۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه

توهین هایِ قرآن به انسان



این نوشتار از دو بخش تشکیل شده است، بخشِ نخست به چند آیه‌ی توهین‌آمیزِ قرآنی می‌پردازد تا گوشه‌ای از “ادب” و “احترامِ ” الله را به نمایش کشد و پرسش‌های جزئی را زیرِ برخی‌ از آیات بیان می‌کند، و در بخش دوم چند پرسشِ کلی‌ را از الله و حامیان‌اش بیان می‌کند.

*بخشِ نخست: آیاتِ توهین‌آمیزِ قرآنی

تشبیه انسان به حیوان کر و لال

- سوره بقره آیه‌ی ۱۷۱:
وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً ۚ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿١٧١﴾
یعنی‌:
و مَثَل کافران چون مَثَل کسى است که حیوانى را که جز صدا و ندایى نمى‌شنود بانگ مى‌زند [آرى،] کرند، لالند، کورند [و] درنمى‌یابند. (۱۷۱)
اینها فرشتگان الله در روز قیامتند. فراموش نکنید که شیطان نیز یکی از فرشتگان الله بوده است.
اینها فرشتگان الله در روز قیامتند. فراموش نکنید که شیطان نیز یکی از فرشتگان الله بوده است.

تشبیه و همانند انسان به چهارپایان

- سوره‌ی الفرقان آیه‌ی ۴۴:
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَ‌هُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا ﴿۴۴﴾
یعنی‌:
آیا گمان می‏بری اکثر آنها می‏شنوند یا می‏فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر!
اللهِ گرامی‌، کا فران را ( کافر به چه معناست؟) به حیوان تشبیه کرده است که کر و کور و لال گمراه هستند.آیا از نگاهِ مسلمان تشبیهِ انسان به حیوان توهین نیست؟
آن انسانی‌ که تنها بر مبنایِ اندیشه و خرد، در گفته‌ها شک ورزد و آن را از پالایشگاهِ خردِ خویش عبور دهد و و براین شود که کافر شود اما سخنانِ موهوم را نپذیرد، بیشتر لایقِ تشبیه شدنِ به حیوانات است یا آن انسان که شهوترانی‌اش آنچنان بر نفس‌اش چیره میگردد که هتا (= حتّی) از زنِ پسر خوانده‌یِ خویش نیز نمی‌گذرد (سوره الاحزاب آیه‌ی ۳۷)؟ به راستی‌ کدام یک شایسته‌یِ چنین تشبیهی هستند؟

همانند انسان به گورخر

- سوره‌ی المدثر، آیه‌ ۴۹، ۵۰ و ۵۱:
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿۴۹﴾ کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ﴿۵۰﴾ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ ﴿۵۱﴾
یعنی‌:
چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟ گویی گور‌خرانی وحشی‌اند ( رم کرده‌اند). که از مقابل شیرى فرار کرده ‏اند.
اللهِ گرامی‌ بارِ دگر ادب را به نقطه‌یِ اوجِ خود می‌رساند، جوگیر شده و خود را چو شیری می‌پندارد و مخالفین‌ش را چو گورخرانی وحشی! الله با تشبیهِ مخالفینش به “گورخرِ وحشی” ضعفِ خود را در گستره‌ استدال و منطق، پایور (=اثبات) کرده است. چرا که هیچ انسانی‌ هرگز سخنی را که اینگونه توهین‌آمیز بیان شود نخواهد پذیرفت و خودکار سر ناسازگاری خواهد زد هتا اگر آن سخن “حق” باشد.

خطاب انسان به زنازاده

- سوره القلم، آیه‌ی ۱۱، ۱۲ و ۱۳:
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ ﴿۱۱﴾ مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿۱۲﴾ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿۱۳﴾
یعنی‌:
[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمى‏دارد, مانع خیر متجاوز گناه پیشه, گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است.
اللهِ گرامی‌، دیگری را ” زنازاده” می‌نامد؛ هر چند که از دیدگاهِ شک گرایان و بی‌خدایان، زنا‌زادگی بی‌معنا و بی‌مفهوم است، چراکه به باورِ ما پیوندِ مرد و زن، از همان لحظه‌یِ نخستین که به هم عشق می‌ورزند ارزشمند است و اگر فرزندی حاصل گردد، مسئولِ انگیزه‌ آمیزشِ پدر و مادر‌ش نیست چرا که هیچ نقشی‌ در این راستا بردوش نداشته است.
از دگر سو، خطبه‌ عقدِ اسلامی، در ذات بزرگترین توهین را به زن و مردی که مایل به زندگیِ مشترک هستند، می‌کند. (نگاه شود به نوشتارِ: نکاح در خطبه‌یِ عقدِ اسلامی به چه معناست؟) با این حال از آنجا که واژه‌ “زنازاده” برایِ مسلمان یک نوع توهین است، این نمونه را آوردیم تا ادبِ الله از زاویه‌ نگرشِ مسلمانان ارزیابی شود.
آیا بهتر نیست  این آخوند پاک و منزه اسلامی و اهل بهشت را دوست بداریم، تا انسان های کافر چهارپای دیگر؟!.
آیا بهتر نیست این آخوند پاک و منزه اسلامی و اهل بهشت را دوست بداریم، تا انسان های کافر چهارپای دیگر؟!.

