۱۳۹۹ شهریور ۲, یکشنبه

با نابودی تمامی روحانیون، دنیا گلستان می شود

 


به راستی روحانی کیست؟

روحانی انسانی است تَنبل، تَن پَرور و البته بی دانش که کتابی در دست دارد، آن را مقدس خوانده و بر این باور است که تمامی علم و دانش و معرفت و درس های مورد نیاز زندگیِ انسان، به صورت یکجا در آن کتاب وجود دارد و آدمی هیچ نیازی به خواندن دیگر کتاب ها و کسب دیگر دانش ها ندارد.


روحانی از نَمَدِ دین برای خود کلاهی گَرم و نَرم می دوزد و از راه بهشت فروشی و روضه خوانی و تشویق مردم به قبولِ شرایطِ سختِ زندگانی شان در این دنیایِ فانی و وعده کاخ و زندگانی های آنچنانی به ایشان دادن در جهانی موهوم و خیالی، خود در رفاه و آسودگی کامل به سَر می برد و از دسترنجِ مردمان خورده و پَروار گشته ولی به تبلیغِ مزایایِ ساده زیستی و فقر و نداری در جامعه می پردازد و ملتی را به گمراهی و نادانی می کشاند.


روحانی به شستشویِ مغزی مردمان پرداخته و مهملات و چرندیات کتابِ زمینی و پُر از اشتباهش را به نامِ کلامِ خدایی آسمانی و بی نقص در اذهانِ عمومی فرو می کند و جامعه را دعوت به قبولِ بی چون و چرایِ کلمه به کلمه جملاتِ نگاشته شده در آن کتاب های تاریخ مصرف گذشته می نماید و هر ذهنِ روشنی که با وی مخالف باشد را کافَر و بی دین خوانده و وی را لعن می کند.


روحانی شخصی است که خود را عالمِ دهر و دانا به تمامی امور می داند و به تمامی مردمان به چشمِ حقارت نگاه کرده و خود را در جایگاهِ استاد، راهنما و همه چیزدان قرار داده و با خود بزرگ بینی وصف ناشدنی، هر صدای مخالف و معترضی را تکفیر کرده و شخص منتقد را ابله و کوته نظر و بی سواد می خواند.


روحانی در یک جمله فردی است دروغگو، شیاد، نیرنگ باز و بی سواد که استادِ بازی با کلمات می باشد و همواره دست به دامن انواع و اقسام مغلطه هاست و هیچگاه توانایی حضور در یک گفتگوی علمی، منطقی و مستند را نداشته و ندارد و همواره با توسل به چرب زبانی و زدن به صحرایِ کربلا، از دادن یک پاسخِ عقلانی فرار می کند.


آیا روحانیت شُغل است؟

کارل مارکس درباره روحانیون می گوید: “تا زمانی که جامعه شغل شرافتمندانه ای برای روحانیون پیدا نکند، این گروه مفت خور، سربار و انگل اجتماع انسان خواهد بود!” آیا به راستی چنین نیست؟ یک روحانی چه حرفه ای بَلَد است و از چه راهی نان می خورد؟ آیا بدون حضور روحانیون در جامعه، نبودشان احساس شده، کارِ مملکت خوابیده و چرخه اقتصادی از بین می رود؟


نویسنده، پژوهشگر و روشنفکر بزرگ تاریخ معاصر ایرن زمین، زنده یاد احمد کسروی درباره روحانیت می نویسد:


“آخوندها دسته ای هستند در این کشور که مفت می خورند و تنها کاری که از دست شان بر می آید ایستادگی در برابر پیشرفت است؛ آن ها نه بافنده اند، نه ریسنده اند، نه سازنده اند، نه کارنده اند، نه دوزنده اند و نه می خرند و نه می فروشند. در یک جمله هیچ کاره اند.”


