۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۷, پنجشنبه

اصلاح طلبان مانع رسیدن ایرانیان به آزادی و دموکراسی



اصلاح طلبی مماشات و معامله با جنایتکاران و چاقو کشان است، آن ها ادعا دارند تغییر باید “قدم به قدم” انجام شود؛ این بدان معناست که بیرون کردن آخوند از مملکت باید یک اینچ به یک اینچ صورت بگیرد. این فرضیه از بنیان غلط است چرا که در ابتدا، آخوند باید اجازه فعالیت به شما را بدهد تا امر بیرون کردن ایشان رخ دهد و این اتفاق هرگز به وقوع نخواهد پیوست.
اصلاح طلبان خودشان را مسخره کرده اند، در کلام سخن ایشان که “تغییر قدم به قدم” می باشد درست است، همه می دانند که تغییر باید صورت بگیرد، چون تمام علوم دیگری چون پزشکی، فیزیک و.. که قدم به قدم پیشرفت کرده و به نتیجه ای دلخواه می رسند، اما در مورد اصلاحات رژیم، این فرضیه “قدم به قدم” یک مغلطه کلی است، باید دید سخن آزادی خواهان چیست و اصلاح طلبان چه می گویند؟

فرتور محسن کدیور، اصلاح طلب و یکی از اعضای اتاق فکر سبز را نشان می دهد، ایشان نمونه بارز یک اصلاح طلب است که هیچگاه خواستار یک حکومت مردمی و سکولار نبوده و نیست و به ولایت فقیه التزام دارد. ایشان یکی از کسانی است که جنبش مردمی را به بیراهه کشانده و پایه های نظام را از فرو ریختن نجات داد.
تغییر و اصلاح قدم به قدم رژیم یعنی چه؟ یعنی اینکه ما می خواهیم آخوندها را بیرون کنیم اما چون یک مرتبه نمی توانیم حکومت را از دست ایشان بگیریم، قدم به قدم و آرام آرام، این کار را انجام می دهیم. این سخن بسیار نادرست است چرا که آخوند هرگز چنین اجازه ای به شما نخواهد داد و حکومت را رها نخواهد کرد. در طی پانزده سال گذشته ثابت شده است که اصلاحات امکان پذیر نیست و جنایت و خشونت و خفقان هر روز بیشتر از روز پیش شده اند و سراسر مملکت را در بر گرفته اند.
اصلاح طلبی در واقع به معنای پرنسیپ نداشتن و خواهان معامله با دزد و چاقوکش و جانی بودن است، انسان آزادی خواهی که دارای اخلاق درست و پرنسیپ باشد و از شخصیت نیرومندی بهره بَرَد، هرگز با دزد و جنایتکار و آخوند معامله نمی کند. من به هیج وجه به اصلاح طلبی معتقد نیستم؛ آخر در موضع آزادی خواهی و آزادی و شرافت انسان که نمی توان چیزی را معامله کرد.
اصلاح طلب با اعتقاد به روش غلط قدم به قدم خود بر این باور است که رژیمی که در طی سال های ۶۸ – ۶۷، ده تا پانزده هزار نفر را می کشته است، چون امروز پنج تا شش هزار نفر را می کشد، حکومت اصلاح پذیری است و جان پنج- شش هزار انسان در مقایسه با سال های ۶۸ – ۶۷، در دید ایشان چیز خاصی نیست و قابل هضم است.
این اصلاح طلبی چه فلسفه شرم آوری است؟ همواره شکست خورده و با بی آبرویی خوار و ذلیل شده و از میدان سیاست بیرون شان کرده اند؛ یکی از این اصلاح طلبان که با خفت از دور سیاست کنار گذاشته شد، خانم شیرین عبادی است.
این خانم بزرگترین پلاتفرم و رساترین بلندگوی جهان را برای رساندن فریاد و صدای عدالت خواهی ایرانیان دردمند به مردم دنیا را در اختیار داشت، اما شور بختانه خود را در چادر و چاقچور پوشاند و گفت من مسلمانم و از زندان های عراق و گوانتانامو سخن راند و زندانیان سیاسی – عقیدتی ایران را به طور کلی از یاد برد.
ایشان هم گمان می کردند که با سیاست قدم به قدم، همراه دوستان اصلاح طلب و مماشات گرشان در ایران و خارج از کشور، می تواند کاری انجام دهد، اما امروز این خانم در اروپا و آمریکا همواره از سوراخی به سوراخ دیگر فرار کرده و مخفی می شود. فلسفه های اشتباه اصلاحات و تغییر قدم به قدم، همه این ها از جهالت در شناخت ذهنیت های فاشیستی و جهالت در شناخت آخوند، سرچشمه میگیرند. مگر بر سر موضوع جنایت علیه بشریت و جان و شرافت مردم می توان معامله و مماشات کرد و با آخوند سر یک میز نشست و مذاکره کرد بلکه وی به مردم رحم کند و یک خرده عقب بنشیند؟.

