۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

پرفسور هاوکینز: هستی توسط خدا ساخته نشده است / چرا خداباوران عقیده به برتری دین بر دانش را دارند ؟!/تفاوت دانش و دین

پرفسور استفان هاوکینز، کسی که تا سال 2009 که ریاست بخش ریاضی کمبریج را به عهده داشت ( این کرسی زمانی در اختیار نیوتن بوده است) و کسی که بسیاری عقیده دارند او بزرگترین فیزیکدان زمان است و او را انشتین زمانه لقب داده اند، در کتاب جدیدش گفته است که هستی توسط خدا ساخته نشده است.


پرفسور هاوکینز، معروف ترین فیزیکدان انگلیسی عقیده اسحاق نیوتن را مبنی بر لزوم طراحی هستی توسط خدا به چالش کشیده است.

پرفسور هاوکینز اضافه کرده است : در تئوری ساخته شدن هستی، جایی برای خدا نیست!



البته که پرفسور هاوکینز بر اساس درک منحصر به فرد خود از فیزیک نظری ، این سخن را بر زبان رانده است و البته که می دانیم پشت چنین سخنی، نگرشی یکتا به هستی وجود دارد.



البته منطق حکم می کند کسانی که مدعی وجود خدا هستند ، دلایل خود را بیاورند، نه اینکه مخالفان وجود خدا بدنبال دلیل بگردند !

برتراند راسل در مثال زیبای خود معروف به قوری چای راسل، می گوید:


اگر من مدعی می‌شدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید می‌گردد، هیچ کس قادر نبود مدعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم می‌بود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قوی ترین تلسکوپ‌ها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش می‌رفتم که می‌گفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوه گویی متهم می‌شدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ می‌پرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو می‌کردند، تردید در وجود آن نشانه نامتعارف بودن تلقی می‌شد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید می‌فرستادند.


مهمترین و محکم ترین دلیلی که برای وجود خدا از طرف خداباوران ذکر شده است، این است که :(برای ساختن هر چیزی نیاز به یک خالق است، خالق ما و هستی پس باید یک خدایی باشد)

البته که جواب این دلیل بچه گانه این است که: پس خالق خدا کیست؟! اگر خدا خالقی دارد، ما مایل به پرستش او هستیم و اگر خالقی ندارد و همینجوری (!) به وجود آمده است، پس دنیا نیز بدون خالق ساخته شده است.

چرا خدایی که اینقدر توانا است، عاجز از فرستادن یک پیامبر جدید است؟ چرا تمام معجزه ها در زمانی رخ داده است که وسایل فیلم برداری و ضبط واقعه نبوده است؟!

البته که در تاریخ بشر بعد از دوران غار نشینی و آغاز به کشاورزی، افرادی شیاد با معرفی خود به نام جادوگر اقدام به فریفتن انسان ها می کردند و در نتیجه خود زندگی راحتی می داشتند، البته بعد از مدتی و پیشرفت جامعه، جامعه تاب این کلاه برداری را نیاورد و این انسان های شیاد، جای خود را به پیامبران دادند، پیامبرانی که می گفتند:

یک نفر در آسمان است، او بسیار قدرتمند است، همه شما را ساخته است و از شما می خواهد به دستورات او عمل کنید. هزاران نفر در طول تاریخ ادعای پیامبری را کرده اند و البته معدودی از آنان موفق شده اند که جایگاهی پیدا کنند.

براستی چگونه است که محمد با یک خر (!) می توانست به فرمان و قدرت خدا تا آسمان هفتم برود ، اما این خدا قادر نیست الان یک معجزه کند تا ما ببینم که واقعا وجود دارد !؟

ادیان بنا شده بر داستان های وهم گونه ای از هزاران سال پیش هستند، بسیاری از این داستانها، سینه به سینه نقل شده است و در این میان تغییرات بسیار یافته است. بسیاری از این قصه ها، با عقل و منطق جور در نمی آید؛ اما خداباوران با چشمانی بسته آنرا می پذیرند و حاضر به فکر کردن در اینباره نیز نیستند.

در اسلام اگر بر هر کدام از این قصه ها نیز شک کنی، با مجازات مرگ روبرو می شوید ، چرا که مرتد خواهید بود.

اما دانش اساسش بر تفکر دوباره، شک کردن بر همه چیز، داشتن شواهد کافی برای ادعا و آزمایش چندباره بنا شده است. لذا می توان هم بر یافته های دانش هم اعتماد نسبی داشت و هم بی هیچ گناهی بر آن شک کرد.

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

قرآن واقعا معجزه است !!!

1ـ تنها کتاب مذهبی ا ست که توسط ميليون ها مسلمان بدون فهميدن کلمه ای ازآن، بزبان عربی وغالبأ از حقظ قرائت می شود.

2ـ تنها کتابی است که با وجود تعدد تناقضات و خلاف گوئی ها، سخنان تکراری و زائد و غلطهای فاحش، اکثر مسلمانان حتی جرات بزبان آوردن اين کاستی ها را نداشته چرا که بلافاصله گناهکارمحسوب می شوند.

3ـ تنها کتابی است فاقد شرح وقايع به ترتيب زمانی وبخش بندی روشن موضوعات و مطالب.

4ـ تنها کتابی است که اغلب آيه های آن بدون ا رتباط با يکديگرو هيچيک از سوره ها به موضوع ويژه ای اختصاص نيافته بلکه موضوعات مختلفی را برحسب اتفاق شامل می شود.

5ـ تنها کتابی است که ميليون ها مسلمان به غلط براين باورند که درزمان پيامبر تدوين، درحالی که تقريبأ بيست سال پس ازمرگ او گردآوری شده است.

