اسلام یک حزب و روش سیاسی است که سوای خونریزی و غارتگری، هدف و آمالی ندارد. صلح در اسلام و از دیدگاه دین فروشان و پیروان آن، یعنی تسلیم بی چون و چرایی مردم در برابر آنان است. به گفته دیگر، اسلام دین تسلیم پذیری است. تسلیمی محض بدون هر پرسشی، و یا کند و کاوی. تسلیم در برابر الله ناشناخته و اختراعی محمد عبدالله جوان یتیم و محروم و خودکامه عربستان، اللهی که کمترین دلیل و اثر وجودی آن تا کنون شناخته نشده است.
محمد ابن عبدالله با زیرکی و هوشمندی، اللهی را در رؤیا و افکار تازیان ناآگاه و ساده دل پروراند و خود را نماینده و فرستاده او دانست و آنچه را که خود می پسندید، و بدان عشق می رزید خواسته این الله تصوری و مجازی دانست.
بدیهی است دین فروشان جانشین محمد نیز همان روش را دنبال کرده و می کنند و رضایت و خرسندی خود را خواسته و رضایت آن الله می دانند. بنابراین، مسلمانان گول خورده و گمراه شده، همه کاری را در ظاهر برای خوشنودی الله مجازی، ولی در حقیقت، خرسندی آخوندها و یا نمایندگان الله خیالی انجام می دهند.
بدیهی است دین فروشان جانشین محمد نیز همان روش را دنبال کرده و می کنند و رضایت و خرسندی خود را خواسته و رضایت آن الله می دانند. بنابراین، مسلمانان گول خورده و گمراه شده، همه کاری را در ظاهر برای خوشنودی الله مجازی، ولی در حقیقت، خرسندی آخوندها و یا نمایندگان الله خیالی انجام می دهند.
اسلام دین شمشیر است
همانگونه که گفته شد، اسلام با خونریزی و کشتار و غارت مردم پای گرفت و در سطح جهان مردم را با ترس و دلهره و یا برای همکاری در دزدی و راهزنی ها و غارت اموال مردم به دنبال خود کشانید. تاریخ جهان به ویژه کشور ما گویای این حقیقت تلخ است که زورگویان و آدم کشانی با وحشیگری و خونریزی پس از چند صباحی هدف های پلید و غیر انسانی خود را بر مردم منطقه و یا کشوری تحمیل کردند.
آمدن گروههای مختلف از تازی گرفته تا ترک و چنگیز و تیمور به ایران، یک نوع مهاجرت نبوده بلکه زورگویی، تجاوز، کشتار، بی رحمی، رمز پیروزی و تسلط آنها بر مردم آرام و زحمتکش به شمار می آید. از این روی، به سادگی می توان پذیرفت که اسلام هرگز دین صلح و منطق نبوده، بلکه اسلام دین شمشیر و به تسلیم در آوردن است. پرچم کشورهای اسلامی نیز از خون و شمشیر حکایت می کند.
آغاز جنگ میان سنی و شیعه در عربستان
همانگونه که در مقاله گذشته گفته شد، پیکار میان داعش و شیعه، درگیری و جنگ میان سنی و شیعه است. این جنگ از زمان خلفای اموی میان معاویه و طرفداران علی ابن ابیطالب در کشورهای اسلامی آغاز شد. ملاکان و ثروتمندان، معاویه راهمراهی می کردند و غلامان، بندگان، کنیزها و اسیران در بند و یا در جنگ به دنبال علی و خانواده او بودند. همکار گرانمایه ما باران بهاری، در مقاله مستند و گویایی به بررسی جنگ میان ادیان و مذاهب پرداخته که خواندن آن بسیار آموزنده است.
جنگ میان شیعه و سنی در کشورمان
جنگ میان شیعه و سنی در کشورما عملن از زمان شاه اسماعیل صفوی آغاز شد. شاه اسماعیل با پرورش و پشتیبانی از شیعه گری سدی را در برابر سپاه متجاوز عثمانی اهل تسنن به وجود آورد. گرچه خاندان صفوی توانست یک پارچگی ایران را به ثمر رساند و به کشور و مردم ایران در سطح جهان جلال و شوکت تازه ای بخشد ولی به همراه آن، با کوته فکری و نادانی و همچنین دخالت دولت انگلیس آخوند بازی و آخوند پروری را در کشورمان رواج دادند. و گرچه ما از شر حکومت های اسلامی و خلفاء خونخوار عرب در امان ماندیم ولی در طلسم تازی زاده هایی بنام آخوند دچار شدیم و باردیگر سلطه و نفوذ تازی و تازی گری بر کشورمان تحمیل گردید،
از پیامدهای جنگ میان سنی و شیعه در کشورمان نبودن اتحاد و همبستگی میان مردم است. هردسته و گروهی از مردم با یک باور دینی در برابر گروههای دیگر ایستاده و هیچگونه همکاری، همدلی، همراهی، و همبستگی میان آنان به وجود نمی آید. یکی از پرزیان ترین این جنگ دینی میان سنی و شیعه جنگ های ایران و روس را می توان نام برد که با دلسردی مردم، و خرافات و حماقت های خاندان قاجار، موجب تجزیه و جدا شدن بخش های گوناگون ایران شد. بدیهی است جنگ های روانی در کشورمان که هرکدام موجب از هم گسیختگی مردم می شود علاوه بر شیعه و سنی، میان باورهای گوناگون دینی دیگر چون یهودی، بهایی، زردشتی، ارمنی، آسوری نیز دیده شده، و با چند پارگی میان مردم، اتحاد و همبستگی را از میان برده است.