همانند دیگر انسان به چهارپایان

- سوره محمد، آیه ۱۲:
إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ﴿۱۲﴾
یعنی‌: خداوند کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وارد باغهائی از بهشت می‏کند که نهرها از زیر درختانش ‍ جاری است، در حالی که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره می‏گیرند و همچون چهارپایان می‏خورند و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست.

توهین به انسان

- سوره الانبیأ، آیه‌ی ۶۷:
أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۶۷﴾
یعنی‌:
تًف بر شما و بر آنچه غیر از خدا مى‏پرستید مگر نمى‏اندیشید.
این چهره زیبای خمینی بنا به برداشت و تعریف قرآن است.
این چهره زیبای خمینی بنا به برداشت و تعریف قرآن است.

همانند بشر به بوزینه

- سوره بقره، آیه‌ی ۶۵:
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَواْ مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ﴿۶۵﴾
یعنی‌:
بطور قطع حال کسانی را از شما که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند دانستید، ما به آنها گفتیم بصورت بوزینه ‏های طرد شده‏ای در آئید.

همانند انسان به سگ هار

- سوره الاعراف، آیه‌ی ۱۷۶:
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۱۷۶﴾
یعنی‌:
و اگر می‏خواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا می‏بردیم ولی او به پستی گرائید و از هوای نفس خویش پیروی کرد او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می‏کند این مثل جمعیتی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را (برای آنها) بازگو کن شاید بیندیشند.

* بخشِ دوم: پرسش‌هایِ پیش آمده

۱- اگر فرض را بر‌این گذاریم که الله خالقِ جهانِ هستی‌هست و جایگاهِ بسیار والایی دارد، آیا این نوع ادبیات در شأن و منزلتِ چنین جایگاهیست؟ خواننده‌ گرامی‌ تصور کند اگر این سخنان از سویِ نویسنده برایِ توجیهِ افکار‌ش بیان شده بود، به راستی‌ چه قضاوتی پیرامونِ نویسنده می‌کرد؟
۲- فرض را بر‌این گذاریم که الله و سخنان‌اش بر حق است، آیا اللهِ دانا نمی‌داند که اگر مخالف را به خوک و سگ و خر و شتر و میمون و بوزینه چندین جًک و جانور و چهارپایِ دیگر تشبیه کند، هتا اگر سخنِ حق را بگوید بجای جذب کردن مطمئناً جداییِ و دوریِ بیشتر به وجود خواهد آورد؟. هدفِ الله از آوردنِ دین‌اش جذب است یا دوری و نفاق و کینه‌ورزی؟.
این فرتور روش پیاده شدن اسلام را در جهان نشان می دهد. دینی که با کشتار و توهین و حق کشی همیشه همراه بوده است.
این فرتور روش پیاده شدن اسلام را در جهان نشان می دهد. دینی که با کشتار و توهین و حق کشی همیشه همراه بوده است.
۳- باورمندانِ به الله که همواره لبِ تیغِ انتقادشان به سویِ نکوهشگران ” احترام به عقایدِ دیگران” است، ارزیابیشان پیرامونِ این نوع ادبیات چیست؟. آیا اگر نکوهشگری (=منتقدی)، پیامبرشان را از نگرِ شهوترانی به چهارپایان تشبیه کند، خشمگین نمی‌شوند؟. اگر پاسخ خیر است که هیچ! اما اگر پاسخ بلی است، چگونه باورمندِ به الله‌ای هستند که از این نوع ادبیات برای تحقیرِ مخالف‌اش بهره می‌جوید‌؟.

نکته پایانی

از نگرِ روانشناسی‌ اگر توهین شونده، توهینی را به خود گیرد، توهین کننده به مقصود رسیده است، اما اگر سخنِ توهین آمیز را ” نادیده” گیرد، توهین کننده می‌ماند و توهین‌اش. از این روی اللهِ گرامی‌ بداند که ما توهین‌های او را بر حسبِ ضعفِ او در گستره‌یِ بیان استدلال‌ها‌یش می‌گذاریم و بس. پایانِ سخن اینکه، از اللهِ قادرِ مطلقِ دانا بسیار بیش از اینها انتظار می‌رفت.