6ـ تنها کتابی است که تعداد زيادی اشتباه گرامری داشته وبارها دستخوش تغيير بوده امــّا مؤمنين متعصب براين باورند که هرگز عوض نشده وخالی از هرگونه اشتباه است.

7ـ تنها کتابی است فاقد هرگونه تئوری واقعی علمی، با وجود اين متعصبين نابينا مدعی پيش بينی تعداد زيادی از تئوريهای علمی توسط آن هستند.

8ـ تنها کتابی است که توسط خشک مغزان متعصب به تمامی به خدای دانا و آگاه و قادر مطلق منسوب می شود درحالی که حتی ده درصد بندگان اين خدا براستی از صددرصد دستورات آن پيروی نمی کنند.

9ـ تنها کتابی ا ست که ادعا می شود به انسانی ترين بودن، درحالی که درآن الله بارها دستورکشتن انسانی توسط انسان ديگر را صادر می کند.

10ـ تنها کتابی است که توسط تيره انديشان مؤمن بعنوان کتابی که بيشترين حقوق زن را در نظرگرفته محسوب می شود، درحالی که زنان توسط احکام خدائی آن مورد بيشترين ستم ها و اجحافات قرار گرفته اند.

11ـ تنها کتابی است که مؤمنين ترجيح می دهند آنرا ترجمه نکرده و بهمان صورت عربی بدون دريافتن مفهوم آن، اغلب با آوازی بلند قرا ئت کنند.

12ـ تنها کتابی است که با استفاده ازآن صدها هزار آخوند، ملا، مفتی، آيت الله وديگر مفت خواران، مسلمانان ساده دل را فريب می دهند و از آن طريق ميليون ها دلار به جيب می زنند.

13ـ تنهاکتابی است که مؤمنين می توانند آيات زيادی درآن بيا بند که نه برای مردم عادی بلکه فقط ويژه ی پيامبرو به منظورحل وفصل مسائل و مشکلات شخصی براو نازل شده است.

14ـ تنها کتابی ا ست که تمام مذ اهب ديگر را باطل و دستورجهاد عليه آنها صادرکرده است.

15ـ تنها کتابی است که درابتدا مردم را به اطاعت کورکورانه فرمان می دهد وپس ازآن می گويد که فکر کنند تا حقيقت را دريابند.

16ـ تنها کتابی ا ست که مدعی فرستادن پيامبر به همه ی ملت ها، قبا يل وا قصی نقاط جهان شده اما فقط از پيامبران خاورميانه ياد می کند.

17ـ تنها کتابی است که آنقدر ابهام و ناروشنی دارد که قادراست ازيکطرف قاتلينی مانند طالبان وخمينی ها واز طرف ديگرمرتجعی مذهبی و صوفی نما مانند امام محمد غزالی را توليد کند.

18ـ تنها کتابی است که به کمک انسان درحل مسئله ی واگذ اری ارث به موروثان وضرب و تقسيم اعداد محتاج است.

19ـ تنها کتابی است که بر مصداق آن شيعه و سنی و ديگر فرق اسلامی يکديگر را به قتل می رسانند تا به بهشت بروند. پروتستان ها و کاتوليک ها همديگر را می کشتند، اما دارای انجيل های متفاوت بودند.

20ـ تنها کتابی است که بروشنی قوانين جزا (قصاص) را بعنوان فرمان خدا صادر می کند اما اين قوانين نا بهنگام بهيچ وجه مناسب با جامعه ی مدنی کنونی نيستند و هرجا که به اجرا در آمده اند (ايران، افغانستان،…)، مردم (غيرمسلمان و مسلمان) يااز اجرا کنند گان آن انتقاد نموده اند که چرااز قانون قصاص پيروی می کنند يا چرا آنها را درست به اجرا درنمی آورند؟ قابل تعجب نيست که ملايان هرگز منشاء اين قوانين متعلق به جامعه ی بدوی عربستان را مورد سرزنش قرار نمی دهند.

يکی از بزرگترين اشتباهات قرآن را می توانيم درآيات ذيل بيابيم: (سوره 18 آيات 85 و86)
“او راهی را دنبال کرد تا آنگاه که به محل غروب خورشيد رسيد وخورشيد را ديد که درباتلاقی غروب می کند ونزديک آن مردی رايافت. ما گفتيم ذوالقرنين آيا می خواهی آنان را مجازات کنی ويا نکوئی با آنان پيشه می کنی” (سوره ی الکهف آيه های 85 و86).

ازاين بدتراينکه درقرآن درآيات فوق نوشته شده که اين مرد سخنان مورچگان را می شنيده است. واقعيت علمی ثابت شده اين است که مورچگان دارای ارگان های مربوط به توليد صوت نيستند ونبايد هم باشند. چرا که با بجای گذاشتن رد شيميائی وبعبارت ديگر با بو با يکديگر ارتباط برقرار می کنند. البته اين اشتباه بزرگ قابل درک است چرا که اعراب قرن هفتم ميلادی بنا به اطلاعات کمی که از بيولوژی حيوانات داشتند چيزی بجز اين نبايستی فکر می کردند. بهرحال، اين بی اطلاعی يا کم اطلاعی ازعالم حيوانات نشان دهنده ی منشاء انسانی متون قرآن است وآنرا به عنوان وحی که از طرف خدای (الله) دانای مطلق نازل شده مورد سؤال قرار می دهد.
قرآن درچگونگی بوجود آمدن آسمان شرح می دهد که خدا هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد وآسمان پائين را با چراغ هائی تزيين داد (سوره ی الملک، آيه های 3 و 5).

