مصرف برق مشترکان نمیتواند «مزارع غیرقانونی» را در یک «عملیات ضرباتی» کشف کند!
جدا از تناقضگوییهای مقامات حکومتی مشخص نیست بحران قطع سراسری و دنبالهدار برق در ایران چه زمانی قرار است پایان یابد. مسئولان بجای توضیح واقعیتهای قطع برق در ایران، فقط به مردمی که روزانه چند ساعت برق منازل و محل کارشان قطع میشود فشار میآورند که در مصرف برق «صرفهجویی» کنند.
مصائب قطع برق و آب برای مردم
قطع برق نه جدولبندی دارد، نه حتا سقفی برای ساعات قطع برق در یک روز؛ برای نمونه در منطقه پونک تهران شهروندان از قطع هفت ساعت برق پی در پی گزارش دادهاند بطوری که هر دو الی سه ساعت برق برای یک ربع تا بیست دقیقه وصل و بعد دوباره قطع میشد. در بخش باهوکلات شهرستان دشتیاری در استان سیستان و بلوچستان مردم ۱۰ ساعت برق نداشتند.
عدم جدولبندی قطع برق، انجام روزمرهترین فعالیتهای روزانه را مختل کرده است. برای نمونه بسیاری از شهروندان در شبکههای اجتماعی از «دوش گرفتن هولهولی» به دلیل مشخص نبودن ساعت قطع برق و آب خبر میدهند. با قطع برق، پمپ آب آپارتمانها از کار میافتد و فشار آب در طبقات دوم به بالا کاهش یافته یا قطع میشود. از سوی دیگر سالمندانی که ساکن آپارتمان هستند از هراس قطع برق و از کار افتادن آسانسورها خانهنشین شدهاند.
اینهمه در حالیست که قطع برق در شرایط اوج موج پنجم کرونا وضعیت بیمارستانها و کلینیکهای درمانی را نیز بهم ریخته است. خاموشی در بیمارستانها روند درمان را مختل کرده و جان بیماران را به خطر انداخته است. برخی بیمارستانها به ویژه در مناطق محروم، به برق اضطراری مجهز نیستند یا سیستم برق اضطراری آنها از کار افتاده است.
علی فاطمی نایب رئیس انجمن داروسازان ایران میگوید، با قطع برق داروهایی که در قفسه نگهداری میشوند ممکن است آسیب ببینند چرا که دمای هوا به بالای ۲۵ درجه سانتیگراد میرسد و نگهداری دارو در قفسهها دچار مشکل میشود. مشابه این مشکل برای سردخانههای نگهداری مواد غذایی، سوپرمارکتها، کارخانههای تولید مواد غذایی از جمله کارخانههای تولید لبنیات وجود دارد.
قطع برق همچنین برای کارخانههای تولیدی که مواد اولیه آمادهسازی شده در خط تولید دارای تاریخ انقضا و از دست دادن خاصیت هستند نیز مشکلات جدی ایجاد کرده و زیان هنگفتی با از بین رفتن مواد اولیه به آنها زده است. از جمله کارخانههای تولید پلاستیک، رنگ و مواد بهداشتی.
در همین رابطه محسن نقاشی دبیر فدراسیون تشکلهای صنایع غذایی کشور خواستار دخالت نهادهای امنیتی و مجلس شورای اسلامی به مشکلات قطع آب و برق شده است. محسن نقاشی پیشبینی کرده که ادامه آشفتگی و بیبرنامگی در قطع آب و برق اثرات مخربی بر روی بازار مواد غذایی و محصولات کشاورزی خواهد گذاشت.
ساعتها خاموشی خطوط تولید، به هدر رفتن و فاسد شدن مواد اولیه و کاهش حجم تولید سبب شده که برخی کارفرمایان، کارگران خود را به مرخصی اجباری و بدون حقوق بفرستند. فعالان کارگری معتقدند امنیت شغلی کارگران به خطر افتاده و در صورت ادامه قطع برق در هفتههای آینده موج دیگری از اخراج کارگران به راه خواهد افتاد.
پتانسیل جوشان خشم و اعتراض
با قطع برق و آب در روزهای گذشته اعتراضات زیادی در مقابل اداره برق شهرهای مختلف ایران رخ داده است. تداوم خاموشیها و گرمای تابستان در تیرماه سبب شده مردم با شعارها و استدلالهای بیبدیل خشم و انزجار و خستگی و عصیان خود را علیه بیبرقی و بیآبی و فلاکت اقتصادی در اعتراضات خود فریاد بزنند و «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» بگویند.
اینهمه در حالیست که ناکارآمدی مزمن جمهوری اسلامی وزنه مخالفان نظام را سنگینتر کرده و سوء مدیریتها در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بخشی از مردم را که شاید خواستهای سیاسی سازمانیافتهای نداشتند به صفوف شهروندانی افزوده که به عنوان براندازان شناخته میشوند؛ شهروندانی که جمهوری اسلامی را نمیخواهند و با «نه به جمهوری اسلامی» و «آری به همبستگی ملی» برای پس گرفتن کشورشان و آزادی و آبادی ایران صفوف خود را متشکل میکنند.
در چنین شرایطی مشخص است که آغاز دولت سیزدهم با ریاست سیدابراهیم رئیسی و بهبود احتمالی وضعیت آب و برق قادر نخواهد بود شعلههای خشم مردمی را که حالا در یک پسرفت ناگوار، شرایطی دشوارتر از «دوران طلایی امام» و جنگ ایران و عراق را تحمل میکنند خاموش کند.
این روزها بسیاری از شهروندان عادی که از اقدامات جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف جان به لب شدهاند، اعتراضات خود را در خیابانها یا در شبکههای اجتماعی با صدای بلند و مستدل اعلام میکنند.
دور از ذهن نیست که پتانسیلهای اعتراضی که این روزها در قالب دادخواهان، مالباختگان، اصناف مختلف و شهروندان معترض به نبود برق و آب بروز پیدا میکند در آیندهای نه چندان دور به موج بزرگ و یکپارچهای تبدیل شود که طومار سیاه و فرسودهی جمهوری اسلامی را در هم بپیچد.