جدال داعش و شیعه
پیکار میان داعش و شیعه، دو گروه خردباخته اسلامی که از سوریه آغاز گردیده هم اکنون با شدت هرچه بیشتر در عراق ادامه دارد. بنا بر آنچه در چند مقاله گذشته به نگارش آمد، گروه خونخوار و آدم کش داعش که ادعای رهبری و خلیفه گری اسلام را دارد وخود را در راه و جانشین پیامبر اسلام می داند، تا کنون جنایت و غارتگری زیادی را نخست در سوریه و هم اکنون در عراق انجام داده و همچنان با وحشیگری و درندگی شیعیان سر راه خود را از میان برمی دارد، آرامگاهها و مکان های مقدس آنان را ویران می کند و به سوی بغداد در حال پیشروی است.
گزارش رسانه های برون مرزی
روزنامه های گوناگون جهان مانند دیلی میل در شماره دوشنبه ۱۶ تیر ۹۲ برابر به ۷ ژوئیه ۲۰۱۴ گزارشی دارد بر این که داعش شمار زیادی از آرامگاهها و گورستان های مذهبی و مسجد شیعیان را به آتش کشیدند و یا بمباران کردند.
با ویران کردن آرامگاهها و جایگاههای مذهبی شیعیان در سامره، موصل و دیگر نقاط، سیل شیعیان متعصب و خردباخته را از سرتاسر عراق، ایران، سوریه و کشورهای دیگر برای نبرد روان به سوی آدم خواران داعش می کند. کشورهای سنی مذهب و ارتجاعی چون عربستان، قطر، پاکستان، یمن و جاهای دیگر نیز آمادگی آن دارند که به خواست حکمرانان کشور خود و به دستور امامان و پیشوایان مذهبی، با شیعیان در عراق وارد جنگ و ستیزه شوند. از سوی علی خامنه ای، جنایتکار قرن، نیز سپاه قدس نفراتی را از ایران و سوریه به عراق فرستاده تا در این آدم کشی شرکت نمایند.
شباهت میان داعش و رژیم ولایت فقیه
بی گمان میان داعش و رژیم آخوندی در ایران تفاوتی ندارد و عملکرد هردو مانند هم است:
۱- رژیم ولایت فقیه قبرستان های بهایی ها را خراب میکند
۲- رژیم ولایت فقیه خانقاه های دراویش را خراب میکند
۳- رژیم ولایت فقیه اهل سنت را زنازاده می نامد
۴- اهل سنت اجازه تبلیغ در ایران ندارند درحالی که در مناطق سنی نشین دائم تبلیغ شیعه میشه
۵- رژیم ولایت فقیه اجازه دانشگاه رفتن را به فرزندان بهایی نمیدهد
۶- رژیم ولایت فقیه تا کنون بسیاری از آثار تاریخی ایران را ویران کرده و بازهم ادامه می دهد.
۷- رژیم ولایت فقیه و داعش هردو در آدم کشی و تجاوز به زنان در یک ردیف قرار دارند.
۲- رژیم ولایت فقیه خانقاه های دراویش را خراب میکند
۳- رژیم ولایت فقیه اهل سنت را زنازاده می نامد
۴- اهل سنت اجازه تبلیغ در ایران ندارند درحالی که در مناطق سنی نشین دائم تبلیغ شیعه میشه
۵- رژیم ولایت فقیه اجازه دانشگاه رفتن را به فرزندان بهایی نمیدهد
۶- رژیم ولایت فقیه تا کنون بسیاری از آثار تاریخی ایران را ویران کرده و بازهم ادامه می دهد.
۷- رژیم ولایت فقیه و داعش هردو در آدم کشی و تجاوز به زنان در یک ردیف قرار دارند.
از آنچه گذشت:
جنگ میان شیعه و سنی سالهاست که در کشور ما آغاز شده. شاید بتوان گفت که نخستین برخوردهای سخت و فراگیر این ستیزه و جدال را بتوان از زمان شاه اسماعیل صفوی دانست. گرچه شاهان صفوی توانستند در عظمت و یک پارچگی ایران سهم بزرگی داشته باشند، ولی در برابر آن پای آخوند با وسوسه و خواست انگلیس در ایران باز شد و کشورمان را رفته رفته باردیگر زیر نفوذ و تسلط تازیان و یا تازی نژادها قرار داد. جنگ های ایران و روس، به دلیل بی خردی شاهان خرافات شیعه گری قاجاریه، موجی از هم گسستگی و بی تفاوتی میان مردم ایران به وجود آورد و با نبودن اتحاد و همبستگی میان ایرانیان شیعه و سنی، شکست های جبران نا پذیر بزرگی را نصیب کشورمان نمود.
نکته پایانی:
رژیم ضد ایرانی و عقب مانده ولایت فقیه با رجز خوانی و سمپاشی دهها هزار آخوند ارتجاعی بی سواد، زندانی و کشتار هم میهنان سنی مذهب و یا باورهای دینی دیگر، و تبعیض علیه آنان، به جنگ میان شیعه و سنی و جبهه گیری گروههای مذهبی وسعت بخشید، نخست صدام را به ویران کردن و تجاوز به کشورمان واداشت، دوم، دشمنی و کینه توزی کشورهای عربی را به دنبال آورد، و هم اکنون با داشتن نیروی پاسداران و بسیجی در سوریه و عراق، گروه افراطی داعش را به حرکت و کشتار در آورده است. و هم اکنون به خاطر چند آرامگاه و مسجد تازیان، کشورمان را به طور ناخواسته و غیر منطقی در گیر جنگی می کند که پیامد آن جز شکست و تجزیه ایران، و پایان آن نا پیدا و دشوار خواهد بود.