قرآن در سوره ی الصافات آيه ی 6 می گويد: “ما آسمان پائين را با ستارگان آراستيم” وهمچنين درسوره ی نوح آيه های 5 و 6 تاکيد می کند که ماه نيز دربين اين هفت آسمان ا ست. اگر ستارگان (چراغ ها) درآسمان پائين قرار دارند و ماه نيز دربين اين هفت آسمان، درنتيجه ستارگان يا از ماه به زمين نزديکترند يا مسافتی به اندازه ی آن تا زمين دارند. اين ديدگاه درهردو صورت ازنظر علمی غلط است. همه می دانيم که ستارگان درفاصله های بسيار بسيار دورتر ازماه به زمين قرار دارند

اينها تازه گوشه ای از اشکال های موجود در قرآن است. ضد و نقيض ها و نسبت های غلط در قرآن بسيار است. نه تنها خود قرآن اشتباه دارد پيروانش نيز به غلط چيز ه ائی را به هم نسبت می دهند و يکی از آنها همين مسئله ذوالقرنين است که به غلط و به دروغ به کوروش نسبت می دهند در صورتيکه به هيچوجه ذوالقرنين ارتباطی با کوروش بزرگ ندارد.

در قرآن به «ابابيل» و انداختن سنگ بر سر لشگريان سخن ميراند در حاليکه امروز به روشنی و دقيقا ميدانيم آن سال در منطقه بيماری آبله شيوع پيدا کرده بود وسربازان و لشگريان و مردم عادی دچار آبله می شوند و ارتباطی با پرنگان و سنگ از دريا ندارد. و و و
من فهميدم که قرآن يک دروغ بزرگ، يعنی معجزه آن بزرگترين دروغگوئی دنيا است.
عدالت عدل علی

قصه کعبه در اصلا خیلی‌ خنده داره. ابن کثیر در تفسیر قرآن خود میگه که الله اول کعبه را آفرید، سپس زمین را در زیر کعبه به صورت منبسط و کوجولو که بیشتر از درازا و پهنای خانه کعبه نبوده آفرید. بعد سراغ آسمان رفت و آسمان را بنا کرد و ساخت، بعد برگشت سراغ زمین و از گوشه‌های آن گرفت و آن را از طرفین کشید و از طول و عرض پهن کرد.

قرآن در بیشتر از ۱۵ آیه زمین را مسطح و صاف مینامه به صورت بستر. منظورش همان بستر استراحت یا بستر رودخانه که صاف است. اگر حوصله خوندن این مزخرفات راه داشته باشید من این زیر میذارم . البته طولانی خواهد شد، ولی‌ ارزش خواندن آن را دارد. همجنین محمد اول بیت المقدس را خانه الله میخاند به امید اینکه یهودیان دین تازه او را تائید کنند و احتمالا به او‌ ایمان آورده و او‌ را کمک کنند. ولی‌ وقتی‌ یهودیان زدند توی ذوق محمد، محمد به پیشنهاد عمر ابن خطاب خانه کعبه را به مکه منتقل کرد.

همجنین انسان‌های اولیه فکر میکردند که زمین مسطح است و اگر تا آخر دنیا بری به پایین خواهی‌ افتاد. یونانیان قدیم هم اعتقاد داشتد که در زمین جایی‌ است که روح مردگان به آنجا میروند و اگر کسی‌ آدم بدی باشد مجازات میشود. اسم یونانی آن یادم رفته، ولی‌ ترجمه آن برزخ بوده تا آنجائی که یادم است.
آیه‌ها را در زیر میذارم با توضیحات احتمال مابین آن. امیدوارم از حوصله خواندن بیرون نرود.

و هو الّذي مدّ الأرض و جعل فيها رواسي و أنهارا و من كلّ الثّمرات جعل فيها زوجين اثنين يغشي اللّيل النّهار إنّ في ذلك لآيات لقوم يتفكّرون

اوست که زمين را بگسترد ، و در آن کوهها و رودها قرار داد و از هر ميوه جفت جفت پديد آورد و شب را در روز مي پوشاند در اينها عبرتهاست براي مردمي که مي انديشند سوره الرعد آیه 3 (13:3)

و الأرض مددناها و ألقينا فيها رواسي و أنبتنا فيها من كلّ شيء موزون

و زمين را گسترديم و در آن کوههاي عظيم افکنديم و از هر چيز به شيوه اي سنجيده در آن رويانيديم سوره الحجر آیه
(15:19)

این صاف بودن زمین و همجنین تیر انداختن خدایان مصری به سوی شیاطین در آسمان‌ها و راندن آنها از ملک خویش افسانه‌های قدیمی‌ است که در افسانه‌های مصری و حتی کشفیا احرام مصر به دان اشاره شده. در احرام مصر دالان‌های برای خدایان مرده درست میکردند که روح خدایان توسط آن دالان‌ها به آسمان‌ها میرفتند و حتی در تابوت‌های خدایان مرده تیر و کمان دیده شده که بستگی مستقیم با این عقیده آن مردم داشته..

(17) و آن را از هر شیطان رانده شده‌ای حفظ کردیم؛ (18) مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب می‌کند (و می‌راند)
سوره الحجر

(6) نزديكترين آسمان را به زيور ستارگان بياراستيم (7) و از شياطين متمرد حفظ كرديم (10) مگر آن (شيطان) كه چيزى (به استراق سمع) بربايد كه ناگاه شهاب ثاقب دنبالش كند.
سوره الصافات

ما آسمان فرودين را به چراغهايي بياراستيم و آن چراغها را وسيله راندن شياطين گردانيديم و برايشان شکنجه آتش سوزان آماده کرده ايم
سوره الملك آیه 5

(8) ما به آسمان رسيديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها يافتيم (9) ما در آنجايها که مي توان گوش فرا داد مي نشستيم اما هر که اکنون گوش ، نشنيد ، شهابي را در کمين خود يابد.
سوره الجن