روحانی حرفه ای به غیر از دروغگویی، شیادی، فریب دادن مردمان و گدایی بلد نیست؛ این جماعتِ مُفت خور و مرده پرست و خرافاتی با افکار پوسیده شان، هر سال مردگان هزاران سال پیش را از قبر بیرون کشیده و برای در آوردنِ اشک مردم دوباره ایشان را کشته و روانه گورستان می کنند.


این طایفه بی هنر و بی علم جلوی هر گونه پیشرفت و ترقی ایستاده و مانع رسیدن مردمان به جوامعی دموکرات و سکولار و متمدن هستند و نان شان را از راهِ در جهل، خرافات و عقب ماندگی نگاه داشتن مردم در می آورند، به راستی جماعتی بی ذوق و بی مصرف تر از روحانیون، در تمامِ تاریخ به چشم نمی خورد.


روحانیون با استفاده از سرمایه های ملی یک کشور و دستبرد زدن به بیت المال و چاپیدن مردمان و خالی کردن جیب ملت، برای مردمان جهل و نادانی و خرافات به ارمغان می آورند و ویران کردن پایه های اخلاقی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی، ورزشی و علمی یک مُلک، از جمله خدمات برجسته آنان به جامعه ای است که در آنان به دین فروشی مشغولند.



۱۳۹۹ مرداد ۲۵, شنبه

آقای خامنه ای، همانگونه که توبه گرگ مرگ است، سزای جنایات همیشگی شماچه می تواند باشد؟!



تاریخ گسترده و طولانی کشورمان سرشار و مالامال از سرگذشت زندگی، خدمات انسان های وارسته و فداکار و یا خیانت، دزدی، و وطن فروشی گروه دیگر است. طبیعی است خیانت و پشت پا زدن به ملتی، همواره لعنت و نفرین به دنبال خواهد داشت،


در حالی که خدمتگذاران و خادمان برجسته موجب افتخار و یادآوری هر انسان میهن پرستی بوده، و بسیاری از عملکرد اینگونه افراد سرمشق و راهنمای  شماری از آیندگان خواهد بود.


خدمتگذاران و خائنان به کشور:

به عنوان نمونه، داریوش بزرگ، انوشیروان دادگر، شاه عباس بزرگ، کریمخان زند، نادرشاه افشار، رضاشاه بزرگ، و مصدق هرکدام در راه میهن خدمتگذاری صادق و فداکار بوده اند، و افرادی چون شاه سلطان صفوی، فتحعلیشاه قاجار، و علی خامنه ای موجب ننگ و نفرین ملت بوده، و نامشات بانفرت همه جا گفته و نوشته می شود.


فراموش نشود که نام و خدمات کوروش کبیر فرزند پاکباخته و فداکار تاریخ ایران گرچه مورد بی حرمتی و بی احترامی رژیم تازی نژاد ولایت وقیح است، ولیکن از مرزها گذشته و مورد ستایش جهانی قرار دارد. زیرا او سمبل آزادگی، انسانیت، بزرگ منشی بیشتر جهانیان بوده، و ملت و کشوری های گوناگون با یادآوری خدمات ارزنده و انسانیت قابل ستایشش برای او احترام ویژه ای قائلند.


ایرانی نماهائی که به تاریخ و فرهنگ کشورمان بی توجهند:

شوربختانه هم میهنان امروزی ما که از تاریخ تجاوز تازیان به ایران، تمامی خاک کشور و حتی فرهنگ، دانش، تاریخ، آداب و رسوم و همه چیز خود را به دشمنان باخته و به عنوان نوکر و کنیزی بی اعتبار تسلیم افکار متجاوز و غیر انسانی آنان قرار گرفته اند، به جای ارج نهادن به انسان های بزرگی چون کوروش و داریوش کبیر، حسین ابن علی فرد خود خواه و مقام دوست تازی تازی که برای رسیدن به قدرت و سلطنت، با یزید خلیفه آن زمان آنهم با همسر و فرزند وارد جنگ و ستیزه شده نه تنها جان خود را از دست داد بلکه خانواده خود را به اسارت آنان در آورد را مظهر شجاعت و راستی ونمونه اخلاق برای خود می داند.