 

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

امام زمان درون چاه، زاییده ترفند مالیخولیایی آخوند



ملت ها بازیچه سوداگران دین

مطالعات علمی نشان می دهد که بشر بیش از ۵۰۰ هزار سال است که بر روی زمین پیداشده است. ولی دکانداران دین تاریخ آن را به ۵-۶ هزار سال می رسانند. زیرا در این دوران طولانی، پیامبر و نشانه ای از کسی که به اصطلاح مردم را به سمت آفرینش و جهانی دیگر راهنمایی کند وجود نداشته است. کهن ترین دین و باورهایی که دیده شده، هندو یا برهمایی است که بر می گردد به ۵۵۰۰ تا ۲۶۰۰ سال پیش از زایش مسیح و آن هم با خدای یگانه و آسمانی ارتباطی ندارد.

دین های باورمند به خدای یگانه

شاید زردشت آموزگار بزرگ بشریت نخستین انسانی باشد که مردم را از زشتی ها و پلیدی ها دور داشته، و به اهورامزدا، خدای یگانه مهربان و نیک اندیش حواله داده است. آنچنان که گفته شده، زردشت ششم فروردین ۱۷۶۸ پیش ا‍ز زایش مسیح، یعنی۳۷۸۱ سال پیش، در بلخ چشم به جهان گشود. در میان انسان های دیگری که مردم را به خدای یگانه ولی با برداشت های گوناگون به مردم شناسانده اند، ادیان ابراهیمی هستند.

زایش موسی را به ۱۳۰۰ سال پیش ازمسیح، و یا ۳۳۰۰ سال تا کنون گزارش می دهند. با‌ آن که موسی مردم را به خدای یگانه آسمانی به نام یحوه راهنمایی کرد، ولی رسالت و پیامبری او گروهی و مربوط به قوم یهود بود و به دیگر مردم گوشه و کنار جهان کاری نداشت. گرچه پیامبری حضرت عیسی و محمدابن عبدالله جهانی بود و همگان را به خدای آسمانها گرایش می داد، ولی این رسالت ها تنها کمی بیش از ۲۰۰۰ و نزدیک به ۱۴ سده پیش بود

دوران تاریک بی خدایی

از ۵۰۰ هزار سال پیدایش و زندگی انسان ها بر روی زمین، تا ۳۷۸۱ سال پیش که زردشت مردم را به سوی خدای یگانه راهنمایی کرد را می توان دوران تاریکی، گمراهی، بی دینی، و بی خدایی بشر دانست. معلوم نیست در این قرن ها، سده ها، و سال ها دشواری، سختی، و نا به سامانی انسان ها، این خدای عادل متعال کجا بوده، و چه کار می کرده؟!. حالا هم که ۳۷۸۱ سال است خود رادورادور و با عنوان و هدف های گوناگون پیامبرانی برای بشر فرستاده است، چه چیزی، و چه شرایطی از دشواری، زجرها، و شکنجه های انسان های درمانده و بیچاره را حل کرده و چه گلی به سر آفریده خود زده است؟!.

خدای نا آگاه از جغرافیای کره زمین

این خدای بلند مرتبه عادل مهربان پس از قرن ها سکوت و بشر را در گل و لای زندگی تنها گذاشتن، ناگهان سه پیامبر پشت سر هم آن هم در بخش کوچکی از خاورمیانه صادر کرد. گویا این الله تبارک و تعالی، از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادا، و دیگر گوشه و کنار جهان آگاهی و دانشی نداشته و یا انسان های این سرزمین ها بی ارزش بودند.
پرستشگاه اسوامینایاران آکشاردهام در دهلی بزرگترین معبد هندو در جهان
پرستشگاه اسوامینایاران آکشاردهام در دهلی بزرگترین معبد هندو در جهان

تفاوت میان پیامبران ابراهیمی

با آن که موسی، عیسی، و محمد پیامبران ادیان ابراهیمی، مردم را به راه خدای آسمانی دعوت کرده اند، ولی شگفتی آن که تفاوت های شایانی میان آنان به چشم می خورد. موسی را می توان کم و بیش فرعون زاده ای دانست که در آرامش و آسایش و بدون رنج و نگرانی و داشتن هرگونه عقده روانی بزرگ می شود، و هنگامی که به اصل و ریشه خود پی می برد، به نجات آنان بر می خیزد که بسیار کار و عمل انسانی و در خور ستایش است.
عیسی نیز در شرایط و میان مردمانی آرام رشد می یابد و چون رنج و ستم مردم را می بیند به ارشاد و راهنمایی آنان می پردازد. ولی محمد ابن عبدالله در شرایطی سخت و ناگوار و سرشار از ناراحتی و نگرانی سرتا پا پراز کمبود و عقده های روانی پرورش می یابد و سرانجام راهی را که بر می گزیند چپاول و غارتگری کاروان ها، تجاوز به زنان، و کشتار بی رحمانه مخالفین بود.