همجنین در اتاق‌های زیر احرام آن خدایان مرده آب و غذا و میوه میذاشتند که روح خدایان در راه سفر تشنه و گرسنه نشوند. در مورد این عقیده هم در آیه‌ای داریم که ادعا میکنه الله گرسنه و تشنه میشود

از آنها رزقي نمي خواهم و نمي خواهم که مرا اطعام کنند سوره الذاريات آیه 57

در کل ادیان خرافات انسان‌های اولیه بوده که کم کم به شکل دین در آماده اند. یه نگاب به ۳۰ سال ایران بیندازید. خمینی یک آخوند‌ معمولی بود. ولی‌ امروز بعد از ۳۰ سال کتاب او‌ وارد مفاتیح الجنان (یکی‌ از کتاب‌های معتبر بعد از قرآن در مذهب شیعه) شده و ننزیک به ۴۰۰ میلیون این مفاتیح الجنان را میخوانند تا حاجات آنها بر آورده شود. امروزه مردم می‌رن شب تا صبح در حرم آن ملعون میخوابند تا نذرشان ادعا شود. همین ملعون بعد از جند صد سال میشه یه معصوم که حتی ادعا خواهد شد که با الله رابطه وحی داشته. به همین راحتی‌، احمق کردن انسان‌ها حتی امروزه زیاد سخت نیست. جه برسه به جند هزار سال پیش.

الّذي جعل لكم الأرض مهدا و سلك لكم فيها سبلا و أنزل من السّماء ماء فأخرجنا به أزواجا من نبات شتّى

کسي است که زمين را گهواره شما ساخت و برايتان در آن راههايي پديد آورد و از آسمان باران فرستاد ، تا بدان انواعي گوناگون از نباتات برويانيم سوره طه آیه
(20:53)

در اینجا دقت کنید که گهواره باید و باید صاف باشه. هیج کس گهواره به شگل توپ نمیسازه مگر آنکه دیوانه باشه

آیه بعدی را از تفسیر‌های مختلف آورده‌ام تا ببینید که این آخوند‌‌ها هر کدوم به میل خود تفسیر کرده اند. همه این تفسیر‌ها و ماله کشی‌‌ها به خاطر این است که حماقت الله محمد را پنهان کنند، وگرنه مردم دست از اسلام میکشند و آ...خوند‌‌ها دیگر در آمدی نخواهند داشت. از این نوع تفسیر‌های به ‌‌میل شخصی‌ میشه بیشتر از هزاران هزار پیدا کرد، ولی‌ گوی جشم بینا و گوش شنوا؟


تفسیر خرمشاهی

هو الّذي جعل لكم الأرض ذلولا فامشوا في مناكبها و كلوا من رزقه و إليه النّشور

(اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در گوشه و كنار آن رهسپار شويد و از روزى او بخوريد، و رستاخيز به امر [و در پيشگاه] اوست. سوره الملك 15


تفسیر حلبی

اوست كه زمين را رام شما كرد، پس در جوانب آن راه برويد و از روزى او بخوريد، و بازگشت به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر پورجوادی

اوست كه زمين را رام شما كرد، در اكناف آن بگرديد و روزى او را بخوريد و بازگشت همه به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر انصاریان

اوست که زمین را برای شما رام قرار داد، بنابراین بر اطراف و جوانب آن راه روید و از روزی خدا بخورید، و برانگیختن مردگان و رستاخیز به سوی اوست. سوره الملك 15


تفسیر مکارم

او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه‌های آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست! سوره الملك 15


تفسیر آیتی

اوست که زمين را رام شما گردانيد پس بر روي آن سير کنيد ، و از رزق خدا بخوريد چون از قبر بيرون آييد به سوي او مي رويد سوره الملك 15


تفسیر سراج

اوست آن خدائى كه قرار داد براى شما زمين را نرم (و فرمانبردار) پس برويد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و تنها به سوى خداست بازگشت همه سوره الملك 15


تفسیر اشرفی

اوست كه گردانيد براى شما زمين را رام پس سير كنيد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى اوست بازگشت سوره الملك 15


تفسیر قمشه ای

او آن خدایی است که زمین را برای شما نرم و هموار گردانید پس شما در پست و بلندی‌های آن حرکت کنید و از روزی او خورید و (بدانید که) بازگشت همه خلایق به سوی اوست. سوره الملك 15


تفسیر رشاد خليفه

اوست يكتايي كه زمين را در خدمت شما قرار داد. هر گوشه آن را سير كنيد و از روزي هاي او بخوريد. احضار نهايي به سوي اوست. سوره الملك 15


تفسیر مجتبوی

اوست كه زمين را براى شما رام كرد پس در اطراف و كنارهاى آن راه رويد و از روزى او بخوريد و [بدانيد كه] برانگيختن- در روز رستاخيز- به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر فولادوند

اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر خوشابر مسعود انصاري

اوست كسى كه زمين را برايتان رام گرداند پس در گوشه و كنار آن راه رويد و از روزىاش (خداوند) بخوريد. و [وقوع] رستاخيز در نزد اوست سوره الملك 15


تفسیر مصباح زاده

اوست كه گردانيد براى شما زمين را رام پس سير كنيد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى اوست بازگشت سوره الملك 15


تفسیر معزی

او است آنكه گردانيد براى شما زمين را رام پس روان شويد به هر سويش و بخوريد از روزيش و بسوى او است گردآمدن سوره الملك 15


تفسیر کاویانپور

او خدايى است كه حركات زمين را براى شما آرام ساخت تا شما روى آن (براحتى) راه برويد و از رزقى كه براى شما مقرر داشته بخوريد و (بدانيد كه) بازگشت همه بسوى اوست. سوره الملك 15

از نظر الله محمد زمین نه تنها مسطح است که هیج، گوشه هم داره، یعنی‌ به صورت جهار گوش یا شش گوش ساخته شده.