در این ویدیو، بهرام مشیری در رابطه با اصلاح طلبان سخنان به جا و منطقی را بر زبان رانده و این روش نادرست مبارزه را نکوهش می کند.

باج دادن به گردن کلفتان همواره در سراسر تاریخ امری نکوهیده بوده است، اصلاح طلبان گمان می کنند با معامله و مماشات و باج دادن به متجاوز و چاقوکش می توانند مملکت را سر و سامان بدهند. انسان شرافتمند و آزادی خواه و یک سیاست مدار لایق، یک سری پرنسیپ ها و اخلاق انسانی و خواسته های انسان دوستانه دارد که سر آن ها می ایستد و برای رسیدن به آن ها مبارزه می کند.
حال یا موفق می شود و یا نمی شود، اما این اندیشه های اوست که به دیگران منتقل شده و نسل های آینده به آن مبارزه برای رسیدن به آزادی ادامه خواهند داد. آقای اصلاح طلب ذات پلید و ارتجاعی آخوند با هیچ تغیر و اصلاحات قدم به قدمی، نرم و انسانی نخواهد شد؛ روش مبارزه سیاسی شما از بنیان نادرست است.




۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه

بدآموزیهای قرآن




بیشتر مردم نمی‌دانند که قرآن دارای بدآموزیهای بسیاری است، زیرا قرآن را یا نخوانده اند،‌ یا به زبان مادری نخوانده اند، یا اینکه قرآن را به زبانی که میفهمند خوانده اند اما ایمانشان آنان را کور کرده بود. قرآن را مانند کتابهای دیگر نخوانده بودند چون محیط زندگیشان احتمالا به آنها آموخته بود که قرآن را نخوانده باید پذیرفت. بیشتر آدمهای به دلیل اینکه انسانیت دارند وقتی از این بدآموزیها را برای نخستین بار میشوند تازه میفهمند که چقدر تصورشان از اسلام با آنچه قرآن می‌آموزد متفاوت است.
اما اسلامگرایان حرفه ای، آنان که میدانند چه میگویند از این آیات و معنایشان بسیار آگاهند، و منتظر فرصت هستند تا این آیات را در زمان مناسب از آستین خود در آورده و آنها را عملی کنند، یا از طریق خشونت و جهاد،‌ یا با قانونگذاری و اسلامی کردن همه آدم و عالم. از اینروست که آگاهی با این آموزه ها حتی برای ناباوران به اسلام نیز مفید هست زیرا به شناخت دقیقتر ریشه های رفتارهای اسلامگرایان می‌انجامد.
حقیقت این است که این آیات تنها در قرآن پنهان نشده اند، بلکه گاهی در دنیای واقعی نیز در شکل باورها، رفتارها،‌ و حتی قوانین حکومتی از جانب اسلامگرایان و مسلمانان دیده میشوند. با مطالعه این آیات میتوانید ارتباط میان فجایعی که بطور روزمره از اسلامگرایی و اسلام میبینید و آموزه های قرآن را بیشتر درک کنید.
  • آیات جنایی، مشتی از ددمنشانه ترین سخنانی که تابحال در جایی خوانده اید را در این بخش از آیات از قرآن بخوانید. از فجیع ترین دستور العمل ها برای سر بریدن،‌ دست و پا قطع کردن، به دار کشیدن، اسیر و شکنجه کردن، تجاوز به زنان دشمن و به بردگی گرفتن آنها در زمان جنگ گرفته تا پنهانی کینه توزی کردن و خلاصه تمام آنچه به روشنی نشان میدهد قرآن بسیار اسلام دِگَرستیزانه است. این آیات همچنین نشان میدهند که اسلام به نوعی دینی نظامیست، زیرا قرآن بسیار در مورد جنگیدن،‌ کشتن، و دشمنی سخن میگوید و از مسلمانان انتظار دارد که همانند سربازانی مطیع باشند. سربازانی به فرماندگی الله که در زیر پا گذاشتن انسانیت و اخلاق گاهی از وحشی ترین قبایل تاریخی در گوشه هایی از دنیا دستکمی ندارد. در این بخش همچنین جهت آشنایی بیشتر با این آموزه ها اسنادی از پیاده شدن آنها نیز شناسانده میشوند (جنایات اسلامگرایان) تا روشن گردد مشکل فقط جنبه نظری و تئوری ندارد بلکه مشکلیست عملی و جدی.