در این ویدیو در تلویزیون صدای آمریکا هادی خرسندی چکامه ای در مورد چاه جمکران می خواند و در مورد احمدی نژاد و امام زمان نیز گفتگو می شود.

اختراع پیامبران و امامانی

کی از ابتکارات دین یهود و اسلام اختراع و اکتشاف پیامبرانی بود که وجود خارجی نداشتند. دین یهود گویا شماری از بزرگان و شاهان قوم اسراییل مانند ابراهیم، یعقوب، یونس، و هارون را به عنوان پیامبران به مردم خود شناسانده است. محمدابن عبدالله که از آنها موذی تر و زرنگتر بود، شمار پیامبران را به ۱۲۴ هزار رساند و برای آن که مخالفتی از سوی قوم یهود دیده نشود، پیامبران نام برده شده آنان را نیز در فهرست این پیامبران مجازی و گمنام خود جای داد.

امام و امامزاده، اختراع آخوند

آخوندهای شیعه با دریافت زیرکی و ترفندهای محمد ابن عبدالله، برای ملت بخت برگشته و خردباخته ای چون ایران، از میان گدایان و مفتخوران تازی، امامانی را تراشیدند و به حلق مردم فرو کردند. از آن جا که اجاق امام حسن عسکری کور بود و پسری به وجود نیاورد، آخوندها برای آن که دیگر به این مشکلات نازایی و پسر نداشتن امامان برخوردی نداشته باشند، فرزند نداشته امام حسن عسکری را ظاهراً در چاهی در سامره نهان کردند، و با فرستادن خردباختگان به لب چاه، همانگونه که کودکان راسر گرم اسباب بازی می کنند، و یا با وعده سر آنان را شیره می مالند، امت ناآگاه و نادان ایران را به دنبال نخود سیاه فرستادند.
این ساختمان با شکوه و پر عظمت مسجد جمکران است که با خون پابرهنگان و درمانده های اجتماع و بر روی مغز خردباخته و توخالی امت نادان و نا آگاه ایران ساخته شده است. این  ساختمان و صدها نظیر آن ضرابخانه و دکان زرگری آخوند است. زیرا آخوند به خر سواری عادت کرده، و ما هم به خر سواری دادن خو گرفته ایم!
این ساختمان با شکوه و پر عظمت مسجد جمکران است که با خون پابرهنگان و درمانده های اجتماع و بر روی مغز خردباخته و توخالی امت نادان و نا آگاه ایران ساخته شده است. این ساختمان و صدها نظیر آن ضرابخانه و دکان زرگری آخوند است. زیرا آخوند به خر سواری عادت کرده، و ما هم به خر سواری دادن خو گرفته ایم!

امام زمان و چاه چمکران

رژیم کلاهبردار اسلامی ایران، به زودی دریافت که وجود امام زمان در چاه سامره چندان به سود آنان نیست. بنا براین، به دستور روضه خوان مشهدی، به تندی و به سرعت برق و باد، امام زمان کزایی را به درون چاه چمکران قم انتقال دادند. از آن زمان تا کنون، سیل بی خردان و بخت بت گشته های ایران به لب چاه می روند و مشکلات زندگی خود را بر روی کاغذی نوشته به درون چاه می اندازند.

رفع مشکلات مردم به وسیله امام زمان

نامه های ریخته شده به درون چاه را ستاد امام زمان مستقر در محل بر رسی می کند و پاسخ هایی نیز در مانند استخاره و فال حافظ و سر کتاب باز کردن، گهگاهی به نویسنده می دهند. چنانچه ملکی و مالی از دست بینوایی در رفته است، ستاد امام زمان آن ملک را بی درنگ به تصرف خود در می آورند و مبلغ ناچیزی نیز به عنوان هدیه و تبرک به شکایت کننده می پردازند.
برای آن که در کنار چاه زنان و مردان با هم قاطی و مخلوط نشوند، گویا به روش ذبح اسلامی حلقه چاه را به دو بخش زنانه و مردانه از هم جدا نمودند. این ها همه از کرامات آخوند است که شیطان را درس می دهد تا چه رسد به انسان.