آیه‌های بیشتری راجع به مسطح بودن زمین:

يا معشر الجنّ و الإنس إن استطعتم أن تنفذوا من أقطار السّماوات و الأرض فانفذوا لا تنفذون إلاّ بسلطان

اي گروه جنيان و آدميان ، اگر مي توانيد که از کناره هاي آسمانها و، زمين بيرون رويد ، بيرون رويد ولي بيرون نتوانيد رفت مگر با داشتن قدرتي سوره الرحمن آیه (55:33)

آن خداوندي که زمين را چون فراشي بگسترد ، و آسمان را چون بنايي ، بيفراشت ، و از آسمان آبي فرستاد ، و بدان آب براي روزي شما از زمين هر گونه ثمره اي برويانيد ، و خود مي دانيد که نبايد براي خدا همتاياني قرار دهيد سوره البقرة آیه (2:22)

آن که زمين را بستر شما ساخت و برايتان راهها درآن پديد آورد ، باشد که هدايت شويد سوره الزخرف آیه (43:10)

(6) آيا به اين آسمان برفراز سرشان نظر نمي کنند که چگونه آن را بنا کرده ايم و آراسته ايم و هيچ شکافي در آن نيست ؟ (7) و زمين را گسترديم و در آن کوههايي بلند افکنديم و از هر گونه نباتات خوش منظر در آن رويانيديم سوره ق 50

در آیه بعدی دقیقا کلمه فرش آمده که اتفاقا کلمه ایرانی‌ هم است.

الأرض فرشناها فنعم الماهدون

و زمين را گسترديم ، و چه نيکو گسترندگانيم سوره الذاريات آیه (51:48)

در آیه بعدی دقیقا کلمه بسط آمده که که همان بسط دادن است. مثل زمان شاه که بساطی داشتیم که در خیابان بساط میکرد و جنس میفروخت

و اللّه جعل لكم الأرض بساطا
و خدا، زمين را چون فرشي برايتان بگسترد ، سوره نوح آیه (71:19


در آیه زیر کلمه "مهد به معنی‌ گهواره است.

"أ لم نجعل الأرض مهادا (6) آيا ما زمين را بستري نساختيم ؟ سوره النبا78
......
و کوه‌ها هم میخ هستند که الله همان روز اول خلقت به زمین کوبیده، در حالی‌ که علم ثابت کرده که کوه‌ها همان لایه‌های زمین هستند که بعد از میلیون‌ها سال بر اثر حرکت قاره‌ها یا قسمت‌هایی‌ از زمین (در اثر شکستگی) که باعث حرکت لایه‌های زمین شدند و این لایه‌های بالائی زمین در اثر فشار‌های جانبی جون راه گریز دیگری نداشته اند، رو به بالا حرکت کرده اند. نمونه‌اش کوه هیمالایا که عمر جندان زیادی هم نداره.

و الجبال أوتادا (7) و کوهها را ميخهايي ؟ سوره النبا78

در آیه بعدی, این هم افسانه‌های مصریان و بعد‌ها رومیان بوده که خدا آسمان را مثل سقف خانه پرداخته. پرداختن همان استفاده از مصالح ساختمانی که دیواری را سقفی را روی هم سوار کرده و میپردازی. وألا که آسمان فضای خالی‌ بین ستارگان و سیارات است و در اصل وجود خارجی‌ ندارد. شما ماده جامد را میپردازی و شگل میدهی‌، ولی‌ ماده به صورت گاز را که نمی‌شود پرداخت.

در آیه ۲۸دقت کنید کلمه "سمک ها" میشه بنایی را بر افراشتن (بلند کردن) و استوار کردن مثل سقف یک خیمه که با قرار دادن ﮁوبی در زیر آن یا سقف خانه را بر روی ستون یا دیوار‌هایی‌ بنا می‌کنید. بنا کردن جیزی مادی که با قراردادن جیزی در زیر آن آن را بلند و استوار میکنی‌. همان عمل بنایی کردن خودمون در ایران که میگن طرف بنا خانه یا بنا دیوار است

(27) آيا شما به خلقت سخت تريد يا اين آسماني که او بنا نهاده ؟ (28) سقفش را، برافراشت و بپرداختش ، (29) شبش را تاريک کرد و روشنايي اش را آشکار ساخت ، (30) و پس از آن زمين را بگسترد ، (32) و کوهها را استوار گردانيد سوره النازعات

اینهم آیه ۲۸ به زبان عربی‌.

سوره النازعات آیه 28 رفع سمكها فسوّاها

آیه بعدی را نگاه کنید که دقیقا کلمه ساختن و بنا کردن را به کار برده. انگلیسیش میشه
build
که دقیقتر معنی کلمه را میرسونه. فارسیش هم همان جیزی روی هم گذاشتن و بالا بردن مثل یک دیوار. همون کلمه بنایی کردن که میگن طرف بنا است که همان معمار یا سازنده خانه میشه.

و السّماء و ما بناها ، و سوگند به آسمان و آن که آن را برآورده ، سوره الشمس آیه 5 (91:5)

آیه بعدی دقیقا کلمه مسطح کردن را استفاده کرده.

و إلى الأرض كيف سطحت ، و به زمين که چسان گسترده شده ؟ سوره الغاشية آیه 20 (88:20)

و الأرض و ما طحاها ، و سوگند به زمين و آن که آن را بگسترده ، سوره الشمس آیه 6 (91:6)

این قسمت زیر خیلی‌ کمدی است.