خامنه ای مظهر وطن فروشی و خیانت:

بیگمان علی خامنه ای فرد خائن به کشورو ملت، و ابرجنایتکاری است که نام خود و خانواده اش با زشتی و نفرت سرلوحه تاریخ کشورمان بوده و زبانزد نسل کنونی ونسل های آینده خواهد بود. عملکرد ضد مردمی و آدم کشی او را باید در ردیف چنگیز خان مغول، تیمور لنگ، محمود افغان و دیگر جنایتکاران تاریخ دانست.


از نظر دزدی و غارتگری، باید اذعان کرد که خامنه ای چپاولگر همراه با زن و فرزندان، بستگان دیگرش، نوکران، کارمندان، و خدمتگذارانش کشورمان را به ورشکستگی و هم میهنان ما را به فقر و فلاکت، تهیدستی، آوارگی، وخفت و درماندگی کشانده اند.


 دامنه چپاول و غارتگری خامنه ای:

چپاولگری خامنه ای، بستگان و همراهانش آنقدر و آنچنان است که کشور و هم میهنان ما را برای سالهای آینده در بینوائی و ناتوانی در برابر جهان آزاد قرار خواهد داد.

بانک و مؤسسه ای مالی در کمتر کشور جهان می توان یافت که حساب و سپرده ای از خامنه ای، بستگان، و نوکرانش در آن نباشد.


هنگامی که دزدی شخص خامنه ای از بیت المال و جیب ملت ایران بیش از ۹۰ میلیارد دلار، همسر، فرزندان، برادران، خواهران، دوستان و نزدیکانش دربانک های جهانی هرکدام میلیون ها دلار باشد چگونه کشور ماتم زده ما می تواند بر پای خود بایستد و در جهان کنونی سرفراز و سربلند بماند؟!


تظاهرات غارت شدگان موسسات حکومتی :


غارت شدگان موسسات حکومتی در شهرهای مختلف، علیه دزدی و چپاولگری رژیم دست به تظاهرات زدند.


روز-سه شنبه چهارم مهر ۹۶ اقشار مختلف مردم علیه دزدی و غارتگری رژیم  در شهرهای کشور به تظاهرات برخاستند. نمونه آنها به شرح زیر است:


۱- در تهران غارت شدگان البرز ایرانیان روز دوشنبه سوم مهر ۹۷ در مقابل ارگان حکومتی رسیدگی به جرائم پولی بانکی در خیابان فاطمی دست به تحصن زدند. آنان با پهن کردن سفره های خالی؛ خواستار برگرداندن سپرده هایشان شدند.


۲-غارت شدگان موسسه حکومتی کاسپین وابسته به سپاه پاسداران دهمین روز تحصن خود را در مقابل ساختمان قضائیه آخوندی پشت سر گذاشتند آنان با تجمع در بلوار کشاورز شعار می دادند نه سازش نه بخشش تحصن تا رهایی.


۳-غارت شدگان مؤسسه های حکومتی در شیراز، الیگودرز، خرم آباد، دزفول و اهواز نیز علیه غارتگری رژیم تجمعات اعتراضی برپا کردند و علیه چپاول و دزدی ایادی رژیم شعار سردادند.


۴- در مشهد غارت شدگان موسسه حکومتی پدیده شاندیز با مزدوران انتظامی که برای سرکوب آنها در صحنه حاضر شده بودند درگیر شدند و علیه نیروهای سرکوبگر رژیم شعار سردادند.


چپاولگری خامنه ای، بستگان و همراهانش آنقدر و آنچنان است که کشور و هم میهنان ما را برای سالهای آینده در بینوائی و ناتوانی در برابر جهان آزاد قرار خواهد داد. بانک و مؤسسه ای مالی در کمتر کشور جهان می توان یافت که حساب و سپرده ای از خامنه ای، بستگان، و نوکرانش در آن نباشد.