هردولت و رژیمی که اندکی مردمی باشد و دلش برای میهنش به تپد، شبانه روز در اندیشه است و می کوشد که راههایی برای پیشرفت کشورو ترقی مقام انسانیت هم میهنان خود بکوشد. سوای آخوندهای بیشرف، فرومایه، بی فرهنگ، رذل، ضد ایران و ایرانی، ضد انسان که در این ۳۶ ساله جز آدم کشی، شکنجه ها، اعدام های یواشکی و تروریستی، اعدام های بیگناهان و به بهانه های گوناگون در درون هزار هزار زندان های سرتاسر کشور، و یا در ملاء عام و در حضور هزاران افراد ناآگاه، زنان، و حتی کودکان، توانسته اند قبح جنایت و آدم کشی، زجرو شکنجه دادن، احترام و حرمت گذاشتن دیگران را در جامعه از بین برده اند و توانستند آنهمه توهین، تجاوز، و جسارت و آدم کشی را در جامعه رفتاری عادی و معمولی نشان دهند.
به راستی، نباید گفت لعنت و نفرین بر آخوند و بدانان هشدار داد که بالاخره روز انتقام فرامی رسد و اگر تا آن زمان وجود کثیف آخوندهای لعنتی هنوز بلای جان و مال و ناموس مردم باشد، از خودشان و گرنه از تفاله ها و بازمانده هایشان انتقامی سخت در یک همآهنگی ملی و مردمی به عمل خواهد آمد و نسل کثیفشان از مملکت پاک خواهد شد. این انتقام در درجه نخست گریبانگیر خامنه ای، آخوند شیاد و جنایتکار، مجتبی فرزند ابرجنایتکارش، خانواده آدم کش او، و کلیه آخوند و آخوندچه هایی که به نحوی و روشی از خامنه ای جنایتکار حمایت کرده اند، پست و مقامی داشته، و یا در راه هدف های شوم و جنایتکارانه هیأت حاکم تلاشی داشته، و یا حتی سکوت نمودند، خواهد گرفت و آنان را به سزای خیانت های بیشمار خود خواهد رساند.
پاسداران خیانتکار
گرچه پاسدار زائیده و پرورش یافته سیاست مکارانه آخوند است، ولیکن آنان نیز در جنایاتی که با همکاری آخوند کرده و می کنند و یاخیانت بزرگ و عظیمی که در راه دزدی و غارتگری کشور در امر صادرات و واردات کرده و می کنند از نظر مردم ایران گناهشان بخشودنی نیست و روز انتقام در کنار سکوی اعدام آخوند و آخوندچه و بچه آخوند خواهند بود و با آنان به مجازات خیانت های ملی و مردمی اشان خواهند رسید. این مزدوران و آخوندهای جنایتکار فراموش نکنند که وقتی سیل آمد جلوگیری از آن تقریباً غیر ممکن است. سیل انتقام ۸۰ میلیون جمعیت ایران بارها، بارها، خطرناک تر از سیل خروشان مردم از انقلاب سال ۵۷ خواهد بود.
تخریب جنگل هاو خشکاندن تالاب ها
از ۳۶ سال پیش که مصیبتی بنام آخوند و پاسدار بر مردم ایران نازل شده، بر اساس آمار موجود دست کم ۶ هکتار از جنگل های شمال ایران را نابود کردند. وجود جنگل، تولید آب و هوای خوب، ایجاد شرایط زیست بهتر و بالاتر و به طور کلی سرمایه بزرگ ملی یک کشور است. این آخوندهای بی شرف، و پاسداران دزد و یغماگر، نه تنها جنگل های شمال را به باد دادند و هوا و شرایط جوی منطقه را به نابودی کشاندند بلکه در سراسر ایران نیز آنچه درخت، سبزه، بود از میان بردند، تالاب ها، دریاچه ها، رودخانه ها را خشکاندند.
دریاچه ارومیه که نقطه اعتدال و منطقه تنظیم آب و هوای غرب ایران و کشورهای مجاور بود خشکاندند و نابود کردند، و منطقه بسیار بزرگی از غرب ایران را به بیابانی برهوت و خشک تبدیل نمودند. پاسدارها و آخوندهای بی فرهنگ و فرومایه، ملخ وار هستی و نیستی کشاورزی، آبیاری، و برداشت مردمی را به نابودی کشاندند. به راستی نباید گفت مرگ بر آخوند و پاسدار خیانتکار، و نفرین بر کسانی که در جریان این جنایت ها و ویرانگری هستند و باز هم سکوت اختیار می کنند؟!.