(12) اوست که برق را گاه براي ترسانيدن و گاه براي اميد بخشيدن به شما مي نماياند و ابرهاي گرانبار را پديد مي آورد سوره الرعد

(13) رعد به ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مي کنند و صاعقه ها را مي فرستد و هر که را بخواهد بدان آسيب مي رساند باز هم در باره خدا مجادله مي کنند و او به سختي عقوبت مي کند سوره الرعد

امروزه علم ثابت کرده که رعد و برق حرکت الکترون‌ها از بین ملکول‌های هوا است. که این جریان الکتریسیته از که در قسمت‌های بالائی زمین است از ملکول‌های هوا گذشته و وارد زمین میشود. همان قطب منفی‌ و مثبت که الکتریسیته از یک قطب به قطب دیگر حرکت میکنه. با این فرق که در اینجا بجای سیم برق از ملکول‌های هوا استفاده میشه

۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

رفتار حيرت انگيز اسلام با غير مسلمانان

براي درك علت رفتار خشونت آميز مسلمين ‘ابتدا بايد بفهميم چرا اسلام بنيانگذاري شد. همانطور كه انور شيخ آزاد انديش در كتابش متذكر مي شود‘ اسلام چيزي جز يك جنبش پان عربيسم نيست. اين جنبش رُويايي بود كه توسط آن محمد مي خواست همه چيز را تحت كنترل خويش درآورد. اسلام يك دستاويز مذهبي راحتي براي انجام اين كار بود. براي اينكه اين جنبش به موفقيت دست يابد مجبور بود راهي پيدا كند كه توسط آن مردم را تحميق كند. و كشتار سبعانه و بيرحمانهُ خود را توجيه كند . بنابراين اسلام توسط مشتي راهزن گسترش پيدا كرد. براي شروع‘ محمد جامعه عرب را به دو دسته مسلمان و غير مسلمان(كافران) تقسيم كرد.

كلمهُ موُمن يعني كسي كه به محمد و الله ايمان دارد و بر عكس غير مسلمان كسي است كه به اين دو ايمان نداشته باشد.

موُمن مجبور نيست از نظر شخصيت و وجدان از يك غير مسلمان برتر باشد. تنها كافيست كه اين جمله ورد زبانش باشد." خدايي جز الله نيست و محمد پيامبر اوست.". با گفتن اين جمله يك موُمن مجاز مي شود تا آنجا كه مي تواند و خشنوديش ارضا مي شود از غير مسلمانان بكشد‘ اموالشان را غارت كند‘ مايملك آنها را بسوزاند و در اين فرآيند بچه ها و زنانشان را به اسارت ببرد.

البته اين موُمنين بي جهت زندگيشان را به خطر نمي اندازند. چرا كه چهار پنجم از غنايم و اسراي زنداني طبق قانوني كه توسط محمد در قرآن وضع شده است به آنها تعلق مي گيرد.

البته در بين اين زندانيان كنيزان زيبارو نيز هستند كه آب را بر دهان اين موُمنين جاري مي سازد. جاي تعجب باقي نمي ماند كه اسلام نو پا در مدينه قادر شد خيلي زود افراد شمشير زن جان باخته اي را بدون اينكه حتي يك درم از خزانه خود بپردازد‘ به دور خود جمع كند. اين اقدامات متهورانه براي غارت و چپاول با تمام قوا به مرحلهُ اجرا در مي آمد.

پيامبر اسلام مدعي بود كه خدا همهُ دنيا را به مسلمين اختصاص داده است. و حتي يك قسمت كوچك براي اسكان غير مسلمانان در نظر گرفته نشده است. اما به نظر مي رسد كه علم جغرافي خدا چندان خوب نبوده است. خدا مثل پيامبرش هرگز از سرزمينهاي آن طرف سوريه‘ عراق‘ ايران‘ حبشه و مصر نشنيده بود. پيامبر با وجود عدم اطلاعات جغرافيايي دنيا را به دو بخش كرد. دار الاسلام( منطقه اي كه مسلمين بر آن تسلط داشتند) و دارالحرب يعني منطقهُ جنگ( جايي كه تحت نفوذ غير مسلمانان است)

انور شيخ مي گويد: فلسفه اي كه در پشت اسلام قرار دارد حيرت انگيز است. و مهارت سياسي محمد را به اثبات مي رساند. با اعلام كردن مسلمانان به عنوان يك ملت و غير مسلمانان به عنوان ملت ديگر‘ او تئوري دو مليتي را پايه گذاري كرد. و براي هميشه مسلمانان را بر عليه غير مسلمانان قرار داد و تاُكيد كرد كه در اين نبرد پيروزي هميشه با مسلمين است.

انور شيخ در جاي ديگر اضافه مي كند كه" من اين گفته پيامبر را مبني بر اينكه او الگويي است براي پيروانش مدنظر مي گيرم. اين به اين مفهوم است كه مسلمانان در همه چيز بايد از او تقليد كنند. آنها بايد مانند او غذا بخورند‘ راه بروند ‘ بياشامند و صحبت كنند. حتي در ظاهر نيز بايد شبيه او باشند. مثل او ريش بگذارند و آرايش موهايشان نيز شبيه او باشد. اين به معني پيروي از سنت و پيامبر مي باشد. اين الگو رستگاري را تضمين مي كند. هر كسي مي تواند به سادگي دريابد كه اسلام براي بالا بردن احترام و محبت عرب طرح ريزي شد.

احاديثي از محمد وجود دارد كه در آنها متذكر مي شود هيچ شخصي مسلمان نيست جز اينكه او را از پدر و مادر خويش بيشتر دوست داشته باشد. اين مطلب بيانگر اين است كه مردم بايد از مليت خود و سرزمين مادري خويش بريده و به مكه بپيوندند.

محمد براي اينكه برتري دارالاسلام را به كرسي بنشاند اقدامات زير را انجام داد.