  • آیات زن ستیزی، این آیات اسنادی هستند که به روشنی برتری مرد بر زن در اسلام را چه در نگر حقوق و چه حتی از نظر حیثیت و وجود اثبات میکنند. قرآن بدون شک کتابیست زن ستیزانه زیرا زن را موجودی درجه دوم و ساخته شده برای مرد برای تماس جنسی و تولید مثل میداند، او را قابل تصرف میداند،‌ او را خانه نشین و در حجاب و مطیع و فرمانبدار شوهرش میخواهد، از زن میخواهد که زیبا نباشد، یعنی زن نباشد. تجاوز و کتک زدن را در جاهایی اجازه میدهد. در این بخش همچنین آیات متعددی از قرآن پر رنگ شده اند که نشان میدهند قرآن امتیازات ویژه متعددی برای دسترسی به میزان نامحدودی از زنان به شیوه ها و گونه های مختلف به محمد میدهد. از جمله اینکه بیش از مردان دیگر زن داشته باشد، و میان زنانش نیز اگر نخواست عادلانه و برابر رفتار نکند. این آیات نشان میدهد که پیامبری اسلام در میل جنسی بسیار زیاده خواه بوده است و بخش بسیاری از قرآن را به مسائلی اختصاص داده است که تنها به آلت تناسلی خودش مربوط بوده است.
  • آیات برده داری، برده داری چیزیست که هیچیک از ما آنرا به چشم ندیده ایم چون انسانها در چند نسل گذشته به شدت با آن در ستیز بودند و آنرا شکست دادند. امروز گاهی حمل و نقل انسانها برده داری مدرن خوانده میشود اما قرآن همان برده داری را تایید و در اسلام قانونی میکند که بدون شک غیر عادلانه و غیر انسانیست. قرآن انسانها را به دو دسته آزاد و برده تبدیل میکند،‌ و روشن میسازد که انسان آزاد برتر از برده است. یک مسلمان میتواند برده داشته باشد، این برده ها با روشهای مختلف از جمله خرید و فروش و یا اسیر کردن در جنگ بدست می آیند. یک مسلمان همچنین میتواند به هر تعدادی زنان برده داشته باشد و با آنها تماس جنسی برقرار کند، آری تجاوز به برده در اسلام آزاد است،‌ و اسلامگرایان نیز از این حق خود گاهی با اسرا همچنان استفاده کرده اند. انسان برای اینکه بتواند به خدایی که برده داری را پذیرفته است اعتقاد داشته باشد یا باید اخلاق را کنار بگذارد یا عقل را،‌ و یا هردو را.
  • آیات بی عدالتی و فساد الهی،‌ درک آدمها معمولا در طول تاریخ و عرض جغرافیا از خدا و تخیلاتشان در مورد رفتارهای او در بسیاری از موارد به محتویات شخصیت خود آن آدمها ارتباط دارد. آدمهای مهربان خدایی مهربان، آدمهای تندخو خدایی تندخو،‌ آدمهای دانا خدایی دانا،‌ و آدمهایی ابله خدایی ابله را در گفته هایشان توصیف میکنند. در این بخش می آموزید که قرآن چگونه خدا را توصیف میکند. خدایی که گمراه میکند، میکشد،‌ شکنجه میکند، مکر و حیله میکند. محمد یا هرآنکه این توصیافت از خدا را آورده شخصی است که آشکارا سادیست بوده است و از توضیح و تشریح  شیوه های شکنجه آدمها با جزئیاتی دلخراش لذت میبرده است.
جمع بسیاری از اسلامگرایان را تلاش بر آن است که هر طور شده این آیات را با آسمان و ریسمان کردن هرطور شده به نوعی معنی کنند که معنی خوبی داشته باشد، بلکه بتوانند هرطور شده این زشتیهای بزرگ در قرآن را بپوشانند.