آواره کردن میلیون ها ایرانی
آمار پناهندگان ایرانی به کشورهای مختلف جهان از شر اژدهاها و گرگهایی بنام آخوند در این ۳۶ سال بسیار رقت آور است. ثه بسیار خانواده ها که در میان کوهسارها، مرزهای کشورها و در دست طمعکاران و غارتگران بین المللی که دست کم از آخوند ندارند جان باختند و حرمت و کرامت خانوادگی خود را از دست دادند. چه بسیار ایرانیان درمانده و آوراه ای که در میان امواج دریاه و رودخانه ها جان خود را از دست دادند. به راستی، مرگ بر آخوند، و نابود باد نسل آخوند در ایران.
مأموران اسید پاش بر روی زنان
کجا هستند، مأموران اسید پاش بر روی زنان اصفهان و شهرهای دیگر؟ آیا هرگز نام این جنایتکاران برملا و شناخته خواهد شد؟!. باید گفت هرگز!. زیرا این جنایتکاران بسیجی های مأمور مستقیم ابر جنایتکار مجتبی خامنه ای اند!. آیا ملت به خواب رفته و فراموشکار تا کی می خواهند در برابر این آدم کشان، به ویژه ولی وقیح و فرزند جنایت پیشه او ساکت بمانند؟!.آیا دیگر وقت آن نرسیده که با یک قیام ملی و خیزش عمومی شر آخوندهای جنایتکار و پاسداران دزد و غارتگر را از از سر خود کم کنند و آینده کشور را نجات بخشند؟!.
کینه توزی و دشمنی عرب ها
این رژیم ضد انسان و ضد ایرانی نه تنها تا کنون بزرگترین خیانت ها را به کشورو مردم ما کرده، بلکه در صحنه بین المللی و به ویژه عربهای منطقه همگی را دشمن یک پارچگی ایران، و سعادت و خوشبختی ایرانی ساخته است. شاید چنانچه وضع به همین روش جلو رود، علاوه بر تحریکات ضد ملی، امکان دارد که حمله نظامی با حمایت و پشتیبانی دولت های غربی نیز به دنبال داشته باشد. زیرا تجربه تلخ ۳۶ سال گذشته دولت های غرب و به ویژه عربها را در فکر تجزیه و جدا سازی بخش هایی از ایران انداخته است.
مأموران امنیتی گفته اند که اسامی اسید پاشی رسانه شدن نیست آنان راست می گویند هنگامی که بسیجی های مزدور و نوکر مجتبی خامنه ای چنین کاری را می کنند و مأموران مزدور اسلامی تتا کنون تلاش کرده اند که این مسائل را شخصی بنامند و مزدوران اسید پاش مجتبی خامنه ای کماکان دور از صحنه و سالم بمانند.
از آنچه گذشت:
رژیم بدسگال و جنایتکار آخوندی با همکاری پاسدارهای دزد و غارتگر، در این ۳۶سال گذشته تیشه به ریشه ایران و نسل ایرانی زدند. شکنجه، کشتارهای تروریستی، اعدامهای روزمره پشت پرده، درون زندان های بیشمار، در خیابان، کوچه و ملاء عام، در برابر چشمان از حدقه درآمده هزاران مردم بیگناه، زنان، و کودکان، قبح جنایت و آدم کشی را در جامعه ما از بین برده و سنگدلی، بی رحمی، بی پروایی، و همه گونه جنایت را در جامعه ما رواج داده و همگانی نموده است.
نسل جوان و یا نسل سوخته ای که هیچگونه امید و آینده ای ندارد. کشوری که تالاب ها، رودخانه و دریاچه های آن به لطف آخوند بیشرف و ضد ایرانی و پاسدار بی وطن یکی پس از دیگری خشکیدند، جنگل های وسیعی که در آب و هوای منطقه نقش بزرگی داشتند با همت پاسدازان و آخوندهای دزد نیست و نابود شدند.
کشاورزی ایران و سرانجام این که، به لطف پاسداران هرجایی و آخوند طمع کار با ورود کالاهای قلابی و بی رویه از چین، ترکیه و کشورهای سوداگر و متجاوز دیگر به باد رفت و اقتصاد ایران به ورشکستگی کشیده شد.
نکته پایانی:
آیا با همه این جنایت و غارتگری ها نباید گفت مرگ بر آخوند و پاسدار خیانتکار، و وای بر ملتی که با سکوت و بی اعتنایی خود با آخوند و پاسدار یغماگر دزد همکاری نموده، نسل های کنونی و آینده را به تباهی می کشد و کشور را از چرخه پیشرفت و ترقی جهانی وا می دارد.
بنابراین، تادیر نشده ملت به خواب رفته و فراموشکار ایران باید از این خواب طولانی بیدار شده نسل آخوند و پاسدار جنایتکار و ویرانگر را از کشور برداشته و آینده ایران و ایرانی را نجات دهند.