1- او گفت وقتي كه آدم از بهشت رانده شد به مكه آمد جايي كه اولين خانه براي خدا ساخته شد. او كعبه را خانهُ خدا و مقدس اعلام كرد.

2- براي تحميل كردن برتري رواني مسلمانهاي عرب بر مسلمانهاي غير عرب فتوي داد كه مسلمانان هر روز 5 بار به طرف خانهُ كعبه سجده كنند. اين عمل نه تنها خضوع در برابر مكه پايتخت عرب است‘ بلكه بدون شك ثابت مي كند خدا در مكه زندگي مي كند در غير اين صورت چرا مردم بايد به آن طرف سجده كنند.

3- يك مسلمان نبايد در جهت قبله اجابت مزاج كند. در رابطه با تقدس كعبه‘ اين يك عمل كفر آميز تلقي مي شود.

4- وقتي يك مسلمان مي ميرد بايد به طرف قبله به خاك سپرده شود كه رستگاري او تضمين شود.

براي اينكه موقعيت اقتصادي عرب را تضمين كند مراسم حج را يك رسم اجباري براي پيروانش برشمرد. عده اي از مسلمانان هندي خانه و وسائل شخصي خود را مي فروشند تا بتوانند به اين سفر نائل شوند.

مسلمانان بايد عربستان را دوست داشته باشند چرا كه محمد عربستان را دوست مي داشت. آنها بايد از او به عنوان يك الگوي مقدس پيروي كنند. اين آن چيزي است كه اسلام از مسلمانان انتظار دارد. آنها مطمئن هستند كه اگر اين كار را نكنند جايگاه آنها جهنم خواهد بود. چون پيامبر هرگز شفاعت آنها را نخواهد كرد. شفاعت قدرت مخصوص محمد است. او بهشت را در روز قيامت براي پيروانش توصيه مي كند. و خدا هم نمي تواند سرپيچي كند.

اين بهشت براي قاتلان ‘ متجاوزان‘ ويرانگران‘ متقلبان‘ گانگسترها‘ جيب بر ها‘ و جاكش هاي پيرو محمد مهيا ست. برعكس همهُ هندوها ‘ زرتشتيها‘ مسيحيها‘ سيك ها و‘ يهوديها و .... به جهنم خواهند رفت. مهم نيست كه چقدر پارسا و خدا ترس بوده اند. بدون ايمان به محمد و بزرگداشت سرزمين او پارسايي مفهومي ندارد .

شفاعت بالاترين درجه عقل ملي پيامبر است. اين باور به شفاعت است كه به مسلمانان اميد

سكس آزادانه و فرواني اقتصادي مي دهد و خود را آزاد ميبينند كه به اسم اسلام دست به كشتار بزنند.

به اين دليل است كه آنها هميشه حاضرند حتي به سرزمين مادري خود پشت كرده و جان خود را وقف كشور ديگر بكنند. چرا كه آسودگي در بهشت شيرين و با شكوه است. به خصوص اگر معذورييت اخلاقي نيز نداشته باشند.

پس از خواندن مقدمهُ اي كه در بالا ارائه شد متوجه سرشت واقعي مسلمانان و دليل كشتارهاي بيشمار آنان‘ تجاوزات‘ به آتش كشيدنها‘ و چپاولهايي كه در طول تاريخ به دست آنان انجام شده است‘ مي شويد. در اينجا بياناتي را از قرآن براي تاُييد آنچه گفتم متذكر مي شوم .. شمارهُ سوره و آيه براي مرجع ذكر شده است.

آياتي از قرآن:

سورهُ انفال آيه 12: و ياد آر اي رسول آنگاه كه پروردگار تو به فرشتگان وحي كرد. كه من با شمايم. موُمنان را ثابت قدم بداريد. كه همانا من ترسي در دل كافران مي افكنم تا گردنهايشان را بزنيد و همهُ انگشتانشان را قطع كنيد.

در اينجا به صورت آشكار مي بينيد كه قرآن به وضوح به مسلمانان مي گويد‘ كساني را كه به باورهاي اسلامي نرسيده اند‘ با مرگ همراه با شكنجه بكشيد.

سورهُ البينه آيه6: محققا" آنان كه از اهل كتاب كافر شدند همراه با مشركان همه در آتش دوزخند. و در آن هميشه معذبند. و آنها به حقيقت بدترين خلقند.

با توجه به آيه بالا شما به وضوح مي بينيد كه مطابق گفتار محمد خدا محل مخصوصي را براي غير مسلمانان در نظر گرفته است .آري جهنم!

سورهُ توبه آيه 15: پس چون ماههاي حرام به سر آمد آنگاه مشركان را هر جا يافتيد به قتل رسانيد. و آنها را دستگير و محاصره كنيد . و هر سو در كمين آنها باشيد. چنانچه توبه كردند و نماز به پاي داشتند و زكات دادند پس از آنها دست بداريد. كه خدا آمرزنده و مهربان است.

اين آيه به ما مي گويد كه مسلمانان آزادند كه غير مسلمانان را با زور و اعمال خشونت به اسلام برگردانند. و اگر موفق نشدند مجازند كه آنها را بكشند.

توبه آيه 73: اي پيامبر با كافران و منافقان جهاد و مبارزه كن. و بر آنها سخت گير. منزل و ماُواي آنها جهنم است كه بسيار منزلگه بدي است.

سورهُ الحاقه آيه 30-37: او را بگيريد و به غل و زنجير بكشيد. تا بازش در دوزخ بيفكنيد. و آنگاه به زنجيري كه طولش 70 ذراع است دركشيد. كه او به خداي بزرگ ايمان نياورده. و هرگز مستمندي را با رغبت به سفرهُ طعام خويش نخوانده. بدين سبب امروز هيچ خويشاوند و دوستداري كه در اينجا به فريادش رسد ندارد و طعامي غير از غسلين(چرك و پليدي دوزخيان) نصيبش نيست. و كسي جز اهل دوزخ اين طعام را نمي خورد.

در اينجا ما توصيفي از چگونگي مجازات غير مسلمانان دريافت كرديم. امروزه در كشورهاي اسلامي از اينگونه مجازاتها عملا" استفاده مي كنند.

سوره الدخان آيه 50-43:

همانا درخت زقوم جهنم قوت و غذاي بد كاران است كه آن غذاها در شكمشان چون مس در آتش گداخته مي جوشد. آنسان كه آب بر روي آتش جوشان است. خطاب قهر مي رسد كه بدكاران را بگيريد و به ميان دوزخ افكنيد. پس از آن آب جوشان بر سرش فرو ريزيد و به او بگوييد(به استهزا) عذاب دوزخ را بكش كه تو عزيز و گرامي هستي اين همان عذابي است كه از آن در شك بودي

سورهُ بقره آيه 191: آنها را در هر جا يافتيد بكشيد

سورهُ توبه آيه 123: اي اهل ايمان از كافران هر كه به شما نزديكتر است شروع به جهاد كنيد. بايد كفار در شما درشتي و نيرومندي و قوت و پايداري حس كنند و بدانيد كه خدا هميشه يار پرهيزكاران است.

سورهُ نسا آيه 144: اي اهل ايمان مبادا كافران را به دوستي گرفته و موُمنان را رها كنيد. آيا مي خواهيد خدا را بر خود حجتي آشكار قرار دهيد؟

اين آيه ما را به اين حقيقت رهنمون مي سازد كه يك مسلمان هرگز نمي تواند با يك غير مسلمان دوست شود در غير اين صورت ‘ آن مسلمان مرتكب اشتباهي فاحش شده است.

سورهُ توبه آيه 29: اي اهل ايمان با هر كه از اهل كتاب كه ايمان به خدا و روز قيامت نياورده و آنچه را كه خدا و رسولش حرام كرده حرام نمي دانند .و به دين حق نمي گروند ‘ قتال و كارزار كنيد. تا آنگاه با ذلت و تواضع به اسلام جزيه دهند.

اين آيه از قرآن به اين قانون حيات مي بخشد كه غير مسلماناني كه در كشورهاي مسلمان زندگي مي كنند بايد به خاطر زندگي در اين كشورها جزيه بدهند. آنها مجازند كه در اين كشورها زندگي يا كار كنند به شرطي كه 20 كار را انجام ندهند(جاي بسي تعجب است! به تبعيض در اين شروط توجه كنيد)

1- آنها مجاز نيستند كه هيچ مكان عبادتي در آنجا درست كنند .

2- آنها نبايد مكانهاي عبادت خود را كه به وسيلهُ مسلمين خراب شده تعمير كنند.

3- آنها نبايد از ورود مسلمانان مسافر به مكانهاي عبادتشان ممانعت به عمل آورند.

4- آنها بايد به مدت سه روز يا اگر مريض شدند بيشتر از سه روز اين مسلماناني را كه مي خواهند در خانهُ آنها بمانند سرگرم كنند .

5- آنها نبايد هيچگونه دشمني با مسلمانان داشته باشند . و يا هيچگونه كمكي به دشمنان مسلمانان بكنند.

6- اگر كسي از آنها مايل بود به اسلام بگرود نبايد از او ممانعت به عمل آورند.

7- بايد به همه مسلمانها احترام بگذارند

8-بايد به مسلمانان اجازه دهند كه در جلسات خصوصي آنها شركت كنند

9- آنها نبايد شبيه مسلمانان لباس بپوشند.

10- اسمهاي مسلمانان را نبايد بر روي خود بگذارند.

11- نبايد بر اسبهايشان زين و دهنه بگذارند

12- نبايد اسلحه تهيه كنند.

13- آنها نبايد انگشتر يا مهر به دست كنند.

14- آنها نبايد آشكارا مشروب بنوشند يا بفروشند.

15- آنها بايد لباسي بپوشند كه وضعيت فرومايگي آنها را نشان دهد. و آنها را از مسلمانان جدا سازد

16-آنها نبايد مراسم خود را بين مسلمانان رواج دهند يا اجرا كنند.

17- آنها نبايد خانه هايشان را در مجاورت خانه هاي مسلمانان بنا كنند.

18- آنها نبايد مرده هايشان را در قبرستان مسلمانان خاك كنند.

19- آنها نبايد مراسم خود را در ملاُ عام انجام دهند يا بر مردهُ خود بلند بگريند.

20- آنها نبايد اسيران مسلمان را بخرند.

در اينجا دوباره قسمتي از چهرهُ واقعي اسلام را بر ملا ساختيم. هر انسان منطقي به خوبي در مي يابد كه اسلام تحقير زير دستان را مد نظر دارد.. پيروان اسلام حاكمان احمق و شيطان صفتي هستند كه چيزي بهتر از اينكه به اسم اسلام مردم را بكشند و شكنجه كنند ‘ نمي شناسند.

علت اينكه آنان به اين اعمال دست مي زنند اين است كه محمد در بين همه آن وعده هايي كه به آنان داده است‘ از نصيب شدن 72 حوري و دارا شدن قدرت جنسي برابر با 100 مرد نيز سخن رانده است. جاي بسي تعجب است چرا مردان در بهشت قدرت جنسي برابر با 100 مرد دارند اما فقط 72 حوري نصيب آنها مي شود. چرا 100 حوري نصيب آنها نمي شود؟

جواب بسيار ساده است. چون محمد به موُمنين وعده داده است كه براي بهره جويي جنسي آنها 28 پسر جوان و زيبا علاوه بر 72 حوري در بهشت نصيب آنان خواهد شد.